#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
نشد که غوره ی نارس شراب ناب شود
ضریح دامن او دست این گدا نرسید
نشد که فطرس آن آستانه باشم حیف
شکسته باد، پرم چون به سامرا نرسید
غریب کرببلا لاأقل زهیری داشت
کنار حضرت آقا حبیب بوده و هست
همیشه هر شب جمعه حرم پر از زائر
ولی مزار حسن ها غریب بوده و هست
شبیه برگ گلی بین حجره می لرزید
ز درد در وسط حجره دست و پا می زد
برای مرهم زخمش برای تسکینش
بلند مادر خود را فقط صدا می زد
همین که بر جگرش زهر چنگ می انداخت
شراره می زد و داغی دوباره شد تازه
دوباره کوچه و نامحرم و فدکنامه
و زخم گم شدن گوشواره شد تازه
همین که او دم آخر لبش عطش نوشید
برای تشنگی ا قدری آب آوردند
هنوز خاطر او مانده است این روضه
برای حضرت هادی شراب آوردند
غریب بوده ولیکن امام بعد از او
سحر به پیکر پاکش نماز می خواند
کنار پیکر او تا سحر نمی خوابد
شبیه ناحیه او روضه باز می خواند
فدای تو پدر و مادرم حسین غریب
فدای آن تن زخمی که بوریا شده بود
شنیده ام که لباس تو را کسی دزدید
سه روز روی زمین پیکرت رها شده بود
شاعر: حجتالاسلام #محسن_حنیفی
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
پس از اقامه الله اکبرش هر شب
خدا نشسته یقیناً برابرش هر شب
کسی که حاجب درگاهش آیه ی نور است
حریر لیله ی قدر است معجرش هر شب
تهجدی که خودش حکم کیمیا دارد
شده است فضه ی بیت مطهرش هر شب
چقدر دُرّ نجف میچکد به دامانش
غدیر میچکد از حوض کوثرش هر شب
به کوه شانه ی او تکیه می زند لاهوت
که سر گذاشت بر این شانه حیدرش هر شب ...
برای تک تک همسایه ها دعا می کرد
قنوت زخمی ادعیه ی پرش هر شب
برادر تنی اش -ذوالفقار- میگرید
به صبح نیلی چشمان خواهرش هر شب
از عطرِ عودِ دری که شکست می گفتند
مراثی غزلستان دفترش هر شب
گرفت شعله به شببوی چادرش یک روز
دمید لادن خونین به بسترش هر شب
مناسک شب زهراست روضه های حسین
که حرز بوسه ببندد به حنجرش هر شب
حسین تاج سر مرتضاست زیرا که
نهاده سر به کف پای مادرش هر شب
شاعر: حجتالاسلام #محسن_حنیفی
@fatemi222