eitaa logo
منبرک فاطمی
6.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
988 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️نکته مهم آنست که این نگرانی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نه تنها مربوط به دوران پس از رحلت آن حضرت و پس از آن، بلکه در زمان نیز ادامه دارد و اگر بزرگان دینی و سیاسی همراهی و همگامی مردم را در پی داشته باشد، مسیر انقلاب اسلامی نیز منحرف خواهد شد و این همان فرموده مقام معظم رهبری است که بر بصیرت تاکید می نمایند. چرا که همان بینش و آگاهی که مردم را با رهبری امام خمینی(ره) و اطاعت از ولایت فقیه پیوند داد، و حکومت 2500ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد، می تواند توسط دشمنان منحرف شود و عواقب ناگواری را به همراه داشته باشد. ⬅️ذکر این نکته ضروری است که اسلام عزیز برای پیروی از عالمان دین نیز شرایطی مقرر کرده است. امام حسن عسکری(علیه السلام) در این باره می فرماید: ⬅️«فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِکَ لَا یَکُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّیعَةِ لَا کُلَّهُمْ فَإِنَّ مَنْ رَکِبَ مِنَ الْقَبَائِحِ وَ الْفَوَاحِشِ مَرَاکِبَ عُلَمَاءِ الْعَامَّةِ فَلَا تَقْبَلُوا مِنْهُمْ عَنَّا شَیْئاً وَ لَا کَرَامَةَ» ⏪آن کس از علما که پاسدار نفس و حافظ دین و مخالف با هواى خود و فرمانبردار امر خدا باشد، بر عوام واجب است که از او تقلید کنند. و این جز در بعضى از فقیهان شیعه، نه همه آنان، نیست، پس هر کس از علما مرتکب کارهاى زشت و قبیح شود، و به راهى برود که دیگر فقیهان فاسد رفتند، از او چیزى را که از ما نقل مى‏کند نپذیرید، و حرمتى برایش قائل نباشید. ⏪این روایت شریف بیان از آنست که افزون بر افراد معنویت و ارتباط با معصومین(علیهم السلام) که بی تردید افراد و دروغگویی هستند، تبعیت و پیروی از هر فردی که با نام دین، افرادی را جذب خود نموده و در نقش دینی به مبانی دین لطمه می زند و موجب ذوق زدگی دشمنان اسلام را فراهم می آورد، نیز جایز نیست. ⏪رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «لَیسَ أخافُ عَلى أُمَّتی غَوغاءٌ تَقتُلُهُم وَلا عَدُواً یَجتاحُهُم، وَلکِنّی أخافُ عَلى أُمَّتی أئِمَّة مُضِلّین إن أطاعُوهُم فَتَنُوهُم، وَ إن عَصُوهُم قَتَلوهُم» من بر امت خویش از گروه هایی که آنان را بکشند یا دشمنانى که پا مالشان کنند بیم ندارم بلکه از پیشوایان گمراه، بر امت خویش بیمناکم که اگر اطاعتشان کنند گمراه می شوند و اگر نافرمانی شان کنند کشته می شوند. به یقین اگر گمراهی عالمان و دانشمندان جامعه، به گمراهی پیروان آنان نینجامد، به طور قطع ایمان آنان تضعیف کرده و در حرکت آنان در مسیر حق، خلل ایجاد خواهد نمود. @fatemi5
✅دغدغه و نگرانی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله 1. مسائل ✔️مهمترین دغدغه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مسئله پس از خود بود. چرا که آن بزرگوار می دانست، پیروی مسلمین از غیر آنکه ایشان از جانب خداوند متعال تعیین نموده است آنها را به بیراهه و می کشاند و اختلاف و چند دستگی بین امت اسلامی را به ارمغان می آورد. به همین دلیل، از روزی که شد دعوت خود را آشکار سازد و این دعوت را از اقوام خود آغاز نماید، وصی و جانشین خود را معرفی کرد. ⏪آن بزرگوار در همان مأموریت که بستگان خود را میهمان کرد، فرمود: اى فرزندان عبد المطلب! من به خدا سوگند هیچ جوانى را در عرب نمى شناسم که براى قومش چیزى بهتر از آنچه من آورده ام، باشد، من دنیا و آخرت را براى شما آورده ام، و خداوند به من دستور داده است که شما را دعوت به این آئین کنم... سپس دست بر گردن (علیه السلام) نهاد و فرمود:« یَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ هَذَا أَخِی وَ وَارِثِی وَ وَصِیِّی وَ وَزِیرِی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوا»ای فرزندان عبدالمطلب این برادر و وصى و جانشین من در شما است، سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید. ⏪چنانکه به وضوح پیداست شروع مأموریت حضرت با دغدغه گمراهی پیروانش آغاز شد و مأموریت نیز حکایت از چنین نگرانی دارد چنانکه در آخرین خطبه ای که ایراد کرد، فرمود: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ» همانا من دو چیز گرانبها در میان شما باقى مى‏گذارم، تا زمانى که به آن دو شوید گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که خاندان منند. این دو از یک دیگر جدا نمى‏شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند. ⭕️با همه این سفارش ها، از پیروی مسلمانان از گمراه، ابراز کرده و می فرمود: «إِنَّمَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی ثَلَاثاً شُحّاً مُطَاعاً وَ هَوًى مُتَّبَعاً وَ إِمَاماً ضَالًّا»بر امتم از سه چیز بیمناکم: بخلى که فرمانش برند، هوسى که پیرویش کنند و پیشوائى که خود گمراه باشد. ⭕️همچنین می فرمود: «إِنَّمَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی الْأَئِمَّةَ الْمُضِلِّینَ»همانا تنها از پیشوایان گمراه‏کننده بر امتم هراسانم. 👈بررسی تاریخ اسلام، پس از رحلت نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) تاکنون نشانگر این نکته است که جا بزرگان دینی راه را در پیش گرفته اند و به دلیل عدم بینش سیاسی، و عدم بصیرت لازم از آنان کرده اند از مسیر دین دور شده اند. ⏪رهبر کبیر انقلاب می فرمودند: «از اول، مسلمین و اسلام نفسانیه‏اى بوده‏اند و این گرفتاریها که ما الآن داریم سرچشمه‏اش همان هواهاى نفسانى بود که از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به واسطه آن نگذاشتند که حق تشکیل بشود. ◀️اگر گذاشته بودند که حکومتى که اسلام مى‏خواهد، حاکمى را که خداى- تبارک و تعالى- امر به تعیینش فرموده است، رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) تعیین فرمود، اگر گذاشته بودند که آن پیش بیاید، حکومت، حکومت اسلامى باشد، حاکم، حاکم منصوب مِن قِبَلِ اللَّه تعالى باشد، آن وقت مردم مى‏فهمیدند که اسلام چیست و معنى حکومت اسلامى چیست؟ ◀️ مع الأسف بعد از رسول اللَّه منحرف کردند مردم را از آن چیزى که پیغمبر امر فرموده بود. و به انحراف در خود هم نبود بلکه زمینه فراهم کردند از براى اینکه تا آخر نشود یک حکومت اسلامى‏ تشکیل بشود» https://eitaa.com/fatemi222/502
دغدغه های پیامبر(ص) ۱-سیاسی👆
در زیارت عاشورا ۴ گروه لعن می‌شوند: 1- فلعن‌ الله امة‌ اسست‌ اساس‌ الظلم‌ و الجور علیکم‌ اهل‌البیت. امت در لغت عربی به معنی سازمانی است که امام و رهبر دارد؛‌ یعنی یک گروه سازماندهی شده در صدد ایجاد این ظلم بودند که بنی امیه عامل اجرای آن است. 2- و لعن‌ الله امة‌ دفعتکم‌ عن‌ مقامکم‌ و ازالتکم‌ عن‌ مراتبکم‌ الّتی‌ رتبکم‌ الله فیها 3- و لعن‌ الله امة‌ قتلتکم‌ 4- و لعن‌ الله الممهدین‌ لهم‌ بالتمکین‌ من‌ قتالکم‌ @fatemi5
ترس پیامبر(ص) برای امت اش پيامبر خدا صلى الله عليه و آله درحدیثی فرمودند: من برای امت خود از از منافق زبان باز می ترسم. عقیق:متن حدیث را از کتاب کنزالعمال منتشر می کند . رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّي لا أتَخَوَّفُ على اُمَّتي مُؤمِنا و لا مُشرِكا ، أمّا المُؤمنُ فيَحجُرُهُ إيمانُهُ ، و أمّا المُشرِكُ فيَقمَعُهُ كُفرُهُ ، و لكن أتَخَوَّفُ علَيكُم مُنافِقا عالِمَ اللِّسانِ ؛ يَقولُ ما تَعرِفونَ ، و يَعمَلُ ما تُنكِرونَ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : من براى امّت خود از مؤمن و مشرك نمى ترسم؛ زيرا مؤمن را ايمانش مانع [از لطمه زدن به جامعه اسلامى ]مى شود و مشرك را نيز همان كفرش سركوب مى كند. اما ترس من براى شما از منافق زبان بازى است كه حرف هايى مى زند كه شما بدان اعتقاد داريد و كارهايى مى كند كه شما به آنها اعتقاد نداريد.
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌺موضوع: امام حسین(ع) در روز عاشورا وقتی دید که کلام حقش در دل سخت تر از سنگ اثر نمی کند علت را این سخت دلی و عدم قبولی حق را لقمه های حرامی برشمرد که شکمهای کوفیان از آن پر شده بود و فرمود: فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ؛ شکمهایتان از حرام پر شده و بر قلبهایتان مُهر خورده است ⬅️برخی از آثار لقمه حرام عبارتند از: 1-مشمول شفاعت نشدن: امام علی(ع):کسی که ذره‌ای مال حرام بخورد در قیامت ...مشمول آن حضرت نمی‌گردد. 2- پذيرفته نشدن نماز و دعا :پیامبر(ص): ملكى بر بيت المقدس هر شب فرياد مى كند : هركس حرام بخورد مستحب و واجبى از او پذيرفته نيست !! 3- بي بركت شدن اموال و زندگي: امام كاظم (ع): مال حرام افزون نمي گردد و اگر هم گردد، بركت نمي يابد. 4- اثر در نسل آدمي: امام صادق (ع) : مال حرام در آشكار مي شود و روي آنها اثر مي گذارد. 5-خروج از دوستی اميرالمؤمنين:امام علی(ع): كسي كه به حرام، مال مؤمني را بخورد، هرگز من نيست. 🇮🇷درمسیربندگی (سروش ایتا تلگرام) @a_fatemi24
6[1] 2-تفسیر نور الثقلین / 4 / 300 3- همان 4- آدرس همه ی روایات از مجامع معتبر روائی است که در فیش تبلیغ استاد قرائتی امده است
زیاد شنیده ایم که گفته اند هیچ ذکری بالاتر از ذکر صلوات نیست . در کودکی هر وقت به مسجد رفتیم یا در نماز جماعت شرکت کردیم بعد از اتمام نماز این آیه شریفه را تلاوت می کردند : ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما 1 و بعد سه صلوات می فرستادیم اگر از ما بپرسند برای چه این آیه را تلاوت کرده و این عکس العمل یعنی صلوات را می فرستید شما چه پاسخ مناسبی دارید ؟ اصلا برای این کار که در طول زندگی تان بارها تکرار کرده اید دلیل مناسبی دارید؟ حالا ثواب و فضیلت درست ، اما اینکه بعد هر نماز،ازبین این همه ذکر،او هم سه بار؟.... در روایت داریم که : في تفسير على بن إبراهيم ثم ذكر ما فضل الله نبيه صلى الله عليه و آله فقال جل ذكره إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً قال صلوات الله عليه تزكية له و ثناء عليه و صلوة الملائكة مدحهم له و صلوة الناس دعائهم له و التصديق و الإقرار بفضله، و قوله تعالى: «و سلموا تسليما» يعنى سلموا له بالولاية و بما جاء به . 2 در تفسیر علی بن ابراهیم از اهل بیت اینگونه منقول است که منظور از صلوات خداوند بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله اعلام پاکی و طهارت و علو شأن و مقام ایشان است و منظور از صلوات ملائکة مدح و ستایش ایشان نسبت به پیامبر اکرم است و صلوات مردم به معنای دعا و تصدیق پیامبر و اقرار به بزرگی و برتری آن حضرت است. و جمله ی نتهایی آیه نیز به معنای دستور به ایمان به ولایت و به آنچه پیامبر برای مردم تبیین و توضیح داده است می باشد. عن ابن أبى حمزة عن أبيه قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن قول الله عز و جل: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً» فقال: الصلوة من الله عز و جل رحمة و من الملائكة تزكية، و من الناس دعاء 3 از امام صادق (ع) نقل است : که در مورد آیه فرمودند : صلوات از جانب خداوند یعنی رحمت و از جانب ملائکه یعنی طهارت و از جانب مردم یعنی دعا. شاید بهترین معنا برای فهم این روایات این باشد که خداوند در این آیه بواسطه وجود نازنین پیامبر اکرم به مردم فرصتی داده تا ایشان شأنی ملکوتی و معنوی پیدا کنند . یعنی صلوات و درود بر پیامبر همانگونه که خود خدای متعال در آیه شریفه به صراحت فرموده اند : ان الله و ملائکته یصلون النبی ، امری دائمی و مورد تکرار از جانب ذات حق تعالی و ملائکه است بنابراین باید امری فوق العاده نیکو و موثر باشد و خداوند به دلیل ایجاد ارتباط و دادن فرصت به بندگان خود برای بر قراری راتباط و انس با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مرحمت نموده و دستور فرموده اند که شما مردم هم بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله صلوات بفرستید تا از آثار آن بهرمند گردید. ذکر اجمالی برخی از برکات صلوات: 4 روشنى دل: امام مجتبى(ع)فرمود: قلب زنگار مى‏گيرد و با صلوات صيقل پيدا مى‏كند زدودن نفاق: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله :الصَّلَاةُ عَلَي وَ عَلَى أَهْلِ بَيتِي تَذْهَبُ بِالنِّفَاقِ بالا رفتن دعا: قَالَ الصَّادِقُ(ع):إذَا ذَكرَ النَّبِي صلی الله علیه وآله رُفِعَ الدُّعَاءُ و قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِي صلی الله علیه وآله رُفِعَتْ دَعْوَتُهُ پاكى عمل:قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله :صَلَاتُكمْ عَلَي إِجَابَةٌ لِدُعَائِكمْ وَ زَكاةٌ لِأَعْمَالِكمْ استجابت دعا: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله :صَلَاتُكمْ عَلَي إِجَابَةٌ لِدُعَائِكمْ وَ زَكاةٌ لِأَعْمَالِكمْ محو كننده گناه: قَالَ الرِّضَا(ع)فِي حَدِيثٍ:مَنْ لَمْ يقْدِرْ عَلَى مَا يكفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْيكثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً و قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله :مَنْ قَالَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ اثْنَينِ وَ سَبْعِينَ شَهِيداً وَ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كيوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ سلامتى: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله :مَنْ صَلَّى عَلَي مَرَّةً فَتَحَ اللَّهُ عَلَيهِ بَاباً مِنَ الْعَافِيةِ پاداش شهيد: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله :مَنْ قَالَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ اثْنَينِ وَ سَبْعِينَ شَهِيداً سبب حزن شيطان: اگر مى‏خواهيد هميشه شيطان غمگين باشد بر صلوات مداومت داشته باشيد. قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه وآله ِ: فإن أردتم أن تديموا على إبليس سخنة عينه و ألم جراحاته فداوموا على طاعة الله و ذكره، و
الصلاة على محمد و آله شفاعت: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله :يا عَلِي مَنْ صَلَّى عَلَي كلَّ يوْمٍ أَوْ كلَّ لَيلَةٍ وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِي وَ لَوْ كانَ مِنْ أَهْلِ الْكبَائِرِ تذکر : اگر چه ذکر شریف صلوات از جهت شرعی مستحب است ولی چون برای فرستادن آن بسیار برکت و اجر در نظر گرفته شده و برای ترک آن مشقات و مشکلات بسیار می توان گفت بنوعی مستحب نزدیک به فعل واجب است. چنان که در روایاتی آمده است : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله : مَا مِنْ قَوْمٍ اجْتَمَعُوا فِي مَجْلِسٍ فَلَمْ يذْكرُوا اسْمَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ يصَلُّوا عَلَى نَبِيهِمْ إِلَّا كانَ ذَلِك الْمَجْلِسُ حَسْرَةً وَ وَبَالًا عَلَيهِمْ َقالَ الصَّادِقُ(ع):مَنْ لَمْ يرْغَبْ فِي هَذَا (صلوات) فَهُوَ جَاهِلٌ مَغْرُورٌ قَدْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَهْلُ بَيتِهِ َقالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله :الْبَخِيلُ حَقّاً مَنْ ذُكرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ يصَلِّ عَلَي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله :مَنْ ذَكرَنِي فَلَمْ يصَلِّ عَلَي فَقَدْ شَقِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله :مَنْ ذُكرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ يصَلِّ عَلَي فَلَمْ يغْفِرِ اللَّهُ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمودند : در شب معراج ، چون به آسمان رسيدم ، ملكي را ديدم كه هزار دست داشت و در هر دستي هزار انگشت آن ملك به كمك دستها و انگشتانش مشغول حساب كردن و شمارش بود ؛ از جبرئيل كه مرا همراهي مي كرد پرسيدم :اين ملك كيست ؟ و چه چيز را حساب مي كند ؟ جبرئيل گفت : اين ملك ، موكِلّ به دانه هاي باران است او محاسبه مي كند كه چند قطره باران از آسمان به زمين نازل شده است . پس من به آن ملك گفتم :آيا مي داني كه از آغاز آفرينش دنيا تاكنون ، چند قطره باران به زمين نازل شده است ؟ گفت : يا رسول الله صلی الله علیه وآله قسم به آن خدايي كه تو را به حق فرستاده ، علاوه بر اين كه مي دانم تاكنون چند قطره باران نازل شده ، بلكه محل نزول آنها را نيز به تفكيك مي دانم و از تعداد قطره هاي باران نازل شده بر بيابان ، معمور ، بستان ، شوره زار و قبرستان هم اطلاع دقيق دارم . حضرت فرمودند من از اين همه دقت در حفظ شمارش باران در تعجب شدم . آنگاه ملك گفت : يا رسول الله ، با وجود اين همه دقت و دست و انگشتان براي شمارش ، هنوز در محاسبه يك چيز ، ناتوان مانده ام . پرسيدم : كدام چيز ؟گفت : « قومي از امت شما كه وقتي اسم مبارك شما را شنوند صلوات مي فرستند و من قدرت محاسبه ثواب آن صلوات را ندارم! » حجت الاسلام محقق (داماد آيت الله گلپايگاني) نقل می کند : مرحوم آخوند ملاعلي همداني رحمت الله علیه حكايت نموده اند : روزي پير مردي جهت حساب خمس و زكات ، پيش من آمد . متوجه شدم از آن پيرمرد بوي عطر عجيبي بر مشامم مي رسد كه تا به حال نظير آن را استشمام نكرده ام . از او پرسيدم : اي پيرمرد ، از چه عطري استفاده مي كني ؟ گفت : اين بوي خوش ، قصه اي دارد كه تاكنون آن را براي احدي نقل نكرده ام اما چون شما آقاي ما هستي ، برايتان تعريف مي كنم . قصه اين است كه : شبي در عالم خواب پيامبر خدا صلی الله علیه وآله را زيارت نمودم ، در حالي كه آن حضرت نشسته بودند و حدود بيست نفر اطراف ايشان حضور داشتند و من هم در آن مجلس بودم . حضرت فرمودند : كدام يك از شما بر من زياد صلوات مي فرستيد ؟ مي خواستم بگويم كه من زياد صلوات مي فرستم ، اما ساكت شدم . بار دوم پرسيدند ، باز هم كسي پاسخ نگفت براي بار سوم حضرت فرمودند : كدام يك از شما بر من زياد صلوات مي فرستد ؟ مي خواستم بگويم من ، كه با خود فكر كردم شايد ديگران بيشتر از من صلوات مي فرستند . پس آنگاه پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله وسلم بلند شده و خطاب به من فرمودند : شما بر من زياد صلوات مي فرستي ، و لبان مرا بوسيد. آيه الله العظمي آقاي اراكي فرمودند: من هرگاه مشكلي پيدا مي كنم يك دور تسبيح صلوات مي فرستم و ثواب آن را نثار چهارده معصوم(ع) مي كنم آنگاه مشكل من به آساني حل مي شود،البته اين كار را بيشتر در مورد مشكلات علمي انجام داده ام - توجه در هنگام ذکر: اهمیت همه ی ذکر ها به میزان توجهی است که موقع انجام آن وجود دارد بنابراین ذکر صلوات را با توجه ختم کنیم . - مداومت روزانه و سفارش ته دیگران: از اوقاتی که مشغول به کارهای روز مره هستیم برای بهره جوئی بیشتر از فرصت و دور ماندن از لغو و بیهودگی اولا خودمان مشغول به فرستادن این ذکر شریف بشویم و ثانیا به دیگران سفارش کنیم تا ایشان هم از این عمل خیر بهرمند گردند - ذکر صلوات در جمع با صدای بلند: شعار همیشگی و نامتغیر شیعه در همه جا و هر زمانی است .سعی کنیم شعار خود را با قوت و قدرت سر دهیم. منبع 1. سوره احزاب / ایه 5
مولای ما کریم ولیکن غریب بود او دست گیر خلق ولی بی حبیب بود با او مدینه شد وطن بی نیازها بعد از خدا سخاوت او بی رقیب بود غیر از نمک به زخم دل خود دوا نداشت با آنکه بر تمامی عالم طبیب بود از دشمنان که کینه ی بسیار دیده است در بین دوستان خودش هم غریب بود در کوچه زخم خورده ی لبخند قنفذ و... در خانه هم اسیر زنی نانجیب بود شرحش هزار روضه ی مکشوفه می شود در محضر امام مغیره خطیب بود کابوس کوچه موی سرش را سفید کرد از کودکی ز حادثه ای بی شکیب بود دستی سیاه زندگی اش را سیاه کرد دستی که از مروت دل بی نصیب بود دل خونِ روزگار که در آخرین نفس پیش حسین راویِ شیب الخضیب بود 🔹 🔹
معنویت ،اخلاق،قران عوامل جاذبه پیامبراکرم (ص).3gpp
25.3M
سخنرانی با موضوع پیامبر رحمت در جمع پرسنل کمیته امداد شهرستان 4ابان 98 @fatemi5
شش ویژگی (صلی الله علیه و آله) در یک با هم ببینیم 👇 🕋🕋 فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ 🍃🌺 به سبب رحمت خداست که تو با آنها این چنین خوشخوی و مهربان هستی. اگر تند خو و سخت دل می بودی از گرد تو پراکنده می شدند. پس بر آنها ببخشای و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با ایشان مشورت کن و چون قصد کاری کنی بر خدای توکل کن که خدا توکل کنندگان را دوست دارد. 💠 💠 ➊ مهربانی و نرمش با مردم. ➋ پرهیز از خشونت. ➌ عفو و بخشش خطاکاران. ➍ طلب مغفرت برای خطا کاران. ➎ مشاوره وهم فکری با مؤمنان. ➏ قاطعیت در انجام تصمیمات و توکل بر خدا. 🔹اهمیت توکل👇 https://eitaa.com/fatemi222/4710
🍀🌸🍀 سلام بر پیامبری که: روزی شتری را دید که زانوهایش بسته شده و هنوز بار سنگینی برروی آن است . گفت به صاحب شتر بگویید خود را برای مواخذه خداوند در روز قیامت آماده کند کافری را که در جنگ اسیر شده بود، آزاد کرد زیرا اعتقاد داشت که او مرد خوش اخلاقی است که همواره با عفت رفتار می کند گفت اگر در حال کاشتن نهالی بودید و علائم روز قیامت فرا رسید، به کار خود ادامه دهید و نهال را بکارید گروهی از اصحاب خود را برای تبلیغ اسلام به منطقه ای دیگر فرستاد. قبل از سفر از او پرسیدند تا چگونه این کار را انجام دهند. گفت تعلیمشان دهید و آسان بگیرید. سه بار از او این را پرسیدند و هر بار جواب همین بود بارها گفت که بر مردم آسان بگیرید زیرا مبعوث نشده ام تا آن ها را به زحمت بیاندازم گفت مبادا قبل از ذبح گوسفند، در جلوی چشمان گوسفند چاقو را تیز کنید. بدانید که حیوان هم می فهمد ،حق ندارید در دل حیوان غصه بیاندازید گفت زنی به بهشت رفت و تنها کار خوبش این بود که به گربه ای غذا می داد گفت اسراف همیشه حرام است مگر برای خرید و استفاده از عطر. خودش همیشه عطر گل بنفشه می زد و در سفر هم همواره آن را با خود می برد در زمانی که دختران سنگسار می شدند،دختران خود را برروی زانو می نشاند و در جلوی دیگران آن ها می بوسید تا محبت را بیاموزند. از او پرسیدند فرزند پسر بهتر است یا دختر؟ گفت هر دو خوبند اما دختر ریحانه است، هنگام دفن پسرش ابراهیم، کسوف شد. همه مردم این را بدلیل مصیبتی دانستند که به پیامبر وارد شده، حتی کفار هم کم کم داشتند ایمان می آوردند اما او از این موقعیت استفاده نکرد. به بالای منبر رفت و گفت: خورشید نه برای من و نه برای هیچ کس دیگر نمی گیرد و نخواهد گرفت. خورشید گرفتگی نشانه قدرت خداوند است روزی در حال عبور از حاشیه شهر به گروهی یهودی برخورد که در حال ساز زدن و خواندن بودند، او را به بزم خود دعوت کردند و او پذیرفت. شخصی از اصحاب او را دید و به یهودیان حمله کرد که چرا با این کار به پیامبر خدا اهانت می کنید. پیامبر بر آشفت و به صحابی گفت که آن ها قصد محبت داشته اند و باید از آن ها عذر بخواهد گل را می بویید و می گفت که این بوی بهشت است و باید به گل ها و درخت ها احترام بگذارید به او گفتند این که در قرآن آمده است که مسیحیان و یهودیان، کشیشان و احبار (علمای دین یهود) را به جای خدا می پرستند، به چه معنا است؟ گفت همین که حرف های علمای دین خود را به عنوان حرف خدا می پذیرند و تحقیق نمی کنند، یعنی پرستش. به اصحاب گفت که هر چه بر سر یهود و مسیحیت آمده، بر سر امت من هم خواهد آمد و زمانی می رسد که آن ها نیز، علمای دینشان را بجای خدا بپرستند او پیام آور اسلام بود رحمة للمومنین، رحمتی برای جهان مهم نیست که امروز پیروانش به نام او و مکتب او با نشان دادن چنگ و دندان بر مردمان سخت می گیرند مهم آن است که او چنین نبود... @a_fatemi24
✍شخصی نزد بزرگی آمد و گفت: ♨️میدانی راجع به شاگردت👨‍🏫 چه شنیده ام❓ ✅آیا کاملا مطمئنی که آنچه که می خواهی شنیده ای حقیقت دارد❓ 🔶مرد: نه، فقط در موردش👂 شنیده ام⁉️ ✅ آیا خبرخوبی است❓ 🚫مرد پاسخ داد: نه، برعکس. ✅ آیا آنچه که می خواهی بگویی، برایم سودمند است❓ 🔶 نه واقعا. ⚠️ اگر می خواهی به من چیزی را بگویی که : 🔺نه حقیقت دارد 🔻نه خبر خوبی است 🔺و نه حتی سودمند است، 🔻 پس چرا اصلا آن را به من می گویی❓ مراقب نقل قولهایمان باشیم . ╭┅─────────┅╮ 🌺@noktehakhlagi ╰┅─────────┅╯
سائل شدن پیش شما خیلی می ارزد در این حرم دست دعا خیلی می ارزد از هیبت سلطانی ات لالم دوباره این گریه های بیصدا خیلی می ارزد آهم رسیده تا ضریحت جای دستم آهِ منِ بی دست و پا خیلی می ارزد حاجت بهانه شد که با تو خو بگیرم ازین جهت درد و بلا خیلی می ارزد بین شلوغی حرم ، خلوت گزیدن باربنا یا ربنا خیلی می ارزد سلطانی اما همنشینی با گداها فقر و نداری های ما خیلی می ارزد زانو زدن خیره شدن ، شب تا سحرها در محضر گنبد طلا خیلی می ارزد عطرجنان می آید از صحن و سرایت عطر نفس های صبا خیلی می ارزد حتی عبور از صحن تو باشد زیارت پس سر زدن دراین سرا خیلی می ارزد یکبار می آیم حرم ، آقا به جایش گفتی که می آیی سه جا خیلی می ارزد سرمایه ام روز جزا تنها شما یید عشق شما روز جزا خیلی می ارزد رزق زیارت دست تو بوده همیشه از دست تو یک کربلا خیلی می ارزد 🔹 🔹 @fatemi5
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ میزان دیه سقط جنین... نظر آیت الله خامنه‌ای ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ 🔴 @tasvir12 👈عضویت ╰─═ঊঈ🔺🔺ঊঈ═─╯
ثواب عجیب زیارت امام رضا.mp3
797K
🔖منبر کوتاه 🔖 ✅ثواب عجیب زیارت (ع) زیارتی بهتر از ۷۰۰.۰۰۰ حج مقبول 💎💎 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ ╭┅─────────┅╮ 🌺 @mediamenbar ╰┅─────────┅╯
جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم چشم من مانده به در تا تو بیایی پسرم از عبایی که کشیدم به سرم معلوم است کار ما و تو کشیده به جدایی پسرم حسرت بوسه بابا به دلت می ماند تو به بالینم اگر دیر بیایی پسرم مثل یک مار گزیده به خودم می پیچم جگر سوخته را نیست دوایی پسرم بسکه در کوچه زمین خوردم و برخاسته ام نه توانی به تنم مانده نه نایی پسرم هی زمین خوردم و هی ناله زدم وااماه دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم مثل آن چادر خاکی شد عبایم خاکی مثل زهرا سرم آمد چه بلایی پسرم مادرم را پسرش برد سوی خانه ولی من سوی خانه روم با چه عصایی پسرم سر نهادم به روی خاک که از جدم حسین برده ام ارث غریب الغربایی پسرم آب هم گر بدهی باز دلم میسوزد شده این حجره عجب کرببلایی پسرم جگرم پاره شد اما بدنم پاره نشد کس نزد بر سر من سنگ جفایی پسرم دست و پا میزنم و سینه من نیست دگر زیر پا و لگد بی سر و پایی پسرم گریه بر بی کفن کرببلا کن در قبر چونکه بند کفنم را بگشایی پسرم 🔸شاعر: ______________ @fatemi5 https://eitaa.com/fatemi5/518
. .: زن ها و تازه عروس ها گریه کردند، حاضر شدند مهریه هاشون رو ببخشند بیایند بدن عزیز فاطمه رو دفن کنند، آقا امام رضا (علیه السّلام) غریب نمونه. این قدر گل روی تابوت آقا ریختند، تابوت زیر گل ها پنهان شد. اما من تو مدینه یه تابوت سراغ دارم، کنار قبر پیغمبر به جای گل تیرباران شد… . منبع:کتاب گلواژه های روضه ======================================================== شنیده اید امام رضا (علیه السّلام) وقتی از خانه ی مأمون بیرون آمد از شدت زهر جفا دائم میان کوچه روی زمین می نشست و پا می شدند، بر زمین می خوردند. این تنها جایی نبود که از اهل بیت یک نفر زمین می خورد، چند جای دیگر هم در تاریخ داریم: یک مادری را می شناسم از خانه تا مسجد چند مرتبه زمین نشست و بلند شد. یک آقایی را می شناسم که تا خبر جان دادن همسرش را شنید از مسجد تا خانه می دوید و زمین می نشست. یک آقایی را می شناسم از خیمه گاه تا کنار بدن علی اکبرش می دوید و زمین می خورد. یک خواهری را می شناسم از خیمه تا گودال هی می دوید و زمین می خورد. از حرم تا قتلگه … . یک آقایی را می شناسم لحظه های آخر در یک قسمت کوتاه از شدت تیر و نیزه ها زمین خورد و بلند شد. یک دختری را می شناسم نیمه شب تو بیابان ها زمین خورد بلند شد … . منبع:کتاب گلواژه های روضه ================================================== نقل می کنند یک عده ای همسفر بودند در راه مشهد، امام رضا (علیه السّلام) یک نفر از این ها نابینا بود. موقع برگشت در یک جایی توقف کردند، گفتند بیایید سر به سر این نابینا بذاریم، یک کاغذی را نوشتند تکان دادند، گفت: این صدای چیه؟ گفتند یک شب تو خواب بودی ما رفتیم حرم امام رضا (علیه السّلام)، به ما امان نامه دادند. گفت: منم امان نامه می خوام، منم باید بگیرم، هر چی بهش اصرار کردند، گفتند ما شوخی کردیم، گوش نداد. آمد طرف مشهد و صبح برگشت، دیدند در دستش برگه ای است، باورشون نمی شد، نزدیک آمدند دیدند، نوشته: بسم الله الرحمن الرحیم، برائه من النار، زیر اونم یک امضای زیبایی از علی ابن موسی الرضا (علیه السّلام)، بگو آقاجان ما هم امشب از اون برگه ها می خوایم. منبع:کتاب گلواژه های روضه ========================================== نمی دانم چرا امشب دلم بهانه می گیرد؟ دلم می گوید: ای کافی! این مردم را بردار و کنار قبر علی بن موسی الرضا(ع) ببر. مانند سگ گرسنه و گربه لوس مالم رخ بر آستان شه طوس زیرا که سگ گرسنه و گربه زار از سفره اغنیا نگردد مأیوس آقا وقتی خواست از مدینه حرکت کند، یک عده زن و بچه دور خودش جمع کرد. السلام علی من أمر أولاده و عیاله بالنیاحة علیه قبل وصول القتل الیه آقا وقتی می خواست از مدینه حرکت کند دستور داد که زن و بچه اش بنشینند و برایش نوحه کنند. فرمود: من دیگر بر نمی گردم. بناست مرا در دیار غربت مسموم کنند. وقتی خواست از مدینه حرکت کند دوازده هزار دینار سر راهی بین غلامها و نوکرها و کنیزها و آقازاده هایش توزیع کرد. از کثرت معاصی و ز ذلت رجاء ============================================== گفتم به خود کجا بروم نیست ارتجاء نا گه به گوش، هاتف غیبم زد این ندا قبر امام هشتم و سلطان دین رضا خدایا! زهرش دادند، مسمومش کردند. میان حجره مثل مارگزیده به خود می پیچید. ای خدا! بلند شد، صدا زد: ابا صلت! در خانه را ببند. اباصلت می گوید: در صحن خانه راه می رفتم، می دیدم آقا هی بلند می شود هی می شیند. حالش منقلب است. یک وقت دیدم از گوشه حیاط یک آقازاده دارد می آید. دویدم جلو گفتم: آقا! مگر در خانه باز بود؟ گفت: نه پس شما از کجا آمدید؟ صدا زد: ابا صلت! همان کس که مرا از مدینه به اینجا آورد همان کس مرا از در بسته عبور داد. گفتم: شما کی هستید؟ فرمود: من محمد بن علی هستم. حجره را به او نشان دادم. آمد طرف داخل اتاق، دیدم آقا پسرش را بغل کرده است. ابا صلت من خیلی منقلب شدم. در میان صحن خانه گریه می کردم و راه می رفتم. طولی نکشید یک وقت دیدم آقازاده از میان حجره بیرون آمد، اما حالش خیلی منقلب است. آخه بابایش از دنیا رفته بود. بحق مولانا علی بن موسی (ع) یا الله! ==================================================== السَّلام ُ عَلی مَن اَمَر اَولادَهُ و عیالَهُ بِالنَّیاحَةِ عَلیهِ @fatemi5 https://eitaa.com/fatemi5/519
🔶 «حرم امام رضا(ع)» باید بیش از هر چیز، ما را یاد چه چیزی بیندازد؟ ◾️امام رضا(ع) در بین همۀ ائمۀ هدی، صریح‌ترین پیام‌های ولایی را به مردم منتقل کردند و دعوت به امر ولایت را در زمان خلیفۀ مقتدر عباسی؛ هارون الرشید هم انجام می‌دادند. شجاعت و صراحت امام رضا(ع) در دعوت به امر ولایت و امامت فوق‌العاده بود. ◾️سخن صریح امام رضا(ع) به مأمون هم بسیار قابل تأمل است. وقتی مأمون، حضرت را به دارالخلافه آورد، حضرت به او فرمود: «مأمون! با این کاخ و سلطنت و با این تقرّبی که به ظاهر برای من درست کرده‌ای فکر نکن بر عزّت من در جهان اسلام افزوده‌ای! من در مدینه بر مَرکب خود سوار می‌شدم و بر قطعه کاغذی دستوری می‌نوشتم که در شرق و غرب عالم اطاعت می‌شد.» (عیون اخبار الرضا/۲/۱۶۷) ◾️امام رضا(ع) وقتی کمترین فرصت و امکان و کمترین ظرفیت برای آشنایی با مفهوم امامت و ولایت را در میان مردم دیدند، بر روی مفاهیمی مثل نماز و روزه و عبادات و اخلاقیات کار نکردند، بلکه به سراغ اصل ماجرا رفتند و به اصلی‌ترین مفهوم دینی یعنی ولایت و امامت پرداختند. نمونۀ برجستۀ آن حدیث سلسلة الذهب است. ◾️البته دلیل این ترجیح هم در کلامی از حضرت کاملا معلوم است آنجا که می‌فرمایند: «نماز بدون امامت تمام نیست، زکات و روزه و حج و جهاد بدون امامت تمام نیست. و اساسا تمام احکام با امامت تمام می‌شود و بدون امامت همۀ اینها ناقص است؛ (کافی/۱/۱۹۷) ◾️حرم امام رضا(ع) باید بیش از هر چیز ما را به یاد امر ولایت بیاندازد و زیارت حضرت برای ما یادآور اصل امامت باشد، در حرم امام رضا(ع) باید بیش از هرچیز برای فرج دعا کنیم تا قدردان زحمات امام رضا(ع) باشیم. 👤 علیرضا پناهیان - ۳۰صفر ۹۴ @Panahian_ir
🕊زائری بارانی ام، آقـا بـه دادم مـی رسی؟ ◾️بی پناهم، خسته ام، تنها؛ به دادم می رسی؟ 🕊گـرچـه آهـو نیـستـم؛ اما پر از دلتنگی ام ◾️ضامن چشمان آهوهـا، بـه دادم می رسی؟ 🕊از کبوترها کـه می پـرسم، نشانـم می دهند ◾️گنبد و گلدسته هایت را، به دادم می رسی؟ 🕊ماهـی افـتاده بر خـاکم، لبـالـب تشنـگـی ◾️پـهنه آبی تـرین دریـا؛ به دادم می رسی؟ 🕊مـاهِ نـورانیِ شب هـای سیـاهِ عـمرِ مـن ◾️ماهِ من، ای ماهِ من؛ آیا به دادم می رسی؟ ◾️من دخیل التماسم را بـه چشمت بستـه ام 🕊هشتمین دردانه زهرا(س)، به دادم می رسی؟ ◾️بـاز هم مشهد، مسافرها، هیاهـوی حـرم 🕊یک نفر فریاد زد: آقا! به دادم می رسی؟ حضرت علی بن موسی الرضا را تسلیت می گوییم https://eitaa.com/fatemi5/521
سوال: آیا شرکت در مسابقه‌ای که از خود بازیکنان پول جمع کرده و از آن پول به برنده جایزه می‌دهند، اشکالی دارد؟ جواب امام خامنه ای: اگر از بازنده چیزی بگیرند که به برنده بدهند، همان شرط بندی حرام است؛ لکن اگر برگزارکننده‌ی مسابقه، مبلغی را از شرکت کنندگان به عنوان حق‌الزحمه و شرط شرکت در مسابقه برای خودش دریافت کند، و بعد از مالکیت، با مال خود جایزه بخرد، مانعی ندارد.
4_5891186028928042550.mp3
1.99M
🔖سه چیز مایه افتخار دنیا و آخرته🔖 🔸نماز در شب 🔸چشم از مال مردم برداشتن 🔸ولایت امام معصوم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ ╭┅─────────┅╮ 🌺 @mediamenbar ╰┅─────────┅╯
ویژگی بهترین بندگان خدا ✅عَن أَبِی جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ(عَلَیه‌ السَّلَام) قَال سُئِلَ رَسُولُ الله (صَلَّی الله عَلَیهِ وَ آلِه )عَن خِیارِ العِباد؛ بندگان چه کسانی هستند؟ این را از پیغمبر اکرم کسی سؤال کرد؛ ✅فَقَال أَلَّذِینَ؛ ]حضرت در پاسخ فرمودند: بهترین بندگان کسانی هستند که👇 ⏪[:إِذَا أَحسَنُوا إِستَبشَرُوا؛ وقتی کار نیک می‌کنند خوشحالند که کار خوب کرده‌اند. این خوشحالی ارتباطی ندارد به اینکه انسان غرور و عُجب به کار خیر پیدا کند. این دو چیز است. اینها را از هم تفکیک کنیم. یکوقت انسان دو رکعت نماز که می‌خواند خیال می‌کند در یک مرتبه‌ عالی [قرار دارد]. عُجب یعنی خودشیفتگی، خودفریفتگی، خودشگفتی به انسان دست می‌دهد؛ این مذموم است. ⏪وَ إِذَا أَسَاءُوا إِستَغفَرُوا؛ در مورد اسائه -کار بد انجام دادن- به این اکتفا نشده است که بگوییم وقتی ]کسی] کار بد انجام داد ناراحت باشد، نه، ناراحتی کافی نیست؛ عملی هم دنبالش لازم است و آن عمل عبارت است از استغفار؛ از خدای متعال عذرخواهی کند، وقتی کار بدی کرد -استغفار یعنی عذرخواهی کردن- از خدا عذرخواهی کند، معذرت‌خواهی کند. ⏪وَ إِذَا أُعطُوا شَکَرُوا؛ وقتی خدای متعال به او چیزی می‌دهد، او سپاسگزار باشد؛ یعنی وقتی نعمت‌های الهی را متذکر می‌شود، نعمت‌های الهی را می‌بیند یا نعمت جدیدی به او داده می‌شود، او شکرگزار باشد، غافل نباشد از اینکه خدای متعال این نعمت را به او داده است. ⏪وَ إِذَا ابتلوا صَبرُوا؛ وقتی هم که یک ابتلایی در زندگی اینها پیش آمد، مشکلی برایشان پیش آمد، در آن هم صبر کنند. ⏪وَ إِذَا غَضِبُوا غَفَرُوا؛ وقتی از کسی خشمگین شدند، از او بگذرند، او را بیامرزند؛ البته طبیعی است که این غضب لله نیست، این غضب لِشخص است. واِلّا غضب لله را ما حق نداریم به خاطر اهواءِ ) امیال (خودمان یا به خاطر چیزی ]آن را ترک کنیم[، وقتی یک جایی لله غضب کردیم، اینجا آن غضب را باید ادامه بدهیم، باید حفظ کنیم. @fatemi5 https://eitaa.com/fatemi5/524
✅داستان ملاقات امام زمان (عج) با آیت الله محمّد تقی بافقی ⏪داستان ملاقات امام زمان (عج) با مرد مسافر امام زمان(عج) گرچه از چشمان ما غایب هستد، اما حضور دارند و از احوال ما آگاهند، و هر کسی قادر به دیدار ایشان نخواهد بود، مگر آنکه رضایت حضرت را جلب نماید؛ در ادامه داستانی از دیدار امام زمان(عج) با مرد مسافر را بخوانید. 🔻مرحوم حجّة الاسلام ملاَّ اسد الله بافقی به نقل از برادرش مرحوم آیت الله محمّد تقی بافقی می‌گوید: «قصد داشتم از نجف اشرف پیاده، به مشهد مقدّس برای زیارت حضرت علیّ بن موسی الرّضا (ع) بروم. فصل بود که حرکت کردم و وارد ایران شدم. کوه‌ها ودرّه‌های عظیمی سر راهم بود وبرف هم بسیار باریده بود. یک روز نزدیک غروب آفتاب که هوا هم سرد بود وسراسر دشت را برف پوشانده بود، به خانه‌ای رسیدم؛ که نزدیک گردنه‌ای بود، با خودم گفتم: «امشب در میان این خانه می‌مانم، صبح به راه ادامه می‌دهم». 🔺پس وارد قهوه خانه شدم، دیدم جمعی از ایزدی در میان قهوه خانه نشسته ومشغول لهو ولعب و هستند، با خودم گفتم: «خدایا چه بکنم؟! این‌ها را که نمی‌شود نهی از کرد، من هم که نمی‌توانم با آن‌ها مجالست نمایم، هوای بیرون هم که فوق العاده سرد است». 🔺همینطور که بیرون قهوه خانه بودم وفکر می‌کردم و کم کم هوا تاریک می‌شد، شنیدم که می‌گفت: «محمّد تقی! بیا اینجا». بطرف آن صدا رفتم، دیدم شخصی باعظمت زیر درخت وخرّمی نشسته ومرا بطرف خود می‌طلبد. نزدیک او رفتم واو سلام کرد وفرمود: «محمّد تقی آنجا جای تو نیست». 🔺من زیر آن رفتم، دیدم، در حریم این درخت، هوا است وکاملاً می‌توان با استراحت در آنجا ماند وحتّی زمین زیر درخت، خشک وبدون رطوبت است، ولی بقیّه صحرا پُر از برف است وسرمای کُشنده‌ای دارد. به هر حال شب را خدمت حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) که با قرائنی متوجّه شدم او حضرت بقیّة الله (ع) است بیتوته کردم وآنچه لیاقت داشتم استفاده کنم از آن وجود مقدّس استفاده کردم. 🔺صبح که طالع شد ونماز را با آن حضرت خواندم، آقا فرمودند: «هوا روشن شد، برویم». من گفتم: «اجازه بفرمائید من در خدمتتان همیشه باشم وبا شما بیایم». حضرت فرمود: «تو نمی‌توانی با من بیائی». گفتم: «پس بعد از این کجا خدمتتان برسم؟» 🔻حضرت فرمود: «در این سفر دوبار تو را خواهم دید ومن نزد تو می‌آیم. بار اوّل قم خواهد بود ومرتبه دوّم نزدیک سبزوار تو را ملاقات می‌کنم». ناگهان آن حضرت از نظرم غائب شد. من به شوق دیدار آن حضرت، تا قم سر از پا نشناختم وبه راه ادامه دادم، تا آنکه پس از چند روز وارد قم شدم وسه روز برای زیارت حضرت معصومه (س) ووعده تشرّف به محضر آن حضرت در قم ماندم، ولی خدمت آن حضرت نرسیدم. 🔺از قم حرکت کردم وفوق العاده از این بی توفیقی وکم سعادتی متأثّر بودم، تا آنکه پس از یک ماه به نزدیک شهر سبزوار رسیدم. همین که شهر سبزوار از دور معلوم شد با خودم گفتم: «چرا خُلف وعده شد؟! من که در قم آن حضرت را ندیدم، این هم شهر سبزوار باز هم خدمتش نرسیدم». 🔺در همین فکر‌ها بودم، که صدای پای اسبی شنیدم، برگشتم دیدم حضرت ولیّ عصر (ارواحنا فداه) سوار بر اسبی هستند وبطرف من تشریف می‌آورند وبه مجرّد آنکه به ایشان چشمم افتاد ایستادند وبه من سلام کردند ومن به ایشان عرض ارادت وادب نمودم. گفتم: «آقا جان! وعده فرموده بودید که در قم هم خدمتتان برسم، ولی موفّق نشدم؟!» حضرت فرمود: «محمّد تقی! ما در فلان ساعت وفلان شب نزد تو آمدیم، تو از حرم عمّه ام حضرت معصومه (س) بیرون آمده بودی، زنی از اهل تهران از تو مسأله‌ای می‌پرسید، تو سرت را پائین انداخته بودی وجواب او را می‌دادی، من در کنارت ایستاده بودم وتو به من توجّه نکردی، من رفتم» . ✅منبع : گنجینه دانشمندان @fatemi5