بر کنار زمزم از دل برکشم یک زمزمه
کی بود یا رب که رو در یثرب و بطحا کنم
گه به مکه منزل و گه در مدینه جا کنم
بر کنار زمزم از دل برکشم یک زمزمه
کز دو چشم خونفشان آن چشمه را دریا کنم
صد هزاران وی درین سو دلبرا امروز شد
نیست صبرم بعد از این کامروز را فردا کنم
یا رسول الله به سوی خود مرا راهی نما
تا ز فرق سر قدم سازم ز دیده پا کنم
آرزوی جنت المأوا برون کردم ز دل
جنتم این بس که بر خاک درت مأوا کنم
خواهم از سودای پا بوست نهم سر در جهان
یا به پایت سر نهم یا سر درین سودا کنم
هر دم از شوق تو معذورم اگر هر لحظه
جامی آسا نامه شوقی دگر انشا کنم
جامی
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100
به کامم برسان
یا رب، امسال بدان رکن و مقامم برسان
کام من دیدن کعبه است و به کامم برسان
دولت وصل تو هر چند که خاص است، دمی
عام گردان و بدان دولت عامم برسان
جز به کام مدد عون تو نتوان آمد
راه عشق تو، بدان قوت و کامم برسان
صبرم از پای در آمد، تو مرا دست بگیر
به سر تربت این صدر همامم برسان
چون هلال ار بپسندی که بمانم ناقص
به جمال رخ آن بدر تمامم برسان
هندوی آن درم ار خواجه جوازی بدهد
صبح بیرون برو روز است به شامم برسان
گر بدان روضه گذارت بود، ای باد صبا
عرضه کن عجز و زمین بوس و سلامم برسان
اوحدی مراغه ای
🕋مکه و مدینه
https://eitaa.com/fatemi414/528
در آرزوی حرم و مکّه
هوس کعبه و آن منزل و آن جاست مرا
آرزوی حرم و مکّه و بطحاست مرا
در دل آهنگ حجاز است و زهی یاری بخت
گر یک آهنگ دراین پرده شود راست مرا
از خیال حجر الاسود و بوسیدن او
آب زمزم همه در عین سویداست مرا
دلم از حلقه آن خانه مبادا محروم
کز جهان نیست جز این مرتبه درخواست مرا
از هوا و هوس خویش جدا باش ای دل
خاک آن خانه و آن خانه خدا باش ای دل
عمر بگذشت زتقصیر حذر باید کرد
به در کعبه اسلام گذر باید کرد
گردِ ریگی که از آن زیر قدم ها ریزد
سرمه وارش همه در دیده سر باید کرد
آب و نان و شتر و راحله تشویش دل است
خورد آن مرحله از خون جگر باید کرد
روی چون در سفر کعبه کنند اهل سلوک
از خود و هستی خود جمله سفر باید کرد
سر تراشیدن و احرام گفتن سهل است
از سر این نخوت بیهوده بدر باید کرد
شرح احرام و وقوف و صفت رمی و طواف
با دل خویش به تقریر دگر باید کرد
هر دلی را که زتحقیق سخن بویی هست
شناسد که سخن را به جز این رویی هست
یا رب امسال بدان رکن و مقامم برسان
کام من دیدن کعبه است به کامم برسان
دولت وصل تو هر چند که خاص است دمی
عام گردان و بدان دولت عامم برسان
گربدان روضه گذارت بود ای باد صبا
عرضه کن عجز و زمین بوس و سلامم برسان
اوحدی مراغه ای
مرثیه مناسب حجاج بیت اله الحرام
کاش یک شب شمع بودم در شب تار بقیع
تا سحر میسوختم چون قلب زوار بقیع
کاش میشد مخفی از وهابیان سنگدل
مینهادم نیمه شب صورت به دیوار بقیع
قبه و قبر و رواق و خانه و گلدسته داشت
ای مدینه از چه ویران گشت آثار بقیع
نیست حق گریهاش بر چار قبر بیچراغ
زائری کز راه دور آید به دیدار بقیع
ماه، زائر، اختران، اشکند و گنبد، آسمان
صورت مهدی شده شمع شب تار بقیع
آب، خون و دانه اشک و نالهاش سوز جگر
هر که شد مرغ دل زارش گرفتار بقیع
گر زنان را نیست ره در این گلستان، غم مخور
شب که خلوت میشود زهراست، زوار بقیع
اینکه آثارش بوَد باقی میان دشمنان
دست حق بودهست از اول نگهدار بقیع
گر به دقت بنگری بر این امامان غریب
میچکد پیوسته اشک از چشم خونبار بقیع
بس که آغوشش پر است از لالههای فاطمه
بوی جنت خیزد از دامان گلزار بقیع
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100
tasnimnews_com_روضه_امام_هادی_ع_5776274827463623797.mp3
6.19M
🔊روضه امام هادی (علیهالسلام) باصدای حاج منصور ارضی
اشعار ویژه مداحانی که توفیق خدمتگزاری به زائرین بیت الله رو دارند برای ورود به مدینه و زیارت قبرستان بقیع
البته اگه توفیقی باشه خودم هم انشالله امشب عازم هستم
👇👇
ای زائرین ای زیرین اینجا مدینه است
https://eitaa.com/fatemi8/1760
دلم پر میزند سوی مدینه
https://eitaa.com/fatemi8/1761
مدینه در کجا گم کرده ماهت اختر خود را
https://eitaa.com/fatemi8/1762
ای مدینه ای گواه دردها
https://eitaa.com/fatemi8/1763
شکر خدا زیارت پیغمبر آمدیم
https://eitaa.com/fatemi8/1764
مائیم و نوای عاشقانه
https://eitaa.com/fatemi8/1765
ای زائرین خسته
https://eitaa.com/fatemi8/1766
یا رسول الله در کویت پناه آوردهام
https://eitaa.com/fatemi8/1767
مدینه کو پرستویی که من بال و پرش بودم
https://eitaa.com/fatemi8/1768
اي زائرين اي زائرين اينجا مدينه است
در هر وجب صدها چراغ راه دارد
نقش از قدمهاي رسول الله دارد
اينجا قدم بر عرش اعلا ميگذاريد
چون پا به جاي پاي زهرا ميگذاريد
اينجا ستمكاران كافر عهد بستند
پيشاني و دندان پيغمبر شكستند
اينجا دل پيغمبر اسلام خون شد
اينجا جگر از پهلوي حمزه برون شد
اينجا مراد از قبة الخضراء بگيريد
اينجا سراغ از تربت زهرا بگيريد
آواي وحي آيد زديوار رفيعش
هم باب جبرائيل و هم باب البقيعش
در بين آن محراب و منبر جاي گيريد
بوسه زقبر مخفي زهراء بگيريد
گلزار وحي و روضة طاهاست اينجا
آتش گرفته خانه زهراست اينجا
پشت در اين خانه نزديك همين قبر
زهرا كتك خورد و علي بگريست چو ابر
اينجا اميرالمؤمنين را دست بستند
تا با لگد پهلوی زهرا را شكستند
اينجا به زير پاي مردم كوثر افتاد
تنهاي تنها فاطمه پشت در افتاد
پيوسته چشم شيعه اينجا خون فشان است
زيرا زيارتگاه قبري بي نشان است
قبري كه ما گشتيم و پيدايش نكرديم
از دور هم حتي تمايش نكرديم
https://eitaa.com/fatemi8/1759
ورودي مدينه
دلــــــــم پـــــَر می زند سوی مدینه
بسویم می وَزَد بـــــــــوی مدینه
خـــــــدایا عـــــاشقم عاشق ترم کن
نصیب مـــــــــا کنی کوی مدینه
مــــدینه دلــــــم بَـــرات پر می زنه
پُـشت در نــشسته و در می زند
مـــــدینه صــــــفای دائمت چه شد
کوچه های بنی هاشمت چه شد؟
مــــدینه به زخـــــــم دل نمک زدند
تـــو کوچه فاطمه را کتک زدند
مـــــدینه رنـــــــگ حسن پریده بود
نــمی دانم تو کوچه چه دیده بود
مـــدینه شکسته بـــــــود بال و پری
مــــــدینه آتش گـــرفته بود دری
صـــــــدای شکستن یک در می یاد
نـــــــــــاله مظلومه مادر می آید
https://eitaa.com/fatemi8/1759
مدينه در كجا گم كرده ماهت اختر خود را
چرا با اشك شستي دامن غم پرور خود را
مدينه رهنمائي كن به سادات بنيالزهرا
كه در خاك تو گم كردند قبر مادر خود را
مدينه تو به پا ماندي و زهرا فتاد از پا
عجب ياري نمودي دختر پيغمبر خود را
مدينه هيچ بانوئي به هنگام كتك خوردن
نبيند بين دشمن دست بسته شوهر خود را
مدينه يادآرا ز آن غروبِ درد آلودت
كه بيمار علي زد نالههاي آخر خود را
مدينه گريه كردي بر علي آن شب كه پيغمبر
گرفت از دست او آزورده جسم دختر خود را
مدينه بيمِ آن دارم كه زينب بي پدر گردد
كمك كن تا علي از خاك بردارد سر خود را
https://eitaa.com/fatemi8/1759
اي مدينه اي گواه دردها غصه خيز قصّة نامردها
اي مدينه اي بهشت گريه خيز
اي نگاهت تير غم را كرده تيز
اي مدينه نام نيكت دلرباست مهر تو آئينه دار قلب ماست
اي مدينه عشق را معنا توئي شاهد مظلومي مولا توئي
از تو دارم خاطرات جانگداز ماجرائي گريه خيز و ناله ساز
خاك پاكت دل تسلّا ميدهد كوچههايت بوي زهرا ميدهد
خشت خشتت داد ماتم ميزند دردل ما خيمة غم ميزند
در تو آتش از ستم افروختند باب بيت مصطفي را سوختند
در تو ساقي را به كف ساغر شكست پهلوي زهرا به پشت در شكست
در تو فرمان خدا توبيخ شد سينة او بوسه گاه ميخ شد
در تو پشت در سپر شد فاطمه شاهد مرگ پسر شد فاطمه
در تو پيوند بقا بگسته شد دست خيبر گير مولا بسته شد
در تو بازو مهر نيلي خورده است مادرسادات سيلي خورده است
در تو زينب كربلائي گشته است
بر حسين خود فدائي گشته است
در تو صحن كرد حلّ مسئله خون اصغر را به تير حرمله
آمدم سوز دلم را ساز كن آشنايم در به رويم بازكن
ميكنم گمگشتهاي را جستجو
خانه خانه كوچه كوچه كو به كو
***********
https://eitaa.com/fatemi8/1759
شكر خدا زيارت پيغمبر آمديم
توفيق يار شد كه سوي اين درآمديم
ما لايق حضور تو هرگز نبودهايم
لطف تو بود اينكه به اين محضر آمديم
آلودهايم و از گنه خويش شرمسار
با دستهاي خالي و چشم تر آمديم
اي مهربان بنده نواز و بزرگوار
ما خائف از محاسبة محشر آمديم
ما دلشكستهايم وليكن اميدوار
ما را ز خود مران كه بر اين باور آمديم
با آرزوي ديدن مهدي در اين ديار
از مروه تا صفاي تو چون هاجر آمديم
بوي گلي است در عرفات از حضور تو
سوي گل وجود تو ما بر سر آمديم
ما داغدار كوچ هزاران ستارهايم
گريان ولي زداغ گل ديگر آمديم
داغ بزرگ، مدفن پنهان فاطمهاست
ما در پي زيارت اين درآمديم
https://eitaa.com/fatemi8/1759
مائيم و نواي عاشقانه مائيم و دل پر از بهانه
مائيم و شرار و سوز سينه تنهائي و غربت مدينه
مائيم و دلي كه پر زداغ است شبهاي بقيع بي چراغ است
در شهر نبي كه پر فريب است ذريه مصطفي غريب است
از بام و در مدينه پيداست مظلومة اهلبيت زهراست
اي فاطمه اي كه بهتريني بر خاتم انبياء نگيني
اي روشني وجود‘ زهراء بازو درخت كبود‘ زهرا
اي خورده كتك زدست بيداد اي برده تو را مدينه از ياد
شهر تو چرا چنين غم آلود؟ يادآور ظلم و آتش و دود
هر چند كه قبر تو نهان است نام تو فراتر از جهان است
در موج بلا تو نوح مائي جسميم همه‘ تو روح مائي
اي مادر يازده ستاره اي دل زغم تو پاره پاره
ما مهر تو را به سينه داريم عمري است غم مدينه داريم
تا كي سر ما به زانوي غم؟ تا چند بقيع و بوي ماتم؟
ما چشم براه آفتابيم مديون دعاي مستجابيم
خورشيد حضور چون برآيد فصل غم و غربتت سرآيد
https://eitaa.com/fatemi8/1759