⏪ حالا چرا یا امیرالمؤمنین با آدم ترسو مدیران جامعه مشورت نگیرند؟
✔️چون آدمهای ترسو، امور را #تضعیف میکنند. قدرت #ریسک پذیری تو را #کم میکنند. مرتب میگوید شاید نشوید.
👈احتیاط کنید. ما که #نمیتوانیم، این کار که #نمیشود، ورد زبان این مشاورین ترسو هست.
اصلا فرصت #پرواز را به شما نمیدهد.
✅چگونه مدیران جوان، تحول افرین میشوند؟
• بعد فرمود با #جوان مشورت بگیر. جوان تحول خواه هست. تحول #افرین هست. به مدیران جامعه میفرماید:
👌 وقتی در کارهای خودت میخواهی برنامه ریزی کنی، #اول با #جوانها مشورت کن بعدا با پیرترها. این آیا برعکسِ برداشت عمومی جامعه نیست؟
😳 بابا این جوان #ناپخته است، من چرا باید با او مشورت کنم؟
معمولا اگر جوان را به خاطر نیرو و قدرت بدنی یا آن فداکاری ای که دارد، به کار میگیرند؛ ولی امیرالمؤمنین میفرماید که در
مقام مشورت اول با جوان مشورت کن.
چرا این را میفرماید؟
حضرت خودشان توضیح میدهند و میفرمایند:
💦 برای اینکه او حرفهای #تازه به #ذهنش میرسد. #افق #جدید باز میکند.
دوتایش ممکن است خیلی پرت باشد، ولی دوتایش تو را از فسیل بودن درمیآورد.
• ➕➕حضرت در #ادامۀ روایت، میفرماید:
بعدش با #پیرها مشورت کن، آنها نظرات اصلاحی و تکمیلی میگویند.
بالاخره تجربه هم #ارزش دارد و آن پختگی ای که یک پیر پیدا کرده است را نمیخواهیم #حذف کنیم.
باید اینها را با #همدیگر جمع کرد.
➕ إذَا احتَجتَ إلَى المَشورَةِ في أمرٍ قَد طَرَأَ عَلَيكَ فَاستَبدِهِ بِبِدايَةِ الشُّبّانِ ؛ فَإِنَّهُم أحَدُّ أذهانا ، وأسرَعُ حَدسا ، ثُمَّ رُدَّهُ بَعدَ ذلِكَ إلى رَأيِ الكُهولِ وَالشُّيوخِ لِيَستَعقِبوهُ ويُحسِنُوا الاِختِيارَ لَهُ ؛ فَإِنَّ تَجرِبَتَهُم أكثَرُ .
❌امام على عليه السلام ـ در حكمت هاى منسوب به ايشان ـ : هرگاه به مشورت نيازمند شدى ، نخست ، از مشورت با جوانان آغاز كن؛ زيرا ذهن آنان ، تيزتر و حدس آنان ، سريع تر است . پس مسئله را به ميان سالان و پيرمردان ، واگذار تا در آن نقّادى كرده ، بهترين را برگزينند؛ چرا كه تجربه آنان ، بيشتر است .
•⭕️ جوانگرایی یکی از #محسّناتش این است که انسان را از #ایستایی و از تحجّر نجات میدهد.
👌 ذهن جوان ذهن #خلاقی است. این خلاقیت اینقدر ارزش دارد که او را در #اولویت قرار میدهد نسبت به پختگی ذهن یک پیر پُر تجربه.
⬅️یک مدیر نباید از این محروم بشود. پس ببینیم آیا این مدیر، یک جمعی از جوانان را در کنار خودش قرار داده یا نه؟
•💦 البته ممکن است ما جوانهایی داشته باشیم که دچار #تحجر شده باشند و آن تفکر پویا را نداشته باشند.
🌲 یک جوانی که در #پایان نامۀ خودش یا در پژوهشهای خودش، #چشمش را به دهان #غربیها دوخته و مرعوب آنها شده است، یا در حوزه های مطالعات دینی، هیچ #احساسی برای انداختن طرح نویی در او وجود ندارد، خُب این دیگر به ❌« معنای واقعی کلمه جوان نیست، آن #پویایی و خلاقیت در او وجود ندارد. »
•
♦️➕❌فاسد نبودن برای یک مدیر، کافی نیست.
الان مقام معظم رهبری دارند برای ما یک #فصل تازهای را باز میکنند.
💎فاسد نبودن و #مبارزه با فساد کافی نیست. اتفاقا در همین بحث هم ایشان در باب عدالتخواهی این را فرمودند. ما الان زمینه و بستر داریم برای ایجاد تحول.
مجلس شورای اسلامی باید انتهای سال اول بگوید: ما با قوانینمان چه تحولی را در جامعه ایجاد کردیم؟
• 💎فقط هنر نیست که جلوی فساد را بگیرند. این کافی نیست. باید یک گام جلوتر بیایند و این #نگاه #صدقه تحوّلی دارد همین را به ما میگوید. 12
https://eitaa.com/fatemi5/1262
📚🖍 #تاملات
🔹 اینکه خود را در مسیر آموختن قرار بدهیم هم #توفیق است و هم #هنر.
به تعبیر امیرالمومنین (ع):
🔹 النَّاسُ ثَلاَثَةٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ اَلْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ (نهجالبلاغه؛ حکمت ۱۴۷)
مردم سه دستهاند،
١_ دانشمند الهى
٢_ آموزندهاى بر راه رستگارى
٣_ و پشّههاىِ دستخوش باد و طوفان و هميشه سرگردان، كه به دنبال هر سر و صدايى مىروند، و با وزش هر بادى حركت مىكنند، نه از روشنايى دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استوارى پناه گرفتند
🔹 یکی از مهمترین راههای رشد، تلاش برای #همافقی است. یعنی متعلم خود را به دانشآموختن محدود نمیکند و میکوشد تا افقهای هدایتگر خود را جذب و فهم کند.
🔹 یک آزمون برای شاگردی در نزد اساتید نیز این است که ببینیم قرار است از آن استاد چه دریافتی داشته باشیم. #دانش یا #افق و یا در نوادری #هر_دو؟
🔹 گاهی یک استاد همان صحبتهای اساتید دیگر را عمیقتر و یا به بیانی دیگر میگوید که باید آموخت و بهره گرفت اما اساتید نادری هستند که دائم برای شاگردانشان #افقهای_جدید میگشایند.
هنر انسان، آموختن از هر دو استاد است اما متوجه باشیم:
▪️اولی، میآموزاند و دیگری افقگشایی میکند.
▪️اولی، منوط به آموختن است و دومی منوط به فهمیدن.
▪️اولی، دانش میدهد و دومی، بینش.
▪️اولی، دانشافزایی است و دومی، بینشافزایی.
▪️اولی، تعمیق دانش است و دومی، تعمیق معرفت.
▪️اولی، اموزش است و دومی، پرورش.
▪️اولی، بسط ذهن است و دومی بسط جان.
▪️اولی، بسط محفوظات است و دومی، بسط تفکر.
▪️اولی، متوقف در زمان است (چه بسا توقف در گذشته)؛ دومی، فرازمانی/آیندهنگرانه و پیشروانه است.
▪️اولی، فهم تاریخی از رسالت انسان ارائه نمیکند، دومی، رسالت تاریخی انسان را نشان میدهد.
▪️اولی، [گاه/غالباً] در کُنج عافیت است و دومی [قطعاً] در میانه میدان
🔹 مهم این است که بر سبیل نجات باشیم و بیاموزیم و راه آموختن را برخود نبندیم و با افزایش سعهی خود، ظرفیتسازی کنیم تا برای جان تشنهمان، #افقگشایی کنند. با فعل و رفتارمان، مسیر آموختن را برای خودمان مسدود نکنیم.
🔺نمونه: علامه مصباح به تعبیر آقا ؛ #استاد_فکر بودند و اساتید بزرگ دیگری که چنین بودند و هستند.
@fatemi222