eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
3هزار دنبال‌کننده
33 عکس
33 ویدیو
32 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱بی تو حیرانم، میان کوچه های زندگی می روم هر جا به دنبال صدای زندگی🤍🌼 🌱در هوایت بیقرارم ای قرار قلبها من ترا خواهم فقط تنها برای زندگی🤍🌼 🌱همچو مرغِ در قفس، زندانی ام ،بی بال و‌پر گر چه در می آورم من هم، ادای زندگی🤍🌼 🌱بینوایم، همدمی در این جهان غیر از تو نیست همنوا گشتم زلطفت، با نوای زندگی🤍🌼 🌱علم غیب و راز هستی را تو می دانی اگر هیچ می دانی که هستم در کجای زندگی؟🤍🌼 🌱ای طبیبم ، زخم هایم گر نیابد مرهمی می شوم نابود من هم پا به پای زندگی🤍🌼 🌱عمر محدود مرا چون فرصت تکرار نیست الفتی دیرینه دارم با خطای زندگی🤍🌼 🌱تاکه فرصت هست باید زندگی را زنده کرد نیست ممکن بر کسی دیگر قضای زندگي🤍🌼 🌱قطره ای هستم که می خواهم رسم بر بحر تو نیست جز دیدار روی تو بهایی زندگی🤍🌼 🌱با نگاهی این دل آشفته را مدهوش کن تا شود روشن ز چشمانت فضای زندگی🤍🌼 ‌‌‎‌‌‎‌
◾️اشعار مصیبت شام اى عمه بیا تا که غریبانه بگرییم https://eitaa.com/fatemi222/1300 مرا که دانه اشک است دانه لازم نیست https://eitaa.com/fatemi8/494 منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم https://eitaa.com/fatemi8/495 با همین حال بد و پای پر آز آبله ام https://eitaa.com/fatemi8/759 دروازه ی ورودی شهر است و ازدحام https://eitaa.com/fatemi8/191 اشعار روضه ام حبیبه https://eitaa.com/fatemi8/192 دختر تحول افرین شام https://eitaa.com/fatemi8/193 بنال ای دل نوا دارد رقیه https://eitaa.com/fatemi8/194 درغریبی تا بخاک وخون سرخودراگذاشت https://eitaa.com/fatemi8/195 چه نعمتی است نشستن بروی بام حسین https://eitaa.com/fatemi8/196 مقتل حضرت رقیه https://eitaa.com/fatemi8/197 عشق کاری به قیل و قال ندارد https://eitaa.com/fatemi8/200 ندیدی اشک، زِ چشمم، مدام می‌آمد؟ https://eitaa.com/fatemi8/138 ای یوسف رسیده به کنعان من،سلام https://eitaa.com/fatemi8/139 شبی که عشق بدستش عنان راحله .. https://eitaa.com/fatemi8/140 هرگز نمیروم پی دلدار دیگری https://eitaa.com/fatemi8/142 به دخترت که غم و غصه بیکران دارد https://eitaa.com/fatemi8/143 صدای گریه شنیدی اگر صدای من است https://eitaa.com/fatemi8/144 از حرم رفتی و آتش زده شد بال وپرم https://eitaa.com/fatemi8/145 در جلوه، نور حضرت زهرا رقیه است https://eitaa.com/fatemi8/146 کنون که داغ تو بر سنگ‌ هم اثر بگذارد https://eitaa.com/fatemi8/147 ساکن روزهای بی نورم.. https://eitaa.com/fatemi8/148 دستت کجاست تا که بگیری به بر مرا https://eitaa.com/fatemi8/149 درغریبی تا بخاک وخون سرخودرا گذاشت https://eitaa.com/fatemi8/195 بنال ای دل نوا دارد رقیه https://eitaa.com/fatemi8/194 روضه https://eitaa.com/fatemi8/193 منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم https://eitaa.com/fatemi8/1394 مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست https://eitaa.com/fatemi8/1395
1.12M
▪️زمزمه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🎙سبک: سلام آقا که الان روبروتونم سلام بابا...بیا بنشین به دامانم سلام بابا...ببین در کنج ویرانم سلام بابا سلام بابا... ببین گیسو سپیدم من به آغوشم... تورو آخر کشیدم من پدر جانم پدر جانم پدر جانم پدر جانم... یه ماه میشه...که لبهام و نبوسیدی چِشِت روشن... لباسِ پارم و دیدی؟ پدرجانم خبر داری؟..شبا رو خاکا می خوابم ببین کرده... موهای سوخته بی تابم پدر جانم پدر جانم پدر جانم پدر جانم... از اون شب که. ..کتک خوردم چشام تاره منو بد زد... لباسامم پر از خاره پدر جانم یه جمله من...میگم با این سرِ پُر درد بدون جایِ.... بغل کردن .بلندم کرد پدر جانم پدر جانم پدر جانم پدر جانم... ازون مجلس ... دیگه من با همه قهرم بهم میگن.... کنیزِ مردمِ شهرم پدر جانم یه پیغامم... بابا واسه عمو دارم بیار چادر... آخه من آبرو دارم پدر جانم پدر جانم پدر جانم پدر جانم... ✍قاسم نعمت مداح اهل بیت کربلایی درویشی اشعار حضرت رقیه👇 https://eitaa.com/fatemi8/1591
☀️ چارده قرن بدون تو به ما سخت گذشت از زمانی که تو رفتی به گدا سخت گذشت ما در آغوش تو بودیم زمانی اما از زمانی که شدیم از تو جدا سخت گذشت سر و سامان همه، بی سر و سامان شده ایم طعنه خوردیم ز هر بی سر و پا سخت گذشت قدر یک هفته مرا کُشت غروب جمعه یا که نگذشت زمان بی تو وَ یا سخت گذشت نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی را داری….. بیشتر از همه ی ما به شما سخت گذشت نفسم آه شده، ناله ی جانکاه شده تو بیا … آه ، بیا .. آه ، بیا … سخت گذشت به گناهان خودم فکر که کردم دیدم به تو ای شاهد مظلوم چرا سخت گذشت بیشتر به تو که خیمه زده ای در صحرا یا منِ بنده‌ی تزویر و ریا سخت گذشت؟! سخت شد امر فرج چون که میان گودال شاه معطل شد و بر جد شما سخت گذشت مثل هر روز بگو گریه به زینب کردی؟ تو بخوان روضه که بر عمه کجا سخت گذشت شیعه از غصه بمیرد بخدا جا دارد بین بازار به ناموس خدا سخت گذشت 📡 🍃🌹🍃 @fatemi222
«اصلاً رقیه نه، به خدا دختر خودت یک شب میان کوچه بماند چه‌ می‌کنی؟» در بین ازدحام و شلوغی بترسد و یک تن به او کمک نرساند چه‌ می‌کنی؟ اصلاً خیال کن که کسی دختر تورا در بین جمعیت بکشاند چه می‌کنی؟ یاکه خدانکرده کسی روی صورتش سیلی محکمی بنشاند چه می‌کنی؟ یا فرض کن که دختر تو جای بازی‌اش هرشب دعای مرگ بخواند چه می‌کنی؟ اصلاً کسی بیاید و با تازیانه‌اش خاک از لباس او بتکاند چه می‌کنی؟ اشعار حضرت رقیه👇 https://eitaa.com/fatemi8/1591
با اضطراب آمد و با التهاب رفت کوچک‌ترین شهیده که غساله ای نداشت وقتی که از بغض گلویش گلایه کرد آهی به سینه داشت، ولی ناله‌ای نداشت رفت از شب خرابه و تشییع هم نشد تنهاترین ستاره که دنباله‌ای نداشت شهادت مظلومانه حضرت رقیه (ع) تسلیت و تعزیت باد.
. ◾جسمم، ضعيف و روحم، سرگرمِ بالُ بال است ◽دور فراق، طی شد، امشب، شبِ وصال است ◾تا يافتم طَبَق را، ديدم جمال حق را ◽بايد به سجده افتم، اين وجه ذوالجلال است ◾هنگام شب، كه ديده، خورشيد در خرابه؟ ◽اين قرص آفتاب است يا ماه، يا هلال است؟ ◾اكنون كه يارم آمد، از ره نگارم آمد ◽هم ماندنم، حرام است، هم رفتنم، حلال است 🏴 شهادت مظلومانه حضرت رقیه تسلیت باد.
شاید الآن امام حسین بگه به برادرش: حسن جان نگا اربعینی چقدر مهمون داریم «کاش بودی کرب و بلا کنار حرمم، حرم داشتی حسن💔»
من حالم خرابه خراب بشه خرابه.mp3
8M
من حالم خرابه خراب بشه خرابه روزاشم شبیه شباش پر از عذابه دختر غیر باباش رو پای کی بخوابه غلاف نخورده بازو این اثر طنابه تار چشمام زخمه پاهام حرفی بزن قهری باهام دیدی عمه اومد بابام صدام گرفته پدرم برگشته دعام گرفته دل عمه خیلی برام گرفته نفسم بین ناله هام گرفته پرت شکسته پهلوتم مثل مادرت شکسته زدنت معلومه سرت شکسته دندونات مثل دخترت شکسته بابا حسین بابا حسین ... بابا غرق دردم دور سرت بگردم واسم آب آوردن خوردم و گریه کردم حق دارم عزیزم ابری بشم ببارم خاکی موت بمیرم من که گلاب ندارم با من تنها تو هم دردی عاشقی رو ثابت کردی میدونستم بر میگردی خدا گواهه وقتی فهمیدن خیمه بی پناهه زدنم اونقدر که چشمام سیاهه عمه های میگفت بچه بی گناهه کیا آوردن سرتو از تشت طلا آوردن اولش فکر کردم غذا آوردن چه بلایی به روز ما آوردن میشه بگی که من هنوز نازم شونه بزن موی منو بازم دست توی موهای تو میندازم سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
یَزَلْ یَتَقَدَّمُ رَجُلٌ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَیُقْتَلُ یاران با وفاش یكی یكی اومدند، جنگیدند و شهید شدند. حَتَّى لَمْ یَبْقَ مَعَ الْحُسَیْنِ علیه السلام إِلَّا أَهْلُ بَیْتِهِ خَاصَّةً آقا با خانوده اش تنها موند، دیگه كسی براش نموند. ای زهیر، ای بُریز، ای حُر، همه رفتند. فَتَقَدَّمَ ابْنُهُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام علی اكبر آماده ی میدان شد. وَ كَانَ مِنْ أَصْبَحِ النَّاسِ وَجْهاً از همه ی مردم زیباتر بود. تو مقتل مقرم نوشته شده: كه وقتی علی می خواست میدان بره، دختر بچه ها اومدند، دورش رو گرفتند، هی صدا می زدند:اِرْحَم غُرْبَتَنا علی به بیچارگی ما رحم كن. داداش علی ببین خلخال من هنوز غارت نرفته. داداش علی یه نگاهی به گوش من بنداز. علی ببین دامنم هنوز آتیش نگرفته،علی اگه تو بری بابای ما پیر میشه. علی بند های تعلق رو جدا كرد، به میدان آمد. فَشَدَّ عَلَى النَّاسِ حمله كرد، در حال حمله كردن رجز می خوند. أَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِی منم علی، منم فرزند حسین بن علی. نَحْنُ وَ بَیْتِ اللَّهِ أَوْلَى بِالنَّبِی‏. به خونه ی خدا ما به پیغمبر سزاوارتریم. تَاللَّهِ لَا یَحْكُمُ فِینَا ابْنُ الدَّعِی پسر زنا زاده درباره ی ما حكومت نمیكنه. أَضْرِبُ بِالسَّیْفِ أُحَامِی عَنْ أَبِی با این شمشیرم شمارو می زنم. از بابای خودم دفاع می كنم. ضَرْبَ غُلَامٍ هَاشِمِیٍّ قُرَشِی. من جوان هاشمی ام، قُرشی ام این طور شمشیر می زنم. راوی میگه: فَفَعَلَ ذَلِكَ مِرَاراً هی حمله می كرد و می كشت. وَ أَهْلُ الْكُوفَةِ یَتَّقُونَ قَتْلَهُ اهل كوفه اول خوداری می كردند برند جلو، شاید بعضی ها می گفتند:آخه پیغمبر اومده وسط میدون. خیلی هاشون رسول خدارو دیده بودند. فَبَصُرَ بِهِ مُرَّةُ بْنُ مُنْقِذٍ الْعَبْدِیُّ لعنة الله علیه، ملعون مُرّةِ بن مُنْقَذْ لعنه الله علیه یه نگاهی به علی اكبر كرد. فَقَالَ عَلَیَّ آثَامُ الْعَرَبِ إِنْ مَرَّ بِی یَفْعَلُ مِثْلَ ذَلِكَ إِنْ لَمْ أُثْكِلْهُ أَبَاهُ گفت: گناه همه ی عرب به گردن من باشه، اگه از كنار من بگذرد این طور حمله كنه و من داغش رو به دل باباش نذارم. حسین می خوان پیرت كنند، می خوان خسته ات كنند. علی همینطور داره حمله میكنه، روضه كم كم داره جدی میشه، میگه: این ملعون اومد سر راه علی رو گرفت،فَطَعَنَهُ یه نیزه ای به علی زدفَصُرِعَ علی بی هوش شد. دست به گردن اسب انداخت. شیخ مفید نوشته: وَ احْتَوَاهُ الْقَوْمُ دورش رو گرفتند، دورش حلقه زدند. علی جان ساعتی نگذشت اومدند دور بابای مظلومت رو هم گرفتند... دور علی رو گرفتند. یاصاحب الزمان. فَقَطَعُوهُ بِأَسْیَافِهِمْ شروع كردند پیغمبر رو ریز ریز كردن. حسین داره نگاه میكنه. علی جانم: زمصحف تنت این آیه های ریخته را چگونه جمع كنم سوی خیمه ها ببرم فَجَاءَ الْحُسَیْنُ ع حَتَّى وَقَفَ عَلَیْهِ. غریب كربلا اومد بالای سر جوانش ایستاد. فَقَالَ قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ یَا بُنَیَّ. صدا زد: خدا مردمی رو كه تو رو كشتند لعنت كنه. خدا بكشتشون. مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى الرَّحْمَنِ وَ عَلَى انْتِهَاكِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ چقدر به خدا گستاخ شدند ، چقدر بر ریختن حرمت پیغمبر بی باك شدند. وَ انْهَمَلَتْ عَیْنَاهُ بِالدُّمُوعِ شروع كرد گریه كردن. یه وقت صدا زد: عَلَى الدُّنْیَا بَعْدَكَ الْعَفَاءُ علی بعد از تو خاك بر سر دنیا. سند این روضه در ادامه مطلب الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، شیخ مفید، ج‏2، ص: 107 وَ لَمْ یَزَلْ یَتَقَدَّمُ رَجُلٌ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَیُقْتَلُ حَتَّى لَمْ یَبْقَ مَعَ الْحُسَیْنِ علیه السلام إِلَّا أَهْلُ بَیْتِهِ خَاصَّةً فَتَقَدَّمَ ابْنُهُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ أُمُّهُ لَیْلَى بِنْتُ أَبِی مُرَّةَ بْنِ عُرْوَةَ بْنِ مَسْعُودٍ الثَّقَفِیِّ وَ كَانَ مِنْ أَصْبَحِ النَّاسِ وَجْهاً وَ لَهُ یَوْمَئِذٍ بِضْعَ عَشْرَةَ سَنَةً فَشَدَّ عَلَى النَّاسِ وَ هُوَ یَقُولُ: أَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِی نَحْنُ وَ بَیْتِ اللَّهِ أَوْلَى بِالنَّبِیتَاللَّهِ لَا یَحْكُمُ فِینَا ابْنُ الدَّعِی أَضْرِبُ بِالسَّیْفِ أُحَامِی عَنْ أَبِی‏ضَرْبَ غُلَامٍ هَاشِمِیٍّ قُرَشِی‏،فَفَعَلَ ذَلِكَ مِرَاراً وَ أَهْلُ الْكُوفَةِ یَتَّقُونَ قَتْلَهُ فَبَصُرَ بِهِ مُرَّةُ بْنُ مُنْقِذٍ الْعَبْدِیُّ فَقَالَ عَلَیَّ آثَامُ الْعَرَبِ إِنْ مَرَّ بِی یَفْعَلُ مِثْلَ ذَلِكَ إِنْ لَمْ أُثْكِلْهُ أَبَاهُ فَمَرَّ یَشُدُّ عَلَى النَّاسِ كَمَا مَرَّ فِی الْأَوَّلِ فَاعْتَرَضَهُ مُرَّةُ بْنُ مُنْقِذٍ فَطَعَنَهُ فَصُرِعَ وَ احْتَوَاهُ الْقَوْمُ فَقَطَعُوهُ بِأَسْیَافِهِمْ فَجَاءَ الْحُسَیْنُ ع حَتَّى وَقَفَ عَلَیْهِ فَقَالَ قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ یَا بُنَیَّ مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى الرَّحْمَنِ وَ عَلَى انْتِهَاكِ حُرْمَةِ ا