eitaa logo
فصل فرهنگ | فلاح شیروانی
1.6هزار دنبال‌کننده
331 عکس
25 ویدیو
2 فایل
فضیلت «خوش خیالی» : «تاب بنفشه می‌دهد، طُرّۀ مُشک سای تو. پردۀ غنچه می‌درد، خنده دلگشای تو. شاه‌نشین چشم من، تکیه گه خیال توست، جای دعاست، شاه من! بی تو مباد جای تو!»(حافظ) ☘️ @fallahshirvani
مشاهده در ایتا
دانلود
• تحلیل • 1 باید بباریم، تا لور، تندآب، سیل! ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️از قطره تا سیلاب الف. جهاد تبیین «واجب»، «قطعی»، «فوری»، «تعیین کننده»، «همگانی»، «راهبرد اساسی پیشبرد انقلاب» و ... است. پس عجب چیز بلندمرتبه ای است! پس چقدر دور از دسترس است! ب. اینها با همۀ تخصصشان و همۀ امکاناتشان به میدان آمده‌اند، کارهای اساسی می‌خواهد تا با این شیاطین در بیافتیم. نتیجه : پس توان من برای این همآوردی چیز کمی است؛ نه سخنی دارم و نه تخصصی. معلوم است، اگر «خیز همگانی» می‌خواهیم باید مراقب این زمزمه باشیم. حضرت آقا چندی پیش وقتی که می خواستند یکی از افتخارات دوران دفاع مقدس را بیان کنند می‌فرمودند سبک جنگیدن ما در جهان بی‌نظیر بود، همۀ مردم می‌توانستند در جنگ مشارکت کنند، حتی با کوچکترین اقدامات. این توصیف با ظاهر ساده‌اش بیانگر یکی از ظرفیتهای بزرگ انقلاب اسلامی است، انقلابی که حقیقتاً مردمی است و سرشتمایه‌اش «قیام مردم» است و سخن نوی آن این است، «ای بشر به نام خدا بی‌شائبه به صحنه بیا تا همه چیز تغییر کند». الآن «جهاد» هم، «تبیین» می‌خواهد، جهاد تبیین را هم حتی پذیرفته‌ایم. همۀ جلوه‌های جهاد و این که اثر می‌بخشد باید تبیین شود، تبیین پشت تبیین. تجربه کرده ایم که «تبیین پشت تبیین» گفتمانسازی می‌کند. ما می‌توانیم چون سیل خروشان بر زندگی و بساط جنگ نرم خبیثان و صفحۀ افسون ساحران بی‌همه چیز بریزیم و این بنیادهای واقعی ظلم به ملت ستم دیدۀ ایران را ویران کنیم. سیل طوفان نیست، سیل از بادهای تند یا آبشار تغذیه نمی‌کند، سیلها با همۀ سهمگینی و شویندگی و اقتداری که دارند از «قطره‌ها» تشکیل شده‌اند؛ قطره‌های بسیار زیاد. اندک اندک خیلی شود و قطره قطره سیلی(گلستان) سیل یعنی آب بسیار که روان باشد، بی پروا، بی‌تاب، بی زینهار، پرشور، لاابالی، تندرو، دریادیده، سبک‌رو، سبک‌رفتار، سبک‌خیز، خانه‌برانداز، خانه‌کن، گران‌تمکین و ... این یعنی مردم ایران. یورش «سیل آسا» بر دشمن یعنی تو «قطره» باش، عیبی ندارد، «هیچ» نباش، ولی در دل این حادثه باش تا سیلی قدرتمند ببالد و بالا بیاید. آن وقت داستان دیگری می‌شود، واقعاً زندگی شروع می‌شود. جهان که آمد و ما همچو سیل از سر کوه / روان و رقص کنانیم تا به دریایی اگر چه سیل بنالد ز راه ناهموار / قدم قدم بودش در سفر تماشایی(غزلیات مولانا) «چون سیل» خروشیدن را می‌توان در این معرکۀ نامرد به یک راهبرد پایه تبدیل کرد و به چیز دیگری نیاندیشید. وقتی که مردم سیل‌آسا به صحنه بیایند، ولو هر یک کار کوچکی بکنند، به تعبیر رهبری «نقشۀ جامع دشمن» را به هم می‌ریزند و این سود بسیار دارد، فوق العاده راهبردی است. ما نشسته‌ایم که دشمن کارش پیش می‌رود، روی این نشستن حساب باز کرده است، اگر برخیزیم چارۀ جدیدی ندارد. آری آنچه می تواند «رهزن» فعال شدن این راهبرد شود گنده فکر کردن است. کسانی البته مسؤولیت دارند گنده فکر کنند، ولی صحنه را باید خلاص کرد و به حرکت انداخت. ما با وسوسه طرفیم و وسوسه را با نگاه نگاه کردن و با کارهای اساسی کردن و ... نمی‌شود خاموش کرد، وسوسه را باید کنار زد و این با قطره قطره باریدن شدنی است. ┄┅••؛••┅┄ "«همه» تنها «گامهایی کوچک»"، این باید راهبرد ما باشد : اگر هیچ سخن نمی گفته سخن بگوید، ولو با یک نفر. اگر با کسی تنها حال و احوال می کرده به آن چیزی از جنس تبیین را هم اضافه کند، بسیار خُرد، بسیار بسیار خُرد. اگر در دامنۀ خاصی سخن می گفته تنها کمی آن را گسترش دهد. اگر در یک زمینه سخن می گفته و می تواند در «یک» زمینۀ دیگر هم نکاتی بگوید آنها را بگوید. اگر در یک زمینه سخنان معمولی می گفته کمی آنها را ارتقا بدهد و به ارتقای آنها بیاندیشد. اگر می تواند کسی را به «تبیین» توجیه کند از این کار دریغ نکند. اگر دسترسی به فعال کردن هنرمندان دارد تدبیری برای آن بکند و حتماً قدمی بردارد. اگر احساس می کند که یک کانون فعال در حوزۀ تبیین می تواند ظرفیت بیشتری را به کار بگیرد آن ظرفیت را با محبت و احترام به ایشان یادآور شود. همۀ اعضای خانواده را فعال کند، دختر دبستانی، پسر دبیرستانی و ... . همه را هم همین طور فعال کند که «قدمی بردارید ولو خیلی ناچیز». «أَنْ تَقُومُوا لِلّٰهِ مَثْنىٰ وَ فُرٰادىٰ» ﴿سبإ، 46﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلاکش حضرت عمار رحمت الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تحلیل • 2 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ در نوشتۀ قبلی یک رهزن اقدام جهادی همگانی/ ملی برای «تبیین» را معرفی کردیم که عبارت بود از «بزرگ دیدن عملیات تبیین»، که طبیعتاً میدان را در دست مردم نمی‌بیند. اکنون دو رهزن دیگر نیز می‌توان معرفی کرد. ▫️دو راهزن دیگر • رهزن یک دشمن در جنگ نرم تردید نمی‌کند، ضربه‌ها و حمله‌های خود را حسابی روی آن متمرکز کرده است، ولی حتی افسران جنگ نرم ما هم بارها تردید می‌کنند که آیا وظیفه ذهن‌پروری است یا برویم روی کارآمدی عینی نظام اسلامی کار کنیم. مدتها است جبهۀ انقلاب تا به این موضوع نزدیک می‌شود یاد «بحران کارآمدی» می‌افتد. وقتی می‌گویی «نهضت گفتمان‌سازی» می‌گویند "ول کن بابا مردم در مشکلات غوطه‌ورند؛ یعنی چه با مردم حرف بزنیم، چه بگوییم؟!"، وقتی می‌گویی «جهاد تبیین» چون اصطلاحی است که حضرت آقا فرموده‌اند و شنیده است، چیزی نمی‌گوید. ولی این خوب نیست، چند بار خوب نیست؛ اولاً، معلوم است این عزیز، این سرباز انقلاب، گرفتار الفاظ است و الا عقل خودش نمی‌رسیده است؛ چون فقط الفاظ را جابجا کنید دربارۀ رسیدگی به ذهن مردم تردید نشان می‌دهد. ثانیاً، این مدل «ولایتمداری» واقعاً نگران کننده است. این در طرح رهبری بودن نیست. ما از این مدل ولایتمداری تا به حال خیلی لطمه خورده‌ایم. این مدل تعامل با رهبری برای گردنه‌های حساس، اقدامات لطیف و طرح‌های پیچیده مناسب نیست. هر چه می‌گوییم بیشتر متهم می‌شویم و می‌شنویم که "ما همه باید روی قسمت «تنوری بودن» بیشتر کار کنیم!" • رهزن دو با یکی از مسؤولین فرهنگی تهران صحبت می‌کردم. می‌گفت نگران «جهاد تبیین» هستم، نه به لحاظ کلی، بلکه به لحاظ عملی و آنچه که نهایتاً اجرا خواهد شد. گفتم چرا؟ گفت زیرا مشکل اصلی امروز ما از دست رفتن پیوستگی و اخوّت و صمیمیت و همدلی بین مردم عزیز و شریف و دیندار و در واقع انقلابی ایران است. ما حواسمان به این نکته نیست و همین دارد توان اجتماعی ما را فرومی‌کاهد و از ما یک ملّت ضعیف می‌سازد. این نقطه بسیار کلیدی است و ما نباید روی عواملی که گسلها را فعال کند سرمایه‌گذاری کنیم. این انقلاب به مردم تعلق دارد و نگهبان انقلاب خود خود مردم هستند. ما اگر مردم را همدل نگهداریم خودشان انقلاب را به خوبی نگه می‌دارند. مردم ایران انقلاب را دوست دارند ما باید تکلیف خودمان را روشن کنیم. گفتم جهاد تبیین چطور نگرانی تولید می کند؟ گفت به خاطر این که ما شروع می‌کنیم از انقلاب دفاع کردن و یک عده منحرف فریب خورده را آگاه کردن و به راه آوردن و به جای نگرانی از فاصله‌هایی که داریم از مردم می‌گیریم و فاصله‌هایی که داریم در مردم ایجاد می‌کنیم، سوژه‌ای پیدا می‌کنیم تا دوباره بالای منبر برویم و از بالا به مردم نگاه کنیم و بیگانه با دردهای آنها اعصابشان را خرد کنیم. چه باید گفت؟ طبعاً این نگاه هرچند متین و هوشمندانه است، ولی روی جهاد تبیین نخواهد آمد، یا هُرم و حرارتی از خود نشان نخواهد داد. این در حالی است که معلوم است راست و حسینی، حضرت آقا نگران است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلاکش حضرت عمار رحمت الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تحلیل • 3 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ سه رهزن اقدام شمرده شد؛ «بزرگ کردن کار»، «دغدغۀ کارآمدی» و «پرهیز از شقاق». هر کدام از جنبه‌های حقی تغذیه می‌کردند و توجیهات فاخری داشتند، ولی می‌توانستند مانع اقدام نیز شوند. ▫️دریغ از مردی و سنگی استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب حکمت‌ها و اندرزها سخن زیبایی در باب صبر دارد. در صدر نوشتار حدیثی از امير المؤمنين على عليه السلام می‌آورد که مى‏فرمايد: «آدم صبور و پرحوصله پيروزى را از دست نخواهد داد هرچند مدت درازى براى رسيدن به آن طول بكشد»(نهج البلاغه، حكمت 153) در ادامه می‌گوید : «افراد و اشخاص در تشخيص اين وسيله يكسان نيستند. كسانى كه هيچ گونه واقع بينى در آنها نيست و با وهم و خيال قضايا را بخواهند حل كنند خيال مى‏كنند يگانه چيزى كه بايد به كمك و يارى آدمى بيايد و به او ظفر و موفقيت بدهد بخت و تصادف است» و وردشان این است : بدبخت اگر مسجد آدينه بسازد / يا سقف فرود آيد و يا قبله كج آيد. گروه دیگری هم هستند که از این دام رهیده‌اند، ولی دام دیگری گرفتارشان کرده است : «برخى ديگر از مردم كه در جستجوى وسيله ظفر و موفقيت هستند اين قدر مى‏فهمند كه به يك عامل موهوم و غير واقعى تكيه نكنند، تكيه خود را روى عوامل موجود مى‏اندازند ولى در ميان عوامل موجود، خود را فراموش مى‏كنند و فقط ديگران را به حساب مى‏آورند، چشم طمع به ديگران دارند، مى‏خواهند پارتى و توصيه همواره كارشان را روبه‏راه كند. داستان اين اشخاص داستان همان فردى است كه مارى بر سكويى خفته ديد و گفت: «دريغ‏ از مردى‏ و سنگى‏». چيزى را كه به حساب نمى‏آورند همان شخصيت خودشان است. فكر نمى‏كنند كه در همان جامعه‏اى كه آنها در آن زندگى مى‏كنند ... نيز يك عده ـ و لو عده قليل ـ وجود دارند كه مستقل و متكى به خود مى‏باشند و ديگران متكى به آنها مى‏باشند. پس ... چرا انسان سعى نكند از آن اقليت مستقل و متكى به خود باشد نه از آن اكثريت طفيلى و متكى به غير» در همین امتداد می‌توان نکتۀ نزدیکی را نیز مطرح نمود و آن وجود یک «روح عافیت‌طلبی» است که مانع اقدام می‌شود. کسان بسیاری در جامعۀ ما تربیت می‌شوند که حتی خوبند و مسیر حق را انتخاب کرده‌اند یا فرهنگ ایثار را نیز پذیرفته‌اند و علاقه دارند برای انقلاب خود را هزینه کنند، ولی می‌خواهند کارها ساده باشد. وقتی که کار می‌پیچد یا کشدار می‌شود به تدریج در همه چیز شک می‌کنند. ابتدا برنامه، سپس شیوه، سپس راهکار، سپس راهبرد، سپس رویکرد، سپس حتی هدف. برخی از اینها که نخبه‌ترند هیچگاه متوجه نمی‌شوند که مشکلشان «بی‌صبری» و «عافیت‌طلبی» بوده است. جامعۀ انقلابی امروز در عافیت بزرگ شده است. این حال و هوا به استقبالها یا در میدان ماندن‌ها لطمه می‌زند و تا به حال زده است. گاهی البته شور که می‌گیرند کارهای سختی هم می‌کنند، ولی پیش‌فرض بلاکشی نیست. جهاد تبیین کار ساده و هلویی نیست. مثل حضور در راهپیمایی فلان یا مجلس ختم بهمان و پس از آن تقدیر پشت تقدیر شنیدن نیست. هرچند گفتیم که تا می‌شود باید آن را ساده کرد تا حرکتی شکل بگیرد. یک چیز روشن در صحنه داریم؛ دشمنان هر آنچه را که مکرر گفتند، به زبانهای مختلف گفتند، در حالات مختلف گفتند و هر چه پاسخ داده شد بی اعتنایی کردند و از چیزی مأیوس نشدند و ادامه دادند و ادامه دادند، روی جامعۀ ما مؤثر واقع شد و ذهنیت و ذائقۀ ما را تغییر داد، همۀ ما را. یعنی دشمنان ما به قاعدۀ «صبر و استمرار» بیش از ما معتقدند. ما هم همین طور. الآن ذهنیت و ذائقه ای که مردم ما نسبت به جنگ و دفاع مقدس و شهادت دارند تا حدی پیشرفته تر از زمان جنگ است (البته خود حقیقت نه در زمان جنگ و نه الآن هنوز به درستی تبیین نشده است). علت آن هم تلاش مستمر و نسبتاً حجیم روایتگران جنگ است. اگر این روایت نبود مثل روز روشن بود که همه چیز از دست می رفت. جالب است که در این موضوع واقعاً موفق، نقش رهبرانۀ رهبری کاملاً جدی و تعیین کننده است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلاکش حضرت عمار رحمت الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تحلیل • ! ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ جهاد آشنا، جهاد تکراری • نگرانی بعد از تشکیل دولت یازدهم ظاهراً حضرت آقا در جلسه ای فرموده بودند من نگران اسلام سیاسی هستم. یعنی معلوم بود که نگران تحریف مکتب امام هستند. • خواهش ابتدای سال 94 در سخنرانی حرم امام رضا فرمودند : «من خواهش می‌کنم به‌خصوص صاحب‌نظران و همچنین جوانان و عامّۀ مردم عزیزمان به این نکته توجّه کنند که دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد» این دو نگاه عبارت بود از، 1) اقتصاد درون زا : «یک نگاه می‌گوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّت‌های درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم» و 2) اقتصاد وابسته به غرب : «نگاه دوّم می گوید با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند» و چنین اظهار نظر کردند «امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بی‌فایده است» و افزودند : «امروز خارجی‌ها و رؤسای قدرت‌های مستکبر می‌خواهند همین نگاه دوّم را در مردم ما تقویّت کنند» • اعلام خطر در خرداد همان سال 94 در سالگرد رحلت امام «خطر تحریف مکتب امام» را آشکارا گوشزد نمودند: «خطر تحریف امام به‌عنوان یک هشدار باید در گوش و چشم مسئولان کشور، صاحب‌نظران فکری انقلاب، شاگردان قدیمی امام، کسانی که علاقه‌ی به این راه دارند، و عموم جوانان، فرزانگان، دانشگاهیان، حوزویان، تلقّی بشود.» و ادامه دادند : «اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد.» امید می رفت حرکتهای تبیینی پرشوری به ویژه از طرف کسانی که مسؤولیتهای فرهنگی داشتند در این راستا رقم بخورد و نگرانیهای ایشان را کاهش بدهد، ولی واقعاً هیچ اتفاقی نیافتاد. • تصریح بیشتر وقتی چنین شد اواسط تیرماه همان سال 94 دوباره موضوع را یادآوری کردند و تصریح بیشتری به کار بردند : «یک واقعیّت این است که در این کشور از بعد از رحلت امام، سعی یک مجموعۀ مصمّمی بر این شد که آرمان‌های انقلاب را به‌کلّ بشویند بگذارند کنار ... بی‌وقفه هم کار کردند» • دعوت خاص تا آخر سال هم هیچ اتفاقی نیافتاد، این در حالی بود که تذکرات ایشان خیلی صریح و برجسته بود. تا این که اواخر اسفندماه به یکباره از «نمایندگان طلاب» دعوت به جلسه کردند. در آنجا فرمودند تا به حال دربارۀ ارتقا و تحول حوزه سخن گفته ام و باز هم خواهم گفت، ولی اکنون من نگران «فرهنگ انقلابی حوزه» هستم. دارند باورهای انقلابی حوزه را تغییر می دهند. انقلاب وقتی پیروز شد که همۀ مردم به یک باور رسیدند که باید این حکومت ساقط شود. این باور را شما طلاب ایجاد کردید که حرفهای امام را شنیدید و به مردم رساندید. و این طور گفتمانسازیها اساساً کار شما طلاب است. اکنون هم باید هوای ذهن طلاب را داشته باشید تا همین کار را نسبت به مردم انجام بدهند. دسته ای نشست دربارۀ «حوزۀ انقلابی» برگزار شد و کسی به «ذهن پروری طلاب» و بسیج آنها برای توجیه مردم نپرداخت. • حدیث مکرر و هنوز هم «جهاد تبیین» ... ┄┅••؛••┅┄ اگر این روایت را کامل کنیم می بینیم که این عزیز اسلام حداقل در تمام این هشت سال سوخته است و به خود پیچیده است و ما را از خطر با خبر کرده است و به ما حکم جهاد داده است، ولی در واقع اتفاقی نیافتاده است. مأموریت روشن است، ما تعصب نداریم. اینجا دیگر عموم مردم نیستند که کوتاهی می کنند، تا بگوییم دستمان به آنها نمی رسد و از ناکارآمدی انقلاب ذلّه شده اند و ... سخنان صدتا یه غاز این طوری، بلکه دقیقاً کسانی که خود را به عنوان یاران ایشان معرفی می کنند و روی برخی رفتارهای ظاهری از خود تعصب نشان می دهند، خود را به نفهمیدن می زنند : «يُبَيِّنْ لَنٰا مٰا هِيَ إِنَّ اَلْبَقَرَ تَشٰابَهَ عَلَيْنٰا»﴿البقرة، 70﴾ این جهاد تبیین هم به جایی نخواهد رسید اگر دلهای ما هنوز نلرزیده باشد و تنها دست و پاهایی برای رفع تکلیف بزنیم. هنوز خیلی راحتیم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلاکش حضرت عمّار رحمت الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تسلیت • «اَلَّذِينَ إِذٰا أَصٰابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ، قٰالُوا إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ»﴿البقرة، 156﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ مهر، تواضع و تعهد آیت الله علوی گرگانی نگران اسلام و ایران بود و چون همۀ مراجع ما باصفا، متواضع و اهل دقت و موضع‌گیری مسؤولانه وقتی که خوب و بادقت و با دلسوزی گوش می‌کرد و پس از تواضعی بی‌تکلف پاسخ می‌داد و از خود تعهد نشان می‌داد انسان احساس خوبی از گفتگو با ایشان داشت و به‌خوبی احساس می‌کرد که بزرگتری دارد. خدا به ایشان با نظر عنایات خاصۀ خود بنگرد، به آن جان مهربان عالی‌ترین مراتب اولیای خود را عنایت کند و آن وجود شریف را دعاگوی ما قرار بدهد! ┄┅••؛••┅┄ این ضایعه را به مقام معظم رهبری، خانوادۀ مکرم ایشان، شاگردان و همۀ علاقه‌مندان تسلیت می‌گوییم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل فاتحه و صلوات، هدیه به روح بلند مرجع شیعه آیت الله علوی گرگانی رضوان الله تعالی علیه ◾️@faslefarhang
• تبریک • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ زیستن با خدا سال نو به اخلاق طبیعت و به حکم تدابیر الهی همراه است با شکفتن گلها و درختان و مطبوع شدن هوا در بسیاری از مناطق زمین. چه انتخاب جالبی و چه موضوع تأمل‌خواهی! ما به لحاظ عاطفی و روانی مشغول پوست ترکاندن هستیم. پس از فراز و فرودهای ملی بسیار داریم انسان جدیدی می‌شویم. به نظر می‌رسد نوعی بلوغ در راه است. نسبت به نظام هیجانات پیشین کرختی ملموسی داریم و به سمت هیجانات مبهمی در حال حرکتیم. گویا در کرانۀ یک زایش هستیم. این رویش را می‌توان سمت و سویی نیز بخشید، در صورتی که از یک فلسفۀ نیرومند حیات برخوردار باشیم و مبتنی بر آن انتخابهای فاخر و مطلوب‌های عزیزی داشته باشیم. متفکران جامعۀ عزیزمان بیش از همیشه مسؤولند و پرکارتر از هر قشر دیگری باید بکارند و بدارند تا سفرۀ عقل و احساس و زندگی مردمان این جامعه رنگین و سنگین بشود. البته آنچه که همواره مهم است و همواره هست و باطراوت است این است که کل طبیعت و کل هستی در حال زیستن با خدا است. اگر زمینۀ ادراک و احساس داریم و اگر ملایم و ناملایماتی بر ما حاکم است همه به انتخاب الهی است. خدایی که از ما بر ما مهربان‌تر است. با جرعه هایی از یاد و هشیاری، الطاف شاهانه اش را بیش از همیشه همراه خود می‌کنیم. و باز آنچه که همواره مهم است این است که به حکم تدابیر الهی یک ابرانسان، یک بشر رشدیافته و کامل با وضعی بسیار عجیب و معنادار نگران و نظاره‌گر ما است و لحظه‌لحظه زندگیهای ما را سرشار از سعادت و سرشار از خدا می‌خواهد. عزیز خدا است، دعاگوی ما است و از هر آنچه مقدور او باشد و به زندگی ما رونق بدهد دریغ نمی‌کند. چه دوست خوبی! چه همراه! چه بردبار! صد البته نعمت بزرگی به نام «انقلاب اسلامی» و «جمهوری اسلامی» که نشانۀ رشد این ملت و دروازۀ جهش به سمت یک زندگی جدید و امکان اندیشیدن و شکوفایی و خواستن و برخاستن و اقدام کردن و ثمره‌دیدن و هزار هزار برکت و نعمت عزیز و خواستنی در زندگی ما است. و حضور پدر مهربانی چون آیت الله سیدعلی خامنه ای حفظه الله که با فرزانگی و سعی وافر در خدمت شکوفایی این بوم و نسلهای امروز است. باید هشیار باشیم و قدر این لحظات پربار و این زمین حاصل‌خیز و یاوران دلسوز بالندگی را بدانیم! عید بر همۀ مشتاقان کمال و مجاهدان سعادت و دلسوزان جامعۀ بشری مبارک باد! ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح همۀ ذوی‌حقوقمان که ما را به این نقطۀ بلند رسانده‌اند. ☘️@faslefarhang
• تسلیت • «اَلَّذِينَ إِذٰا أَصٰابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ، قٰالُوا إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ»﴿البقرة، 156﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ فضل، متانت و باورهای انقلابی آیت الله ری شهری که یک فاضل مسلم حوزوی بود چون آیت الله مشکینی ره به خوبی پای کار انقلاب ایستاد و علاوه بر تلاشهای انقلابی پیش از پیروزی انقلاب و پذیرفتن سمتهایی چون حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی، ریاست دادگاه انقلاب ارتش، در یکی از سخت ترین شرایط تحولات معاصر پس از انقلاب(بین سال‌های ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۸) با قبول مسؤولیت وزارت اطلاعات و مواجهات منطقی و معتقدانه با فتنۀ منتظری جامعۀ انقلابی را مدیون خویش نمود. پس از آن نیز سمتهای دادستانی کل کشور، دادستانی دادگاه ویژه روحانیت و سرپرستی حجاج ایرانی را پذیرفت. در سالهای پایانی عمر علاوه بر این که نماینده استان تهران در مجلس خبرگان رهبری بود، از طرف مقام معظم رهبری سمت متولی حرم شاه‌عبدالعظیم را داشت و در کنار همۀ اینها مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث و دانشگاه قرآن و حدیث را تأسیس کرده بود و به خوبی رشد داد. باید قدر این مجاهدتها دانسته شود و بدین وسیله همۀ نخبگان جامعه به سمت پذیرفتن تعهدات انقلابی تحریض و تشویق شوند. ┄┅••؛••┅┄ ما از صمیم دل برای ایشان علو درجات و حشر با حضرات اهل بیت علیهم السلام را طلب داریم و این ضایعه را به مقام معظم رهبری، خانوادۀ مکرم ایشان، شاگردان و همۀ علاقه‌مندان تسلیت می‌گوییم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل فاتحه و صلوات، هدیه به روح بلند مجاهد انقلابی آیت الله محمدی ری شهری رضوان الله تعالی علیه ◾️@faslefarhang
• تبریک • «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى اَلَّذِينَ اُسْتُضْعِفُوا فِي اَلْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ اَلْوٰارِثِينَ»﴿القصص‏، 5﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ روز امت چه خوب است که به مسیر طی شده در این چند دهۀ انقلاب‌اندود ایران اسلامی بنگریم و به ارزیابی حادثه‌ها و انتخاب‌ها بپردازیم. البته برخی مشکلات و تمرکز هوشمندانۀ نظام سلطه بر رسانه و جنگ نرم جامعۀ ما را به مرزی از برانگیختگی رسانده که برای برخی از ایشان دیدن برجستگی‌ها و افتخارات چندان ساده نیست، ولی در این پنج شش دهه نقاط افتخارآمیز فراوانی توسط فکر و فرهنگ و اراده‌های ایرانی ـ اسلامی رقم خورده است و سرمایه‌های عزیزی برای بالندگی و پیمودن مسیرهای سعادت فراهم نموده است. یکی از آن حادثه‌های بزرگ رفراندم 11 فروردین 58 بود و پیام عجیب و نکته‌آموزی که امام خمینی رحمةالله‌علیه فردای آن روز صادر نمود. مردم ایران خواستار یک حکومت الهی بودند. قیام همه‌جانبۀ آنها به پیروزی انقلاب پانزده‌سالۀ امام خمینی ره در 22 بهمن 57 منتهی شد ولی حضرت امام ره آغاز این حکومت را کمتر از دو ماه بعد، از فردای رأی مثبت مردم به «جمهوری اسلامی»؛ یعنی 12 فروردین 58 اعلام نمود. این نکته دلالت مهم و فخرآمیزی در دل خود دارد که می‌شود نام آن را «توجهات تمدنی» معمار حیات نوین ایران اسلامی گذاشت. پس از 22 بهمن برای همۀ دنیا روشن شده بود که حرکت انقلابی حضرت امام با رهبری و محوریّت ایشان به پیروزی رسیده است و دیگر منازع قدرتمندی در داخل برای آن تصور نمی‌شد، ولی حضرت امام که از ذهن و تربیتی فقهی برخوردار بود، به این حدّ از اثبات بسنده نمی‌نمود و دو مطالبه را که هردو قانونی کردن ارادۀ مردم است مجدّانه پیگیری می‌نمود؛ یک، همه‌پرسی «نظام اسلامی» و دو، همه‌پرسی قانون اساسی. اولی پس از پنجاه روز از پیروزی انقلاب واقع شد و دومی پس از 14 ماه. همه‌پرسی در دل کشمکش‌های فراوان روی اصل لزوم همه‌پرسی و این که چه چیز همه‌پرسی بشود، بالاخره با اصرارها و پیگیریهای قاطع حضرت امام، در روزهای 10 و 11 فروردین انجام شد؛ «جمهوری اسلامی، آری یا خیر». گرایش مردم آشکار بود، لذا نتیجۀ همه‌پرسی مخفی نبود. روز یکشنبه، فردای آن روز نیز پیام تبریک امام صادر شد. شروع پیام با آیه‌ای است که در صدر این نوشته آمده است. این آیه یکی از سنت‌های الهی را بیان می‌کند و گزاره‌ای فلسفۀ تاریخی به شمار می‌آید. خدایی که قرآن او را پادشاه بی‌رقیب عالم می‌خواند خبر از یک تصمیم و اراده خود و قاعدۀ حاکم بر حیات انسانی می‌دهد. وجود این برداشت و این باورداشت در ضمیر مؤمنان رنگ و هویّت متفاوتی به زندگی ایشان می‌بخشد. از سخنان متعدد حضرت امام ره به دست می‌آید که این آیه که وعدۀ امامت مستضعفان را می‌دهد بر ذهن شریف ایشان حکومت دارد و یک «نگرش پایه» را برای ایشان شکل داده است. طبعاً از منظر دینی برخورداری از چنین بینشی کاملاً درست است، هرچند صاحبان نگاه‌های «علمی» تنها آن را بشنوند یا در آن تردید کنند یا با دلی سرد به تمسخر آن بپردازند. با نگاهی هستی‌شناختی باید گفت، این اراده و انتخاب در لحظه‌لحظۀ حیات حضور دارد و به همۀ حادثه ها سمت و سو و هویّتی منطبق بر خود بخشیده است. آیه سخن از «ارادۀ الهی» و سنّت قطعی ربوبی دارد و این برای شخصیّت متکلّم و فیلسوفی چون امام عنوانی بسیار پرمعناست. آنچه وعده داده می‌شود مایۀ «منّت الهی» است و وعده نیز امامت و وراثت مستضعفان است. ما به سوی «امامت امت» در حرکتیم و امام خرسند است که به عنوان بندۀ خدا و شاگرد و فرزند رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پایۀ آن را با مجاهدت چندین ساله و این قیام مردمی در این نقطه از جغرافیای مستعد حیات بشری گذاشته است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿ روح آن عزیز همۀ دورانها و کسانی که توفیق یاری او را داشتند و پایه‌گذار این زندگی نوین گردیدند، شاد! ☘️@faslefarhang
• تبریک و تسلیت • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ همه را مست کن، بندۀ خدا! عجب عروجی، در مظلومیّت، با زبان روزه، در حرم امام رضا ع، در مسیر انجام وظیفه، به خاطر طراحی کثیف خود نظام سلطه! متن خانم محسنی فر را قدرتمند، دقیق و زیبا یافتم و به جای هر سخنی آن را بازنشر می دهم : ┄┅••؛••┅┄ برای حاشیه‌نشینان کار می‌کرد، اما خدا او را به متن جامعه آورد. این سنت خداست. راه در رو ندارد. کجا فرار می‌کنی ای شیخ؟! بایست! خدا را با تو کاری‌ست که خلق باید بدانند. چیزی بین تو و اوست که بین تو و او نمی‌ماند. اخلاص، شاید قایم‌باشک‌بازی نیت‌ها با مردم باشد، اما کار خدای مردم افشاگری‌ مخلصان است. اگر خدا برای عاصیان ستارالعیوب است، برای خالصان رازدار نیست. و برای انتخاب شهید، خدا گل یا پوچ بازی نمی‌کند. مرگ تصادفی در کار و بار او نیست . و شهادت، پادشاه مرگ‌هاست که از سلسله‌ی اولیای الهی به عزیز دردانه‌های خدا به ارث می‌رسد. و ماه صیام، اتوبان چهاربانده‌ی بندگان زرنگ خداست که در آن می‌تازند و از روزه به روزی می‌رسند. و حرم امام معصوم، نسخه‌ی اورجینالی‌ست که بهشت را از روی آن کپی کرده‌اند. و زیارت، فرصت سر از آب برآوردن و نفس‌چاق‌کردن شناگری‌ست که باید عرض دنیا را شنا کند و دامن به آب نیالاید. بایست ای شیخ مخلصِ روزه‌دارِ زائرِ شهید! خدا را با تو کاری هست ... ✍️‌‌ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل فاتحه با صلوات، هدیه به روح عزیز شهید روزه دار حجت الاسلام و المسلمین محمد اصلانی رضوان الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تحلیل • «می رویم تا مکتب امام بماند» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ سلب آرامش دشمن گام دوم گام هیچ مماشاتی نیست. گام دوم گام فرهیختگی انقلابی است. گام دوم گام سرکشیدن منطق انقلاب است. گام دوم گام درگیری با نرم افزارهای غربی است. و هر که این را نفهمد و با غربزدگان مماشات کند «حذف» خواهد شد. این خواستۀ انقلاب است. انقلابی که تا توانستند برای محو آن تلاش کردند. «یک واقعیّت این است که در این کشور از بعد از رحلت امام، سعی یک مجموعۀ مصمّمی بر این شد که آرمان‌های انقلاب را به‌کلّ بشویند بگذارند کنار. بعضی‌شان اشتباه کردند و همان اوّل، همین را اعلان هم کردند. در روزنامه مقاله نوشتند، حرف زدند. این‌جا یک خطای راهبردی کردند یا خطای تاکتیکی کردند و مشت خودشان را باز کردند که می‌خواهند آرمان‌ها را به‌کل، کنار بگذارند. بی‌وقفه هم کار کردند. فقط هم در داخل کار نکردند؛ هم در داخل کار کردند، هم در خارج کار کردند، هم از عنصر فکری استفاده کردند، هم از عنصر علمی استفاده کردند، هم از عنصر هنری استفاده کردند، هم از عنصر سیاسی استفاده کردند، برای این‌که آرمان‌ها را در کشور از بین ببرند، یعنی نسل جدید آرمان‌ها را به‌کلّ فراموش کند.» (دیدار با جمعی از دانشجویان در بیست و چهارمین روز ماه مبارک رمضان، 20/ 4/ 94) . گام دوم گام محو ابدی غربزدگی و دنیازدگی دیوانه وار و بی هویت و بی غیرت در کشور امام زمان عج است. انقلابیهای عزیز باید متوجه باشند جاهایی بیشتر سرمایه گذاری کنند که بتوانند صریح باشند نه این که با نوچه های تمدن غرب مماشات کنند. آن نقطۀ انفعال باید تنگ تر و تنگ تر شود. آن نقطه انفعال منطقۀ انقلابی نیست. آقای مهندس سعید قاسمی در مراسم تشییع مرحوم طالب زاده فریاد می زد خدا لعنت کند فلانی و فلانی و فلانی را. خدا را شاهد می گیریم که دلهای انقلابی همه همین را می گوید. تنها برخی ملاحظاتی دارند، و البته برخی هم ندارند. شاید الآن صلاح نباشد این طور سخن گفتن، ولی انقلاب نمی گذارد که این گونه بماند. ما همگی به لعنت آشکار و پرشمار بر نفاق خواهیم رسید. این تکوین و طبیعت انقلاب است. ما با صراحت تمام همچون قرآن کریم به لعنت این جرثومه های تباهی خواهیم پرداخت و این هیچ منافاتی با آزاداندیشی ندارد. ما خواهان آزاداندیشی هستیم. ما هستیم که به دنبال آزاداندیشی هستیم نه متفکران لوس اندیشی که تا ناهمراهی غربیان را می بینند لرزه بر اندام اندیشه شان می افتد. به مدد الهی با شور گرفتن موج آزاداندیشی در کشور انقلابی ایران بساط این زباله های عالم اندیشه از ایران پاک اسلامی جمع خواهد شد. تنها پادزهر روشنفکریهای لیبرالی «آزاداندیشی» است و ما این پرچم را در کشور عزیزمان برپا خواهیم نمود. آزاداندیشی لوس و روشنفکرانۀ غرب زده به درد زندگی پرنکبت دنیایی هم ایشان می خورد نه موحدی که دغدغۀ شبانه روزیش حضور هر چه پررنگتر خدای عالمیان در زندگی پراستعداد آدمی است. دشمن مشغول جنگ است. هر که نمی خواهد این را بفهمد کنار خواهد کشید. دشمن دارد همه جوره می جنگد و همۀ آنان که می خواهند صحنه را گل و بلبلی ببینند همان بهتر که از قلیان خانه های پر احساسشان هیچگاه بیرون نیایند و صحنه را به مردان واقعی بسپارند. نادر طالب زاده یک مرد واقعی بود. انسان احساس می کرد که در واقع از هیچ کس طلبکار نیست و با آسمان پرخدا بسته است. وای که چه حال حسرت انگیزی است این حال! وای که چقدر بهشت است و چقدر آسمانی است! نادر شهید ما صریح بود. این کمالی است که نخبگان امروز باید آن را طلب کنند. ┄┅••؛••┅┄ دشمن دارد همه جوره از ما کشته می گیرد. فرماندۀ بزرگ ما «حاج نادر طالب زاده» را گرفتند، باشد ما جریتر می شویم و صریحتر می شویم. همۀ این حادثه ها به ضرر دشمن است. این شهادت و امثال این شهادت ما را هر چه بیشتر وارد گام دوم می کند. خواهند دید. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل فاتحه با صلوات، هدیه به روح بلند حاج نادر طالب زاده فرماندۀ مظلوم جنگ نرم، رحمت الله علیه. ☘️@faslefarhang
• تحلیل • استاد مطهری : «شمرِ امروز را بشناس‏» / «شمر بن ذى الجوشن انسان ضد انسان است‏» / «شمر بن ذى الجوشن، لعين ازل و ابد، صبح زود حمله كرد كه از پشت خيمه‏ها بيايد و به اصطلاح شبيخون بزند. تا آمد و چشمش به اين وضع افتاد و ديد نمى‏تواند برود، ناراحت و عصبانى شد. شروع كرد به هتّاكى و فحّاشى و جسارت كردن» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ مویۀ شغال 1 متنی به عنوان مقدمۀ ترجمۀ عربی پیام‌های تباه آقای میرحسین موسوی در فتنۀ 88 منتشر شد و باعث هیجان جامعۀ انقلابی گشت. این نوشته را واقعاً نمی توانستم و قصد نداشتم بخوانم؛ چون منسوب به کسی بود که کارنامه‌ای گشوده پیش ما داشت، انسانی که نقشهای کلیدی شوم برعهده‌اش بود و اکنون به مهره‌ای سوخته بدل گشته است. یکی از دوستان عزیزم مطالبۀ یک بازخورد به این نوشته کرد. بدین واسطه مجبور شدم نوشته را بخوانم تا حداقل یکی دو نکته را که به ذهن متبادر می‌شود جهت به اشتراک گذاشتن با جامعۀ عزیز و پرمسؤولیت مذهبی و انقلابی مطرح کنم. 1. اگر انقلاب نمی‌تواند جانیان مسلّم کشور خود را بالای دار ببرد به خاطر کوتاهی «جهادگران تبیین» است. فتنۀ 88 از طراحی گستردۀ خارجی و داخلی شاید 10 ساله برخوردار بود، ولی عقبۀ مردمی داشت و زمان برد تا مردم نسبتاً آگاه شدند، همچنین عقبۀ نخبگانی داشت و خیلی از آنها هنوز در تعویق تحلیل قرار دارند. به همین جهت این فتنه یک حادثۀ عمیق و زیانبار بود و هست و شکاف‌های اجتماعی تلخی پدیدآورد که باید برای عواقب آن «فکرهای جدی و واقعی و غیرشعاری» کرد. جامعۀ ایران، انقلاب و دگرگونی بزرگ خود را بدون فرهیختگی و آگاهی نمی تواند به جایی برساند. به همین جهت این درست نیست که برخی جریانهای مؤثر در این چند دهه به خوبی شناخته و شناسانده نمی‌شود. این خوب نیست که نقش یک جریان نفاق‌پیشه در بسیاری از مشکلات ریشه‌ای این کشور «به خوبی» و «به صورتی مؤثر» حلاجی نمی‌شود و نسل جوان ـ که دهه‌های آینده به آنها تعلق دارد ـ از آنها بی‌خبر می‌ماند. 2. این قوم نفاق‌پیشه و بدعمل آنقدر برای ما شک و تردید آفریده است که به نظر لازم می‌رسد تمام کارهای گذشته‌شان مورد بازبینی قرار بگیرد، حتی کاری که به ظاهر صلح‌خواهانه بود و آن مجبور کردن حضرت امام به پذیرش قطعنامۀ 598 که حضرت امام آن را «نوشیدن جام زهر» نامید و صلح پیشنهادی نظام سلطه را یک سال معطل کرد و آن را خلاف مصالح ملت و در تضاد با جوهرۀ انقلاب معرفی می‌کرد و آن را «صلح بین اسلام و کفر» می‌خواند و تا یک هفته قبل پذیرش قطعنامۀ سازمان ملل ـ که با فشار این طائفه دنبال می‌شد ـ ، می‌فرمود «هر کس از صلح سخن بگوید خائن است». این طائفه پیشتر هم بر خلاف خواستۀ امام ره «جنگ را در رأس همۀ امور کشور» نمی‌دانستند و با اهمال در این دستور پرتأکید حضرت امام ره باعث یک جنگ فرسایشی شدند. سرلشگر غلامعلی رشید که یکی از 13 نظامی ارشد کشور و طراح عملیاتهای مهمی بوده است می‌گوید : «ما در سال 63 و 64 فریاد می‌زدیم که چرا دولت وارد جنگ نمی‌شود. در حالی که در سندی که در عملیات خیبر و بدر به دست ما آمده بود، مشخص شد که وزیر نفت عراق به دستور صدام سه ماه در کنار یک فرمانده لشکر در حاشیه دجله زندگی کرده و بعد گزارش داده بود که پس از سه ماه زندگی در کنار یک فرمانده لشکر چه امکاناتی را به لشکر داده است. ما آرزو داشتیم که حتی یک شب وزیر راه، مخابرات،‌ بهداشت و درمان و مسکن و وزرایی که می‌توانستند به ما کمک کنند در قرارگاه‌ها حضور پیدا کنند» و سردار کوثری که از سال 63 به مدت 16 سال فرماندۀ لشگر 27 محمد رسول الله ص بود می گوید : «عراق در زمان شروع جنگ تحمیلی در سال 1359 تعداد ۱۲ لشکر و ۱۵ تیپ مستقل داشت، اما در پایان جنگ ۶۲ لشکر داشت؛ زیرا تمام امکانات کشور را برای تقویت جبهه‌های خود به‌کار گرفته بود» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید سردار همدانی رضوان الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• تحلیل • استاد مطهری : «شمرِ امروز را بشناس‏» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ مویۀ شغال 2 3. حوادث این روزها بسیار بهتر از دیروز نشان داده است که باید با نظام سلطه با زبان اقتدار سخن گفت؛ یعنی هر برخورد ملایمی مثل خوراندن سرهای عزیزان مملکت به مارهای بی رحم ضحاک است و به انسانهای شرور و نظام سلطه روح می‌بخشد. این اقتدار تنها اقتدار نظامی نیست. مهمتر از آن اقتدارهای فرهنگی و اقتصادی است که سالها از آن غفلت شده است. همچنین همه مسائل تلخ و شیرین این سالها نشان داده است که خداوند متعال همان طور که بارها وعده داده است با مجاهدان است. باید این تجربیات توسط قوی‌ترین ذهن‌های جامعۀ عزیز و فرهیخته‌مان به‌خوبی تبیین شود و در قالب‌های متنوع آموزشی و فرهنگی به اذهان عطشناک جوانان جویای حقیقت هدیه گردد. 4. در سابقۀ این طائفه دفاع از جریان فاسد مسکن و عزل وزیر مسکنی که به دنبال اجرای دستور حضرت امام به حل واقعی مسألۀ مسکن می اندیشید(و تحلیل کارشناسان این است که مسألۀ مسکن را برای همیشه در این کشور حل می‌کرد) دیده می‌شود، یا بی‌مهری با «جهادسازندگی» که ایده و ولیدۀ شهید ژرف‌اندیش آیت الله بهشتی بود و بعدها پیگیری تشکیل «وزارت جهاد» و از روح و رمق انداختن فرهنگ و ساختار مردمی «جهادسازندگی» و ... مسائل متعددی که شاید ابتدا با نگاه سطحی نتوان فکر فاسد یا حداقل «بسیار ضعیف»ی که پشت آنها بوده است را شناخت. حضرت آقا می‌فرمودند : «جهاد حقاً یکی از برکات خدا در این کشور است»(۱۳۷۰/۰۳/۲۸) و فرموده‌اند : «جهاد سازندگی در میدان سازندگی شهید داد؛ چون كسانی دشمن این بودند كه انقلاب توفیق پیدا كند»(۱۳۷۷/۰۷/۱۵) و جریانی نیز با آنها همراهی می‌کرد. دکتر ایزدخواه (نمایندۀ مجلس) می‌گوید : «حضورمردم عامل تثبیت انقلاب اسلامی است و هیچ موضوعی پشت پرده ندارد. آنتی تز جهادمردمی، خودکامگی دولتی و تمامیت‌خواهی جناحی و سیاسی (میرحسین موسوی) است؛ چیزی که جهادسازندگی را زمین زد» جهادسازندگی یک سرمایۀ بزرگ و تاریخساز انقلاب اسلامی بود. به قول دکتر سندرلاب پژوهشگر آمریکایی که کتاب «تاریخچه سازمانی جهادسازندگی» را نوشته است : «جهادسازندگی یک حزب نیست. وقتی از جهاد صحبت می شود حرف از قوه قهریه به میان می آید، اما اینطور نیست، من خواستم چهره دیگری از حکومت نشان دهم که آن را در جهاد دیدم و آن مسئله قدرت نرم است که اصالتا به ادبیات قدرت نرم ارجاعی نداده است». جالب است که دکتر سندرلاب می گوید، جمهوری اسلامی از ادامه جنگ استقبال می‌کرد چرا که باعث توانمندتر شدن نهادهای انقلابی می‌شد. 5. صدور این نوشته شوم و بی‌فرهنگ باید انگیزه‌ای شود که صاحبان صلاحیّت در باب این وظیفۀ بزرگ ـ تحلیلهای عالمانه و نخبگانی از تاریخ انقلاب ـ هیچ کوتاهی‌ای نکنند و به داد نسل جوان برسند. حکیم فرزانۀ انقلاب در بیانیۀ گام دوم در ضرورت آن فرمودند : «برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغ‌ها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزه‌ای قوی، تحریف و دروغ‌پردازی دربارۀ گذشته و حتّی زمان حال را دنبال می‌کنند و از پول و همۀ ابزارها برای آن بهره می‌گیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده‌نظامش نمی‌توان شنید» مهمترین مسألۀ کشور وجود یک جریان فکری لیبرال است که یا از اول لیبرال و غیراسلامی فکر می‌کرده یا به خاطر بی‌ریشگی و بدعملی نهایتاً به این نقطه رسیده است و اکنون با نگاه ناب اسلامی زاویه دارد. حضرت امام می‌فرمود : «ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیت‌یافتگان غرب و شرق به این‌ زودیها نجات نخواهیم یافت. اینان برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سر سپردگانی می‌باشند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمی‌شوند.» باز هم جالب این که حضرت امام از «مردم» می‌خواستند با دست قدرتمند خود که قدرت الهی را به همراه دارد این جرثومه‌های فساد را از کشور خارج کنند. یعنی هیچ قدرتی را برای تقابل با آنها کارگر و مؤثر نمی‌دیدند. این یک نگاه دقیق و یک راهبرد عمیق است. اگر این راهبرد را داشته باشیم باید مردم را آگاه کنیم و این کار با وضع قوانین و زیادکردن کارهای پلیسی و اطلاعاتی و قضائی محقق نمی‌شود. باید قطعیّت و فوریّت ضرورت «جهاد تبیین» را باور کنیم. سرّ در حصر باقی‌ماندن سران فتنه نیز همین تعویق فرهنگی است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید سردار همدانی رضوان الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang