کربلا محل درگیری ایمان و کفر نبود، بلکه محل درگیری معنویت ناب و معنویت غیر ناب بود. مسأله این بود که حسین(ع) را دینداران به قتل رساندند؛ کسانی که خدا و پیغمبر و قیامت را قبول داشتند.
گرایش جهان به معنویت روز به روز بیشتر میشود/چرا دشمن به دنبال ساخت معنویتهای منحرف است
یکی از ویژگیها درباره وضعیت امروز جهان که دوستان و دشمنان دین از آن سخن میگویند، این است که جهان ما روز به روز معنویتر میشود. گسترش معنویت در جهان چیزی است که نیاز به اثبات ندارد و طبق آمار و ارقام به سهولت میشود آن را درک کرد.
گرایش جهان به معنویت روز به روز دارد بیشتر میشود و البته از اینکه جهان معنویتر شود، ابراز نگرانی میکردند و علت این نگرانی را اینطور توضیح میدادند که وقتی جهان معنویتر شود، دخالت این معنویت در سیاست بیشتر میشود. باید گفت که نگرانی ایشان نگرانی به جایی است.
چون دخالت نابهجای معنویت در سیاست جای نگرانی دارد، نمونهاش همین جریاناتی نظیری داعش هستند. البته معلوم است که دشمنان معنویت ناب در فکر جلوگیری از معنویت هستند و یکی از مهمترین راههایشان ساختن معنویتهای پر از تحریف و انحراف است تا مردم جهان را از معنویت متنفر کنند.
شاخصهایی وجود دارد که نشان میدهد در بدنه مردم، رشد معنویت صورت گرفته است اما اغلب عناصر فرهنگی و فکری، در جهت رشد و توسعه معنویت با وضع جدید جهانی همگام نبودهاند
طبق آمارهای موجود، در 20 سال گذشته تعداد مسلمانان اروپایی دو برابر شده است. صرفاً در دهه گذشته 2000 مسجد در فرانسه ساخته شده است در حالی که در این ده سال، فقط 10 کلیسا ساخته شده است. این منهای کلیساهایی است که مردم به تقاضای خودشان آنها را تبدیل به مسجد کردهاند، یعنی در همان ساختمان کلیسا، دارند نماز میخوانند.
نیمی از کودکانی که در هلند متولد میشوند مسلمان هستند و طی سالهای آینده نیمی از مردم هلند، مسلمان خواهند بود. این آمار مربوط به 4 سال پیش است.
تا 10 سال آینده بزرگترین دین در انگلستان، اسلام خواهد بود.(نشریه راشا تودی) جمعیت 89 هزار نفری مسلمانان انگلیس امروز به دو و نیم میلیون نفر رسیده است. الان از هر 10 جوان انگلیسی یکی نفر مسلمان است. همچنین کشور آلمان در سالهای آینده تبدیل به یک کشور اسلامی خواهد شد.
کربلا محل درگیری ایمان و کفر نبود، بلکه محل درگیری معنویت ناب و معنویت غیر ناب بود. اگر امام حسین(ع) را بیدینها کشته بودند، کربلا اوج قله حیات بشر نبود. مسأله این بود که حسین(ع) را دینداران به قتل رساندند؛ کسانی که خدا و پیغمبر و قیامت را قبول داشتند.
👌آثار و نتایج معنویت بیشمار و خارج از طرح کامل آن در این مجال است.
✋لیکن در اين مبحث به چند مورد آن بسنده میکنیم:
1-کاهش بحرانهای روحی
انسان با بدست آوردن، حفظ و افزایش معنویت حالتی خواهد داشت که عوامل اضطراب آفرین در وی از بین خواهد رفت. چرا اینکه که دین با دستورهای اخلاقی و تعالیم حیات بخش خود ، آتش حرص و آز و جاه طلبی و ثروت اندوزی را که از عوامل اضطراب روحی انسانهاست فرو می نشاند و او را به عزت نفس، مناعت طبع، و پرهیزکاری فرا می خواند و معنویت انسان را به معاد و روز رستاخیز معتقد ساخته و به زندگی مادی بشر طراوت می بخشد.
2-آرامش روانی
انسان با تقوا و مؤمن در بلاها و سختیها از آرامش روانی برخوردار است که مصداق آیه 27 سوره رعد است: « آنان که ایمان آورده اند و دلشان با یاد خدا آرامش می گیرد. آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش می گیرد.»
3-پرورش فضایل اخلاقی
انسان بالفطره دوستدار فضایل اخلاقی بوده و از بدیها نفرت دارد. معنویت پشتوانه اخلاق بوده و انسان را به اصول اخلاقی پایبند نموده و در برابر محرومیت های مادی به او قدرت تحمل می دهد.
4-زمینه ساز عدالت اجتماعی
امام صادق(ع) می فرمایند: عادل ترین مردم کسی است که آنچه را برای خود می پسندد، برای مردم نیز بپسندد و آنچه را بر خود روا نمی دارد، بر مردم نیز روا ندارد.( بحارالانوار ج75 ص35)
در واقع مصداق این حدیث کسانی خواهند بود که زندگیشان سرشار از معنویت باشد و تقوا بر اعمال آنها سایه افکنده باشد.به یقین کسی که شب و روز با حرص و ولع دنبال دنیا و تعلقات آن تلاش میکند، هیچوقت آنچه را دوست دارد به آن برسد، برای دیگری نخواهد خواست.
از این روست که منفعتطلبی موجب میشود آرام آرام انسان از مسیر انسانی فاصله گرفته و به سمت حیوانیت که همان دنیایی شدن و دنبال سود و معاش و افزایش دارایی خود بودن تعریف میشود، باشد و خلقالله را فراموش نماید.
5-خوش بینی به نظام هستی
معنویت بینش انسان را نسبت به جهان سامان می دهد، آفرینش را هدفدار و هدف انسان را خیر و تکامل و سعادت معرفی می کند؛ اما انسان بدون معنویت نظام هستی و قوانین حاکم بر آن را درست نمی شناسد و آن را به گونه نادرست توجیه و تفسیر می کند که قرآن کریم در این باره می فرماید :« هر کس از یاد من روی بر تابد، زندگی تنگ و سخت خواهد داشت.» ( طه 124