#اربعین
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
متن روضه
🔸یک اربعین همین نه برای تو سوختم
🔸عمری بود که من به هوای تو سوختم
برادر خوبم...
حسین جان...
🔸قربانیان عشق همه کشته می شوند
🔸جز من که بارها به هوای تو سوختم
ای همه دار و ندارم...
زینب به فدات حسین...
🔸هر زن به پای زندگیش سوخت گر که سوخت
🔸اما من ای حسین بپای تو سوختم
داداش حسین...
خیلی برام سخت بود لحظه ای که دیدم...
🔸تو در میان مطبخ و من در میان حبس
🔸شرمنده ام از اینکه جدای تو سوختم
اومد کنار قبر برادر نشست...
صدا زد آی حسین نبودی...
🔸ای پاره پاره تن بنگر کاروان رسید
🔸زینب برای دیدن تو، قد کمان رسید
برادر بلند شو ببین قدم خمیده...
موهام سفید شده...
🔸یک اربعین برای تو سینه زدم حسین
🔸دم بوده وا حسینم و هر بازدم حسین
🔸خم گشته قدِ من چو قدِ مادرم حسین
🔸حالا ببین که خواهر تو نوحه خوان رسید
🔸از کربلا به کوفه و شام غصه خورده ام
🔸هرشب شمار زخم تنت را شمرده ام
🔸بگذر اگر که در غم تو من نمرده ام
🔸برخیز و بین که زینب تو ناتوان رسید
🔸یادم نمیرود که صدا میزدی تو آب
🔸یادم نمیرود که زخون کرده ای خضاب
(نقطه گریز به روضه روز عاشورا:
اینجا میتواند نقطه اتصال برای وارد شدن به یکی از روضه های روز عاشورا باشد.)
هیچ وقت یادم نمیره اون لحظه ای رو که...
شمر نانجیب با خنجر برهنه وارد قتلگاه شد...
🔸آندم بریدم از زندگی دل
🔸که آمد به مسلخ شمر سیه دل
🔸او می دوید و من می دویدم
🔸او سوی مقتل من سوی قاتل
🔸او می نشست و من می نشستم
🔸او روی سینه من در مقابل
🔸او می کشید و من می کشیدم
🔸او از کمر تیغ من آه باطل
سادات منو ببخشید..
امام زمان منو ببخشید...
🔸او می برید و من می بریدم
🔸او از حسین سر من غیر از او دل
#اربعین
🔸آه از آن ساعت که با صد شور و شین
🔸زینب آمد بر سر قبر حسین
امان از اون لحظه ای که بی بی زینب کبری وارد کربلا شد...
🔸بر سر قبر برادر چون رسید
🔸ناله و آه و فغان از دل کشید
یا صاحب الزمان...
تا اهلبیت به کربلا رسیدند...
مثل برگهای خزان...
خودشون رو از مرکب ها به زمین انداختند...
هر کدوم قبر عزیزی رو در آغوش گرفت...
یکی قبر علی اکبر رو بغل گرفته...
یکی قبر قاسم رو گرفته...
یکی کنار قبر عباس...
یک مادری هم کنار قبر علی اصغر...
اما بین جمعیت دیدند زینب هم داره دنبال قبر حسین میگرده...
🔸با زبانِ حال، آن دور از وطن
🔸گفت با قبر برادر این سخن
🔸السلام ای کشته راه خدا
🔸السلام ای نور چشم مصطفی
داداش ببین خواهرت برگشته...
🔸بهر تو امروز مهمان آمده
🔸خواهرت از شام ویران آمده
داداش نبودی ببینی..
بعد از تو با ما چه کردند...
🔸چون تو رفتی بیکس و یاور شدم
🔸دستگیر فرقه ی کافر شدم
داداش طاقت داری بگم یا نه...
🔸بعد قتل و غارت اموال تو
🔸تاخت دشمن بر سر اطفال تو
🔸بس که سیلی شمر زد بر رویشان
🔸گشت نیلی صورت نیکویشان
جات خالی بود این نامردها که رحم نداشتند...
چشم برادرم عباس رو دور دیده بودند...
هر وقت بچه ها بهانه میگرفتند بهشون تازیانه میزدند...
بهشون سیلی میزدند...
بزار اینطوری بگم...
🔸 یاسها را جوهر نیلی زدند
🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند
همه بچه ها رو زدند...
🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند
داداش همه این مصیبتها یک طرف مجلس یزید یه طرف...
🔸آه از آن ساعت که از روی غضب
🔸زاده ی سفیان یزید بیادب
🔸در حضور خواهر گریان تو
🔸چوب میزد بر لب و دندان تو
داداش حسین خیلی برام سخت گذشت...
مجلس یزید ملعون...
وقتی نانجیب با چوب خیزران به لب و دندانت میزد...
شرمنده حسین جان...
نتونستم کاری کنم...
آخه دستهای خواهرت رو با غل و زنجیر بسته بودند
آی غریب حسین...
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
-
جهت همخوانی و زمزمه
در کاروانهای پیاده روی اربعین
نسیمی جانفزا می آید
بوی کرببلا می آید
واویلا واویلا واویلا
دوباره کربلا غوغا شد
ماتم زینب کبری شد
واویلا واویلا واویلا
من پی ات کوچه گردی کردم
خسته از دشمن نامردم
زینبت زینب سابق نیست
یک جهان در دل اوردم
واویلا واویلا واویلا
سر به خاک بلا بگذارم
خیزو کن چاره ای دلدارم
گرفته دست خود برپهلو
مادرم امده دیدارم
واویلا واویلا واویلا
زنده شد خاطراتم اینجا
چیده شد روی نیزه سرها
زیرو شد تنت با چکمه
وای از ان غروب عاشورا
واویلا واویلا واویلا
بوسه از حنجرت یادم هست
نگاه مادرت یادم هست
عبا ؛انگشتر و پیراهن
غارت پیگرت یادم هست
#سبک_نسیمی_جانفزا_می_آید
#اربعین
واویلا واویلا واویلا
شام پر ماجرا را دیدم
وادی بی حیا را دیدم
مجلسی که خودت می دانی
سرو تشت طلا را دیدم
واویلا واویلا واویلا
خواهرت ببین تنها مانده
اسیر موج غمها مانده
تومزن به رویم جان من
رقیه خرابه جا مانده
واویلا واویلا واویلا
روضه خوانت خرابه جان داد
پای راس تو از پا افتاد
آنقدر بوسه زد لبهایت
عاقبت شد زغمها آزاد
واویلا واویلا واویلا
خبر داری که دیدم آزار
شد چهل منزل این غمتکرار
باورت می شود جان من!!!
راهم افتاده بین بازار
واویلا واویلا واویلا
هرچه آمد سرم را دیدی
چون هلالی ز نی تابیدی
دیدمت برزمین افتادی
بسکه برنیزه ها چرخیدی
واویلا واویلا واویلا
#محرم
📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi222/6620
شام ی(4).mp3
258.1K
ورود اهل بیت (علیهم السلام) به شام
لبریز همه مردم(دروازه ی ساعات است) ²
ظلم و ستم دوران(بر عمه ی سادات است) ²
شهر شام در سرور و جشن و شادی
بر اهل حرم شد ظلم و بیدادی
وای از شام وای از شام داد از غریبی ²
بر اهل حرم کردند(ظلم و ستم بسیار) ²
هر لحظه ز کین دیدند(از مردم شام آزار) ²
دل ها خون گردیده زین ظلم و بیداد
در سینه غم دارد حضرت سجاد
وای از شام وای از شام داد از غریبی ²
در شام بلا هر دم(شد غربت شان معلوم) ²
چه ظلم و ستم ها شد(بر زینب و بر کلثوم) ²
در شام بلا بی جرم و بهانه
می زدند بر یتیمان تازیانه
وای از شام وای از شام داد از غریبی ²
از کینه سر نیزه(سرهای شهیدان بود) ²
با اهل حرم زینب(دلخون و پریشان بود) ²
بر روی نی سر ماه مدینه
خون شد دل رقیه و سکینه
وای از شام وای از شام داد از غریبی ²
رأس پسر زهرا(بر نیزه نمایان بود) ²
بر نیزه سر مولی(همچون مه تابان بود) ²
اهل حرم جان شان آمد بر لب
خون گریه می کردند کلثوم و زینب
وای از شام وای از شام داد از غریبی ²
از ظلم و ستم در شام(دستان همه بستند) ²
زین جور و جفا هر دم(قلب همه بشکستند) ²
امان از ظلم و کین مردم شام
بر اسیران زدند سنگ از لب بام
وای از شام وای از شام داد از غریبی ²
#امام_حسین (ع)
#اربعین
#کربلا
📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi222/6620
شام ی(10).mp3
210.4K
ورود اهل بیت (علیهم السلام) به شام
اهل حریم طاها،در شام غم رسیدند
از دست مردم شام،جز رنج و غم ندیدند
امان ز مردم شام ⁴
آمده مردم شام،دروازه ازدحام است
سنگ ستم ز هر بام،به جای احترام است
امان ز مردم شام ⁴
رو به روی اسیران،کف می زنند دمادم
زینب و ام کلثوم،ریزند سرشک نم نم
امان ز مردم شام ⁴
در پیش چشم زن ها،سرها همه روی نی
با دیده های گریان،هر کوچه را کنند طی
امان ز مردم شام ⁴
مردم کوفه و شام،لبریز کینه بودند
بر خاندان عصمت،ظلم و ستم نمودند
امان ز مردم شام ⁴
شام بهر آل عصمت،بدتر ز کربلا بود
مجری هر بلایی،یزید بی حیا بود
امان ز مردم شام ⁴
پژمرده گشته بودند،گل های بی قرینه
بودند در پی هم،گریان چنان سکینه
امان ز مردم شام ⁴
دشمن به شام ویران،آتش کینه افروخت
از این همه مصیبت،هر دل به سینه می سوخت
امان ز مردم شام ⁴
در شهر شام ویران،شد روزشان چنان شام
بر سر و روی آن ها،سنگ می زدند ز هر بام
امان ز مردم شام ⁴
#امام_حسین (ع)
#اربعین
#محرم
📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi222/6620
شام ی(14).mp3
220.3K
ورود اهل بیت (علیهم السلام) به شام
بی حیا شامیان،کرده اند ازدحام
کارشان این شده،ظلم و کینه مدام
اهل بیت حق جان شان بر لب
خون شده زین غم ها دل زینب
وای امان از شام ⁴
همه اهل حرم،زین سفر خسته اند
به روی ناقه ها،دست شان بسته اند
بر اسیران ظلم و ستم افزون
اهل بیت گردیده همه دلخون
وای امان از شام ⁴
سر پاک حسین،بین زن ها بود
این مه جلوه گر،گل زهرا بود
زین مصیبت ها گریه ها دارند
همه از دیده اشک غم بارند
وای امان از شام ⁴
بی حیا شامیان،همگی آمدند
پیش چشم همه،کودکان را زدند
در ورود شام همه خندیدند
پیش سرها با خنده رقصیدند
وای امان از شام ⁴
بی حیا شامیان،چنگ و نی دف زدند
رو به روی حرم،همگی کف زدند
همه ی مردم را خبر کردند
آل عصمت را خونجگر کردند
وای امان از شام ⁴
کودکان را همه،وحشیانه زدند
بر گلان حسین،تازیانه زدند
خونجگر گشته زین همه بیداد
چارمین مولی حضرت سجاد
وای امان از شام ⁴
#امام_حسین (ع)
#اربعین
#کربلا
📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi222/6620
ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است
این تاول است در کف پا یا جواهر است
راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش
دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است
دلهای شستوشو شده و پاک، بیشمار
چشمی که تر نگشته در این جاده نادر است
سیر است گرچه چشم و دلت از کرامتش
در این مسیر سفرهٔ افطار حاضر است
وقتی که در نگاه تو مقصد حرم شود
پاگیر جاده میشود آن دل که عابر است
آن دل که میگریزد از جبر روزگار
در جستجوی ردّ قدمهای جابر است...
#میثم_داودی #شعر #اربعین #امام_حسین
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100