eitaa logo
منبرک فاطمی
8.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
1.5هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸قالَ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ«24» 🔹(موسی)گفت:پروردگار آسمان ها وزمین وآنچه میان آنهاست،اگر باور دارید. 🔸قالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَ لا تَسْتَمِعُونَ«25» 🔹(فرعون)به اطرافیان خود گفت:آیا نمی شنوید(چه حرف هایی می زند)؟ 🔸قالَ رَبُّکُمْ وَ رَبُّ آبائِکُمُ الْأَوَّلِینَ«26» 🔹(بار دیگر موسی)گفت:او پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست. ✔️نکته ها: ♦️قرآن می گوید: انبیا با بر سر ربوبیّت خداوند یعنی و قانونگذاری خداوند و لزوم اطاعت از دستورات اوست وگرنه مخالفان آنان، را به عنوان جهان قبول داشتند. ✔️سخن کسانی که امروز می گویند:دین از ،همانند سخن کسانی است که می گویند:حساب جهان به اراده خداوند از حساب کردن آن جداست.(خداوند کند،ولی ما کنیم)قرآن و عقل،حقّ ربوبیّت و تکلیف کردن و اطاعت شدن را تنها از کسی می داند که خالق است،نه دیگران.کسی که آفرید می داند چه قانونی وضع کند. «أَ لا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ»[11] ♦️بعضی جمله ی «إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ» را این گونه معنا کرده اند که موسی گفت:من می دانم که شما برای نیست،بلکه برای رفتن است،ولی اگر شما در جستجوی حقیقت باشید،در نظم ونظام هستی فکر کنید،ربوبیّت ویکتایی او را خواهید فهمید. ✅پیام ها: 1- تمام هستی دارد. «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» (بر خلاف مشرکان که به خدایان متعدّد عقیده داشتند). 2- تمام هستی تحت یک ،نظارت وحرکت قرار دارند. «رَبُّ الْعالَمِینَ» 3- خداوند قابل نیست،باید او را از راه هایش و معرّفی کرد. «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» (فرعون از چیستی وچگونگی خداوند سؤال کرد،ولی موسی از آفریده های او پاسخ داد چون ذات قابل شناخت نیست) 4-هر کسی نمی تواند تمام هستی را درک کند. «إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ» اهل یقین هرگاه به آفرینش آسمان ها و زمین نگاه عمیق کنند،ربوبیّت الهی را درک می کنند. 5- جوسازی، پوشی و حرف منطقی دیگران را کردن،ابزار کار هاست. «أَ لا تَسْتَمِعُونَ» (مناظره ی موسی و فرعون علنی بود.) 6- خداوند نسبت به انسان های موجود،انسان های گذشته و آسمان و زمین است. رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ... رَبُّکُمْ وَ رَبُّ آبائِکُمُ ...(تدبیر و نظارت ومدیریّت خداوند بر آیات آفاقی(آسمان ها و زمین)،و آیات انفسی (انسان ها)یکسان است.) 🌍 http://eitaa.com/joinchat/2781151234C628d820482 ایتا 🌍 http://sapp.ir/abassalitatme سروش 🌍https://telegram.me/a_fatemi24 تلگرام https://www.instagram.com/p/BzhWkEll33P/?igshid=1x8oqghuoeo50 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃
✅اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ [کِتَابُهُ ] وَ أَحَاطَ بِهِ کِتَابُهُ [عِلْمُهُ ] اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا ✅خدایا برسان به مولای ما امام راهنمای راه یافته، قیام کننده به فرمانت که درودهای خدا بر او و پدران پاکش، از جانب همه مردان و زنان مؤمن، در مشرق ها زمین و مغرب هایش، همواری ها و کوه هایش، خشکی ها و دریاهایش، و از طرف من و پدر و مادرم، از درودها به گرانی عرش خدا، و کشش کلماتش، و آنچه دانشش برشمرده، و کتابش به آن احاطه یافته، خدایا در صبح این روز و تا زندگی کنم از روزهایم، برای آن حضرت بر عهده ام، عهد و پیمان و بیعت تجدید می کنم، که از آن رو نگردانم، و هیچ گاه دست برندارم. 2. امام شناسی، ✅راهنماشناسی و درخواست از خدا: پس از اینکه صفات خداوندی بیان و در قالب با توجه به مناسبت حکم و موضوع مطرح می‌شود، درخواست هایی که مناسب با این صفات خداوندی است طرح شده و نیایشگر از خداوند می خواهد با توجه به دارا بودن صفات خاص، آنچه مطلوب هستی و بشر است تحقق یابد. البته در بند پیشین تاکید شده که همه این درخواست ها در چارچوب الهی خواهد بود و این گونه نیست که درخواستی داشته باشد که بر خلافت علم و حکمت خداوندی باشد؛ ✅ زیرا نیایشگر می داند که همه هستی بر اساس حکمت الهی سامان یافته و ربوبیت می شود و اگر خداوند برای اسباب، ارزش و تاثیری قائل است در چارچوب همان حکمت الهی است و گرنه اگر سببی بخواهد برخلاف حکمت تاثیر بگذارد چنین امکانی نیست. پس از این تاکیدات است که از خداوند می خواهد تا او را با امام هدایتگر الهی برقرار کند و اجازه ندهد تا این پیوند و ارتباط شود. پس همان عهد که با خدا بسته و در سیر نزول خداوند آن را بارها تجدید کرده یادآور شده و از خداوند می خواهد تا در هر حالی به او یاری رساند تا عهد با خدا و خلفای الهی کند و عهد و پیمان را از یاد نبرده و از آن غافل نشود؛ زیرا ذکر این امور به معنای ذکر الهی است که مسیر بازگشت به سوی خداوند را به روشنی نمایان می کند و حکمت آفرینش هستی و خودش را همواره در پیش رو خواهد داشت. ✅نیایشگر می داند که راه رسیدن، بسی دشوار است و لازم است که همواره امام و پیشوای هدایتگر، او را راهنمایی کند. از این رو با درک این مهم از خداوند می‌خواهد که ارتباطش را با امام کند و آن را به طور کامل برای او تحقق بخشد. امام شناسی در این بخش مطرح است و جایگاه و نقش امام(ع) به شکلی گذرا بیان شده است:اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا.... 🎉🎉🎉🎈🎏🎀 @fatemi5
👌«علامة الشقاوة اربعه» چهار چيز نشانه بدبختي است. 👇 1-«نسيان الذنوب الماضيه» فراموش كردن گناه، 2- «ذكر الحسنات» خوبي‌هايت را به رخ ديگران بكشي. اينها عامل بدبختي است. 3-سوم «نظره في الدين إلى من هو دونه‏» (مجموعه ورام/ج1/ص169) در امور ديني به پايين دستت نگاه كني. اين عامل بدبختي است، رشد نمي‌كني. من وقتي به شما مي‌گويم: چرا فوق ديپلم داري؟ مي‌گويي: فلاني سيكل هم ندارد، فوق ديپلم مي‌مانيد. ولي اگر گفتيد: دكترا، رشد مي‌كند. حداقل ارشد مي‌گيرد. 4-چهارم «نظره في الدنيا الي من هو فوقه» آدم در امور دنيا به بالا دست نگاه كند احساس ضعف و شقاوت مي‌كند. مقايسه كنيم. مردم خيلي مشكلات دارند. ➖دختر خانمي براي من نوشته بود، كه به اردويي رفته بودند تا جانبازان نخاعي را ببينند. گفت: ما رفتيم به اينها روحيه بدهيم، روحيه گرفتيم. جانباز 5 سال در رختخواب افتاده بود. به دختري گفت: براي چه هستي؟ چه مشكلي داري؟ سالم و سر پا هستي. اگر جاي من بودي چه مي‌كردي؟ من از مدارس خواهش مي‌كنم يكبار هم بچه‌ها را به جاهايي مثل موزه عبرت ببريد. اينها در روحيه‌شان اثر مي‌گذارد. ➖همراه داشتن تربت اباعبدالله هم مي‌آورد. يا همراه داشته باشد، يا سجده بر اين تربت كند. مقيد باشيد كه شما در تربت اباعبدالله باشد. امام سجاد تربت ابا عبدالله را در كيسه داشت وموقع تربت بر آن سجده مي‌كرد. ➖ائمه ما انگشتر داشتند. غالباً روي انگشترشان هم نشانه‌اي بوده است. مثلاً امام كاظم(ع) آرم انگشترش الله بود. و لذا اينطور چيزها آرامش بخش است. چرا امام جواد براي امام رضا حرز نوشتند؟ حرز چه بود؟ دعايي كه آقا همراه داشتند. خود اينها يك احساس آرامشي به انسان مي‌دهد. 6️⃣6عامل بعدي توبه و است. شما هرچه «استغفر الله ربي و اتوب اليه» بگويي، قلبت مي‌شود. هرچه استغفار كني، احساس گناه از تو دور مي‌شود. 7️⃣یکی از عوامل اصلي «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‏» (بقره/197) شخصي خدمت رسول خدا آمد گفت: از مي‌ترسم. اين هم خودش يك ناآرامي است. ➖ بعضي مي‌گويند: از مرگ و برزخ و قيامت و حشر و نشر مي‌ترسيم. حضرت فرمود: پول داريد؟ پول دارم، پول براي دنياست. ➖آقا فرمودند: آن عالم فرستاده‌اي؟ مشهد هتل كرايه‌ كرده باشي و پول هم داشته باشي كه نگران نيستي. كسي نگران است كه بليط هتل ندارد. منظور حضرت انفاق و صدقه و كمك به مردم بود. اگر ناراحت نباش، چون آدم حداقل پول خودش را دوست دارد و بخاطرش مي‌رود و نگران نيست. ➖يكي از عوامل نگراني دست بودن است. «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‏» به رحمت خدا اميد داشته باشيم. خوف هم داشته باشيم. تلاش كنيم و افكار بيهوده هم به خودمان راه ندهيم. ➖يكي از چيزهايي كه الآن خيلي‌ها را به هم ريخته است، اين كاذب است.عرفان‌هاي حلقه، افرادي كه دفتر و دكان باز كردند. خودشان بعضي اعتقاد ندارند. خود اينها آدم‌هايي هستند كه بعضي از اينها در اثر بيماري‌هاي حرام در غرب از دنيا رفتند. ➖بدانيد راه همان است كه رسول خدا فرمود: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْن‏» (وسايل‌الشيعه/ج27/ص33) قرآن و عترت! امام سجاد فرموده: همه دنيا از بين برود، بميرند، من يك قرآن داشته باشم، وحشت نمي‌كنم. ➖خيلي از افراد در ازدواجشان تأخير مي‌افتد، مي‌گويند: ما را بستند، ما را سحر كردند، اينطور ترس‌ها را دارند. اين ترس ناشي از هر عاملي باشد، راهكارش يكي است. مراجعه به قرآن و عترت و روايات اهل‌بيت، دعا و ذكر، كه انشاءالله مرتفع خواهد شد. منبع: سخنرانی حجت الاسلام رفیعی
❇️حکیم بن طفیل طایی سنبسی 👈از عناصر خبیث که در قتل حضرت بن علی (اباالفضل) علیه السلام شرکت داشت. 👈او از قبیله «طی» و از همین جهت طائی می گفتند. سنبسی را نیز با اعراب مختلف، سنبسی و… خوانند. 👈حکیم از سران و اشراف کوفه و از سپاهیان عمر بن سعد در کربلا بود. 👈روز عاشورا، آن زمان که عباس بن علی علیه السلام، به سمت رود فرات رفت تا برای خیمه های امام حسین علیه السلام آب بیاورد، حکیم همراه «زیدبن ورقاء» در یکی از های اطراف کمین کرد و بطور به حضرت اباالفضل حمله برد و دستان حضرتش را کردند. و چون سپاه دشمن، آن حضرت را احاطه کردند، به تنهایی با آنها آنقدر جنگید تا به شهادت رسید. 👈 به نقل برخی مورخین، حکیم بن طفیل در آخرین لحظه، عمودی از آهن به فرق مبارکش زد و آنحضرت نقش بر زمین شد. 👈عده ای نام آن خبیث را، «نوفل ازرق» گفته اند. 👈بعد از شهادت حضرت عباس علیه السلام حکیم جامه و سلاح او را به سرقت برداشت. 👈تمام مقاتل، او را از قاتلین حضرت ابالفضل العباس (ع) می دانند. 👈وی بعد از شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام در روز عاشورا، به دستور سعد همراه با ۱۰ نفر دیگر بر بدن آن حضرت اسب تاختند و استخوان های سینه و پشت و پهلوی حضرتش را در هم شکستند (لعنت خداوند بر آنها)، وقتی به کوفه به ابن زیاد رفتند، اظهار خدمتی کرده و گفتند ما بودیم که در بعدازظهر عاشورا بر پیکر حسین اسب تاختیم ولی عبیدالله به آنها جایزه اندکی داد. 👈 محدثین چون (ابوعمرو زاهد) گویند که چون نسب این ده نفر را بررسی کردیم، دیدیم که همگی حرامزاده و از اولاد زنا بودند. ⭕️سرانجام کار او: 👈مختار ثقفی، سال ۶۶ هـ.ق، که به خونخواهی کشته شدگان کربلا برخاست. 👈عبدالله بن کامل شاکری را با عده ای مامور کرد تا بن طفیل را دستگیر کردند. 👈او می گفت تیری بر حسین بن علی علیه السلام انداختم ولی به زیر جامه آنحضرت رفت و هیچ زیانی به او نرساند نزدیکان حکیم، نزد «عدی بن حاتم طائی» رفتند و از او خواستند تا ضامن شود و حکیم را آزاد کنند زیرا عدی، هم قبیله آنها بود. 👈عدی این تقاضا را از «ابن کامل» کرد ولی او گفت:اختیار با من نیست، امر با مختار است. 👈و شیعیان نگران بودند که مبادا امیر (مختار) شفاعت بن حاتم را بپذیرد. 👈 لذا به ابن کامل اصرار می کردند که بگذار این خبیث را بکشیم و از این جهت او را کردند و گفتند تو بودی که فرزند علی علیه السلام را بعد از کشتن برهنه کردی و تو گفتی که بر حسین علیه السلام، تیر انداختی و کارگر نشد، حال ما بر تو تیر می افکنیم تا کارگر شود و آنقدر بر بدن آن تیز زدند تا مانند شد و بر زمین افتاد و به هلاکت رسید. 👈از آن طرف که عدی بن حاتم، نزد مختار رفت تا شفاعت او کند، مختار گفت آیا تو روا داری که کشندگان حسین علیه السلام را شفاعت کنی؟ 👈 عدی گفت:بر حکیم بن طفیل دروغ بسته اند. او از کشندگان نبود. مختار گفت:اگر یقین به این حرف کنم، او را رها می نمایم. اما:غافل از اینکه، گروه ابن کامل، حکیم را کشته بودند و خبر او را برای مختار آوردند. 👈حضرت مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، در زیارت شهدا از ناحیه مقدسه، او را کرده است. آنجا که بر عموی خود حضرت اباالفضل العباس علیه السلام سلام و درود فرستاده و فرموده: سلام بر عباس فرزند امیرالمومنین علیه السلام، یاور برادر با جان خویش، آن که از دیروزش برای فردای خویش توشه برگرفته است. 👈فدایی برادر، او که حافظ مشک آب و به سوی برادر شتابان بود و دو دست از بدنش جدا شد. 👈خداوند قاتلان او یزید بن وقاد و حکیم بن طفیل طائی را لعنت کند. @fatemi222
🧠 عادت كردن به تفكر 🔰 شهید آیت‌الله مطهری (ره): 💡«براى اينكه انسان بر سرنوشت خود و نيز بر جامعه خود مسلط باشد _لااقل در اين حد كه صد درصد تسليم اوضاع و احوالى كه بر او احاطه كرده است نباشد_ شرط اساسى، است. 💡اين تفكر اخلاقى كه مورد بحث است چيزى است نظير ؛ يعنى انسان بايد در شبانه‏‌روز فرصتى براى خودش قرار بدهد كه در آن فرصت، خودش را از همه چيز كند و به اصطلاح نوعى ‏گرايى نمايد، به خود فرو رود و درباره‌ی خود و اوضاع خود و تصميماتى كه بايد بگيرد و كارهايى كه بايد انجام دهد و آنچه كه واقع شده، ارزيابى كارهاى خودش در گذشته، ارزيابى رفقايى كه با آنها معاشرت مى‏‌كند، ارزيابى كتابهايى كه مطالعه كرده است، درباره‌ی همه‌ی اينها فكر كند. 💡مثلًا كتابى را خوانده، بعد بنشيند فكر كند كه من از اين كتاب چه گرفتم؟ اين كتاب در من چه اثرى گذاشت؟ آيا اثر خوب گذاشت يا اثر بد؟ بعد در انتخاب كتاب ديگر [دقت مى‌‏كند.] انسان كه آن‏قدر وقت و فرصت ندارد كه تمام كتابهاى دنيا را مطالعه كند، بلكه بايد انتخاب نمايد... بنابراین يكى از عوامل اصلاح و تربيت نفس در تعليمات اسلامى، عادت كردن به تفكر است. تفكر بايد براى انسان بشود.» 📚 منبع: تعلیم و تربیت در اسلام، ج ۱، ص ۳۸۲ 🍃🌹🍃 @fatemi222
💢آنچه که در طول شبانه روز باید انجام داد... اخلاق پیامبر رسول خدا با هر کس رو به رو می شد، می داد، هم به کوچک، هم بزرگ. هیچ گاه پای خود را پیش کسی نمی کرد. هنگام نگاه، به صورت کسی نمی شد. با چشم به کسی اشاره نمی کرد. هنگام نشستن، نمی داد. وقتی با مردم دست می داد و می کرد، هیچ گاه دست خود را عقب نمی کشید، تا طرف مقابل خود را بکشد. هیچ خوراکی را نمی کرد. به هیچ کس دشنام و ناسزا نمی گفت و سخن ناراحت کننده ای بر زبان نمی آورد و بدی را با بدی نمی گفت. زیرانداز خود را به عنوان اکرام زیر پای کسی که خدمتش می رسید می کرد. از روز بعثت تا دم مرگ، هرگز در حال تکیه دادن نخورد. هدیه افراد را (هر چند و ناچیز) قبول می کرد. بیشتر اوقات، رو به می نشست. زانو هایش را اشخاص، باز نمی کرد و بیرون نمی آورد. بر تند خویی غریبه ها در سؤال و درخواست و سخن می کرد. هیچ کس را ملامت و سر زنش نمی کرد و در پی اسرار دیگران نبود. خنده هایش تبسم بود و هرگز سر نمی داد. بسیار شرمگین و با حیا بود. سخن کسی را نمی کرد. از جلوی غذا می خورد. کار افراد را به هر شکلی می انداخت و... 🍃🌹🍃 @fatemi222