eitaa logo
منبرک فاطمی
6.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
988 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
امام: 💎 از صدر اسلام تاکنون طریقه، دو خط بوده 1. اسلام راحت طلبی 2 . اسلام جهاد •⭕️ امام ره میفرمایند :از صدر اسلام تاکنون دو طریقه، دو خط بوده است. یک « :خط، خط اشخاص راحت طلب که تمام همّتشان به این است که یک طعمهای پیدا بکنند و بخورند و بخوابند و عبادت خدا هم آنهایی که مسلمان بودند می کردند. ] یعنی راحت طلب، مسلمان و غيِّر سلمان ندارد. [ اما مقدم بر هر چیزی در نظر آنها، طلبی بود. در صدر اسلام از این اشخاص بودند میآورد توضیح میدهد حضرت امام تا میرسد به نهضت ما. 💎فرمود در نهضت ما هم اینجور آدمها بودند. بعد مثال ادمش را میزند، حرفهای آن آدم را بدون اینکه نامش را ببرد، ذکر میکنند. •💎 یک دسته اینطور هستند، ]یعنی راحت طلب هستند.[ « بعد میفرماید که حضرت اميِّر )ع( از اینها تعبيِّر میکند که اینها همّشان علفشان است. مثل"حیواناتی که همّ شان این است که شکمشان سيِّر بشود، شهوتشان را بر همه چیز مقدم میدارند. نماز هم میخوانند، روزه هم میگيِّند. عبادت شرعی را هم به جا میآورند. 👈لکن اینطور است وضع تفکر که: انسان نباید خودش را در یک خطری، در معرض یک قرار بدهد و این کاری که این ملت شریف اسلام کردند، این کار یک کار جنون آمیز بوده است https://eitaa.com/fatemi5/1393
✅اسلام آمریکایی؛ اسلام راحت طلبی • بعدها اسلام راحت طلبی را حضرت امام ره معرفی میکنند به اسلام آمریکایی. ➕بگذارید یک آماری از صحیفۀ حضرت امام دربارۀ کلمۀ اسلام و اسلام ناب برای شما بگویم. از کلمۀ اسلام آمریکایی حضرت امام 18 بار استفاده کردند. ⬅️17 بارش در دو سالاخر عمر شریفشان بوده. 15 بار از این هفده بار، بعد از قطعنامه بوده. ♦️حضرت امام احساس میکردند جریانی توی خود همین های انقلابی، دنبال اسلام هستند؛ و بعد اینها را معرفی کردند، شما جلد آخر صحیفۀ امام را واجب است بروی بخوانی. • » 💢اسلام ناب « از 34 مرتبه استفاده کردند که هر سی و چهار مرتبهاش در دو سال اخر عمر شریفشان بوده. از این 34 مرتبه، 32 مرتبه اش بعد از پذیرش قطعنامه بوده. 👈قطعنامه پذیرفته شد، ولی نگرانی حضرت امام باقی بود که مبادا مملکت به سمت راحت طلبی مملکت برود. بروید پیدا کنید. دوتا جریان هست، در جامعۀ ما هم دوتا جریان هست. جریان راحتطلب، جریان جهادگر. البته در هر جریانی ممکن است 🔰بالاخره اشتباههایی رخ بدهد، یک کسی اشتباهی رفته باشد آنطرف، یک کسی اشتباهی آمده باشد اینطرف. این مسائل را باید کنترل کرد. https://eitaa.com/fatemi5/1393
✅قاسم نوجوانی که اهل راحت طلبی نیست • برویم کربلا، میخواهم نوجوانی را به شما معرفی کنم یکذره راحت طلبی نیست. دست پرورده ابیعبدالله هست. فرزند امام حسن ع هست. مهمترین شاخص آدمهای راحت طلب چی بود؟ جاندوستی، حاضر نیست از جانش بگذرد. حالا ببین چقدر قاسم بن احسن از راحتی بریده، شده جهاد و مبارزه. اصرار قاسم برای به میدان رفتن ❇️اصرار عجیبی هست. امام حسین فرمود آخ قاسمم تو را که میبینم یاد برادر حسن میافتم دلم آرام میشود کجا میخواهی بروی یابن أَخِي أَنْتَ مِنْ أَخِي عَلامَة وَ أُرِیدُ أَنْ تُبْقِي لِِل لْا تسلِّی بک قاسم روی دست و پای عمو افتاده می گوید عمو » اجازه بده » فَلَمْ یَزَل الْقَاسِمِ یَقْبَلُ یَدَیْهِ وَ رِجْلَیْهِ حتي أُذِنَ لَهُ « ، • فرمود قاسم مرگ در نظر تو چگونه هست؟ بلافاصله قاسم گفت عمو جان شیرینتر از عسل. عمو در چشمان قاسم برق شهادت را دید. قاسم جان چقدر از راحت طلبی فاصله گرفتی خدا میداند. ✔️بیخود نیست چه دلی از عمو بردی؛ که وقتی میخواست اباعبدالله وداع کند آنقدر گریه کرد که حضرت از حال رفتند. 31 • چه کردند با بدن این نوجوان خدا میداند و حسین ع وقتی آمد بالای سر قاسم، دید دارد قاسم پا روی زمین میکشد. بمیرم برای دل اباعبدالله که اینجا فرمود عزیزم برای عمو سخت تو یک چیزی بخواهی و عمو نتواند خواسته تو را ب رآورده کند. اینجا حسین جان تو آمدی بالای سر قاسم، نگذاشتی دشمن جسارت بیشتری کند اما بمیرم برای خودت، در آن لحظه که در گودی قتلگاه افتادی وقتی چشمت را باز کردی دیدی شمر روی سینه ات نشسته. الا لعنه الله علی القوم الطالمین https://eitaa.com/fatemi5/1393
هر کسی می خواد از دنیا برود، بچه هاشو می سپاره دست کسی که در امان باشند، گزندی بهشون نرسه. ولی برعکس امام حسن (علیه السّلام) بچه هاشو سپرد دست ابی عبدالله، گفت: حسین جان ! سهم من از کربلا یادت نره، قاسم نماینده ی من در کربلاست. اینها باید به پای تو کشته شوند … .
شاید قاسم شب عاشورا با برادر اینگونه گفته باشد: عبدالله بیا صحنه ای را یادآوری کنم، اون لحظه ای که طشت جلوی بابام بود، خون از دهان مبارک، اشک از چشمان بابام می ریخت، من کنار بابام بودم، سراسیمه عموم ابی عبدالله کنار بابام نشست، بابام تا چشمش به عمو افتاد، هر دو تا با هم گریه کردند، جمله ی بابام را یادم نمی ره، عمو گریه کرد، فرمود: غارت زده به اونی نمی گند که مالش را بردند، غارت زده به اونی می گند که برادری به خوبی تو را از دست می ده، بعد بابام گفت: حسین جان ! این طور گریه نکن، من غریب نیستم، الان تو و برادرم و خواهرم کنارم هستید، غریب تویی، تویی که بین دو نهر آب ناله می زنی، کسی به فریادت نمی رسه، عموم گریه کرد، بعد چشمای بی رمقش را بابام گردوند، تا رسید به من، دست من را گذاشت تو دست عمو حسین (علیه السّلام)، فرمود: این دو تا بچه تحویل خودت، سفارش ما را بابامون به عمو کرد … . اما من موندم فردا عموم می خواد سفارش زن و بچه اش رو به کی کنه؟
تا لاله گون شود کفنم بیشتر زدند از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند قبل از شروع ذکر رجز مشکلی نبود گفتم که زاده ی حسنم بیشتر زدند این ضربه ها تلافی بدر و حنین بود گفتم علی و بر دهنم بیشتر زدند می خواستند از نظر عمق زخم ها پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند
بیاد آن لحظه ای که قاسم از روی اسب افتاد ، صدا زد : یا عمّاه ادرکنی 1 ،عزیز فاطمه با عجله به سوی قاسم حرکت کرد ببیند دشمن دورش را محاصره کرده ، می خواهند سرش را از بدن جدا کنند . اما وقتی دیدند ابا عبدالله آمد همه فرار کردند، بدن قاسم زیر سم اسبها قرار گرفت همین که غبارها نشست . دیدند ابی عبدالله سر قاسم را به دامن گرفته ، دیگر لحظات آخر قاسم است از شدت درد پاهایش را به زمین می کوبد ، در همین حال فریادی کشید و جان به جان آفرین تسلیم کرد . بدن غرق به خون قاسم را بغل کرد به خیمه آورد کنار بدن جوانش علی اکبر گذاشت ، همه صدا بزنید حسین . @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ منم قاسم حسن را نور عینم برادر زاده مولا حسینم منم قاسم ز آل مصطفایم فروغ دیدگان مجتبایم اگر چه خسته جان و تشنه کامم کجا من دست بردار از امامم عمو بده دیگر اذن جهادم که افتاد است شوری در نهادم نمی خواهم دگر این زندگانی به امید شهادت سخت شادم همی خواهم چو اکبر کشته گردم چه می شد می رسیدم بر مرادم
میان این همه آشوب و نیزه و شمشیر مرا ببخش اگر مثل لاله وا شده ام به خاک خیمه گه آرام بگذاریدم مر ا که زیر سم اسب نخ نما شده ام
چند نکته در میدان رفتن حضرت قاسم قابل تأمل است: 1- مرحوم محدّث قمّى در نفس‏المهموم نقل مى‏کند: (جَعَلا یَبْکیانِ حَتّى غُشِىَ‏ عَلَیهِما)؛ «هر دو آنقدر گریه کردند که هر دو بیهوش شدند»! ما در وداع هیچ شهیدى از شهداى کربلا این حال را از امام (علیه السلام) نمى‏بینیم!!(1)و این از مختصات این مظلوم است. 2- امام علیه السلام به قاسم فرمود: یابن اخی انت من اخی علامه و ارید ان تبقی لِاَتسلی بک. وجود تو موجب تسلی دل من است. را ستی چه مقام با عظمتی است که در سن سیزده سالگی باعث آرامش دل عموست. (2) 3- نحوه آمدن اما حسین علیه السلام بر بالین او: فَجَلَّى الْحُسَیْنُ علیه السلام کَمَا یُجَلِّی الصَّقْرُ ثُمَّ شَدَّ شِدَّةَ لَیْثٍ أُغْضِبَ حسین علیه السلام که فریاد برادرزاده‏اش را شنید مانند باز شکارى خود را ببالین وى رسانیده و چون شیر ژیانى شمشیر کشیده بقاتل وى حمله کرد. 4- قضایاى کربلا قضایاى روشنى است و سراسر این قضایا هم افتخارآمیز است، ولى ما آمده‏ایم چهره این حادثه تابناک تاریخى را تا این مقدار مُشوَّه کرده‏ایم! بزرگترین خیانتها را ما به امام حسین علیه السلام کرده‏ایم. ما آمده ‏ایم قاسمى درست کرده ‏ایم که آرزویش فقط دامادى بوده، آرزوى عمویش هم دامادى او بوده است. این را شما مقایسه کنید با قاسمى که در تاریخ بوده است.
تا تنهایی عمو رو دید اومد اجازه میدان بگیره امام دستهایش را به گردن قاسم انداخت ، آنقدر گریه کردند که هر دو بیهوش شدند. امام علیه السلام به قاسم فرمود: یابن اخی انت من اخی علامه و ارید ان تبقی لِاَتسلی بک. ای پسر برادرم تو یادگار برادرمنی وجود تو موجب تسلی دل من است. «فَلَمْ یَزَلْ یُقَبِّلُ‏ یَدَیْهِ‏ وَ رِجْلَیْهِ حَتَّى أذِنَ لَه‏» اینقدردستو پای عمو را بوسید تا عمو را راضی کرد رفت میدان اما: امان زلحضه آخر که دست و پا میزد عموی بی کس خود را فقط صدا می زد هنوز زنده بود که اون نانجیب می خواست سر از بدنش جدا کنه . فَجَلَّى الْحُسَیْنُ علیه السلام کَمَا یُجَلِّی الصَّقْرُ ثُمَّ شَدَّ شِدَّةَ لَیْثٍ أُغْضِبَ حسین علیه السلام که فریاد برادرزاده‏اش را شنید مانند باز شکارى خود را ببالین وى رسانیده و چون شیر ژیانى شمشیر کشیده بقاتل وى حمله کرد. بعضی از شهدا همان یک دفعه آقا را صدا می زدند اما این ناز دانه با اینکه ابی عبد الله علیه السلام بالای سرش تشریف داشتند مکرر صدا می زد یا عماه ، و پاشنه پایش را حرکت می داد. امان زتشنگی و پا کشیدنش بر خاک که مُهر داغ دلش را به کربلا می زد عجیب نیست که قدش ، چون قد آقا شد زبس که بر بدنش خصم، نیزه جا میکرد هر آنکه بود در آنجا تن یتیمش را به روی خاک زمین یا کشید یا می زد
🍄🍄🍄🍃 🍄🍄🍃 🍄🍃 🍃 😵😮 📛🔺اگر مردی با علم به این که زنی شوهر دارد یا درعِدّه طلاق یا وفات به سر می برد وی را به عقد خود درآورد ، هم عقد باطل است و هم آن زن برای ابد به او حرام می شود. 👈اما اگر مرد به موارد مزبور جاهل با شد یعنی نداند زن ، شوهر دارد یا عِدّه اش تمام نشده و زن را به عقد خود در آورد عقد باطل است ؛ اما می تواند پس از اتمام عِدّه ، زن را به عقد خود در آورد ولی اگربین آنها رابطه زناشویی نیز برقرار شده باشد، زن بر وی حرام همیشگی خواهد شد. 📛🔺اگر مردی همسر دائمی اش را که مسلمان و عفیفه است لِعان کند یعنی به وی نسبت زنا دهد یا فرزندش را از خود نفی کند و این کار را با شرایطی نزد قاضی انجام دهد بین این زوجین برای همیشه جدایی واقع می شود و بر هم حرام ابدی می شوند. 📛🔺اگر مرد یا زنی در حال احرام ( حج) با فردی ازدواج کند و به حرمت این کار هم آگاه باشد بین آن دو حرمت ابدی حاصل می شود. 📛🔺اگر مردی با زن شوهر دار یا زنی که در عِدّه طلاق رجعی است زنا کند آن زن برای همیشه به وی حرام می شود. 👈تذکر: بعضی از فقها این کار را موجب حرمت ابدی نمی دانند. 📛🔺اگر مرد بالغ با پسری لواط کند مادرو خواهر و دختر آن پسر بروی حرام ابدی می شوند ؛ ولی مفعول می تواند با مادر وخواهر ودختر آن مرد ازدواج نماید 👈 راههای حرام ابدی شدن زن و شوهر است و اینست که مرد العیاذ بالله نسبت زنا به خانمش بدهد اما شاهدی بر این مدعا نداشته باشد در اینصورت یا محکوم به حد قذف میشود یعنی ۸۰بار شلاق خوردن یا اینکه در پیش قاضی لعان می کند که در اینصورت زن بر او حرام میشه ... 👈شرایط اینه هر دو درحضور حاکم شرع، به‌حالت قیام می‌ایستند.مرد پس از تکرار ادعای خود، چهار بار می‌گوید: «اُشْهِدُ بِاللَّهِ اَنّی‌ لَمِنَ الصَّادِقینَ فیما قُلتُ»؛ یعنی «خدا را گواه می‌گیرم که در ادعای خود (نسبت به زنا یا نفی ولد) راستگو هستم سپس یک بار می‌گوید: «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَیَّ انْ کُنْتُ مِنَ الْکاذِبینَ»؛ یعنی «اگر در ادعای‌ خود دروغ‌گو باشم، لعنت خدا بر من باد.» اگر زن ادعای مرد را قبول داشته باشد که در اینجا سکوت کرده و از ادای سوگند امتناع می‌ورزد. در این صورت، زنای او ثابت شده و به مجازات آن محکوم می‌شود؛ ولی اگر ادعای مطرح‌شده را نپذیرد، در جواب مرد چهار بار می‌گوید: «اُشْهِدُ بِاللَّهِ انّهُ لَمِنَ الکاذِبینَ فی‌ مَقالَتِهِ»؛ یعنی «خدا را گواه می‌گیرم که او (شوهر) در ادعای خود دروغ‌گوست.» آنگاه می‌گوید: «اِنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیَّ انْ کانَ مِنَ الصَّادِقینَ»؛ یعنی «اگر او در ادعای خود راستگو باشد، خشم خدا بر من باد.» طبیعتا نیاز به ذکر همه این مسائل نیست ولی با رعایت کامل حیا😌 در ذکر بعضی از کلمات باید مباحث ارائه شود
با عجله اومد بالای سر قاسم: «یَعِزُّ عَلى‏ عَمِّکَ انْ تَدْعوهُ فَلا یُجیبُکَ اوْ یُجیبُکَ فَلا یَنْفَعُکَ» یعنى برادر زاده! خیلى بر عموى تو سخت است که تو بخوانى، نتواند تو را اجابت کند، یا اجابت کند و بیاید اما نتواند براى تو کارى انجام بدهد. در همین حال بود که یک وقت فریادى از این نوجوان بلند شد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را به خون نشانده دل دودمان آدم را غم تو موهبت کبریاست در دل من نمی دهم به سرور بهشت این غم را اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم هزار بار بمیرم نبینم آن دم را حسین علیه السلام آرام جانم حسین علیه السلام روح و روانم
مقام معظم رهبری ⬅️آیا زنی که حقوق بگیر است و از مال شوهر جدایی ندارد، باید جدا خمس بدهد یا در مازاد بر نیاز زندگی مشترک، دادن خمس کفایت می کند؟ هر یک از زن و شوهر سال خمسی مستقلی به حسب درآمد سالانه خویش دارند و بر هر کدام واجب است که خمس باقیمانده حقوق و درآمد سالانه خود را در پایان سال خمسی خود بپردازد. خمس هدیه ⬅️سؤال: اگر شخصی قبل از سال خمسی مبلغی از درآمد کسب خود را به همسرش هدیه بدهد، مبلغ هدیه داده شده خمس دارد؟ جواب: اگر بخشش صوری و به قصد فرار از خمس نباشد و در حدّ شأن او باشد و قبل از سال خمسی به همسرش تحویل دهد، خمس آن واجب نیست در غیر این صورت سر سال خمسی باید خمس آن را بپردازد. ⬅️علما می گویند انسان باید حساب سال داشته باشد، اگر کسی درآمد او کم تر از مخارجش باشد باز هم واجب است حساب سال داشته باشد؟ منظور علما نیز کسی است که درآمد اضافی و پس انداز داشته باشد نه کسی که درآمد اضافی و پس اندازی نداشته باشد. ⬅️کسی که حساب سالانه جهت تعیین خمس قرار داده باشد و به منازل کسانی که وجوه شرعی خود را نمی پردازند به میهمانی برود و از غذای آنها استفاده کند یا با آب منزل آنها وضو بگیرد و در منزل آنها نماز به جا آورد، چه صورتی دارد؟ هرگاه یقین داشته باشد که مال خمس در آن خانه یا غذا وجود دارد، تصرّف در آن جایز نیست؛ مگر اینکه از حاکم شرع اجازه بگیرد.
تفسیر جمله محصو بالبلا نیز هست👆 چون خیلی که عادت به راحت طلبی کردند با اندک مشقت کم میارن 👆
راحت طلبی.شب ششم محرم۹۹ دلویی.mp3
25.46M
✅شب ششم: ✍️از موانع تحول روحی: راحت طلبی هست . ✍️ از لوازم تمدن سازی مدیریت رنج و استقامت در مسبربلاها ⬅️ راحت طلبی در انسان اشاره نموده و اولین علاقه و است. 👈 چرا برخی » راحت طلبی « گرایشی که ما در خودمان تجربه میکنیم از جوانان، نمیتوانند در مقابل شهوت خود خویشتندار باشند؛ 📌نقش مدرسه در مبارزه با راحت طلبی اشاره میشود. وضرورت آشنا کردن جوانان با واقعیتهای زندگی و اینکه دنیا رنج هست و راحتی تمام در این دنیا امکان ندارد، مطرح میشود. 🔷چگونگی در زندگی استقامت و ورزش و جهاد راه حلی برای مدیریت کردن راحت طلبی طرح میگردد. @a_fatemi24
پدری خَم شده تا دردِ کمر را بِکِشَد مادری مانده که تا نازِ پسر را بکشد چشمِ او خورد به لب‌های تَرک خورده و گفت: کاش می‌شُد به لبش دیده‌ی‌تر را بکشد بُردنِ این تَنِ بی وزن برایش سخت است نیست عباس که این قُرصِ قمر را بِکِشَد؟ از دو سو تیر به بیرون زده باید چه کند از کدامین طرف این تیرِ سه سر را بِکِشَد خواست از سمتِ سه‌شعبه بکشد سر چرخید بهتر این دید که او قسمتِ پَر را بِکِشَد تیر از بچه که رَد شد جگرش تیر کشید نَکُند با سرِ این تیر جگر را بِکِشَد هرچه می‌خواست بیاید به حرم باز نشد یک نفر کاش که تا خیمه پدر را بِکِشَد باید او قبر کَنَد خاک کُنَد شرح دهد آه این سینه غَمِ چند نفر را بِکِشَد زیرِ لب گفت: فقط آه رباب آه رباب وای اگر پیشِ سنان بارِ سفر را بِکِشَد حرمله گفت: پسر را زد و بابا را کُشت باید او در کمرش کیسه‌ی زَر را بِکِشَد هم سبک هم که گران است سرش پس دعواست قسمتِ کیست در این قائله سَر را بِکِشَد کاش می‌شُد که نمی‌دید رُباب این دفعه نیزه‌ای رد شده از خاک پسر را بِکِشَد «حسن لطفی»
سلام ما به حسین و علی اصغر او امیر عشق که گهواره بود سنگر او رضیع داده خدایش، نشان سربازی صغیر برهمه پیدا، مقام اکبر او شکفت لاله ی عصمت به روی دوش حسین چو تیر حرمله آمد به سوی حنجر او مجال گریه نبودش که خنده کرد علی حسین، مات از حالِ گریه آور او گرفت خونش و بر اوج آسمان پاشید که پیک تسلیت آمد زپیک داور او کنار خیمه به خاکش سپرد و امضاء شد کتاب سرخ شهادت به خون اصغر او اگر چه پیکراو را به خاک پوشیدند به شهر کوفه سرش را به نیزه ها دیدند سید رضا مؤید
توصیه میرزای بزرگ: میرزای شیرازی همیشه به روضه خوانها ومرثیه خوانها توصیه می کردند: که تا می توانند مصیبت علی اصغر را بخوانند ودرایام محرم خصوصاً به وعاظ واهل منبر توصیه می کردند که بیشتر مصیبت علی اصغر را بخوانند چرا؟ چون که نظر مرحوم میرزای بزرگ این بود که علی اصغر سند مظلومیت امام حسین علیه السلام می باشد. چرا نباشد در حالی که آن طفل نه توان گرفتن شمشیر را داشت ونه توان تکلم نمودن واز حق خود دفاع نمودن،چه سندی بالا تر از این می توان یافت که بر تارک تاریخ بدرخشد وفریاد مظلومیت پدر را به جهانیان تا قیامت برساند . نقل از حضرت آیت الله حاج سید محمد شیرازی(ره)
باسمه تعالی 1️⃣مبنا 1-تحول روحی؛ ‌شرط لازم برای تحول اقتصادی، اجتماعی، سیاسی ❇️ یعنی حالات درونی ما، در حالات بیرونی ما تأثیرگذار هست؛ ❇️ یعنی اگر تحول میخواهیم، اگر تحول میخواهیم، اگر تحول میخواهیم، ❇️ اول باید درون یک ایجاد کنیم. 2-ما برای ، پردازی، سازی، نیاز به داریم. 3- جمعی یا‌ جامعه ای که تحول روحی (ترس-راحت طلبی....)را در درون خودشان بر نکرده باشند، نمیتوانند تحول اقتصادی، تحول اجتماعی یا حتی تحول سیاسی پدید بیاورند. 3-فرمود «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» مصداق قرآنی فرهنگ عمومی است رعد11 خدا تغییر در را لازمۀ تغییر در اقوام و قرار داده است. ❇️حال یک جامعه بهتر یا بدتر نمیشود مگر اینکه حال بهتر یا بدتر شود. مثلا اگر جامعۀ اهل طلبی شد، خب اوضاع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تغییر نمیکند. ❇️ملت پیشه کردند، اگر ملتی دنبال راحت طلبی بودند، نباید داشت که تحول اقتصادی اتفاق بیافتد.