• اندیشه •
#الحاد_پنهان
#ذات_مسموم
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️ کدام دین؟
آیا یک روشنفکر با این ادبیات با ما صحبت خواهد کرد؟
"مردم وعدۀ خدا حق است، فریب دنیا را نخورید!"
«فَلاٰتَغُرَّنَّكُمُ اَلْحَيٰاةُ اَلدُّنْيٰا وَ لاٰ يَغُرَّنَّكُمْ بِاللّٰهِ اَلْغَرُورُ»﴿فاطر، 5﴾
آیا «علم» او به این نقطه منتهی می شود؟
آیا «پارادایم علمی» او به او اجازه می دهد صادقانه تجربیات دینی را جمع کند و یک بستۀ معرفتی در این باب رقم بزند؟
آیا یک روشنفکر وقتی که صلاحدیدهای خود را به ما می گوید، به اندازۀ قرآن روی این دست موضوعات «تأکید» خواهد کرد؟
«هوس دوستی زیبا جلوه داده شده است ...
این کالای یک زندگی پست است،
ولی سرانجام نیک پیش خدا است»(آل عمران،14)
آیا یک روشنفکر دربارۀ شیطان به ما تذکر خواهد داد؟ در کتابهای «علوم انسانی(؟)» ایشان حرفی از «نفس امّاره» و «شیطان» و طرح گسترده و نافذ او و پرکاریها و تلاشهای پیگیر و «کاملاً» نزدیک او(«لَيُوحُونَ إِلىٰ أَوْلِيٰائِهِمْ»﴿الأنعام، 121﴾) هست؟ در این باره «علم»ی دارند؟
پس آنها از عالم انسانی چه می فهمند؟
چرا اینها که خود را هنوز به قرآن منتسب هم می کنند، فرازهای بسیاری از آیات قرآن را کنار می گذارند؟
«إنَّ اَلشَّيْطٰانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»﴿فاطر، 6﴾
در سُکر و تبختر و خلسه های علمی خودشان این گزاره ها را ارزشمند می یابند؟ هیچ فهم و ادراک و حسّ علمی دربارۀ آن دارند؟
┄┅••؛••┅┄
آیا اینها می دانند با شیطان و طرح او چگونه باید برخورد کرد؟ کوچکترین «علم»ی در این باره دارند؟
آیا اینها می توانند دربارۀ طرح دشمن قاهر و قسم خوردۀ ما که خدا به معرفی او به ما پرداخته، با ما سخن بگویند؟ چه دارند که بگویند؟
وقتی شیاطین جنّی و انسی نقشه ای برای ما ریختند و با جدیّتهای همیشگی آن را در زندگی ما جاری کردند اینها می فهمند باید با این جریانهای شوم چطوری برخورد کرد؟ روی چه «حساب» می فهمند؟
پس اینها با این وضع اسفباری که دارند با چه جرأتی به زندگی انسان نزدیک می شوند؟
اینها اساساً چه دینی دارند؟
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿ شاخه گل صلوات، هدیه به روح بلند حضرت زینب سلام الله علیها که با همۀ مکاشفات و دانائیهای استثنایی و زندگی فوق مادی خود برای بیداری ما و نجاتمان از چنگ «بدسگالان» همۀ روزگاران، «مصیبت کشید»
☘️@faslefarhang
╮━═━⊰🍃؛🌼؛🍃⊱━═━╭
#ایران_زیبا
• کامفیروز شیراز
• منطقه بهشت گمشده(تنگ بستانک)
• عکاس: مسعود کاملی
╯━═━⊰🍃؛🌼؛🍃⊱━═━╰
❀
• اندیشه و تحلیل •
#الگوی_ویرایش_نهادهای_اجتماعی
#آموزش_و_پرورش
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️ راه بیراه
١
«وَ قٰالَ اَلرَّسُولُ يٰا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اِتَّخَذُوا هٰذَا اَلْقُرْآنَ مَهْجُوراً»﴿الفرقان، 30﴾
قرآن عقل است.
اگر تراز سخن «انسان» است، فقط قرآن عقل است.
قرآن مهربانترین، درست ترین و ژرفترین گفتگو با انسان است.
قرآن انسان است.
مهجور ماندن قرآن یعنی خبری از انسان نیست، یعنی انسان در بی چارگی غوطه ور است. یعنی در حیات تاریک انسانی هیچ خبری نیست، هیچ.
سخن از انسان است.
و خدا گلایه کنان می فرماید :
«مٰا قَدَرُوا اَللّٰهَ حَقَّ قَدْرِهِ
• إِذْ قٰالُوا مٰا أَنْزَلَ اَللّٰهُ عَلىٰ بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ
• قُلْ مَنْ أَنْزَلَ اَلْكِتٰابَ اَلَّذِي جٰاءَ بِهِ مُوسىٰ نُوراً وَ هُدىً لِلنّٰاسِ
• تَجْعَلُونَهُ قَرٰاطِيسَ تُبْدُونَهٰا وَ تُخْفُونَ كَثِيراً
• وَ عُلِّمْتُمْ مٰا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لاٰ آبٰاؤُكُمْ
• قُلِ اَللّٰهُ،
ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ»﴿الأنعام، 91﴾
«در حق الهی ناسپاسی کردند(قدرشناسی نکردند)
. گفتند وحی الهی چیز خاصی نبود.
. بگو آنچه حضرت موسی آورد که شما را روشن کرد و هدایت کرد(زندگیتان را زیر و رو کرد) چه کسی فرستاد!
. این تعلیمات را پاره پاره کرده اید و یک ورق را می گیرید و بسیاری را پنهان می کنید،
. چیزهایی به شما آموختیم که نه خودتان می دانستید و نه جد و آباءتان،
. پیامبر به آنها بگو خدا آموزگار است،
سپس رهایشان کن در این غورهای بی خدایشان مشغول بازی باشند»
؛.؛.؛
چه کسی می گوید «آموزههای الهی که چیز خاصی نبود(!)» ؟
معلوم است نیروهای نخبۀ جامعه این حرفها را می زنند و این سخن را به دهان مردم هم میاندازند.
با این حرفها «توقّعات مردم» را از دین خدا پایین می آورند و ذهنشان را منحرف میکنند.
این ترور معنوی است؛ یعنی کشتن دین.
جالب است که مخاطب قرآن در این آیه جامعۀ مؤمنین است؛ یعنی این مؤمنین هستند که دارند گرفتار چنین انحرافی می شوند.
و باز هم دو سه نکته جالب است :
. خدا به تبیین می پردازد و از «روایت واقع» برای روشنگری استفاده میکند؛
اشاره به کارآمدی آموزهها و به این که شما با این آموزهها بود که از زیر چکمۀ فرعونیان نجات پیدا کردید و آقای جهان شدید.
. تنبّه می دهد که توجه نمیکنید که آنچه خدا گفت اصلاً شما با کل تیره و تبارتان نمیفهمیدید و نمیدانستید؟
. نهایتاً هم ناامیدانه میگوید رهایشان کن در این «غور»هایشان به بازی مشغول باشند.
در این آب و هوا که قرآن هم از مهجور ماندن شکایت میکند، کسی که اندیشۀ قرآنی داشته باشد همین بلا سرش میآید.
مفسّر بالاتر از قرآن که نیست. قرآن که چیز عزیزی است، مفاهیمش دارد مهجور می شود که قرآن شکایت میکند. کسی نیز که قرآنی بیاندیشد طبعاً مهجور میشود.
و رهبر انقلاب در شمار این افراد است.
میدانیم که عاشقانه قرآن خوانده است، در جوانی که قرآن با گوشت و پوست و خونش آمیخته است و تفسیرهای عالی قرآنی ارائه کرده است. تعلیمات قرآنی مفصل ایشان تا کنون «آب و هوای فکری فرهنگی» متفاوتی برای انقلاب و ایران معاصر درست کرده است، ولی انسانهای مدعی نخبگی مثل اسید مشغول دریدن دیبای زیبای فکر و فرهنگ برساختۀ ایشان هستند.
تعلیماتی در حوزۀ «توحید(حقیقت ژرف، فخیم و کاربردی)»، «ولایت(حقیقت پرشور و چهارجنبۀ ولایت : خدا، امام(ولی)، مردم و دشمن)»، «بعثت»، «مواسات»، «اخوّت»، «جنگ احزاب»، «تقیه»، «الگوی جدال حق با باطل»، «وحدت»، «ارادۀ ملی»، «معجزه گرایی»، «عبودیّت»، «صبر»، «برخورد با منافقان»، «برخورد با مستکبران»، «برخورد با کفار» و صدها و صدها آموزۀ اینچنینی.
این بزرگ تقریباً «تمام مفاهیم دینی» را بازخوانی کرده است و از آنها معنای عمیقاً و عریقاً اصیل، نو، نشیط، نافذ، به روز، مهاجم، زندگی ساز، اجتماعی، در تراز تمدنی و مهربان ارائه کرده است.
غیر از استفاده از تراث فکری شیعه و به فهمی آن، بخش خوبی از این اندیشههای قرآنی را یا از امام آموخته است یا با امام و قیام کشدار او به تحکیم و ژرفابخشی آن پرداخته است.
┄┅••؛••┅┄
یکی از اندیشه های قرآنی ایشان که از امام آموخته و قیام امام کمک بزرگی برای بسط معنایی فراوان آن در ذهن شریف ایشان شده آنی است که در بیانیه به این صورت بیان می شود : «ارادۀ ملی جانمایه پیشرفت همه جانبه و حقیقی است».
ایشان این اندیشه را قرآنی میداند و مطابق تعلیم قرآنی معتقد است اگر «ارادۀ ملی» شکل بگیرد به دنبال آن معجزه رخ میدهد؛ چون خدا خود به میان می آید و دست در کار ویرایش زندگی و موجودیّت حیات بشری میبرد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿ شاخه گل صلوات، هدیه به حضرت عباس که مایۀ امید بود، سلام الله علیه.
☘️@faslefarhang
• اندیشه و تحلیل •
#الگوی_ویرایش_نهادهای_اجتماعی
#آموزش_و_پرورش
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️ راه بیراه
٢
یکی از نظریّههای پایه در اندیشۀ اجتماعی امام و رهبری این است که : «ارادۀ ملی جانمایه پیشرفت همه جانبه و حقیقی است»(بیانیه).
حضرت آقا این اندیشه را قرآنی میداند و مطابق تعلیم قرآنی معتقد است اگر «ارادۀ ملی» شکل بگیرد به دنبال آن معجزه رخ میدهد؛ چون خدا خود به میان میآید و دست در کار ویرایش زندگی و موجودیّت حیات بشری میبرد.
«معجزههاى اجتماعى برخلاف معجزۀ اژدها شدنِ عصاى موسى است؛ چون آنطور معجزهها ربطى به ارادۀ انسان ندارد؛ اما معجزههاى اجتماعى بهطور مستقيم به ارادۀ انسانها ارتباط پيدا مىكند؛
«إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ يُغَيِّرُ مٰا بِقَوْمٍ حَتّٰى يُغَيِّرُوا مٰا بِأَنْفُسِهِمْ»(رعد،١١)»(١۶/ ۴/ ١٣٨٣)
امام میفرمود اگر ملت اراده کند هیچ قدرتی در جهان یارای ایستادن مقابل او را ندارد.
این همان تنها راهی است که امام برای مقابله با نظام سلطه یافت، قیام عمومی مردم :
«همۀ راههاى ممكن در این كشور تجربه شد و همه ناكام و ناموفّق از آب درآمد، و بهتدریج یأس دلها را فراگرفت. آن نيرويى كه میتوانست در مقابل رژيم پهلوى به معناى واقعىِ كلمه بايستد، ملت بود؛ يعنى بايد همۀ ملت به صحنه میآمد»(١۴/ ٣/ ٨۴)
این دو بزرگوار واقعاً معتقدند در این صورت معجزه رخ میدهد، کما این که هردو «انقلاب اسلامی ایران» را حادثهای از این قبیل تحلیل مینمودند.
این را چه کسی باور میکند؟ طبعاً فقط مؤمنان.
این را چه کسی به کار میگیرد؟ طبعاً همین مؤمنان.
مؤمنان اگر بخواهند به این آموزه عمل کنند باید چه کنند؟
این الگو در بیانیه و توضیحات اول خرداد ٩٨ (دربارۀ بیانیه) بیان شده است؛ یعنی این آموزۀ اصیل انقلاب در ابتدای دهۀ پنجم انقلاب زمینۀ تجلی و صراحت پیدا کرده است. از منظر قرآنی این یعنی رشد و این یعنی پیشرفت واقعی و این روایت درست انقلاب است.
ایشان وقتی که جوانان را به قیام برای حل مسأله دعوت می کنند و شناسایی مسائل و ارائۀ راه حل و حل را برعهدۀ خودشان میگذارند و نهایتاً برای عاقلانه و متین و متمرکز شدن کار و جلوگیری از نوعی بلبشو و آشفتهکاری میگویند باید «جریانهای حلقههای میانی» (متشکل از جمعی باتجربه و نخبه) شکل بگیرد و حلقههای میانی را هم نه رهبری نه دولت و نه نهادهای حاکمیتی میدانند(تصریح میکنند که باید از خود متن باشد)، نشان میدهد که دارند تلاش میکنند مبتنی بر همین دیدگاه یک قیام ملی برای حل مسائل حیات اجتماعیمان رقم بزنند.
«بتواند این کاروان عظیم جامعه را
و مهمتر از همه جوانهای جامعه را به پیش ببرد» (٩٨/٣/١)
البته ثمرۀ نزدیک این ورود این است که :
«نتیجۀ اینها چه میشود؟
کشاندن نسل جوان متعهّد به عرصهٔ مدیریّت کشور،
که یکی از دوستان گِله میکردند که جوانها را به عرصۀ مدیریّت راه نمیدهند. خب چه جوری وارد عرصۀ مدیریّت میشوند؟
ورود در عرصۀ مدیریّت برای نسل جوان از این راهها اتّفاق میافتد»
و نتیجۀ بلندتر آن این است که :
«اگر نسل جوان وارد عرصۀ مدیریّت شد، و مدیران ارشد نظام از جملۀ جوانهای متعهّد [شدند] ــ که من گفتم جوانهای متعهّد حزباللهی، یعنی واقعاً باید حزباللهی باشند؛ به معنای درست کلمۀ حزباللهی [که طبعاً نگاه قرآنی و انقلابی دارد] ــ
آن وقت آن حرکت عمومی کشور طبعاً استمرار پیدا میکند، سرعت پیدا میکند و انجام میگیرد»
┄┅••؛••┅┄
اینجا یک بحث پیش می آید و آن این که اگر این قیام بخواهد شکل بگیرد جریانی به موازات دولت تشکیل خواهد شد. در آن صورت چرا دولت تشکیل دادیم و چرا داریم اینقدر برای آن تره خرد می کنیم؟
بحث ادامه دارد ...
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿ شاخه گل صلوات، هدیه به حضرت عباس که مایۀ امید بود، سلام الله علیه.
☘️@faslefarhang
• اندیشه و تحلیل •
#الگوی_ویرایش_نهادهای_اجتماعی
#آموزش_و_پرورش
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️ راه بیراه
٣
اینجا یک بحث پیش می آید و آن این که اگر این قیام بخواهد شکل بگیرد جریانی به موازات دولت تشکیل خواهد شد. در آن صورت چرا دولت تشکیل دادیم و چرا داریم اینقدر برای آن تره خرد می کنیم؟
ابتدا به یک بحث مهم اشاره کنیم :
حضرت آقا به یک الگو برای ویرایش نهادهایی که منطبق بر نیازهای انقلاب نیستند اشاره می کنند، ولی باید با دقت دربارۀ آن الگو سخن گفت.
اول انقلاب صحبت این بود که ارتش ایران با عشق به شاه و آمریکا و غرب تربیت شده است، لذا باید ارتش تعطیل شود.
حضرت امام سفت جلوی این سخن ایستاد. طوایف مختلفی این پیشنهاد را می دادند، ولی حریف امام نشدند.
حضرت آقا از این رویکرد امام بسیار به بزرگی یاد میکنند و آن را یک الهام الهی میخوانند. میگویند ارتش باید ویرایش می شد، ولی تعطیل نمیشد. ارتش طی این سالها ویرایش شد و الآن یک ارگان مذهبی و نورانی است و همگی سربازان اسلام هستند.
اما برای ویرایش ارتش، حضرت امام میدان داد تا سپاه شکل بگیرد. سپاه نهادی است که محضاً برای انقلاب تشکیل شده است. هر انقلابی به نهادهای متناسب با خود احتیاج دارد تا بتواند حامل، بلکه تقویت کنندۀ اندیشه و ارادۀ انقلابی باشد و ابزاری برای اعمال این اراده در اختیار نیروهای انقلاب بگذارد.
این بحث فوقالعاده کلیدی است. در واقع بحثی در حوزه دولتسازی اسلامی است.
در مکتب امام و رهبری اراده تعیین کننده است و اساساً کشمکش اصلی در حیات اجتماعی بشر بین ارادهها است. هر حرکت انقلابیای باید مراقب تولد، رویش یا مرگ ارادههای انقلابی باشد. باید در طرح اجتماعی خود الگویی و سازکار و سازهای ارائه کند که محمل حفظ و تقویت این اراده باشد. ما اگر ارادۀ انقلابی را از دست بدهیم دیگر هیچ سرمایهای برای پیمودن مسیر انقلاب نداریم.
┄┅••؛••┅┄
ما مشکلی که در نظامهای اداری داریم این است که یا فاقد ارادههای انقلابی هستند یا ظرف مناسبی برای حفظ و شوراندن ارادۀ انقلابی نیستند.
وقتی سپاه شکل گرفت ما توانستیم ارتش را ویرایش انقلابی بزنیم و بدون آن نمیشد.
«وقتى یك انقلاب و یك حركت تحقق پیدا میكند، بایستى دستگاههاى مجرى خود را ـ آن مجموعههائى كه آن هدفها را باید دنبال كنند ـ به وجود بیاورد. یكى از كارها این است كه دستگاههاى موجود جامعه را متحول كند، یكى دیگر این است كه دستگاه متناسب با خواست خود را به وجود بیاورد.
هر دو سخت است، هر دو جزو كارهاى دشوار است. انقلاب اسلامى هر دو را انجام داد.
فرض كنید در مقولۀ نظامى، ارتش كه ساخته و پرداختۀ فرهنگ دیگرى و نظام دیگرى و كسان دیگرى بود، تبدیل شد به یك ارتش انقلابى، به یك ارتش متدین و مؤمن؛ ساختهایش هم تغییر پیدا كرد، روشهایش هم تغییر پیدا كرد، شعارهایش هم تغییر پیدا كرد؛ در آن، تحول به وجود آمد.
در كنار این، نهاد نوپا و تازهاى از خود انقلاب روئید و آن، سپاه پاسداران انقلاب اسلامى بود؛ كه اگر این دومى نمیشد، اوّلى هم امكانپذیر نبود.
اینها هنرهاى انقلاب است كه امام بزرگوار ما مظهر اعمال این هنرها و فهم دقیق از نیاز جامعه و نیاز آینده بود و این را با قدرت، با قاطعیت و با پیگیرى انجام داد.»(٢٢/ ٧/ ١٣٩٠)
┄┅••؛••┅┄
اینجا دو بحث است :
١. بحث کلی دربارۀ نحوۀ «دولتسازی» در ایران اسلامی؛
٢. بحث خاص آموزش و پرورش.
بحث کلی این است که اگر نهادی انقلابی نیست باید نوسازی انقلابی شود. مطابق این الگو ما به یک جریان متنی احتیاج داریم که مثل سپاه در کنار ارتش بروید و بالا بیاید و «محضاً» انقلابی(یعنی تحول خواه و تحولپذیر و آموزنده و بانشاط و در حال رشد دائمی) باشد.
آیا نهاد رسمی آموزش تامین کننده مطلوبیتهای اسلامی، انقلابی است؟
روشن است که چنین نیست. پس «نهاد آموزش و پرورش باید ویرایش شود و متحول شود»
هرچند این نکته روشن است، ولی ویرایش و تحول آن به معنای تضعیف و نابود کردن آن نیست.
این هم روشن است.
متابعت از آن الگو به معنای آن است که باید حرکتهای «محضا» انقلابی به موازات آ. و. پ شکل بگیرد تا اراده و پیشرفتهای انقلابی آن را سرمایه ویرایش نهاد موجود کنیم؟
این یک بحث فنی و حساس است.
بحث ادامه دارد ...
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿ شاخه گل صلوات، هدیه به حضرت عباس که مایۀ امید بود، سلام الله علیه.
☘️@faslefarhang
🕌 | #تأملی_قرآنی
📍 | فصلت ۳۰، ۳۱، ۳۲
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
🔸ایمان، استقامت و پشتیبانی
چه وعده هایی!
آدم یک دفعه گول می خورد(!)
ولی این وعده ها صادق است.
در این مسیر نصرت هست و ناصران هم همۀ کارهای عالم دستشان است و هر نوع نصرت تصورنشدنی ای را هم ممکن است انجام دهند.
پشتیبانی روانی : نترسید، محزون نشوید، تازه آخرش بهشت است.
پشتیبانی عاطفی : ما دوستتان داریم و در دنیا و آخرت یاورتان هستیم.
تازه در بهشت هرچه بخواهید به شما می رسد.
چه زندگی زیبایی! چقدر پُر!
چطور می شود وارد این جرگه شد؟
☘️ | @faslefarhang
◎
#فریب
#بیشرمی
همانطور که افراد متعددی تذکر دادهاند، «فقط حجاب نیست»،
کلا حیا و عفت و هر نوع پاکی و پاکدامنی را هدف گرفتهاند.
شاهد آن عادی نمودن اخبار زندگی پر از نکبت الواطان است. دنیا دنیا فکر و طراحی و تقلا پشت آن است.
متوجه طرح شیطان باشیم تا کار خود را سختتر نکنیم.
طبعا کسانی هم که بنای بر «مجاهدت» یا توفیق آن را ندارند باید حداقل سکوت کنند.
بدون قیام سخن موقوف.
┄┅••°••┅┄
https://virasty.com/fallahshirvani/1693014495001792098