eitaa logo
منبرک فاطمی
6.9هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️عوامل تحکیم خانواده در سیره حسینی چیست.👇 https://eitaa.com/fatemi222/4158 ❇️ ساده زیستی حضرت موسی، داود ،عیسی و حضرت زهرا https://eitaa.com/fatemi222/4166 👇👇 https://eitaa.com/fatemi222/4167 👇👇👇 https://eitaa.com/fatemi222/4168 ❇️ساده زیستی امام خمینی https://eitaa.com/fatemi222/4169 ❇️ساده زیستی مقام معظم رهبری https://eitaa.com/fatemi222/4170 ❇️ساده زیستی مزورانه و‌صوفیانه https://eitaa.com/fatemi222/4172 ❇️ساده زیستی در عصر تکنولوژی👇 https://eitaa.com/fatemi222/4175 ❇️مادر های ساده زیست و نشاط https://eitaa.com/fatemi222/4176 ❇️چشم و همچشمی https://eitaa.com/fatemi222/4177 ❇️اسکندر و قانع بودن در دنیا https://eitaa.com/fatemi222/4178 ❇️قناعت باعث رضایتمندی https://eitaa.com/fatemi222/4179 ❇️نتیجه قناعت شیخ مرتضی https://eitaa.com/fatemi222/4180 ❇️پنج عامل گوارایی https://eitaa.com/fatemi222/4182 اثرات قناعت https://eitaa.com/fatemi5/2119
  از غم هجر دلم شوق گریبان دارد دل هجران زده آیا سر و سامان دارد؟   نه فقط در غم دلبر دل من می سوزد هرطرف می نگرم عاشق حیران دارد   چند سال است که من منتظرم برگردی ای مسافر، سفر هجر تو پایان دارد   گر که یوسف نکند میل به دیدار وطن دل یعقوب به برگشتنش ایمان دارد   چشم آلوده به دیدار تو نایل نشود تا که بر راه نظر پرده عصیان دارد   کرم توست که ما را بخری ورنه گدا چه متاعی جهت عرضه به سلطان دارد   هرچه گفتیم کمی از غمتان کم نشده کربلایت چقدر رنج فراوان دارد   شب و روز تو شده گریه به غمهای حسین چشمهایت خبر از سینه سوزان دارد   عالم از گفتن یک نام دگرگون شده است چه سروشی است که این ذکر حسین جان دارد **
👌 استدلال خود را از مقایسه عملکرد خودمان با «عمرسعد» شروع می کنم: 👈 عمر سعد و (ع) همبازی دوران طفولیت هم بودند... افراد ناآشنایی نبودند.... 👈 عمر سعد در تقابل بین انتخاب امام حسین (ع) و ملک ری و مقام و زن و فرزند، نتوانست امام حسین را انتخاب کند که شد عمر سعد ملعون!!! ↪️ ↩️ اگر امروز عمر سعد را لعن می کنیم ولی خودمان هنوز به همراهی جانشین امام زمان (عج) تن نمی دهیم ، در اصل خودمان را و همه افرادی که مانند عمرسعد عمل می‌کنند را لعن می کنیم!! ⚠️😔 ❌ خدای ناکرده نه قصد جسارت دارم و نه مقایسه آن ملعون از نظر هدف پلیدش، با خودمان درست است ! اما گاهی بعضی کارها، حتی اگر با نیت دیگری هم انجام شود، اما نتیجه اش تبعیت از همان هدفی میشود که دشمنان خواهان آن هستند!! ❗️عمرسعد قبل از جنگ اقرار می‌کند که می‌دانم اگر 👈برای حسین بجنگم ؛ اهل سعادتم ! و اگر 👈 با حسین بجنگم؛ اهل شقاوت...! ❓اما چه کنم که نمی‌توانم از مُلکِ ری بگذرم!❗️ 👌 ملک ری هرکس ، به میزان وابستگی او به دنیا بستگی دارد ! نمیشود هم خدا را خواست و هم خرمای حرام را خورد !! 📢 دقت کنیم مُلکِ ریِ ما کجاست که در مواقع حساس و پیچ های تاریخی نمی‌گذارد در قافله‌ی حسین زمان بمانیم؟❓❗️ ادامه دارد لطفاً تا پایان مطلب همراه ما باشید. @fatemi222
❗️ «عمرسعد» آدم عجیبی‌ است. آدم فکر نمی‎کند کسی مثل او فرمانده‎ی تاریک‌ترین سپاه تاریخ بشود. ماها تصور می‎کنیم سردسته‌ی آدم‌هایی که مقابل امام حسین می‎ایستند، باید خیلی آدم عجیب و غریبی توی ظلم و قساوت باشد. ظاهراً اما این‌طور نیست. عمرسعد، خیلی هم آدم دور از دسترس و غریبی نیست. ماها شاید شبیه «شمر» نباشیم یا نشویم ، اما رگه‌هایی از شخصیت عمرسعد را خیلی‌هایمان داریم. رگه‌هایی که وسط معرکه می‌تواند آدم را تا لبه‌ی پرت‌گاه ببرد. ‌ از همان لحظه‌ی اول ورود به کربلا شک دارد به آمدنش، به جنگیدنش با حسین. حتی جایی آرزو کرده که کاش خدا من را از جنگیدن با حسین نجات بدهد. عمر سعد «عِلم» دارد به این‌که حسین حق است. به این‌‎که جنگیدن با حسین، یعنی قرار گرفتن توی سپاه باطل. اما چیزهایی هست که وقت «عمل» می‌لنگاندش. زن و بچه‌هاش، مال و اموالش،‌ خانه و زندگی‌اش و مهم‌تر از همه‌ی این‌ها؛ گندم‌های ری؛ وعده‌ی شیرین فرمانداریِ ری. ‌ شب دهم امام می‌کِشدش کنار، حرف می‌زند با او. حتی دعوتش می‌کند به برگشتن، به قیام در کنار خودش. می‌گوید؛ می‌ترسم خانه‌ام را خراب کنند،‌ امام جواب می‎دهند: خانه‌ی دیگری می‌‎سازم برایت. می‎گوید؛ می‎ترسم اموالم را مصادره کنند! امام دوباره می‎گویند؛ بهتر از آن‌ها را توی حجاز به تو می‎دهم. می‎گوید نگران خانواده‌ام هستم، ‌نکند آسیبی به آن‌ها برسانند ... و .... ‌ ماها هم «شک» داریم، همیشه در رفت و آمدیم بین حق و باطل. با آن‌که به حقانیت حق واقفیم. مال و جان و زندگی و موقعیت‌مان را خیلی دوست داریم؛‌ از دست دادنشان خیلی برایمان نگران‌کننده است. و این‌ها نشانه‌های خطرناکی‌ هستند. نشانه‌های سیاهی از شباهت ما با عمر ابن‌سعد ‌ابن ‌ابی ‌وقاص. هزاری هم که هر بار توی زیارت عاشورا لعنتش کنیم. ‌ ‌‌ ‌ پ.ن: عمرسعد از آن خاکستری‎هایی بود که کربلا تکلیفشان را با خودشان معلوم کرد. رفت و آمد میان سیاهی و سفیدی تمام شد دیگر. رفت تا عمق سیاهی‌ها و دیگر همان‌جا ماند. @fatemi222
✅ همه‌جا اولویت، تعیین کننده است.... انتخاب های زندگی با اولویت معنا می یابد و آنرا هدف دار می کند.... 👈 در این منزلگاه هم، اول منزل حسین.... هر کس این دو گام را با حسین برداشت اهل کربلا شد.... 👈 وقتی امام حسین (ع) عمر سعد را خطاب قرار داد و از او خواست که دست از جنگ بردارد و به حسین بپیوندد، ابن سعد گفت: میترسم که خانه ام ویران گردد!! حضرت فرمود: آن را برای تو خواهم ساخت. گفت: میترسم اموالم مصادره گردد!! حضرت فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد. گفت: من زن و فرزند دارم و برای آنان بیمناکم!! در اینجا بود که امام فهمید که او مردی دل مرده با وجدانی خفته است😔 👌چون انسانی که سرنوشت جامعه اش را با چنین معیاری می‌سنجد، دیگر انسان نیست...😔 حضرت فرمود: به زودی خداوند قتل تو را در بستر مقرر خواهد کرد و در روز قیامت هیچ آمرزشی برای تو نیست، به خدا قسم که از گندم عراق جز اندکی نخوری! عمرسعد با حالتی از استهزاء به امام گفت: جو، کفایت می‌کند!!!😳 برایش مشکل بود از خانواده و اموالش بگذرد... 👌 اینجا هم دعوا سر اولویت بود... همه جا دعوا سر همین است، فقط کم و زیادش فرق می‌کند و اینکه مخاطب، چه کسی باشد... یک انسان معمولی یا یکی مثل حسین ! 👈 نتوانست در این میان تصمیم بگیرد که شد عمر سعد..... 😔 عمرسعد نتوانست دل بکند از ری، از کوفه، از خود..... 👈 برای همین، یزیدی شد.... 😔 نتوانست حسین را انتخاب کند ... ⚠️ و شد آنچه شد!!❗️ ادامه دارد لطفاً تا پایان مطلب همراه ما باشید. 💢 @fatemi222
به "زُبیر"میگفتن سیف الاسلام، مِنّا اَهلُ البَیت، فقط زُبیر بود که تو تشییع جنازه ی حضرت زهرا"س"شرکت داشت،با شمشیرش چه گره هایی رو تو راه اسلام باز کرد؟ به"ابن ملجم"میگفتن شیعه ی امیرالمومنین، خودش به امیرالمومنین گفت حُبّ و عشق توست که تو خون و رگ من هست... "شمر"جانباز جنگ صفین بود که داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛ میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد زانو هاش رو بسته بود؟از بس که نماز شب خونده بود زانوهاش پینه شتری بسته بود. میدونستیدکه "عمرسعد"روز عاشورا نماز صبحش رو که تموم کرد"قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟ میدونستید که همه ی اونایی که اومدن کربلا مسلمون بودن و اهل نماز و روزه؟همشونم "قربت الی الله"گفتن و اومدن برای کشتن" سیدالشهدا"... "زهیر بن قین"عثمانی مسلک بود و اومد برای یاری ابی عبدالله! "شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن ابی عبدالله... 💢 @fatemi222