#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
به نام نامیات عرش معلیٰ عطرآگین است
همان ذکری که با ما از دم روز نخستین است
صدایی هم اگر باشد در عالم، «یاحسین» ماست
تویی عشقِ حقیقیِ جهان، باقی دروغین است
چنان داغ محرمها نشسته در دل تقویم...
هنوز از ماتم تو سینهی تاریخ سنگین است
یقین دارم که سرگرم گناهانش نخواهد شد
کسی که قبل هیئت با کتیبه گرم تزئین است
قسم به شوری اشک تمام گریهکنهایت
برایت جان سپردن در بساط روضه، شیرین است
خلیل الله را پیراهنت از شعلهها رد کرد
یکی از معجزات دستبافِ مادرت این است
سَرایت پادشاهان جهان را روی خاک انداخت
نشستن گوشهی این صحن، آمالِ سلاطین است
من از تعظیم پایینپای این ششگوشه فهمیدم
که بالا میرود در محضرت هرکس که پایین است
غذای نذریِ تو فقر ما را ریشهکَن کرده
هر آنکَس که به نانَت لب نزد در اصل مسکین است
دهانِ خاکیاش از عطر سیبِ صحن تو پر شد
پدر هنگام بیماری به تربت سخت خوشبین است
فقط تو قتلگاهت را عبادتگاه خود کردی
چُنین محرابِ خونین در کدامین رسم و آئین است؟!..
✍ #بردیا_محمدی
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100
روایت میگوید: صورت نازنین امام حسن (علیه السلام) خیلی زیبا بوده است. گاهی که میخواست از منزل بیرون برود، مردم جمع میشدند و محو تماشای امام حسن (علیه السلام) میشدند. راه بسته میشد و حضرت ناچار میشد که برگردد.
حالا صورت به این نازنینی، من جگرم برای امام حسین (علیه السلام) سوخته که وقتی برادر را در قبر میگذاشت، چه حالی پیدا کرد؟ جملهای را فرمود که کاشفیت از آن سوز باطن دارد. فرمود: برادر! من بعد تو هیچ وقت عطر نمیزنم. این جمله بسیار کاشف از سوز دل امام حسین (علیه السلام) است؛ ولی یک کاشفی بزرگتر از این در کربلا گفته شدم آن جا که بالای سر قمر بنیهاشم آمد، نفرمود دیگر عطر نمیزنم؛ فرمود: الآن انکسر ظهری و قلت حیاتی؛ کمر شکست و تدبیر و توانم به پایان رسید.
بهر آن لب تشنه دریا خون گریست - دیده صحرا دل هامون گریست
چشم ثارالله همچون چشم مشک - ریخت اشک و ریخت اشک و ریخت اشک
کی به خون آغشته چشمی باز کن - یک برادر گوی و خواب ناز کن
جمع کردم از زمین هست تو را - هم علم هم مشک و هم دست تو را
بی تو ای سرو روان در خیمه گاه - آب آب تشنگان شد آه آه
عضو عضوم راست در هر انجمن - ناله عباس من عباس من
تا تو را از تیغ کین افتاد دست - ماند پایم از ره و پشتم شکست
https://eitaa.com/fatemi8
18.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صورتم رو به کربلا میکنم . . .
از ته دل تورو صدا میکنم :)🫀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خودت دستمو بگیر...
#امام_حسین
ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است
این تاول است در کف پا یا جواهر است
راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش
دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است
دلهای شستوشو شده و پاک، بیشمار
چشمی که تر نگشته در این جاده نادر است
سیر است گرچه چشم و دلت از کرامتش
در این مسیر سفرهٔ افطار حاضر است
وقتی که در نگاه تو مقصد حرم شود
پاگیر جاده میشود آن دل که عابر است
آن دل که میگریزد از جبر روزگار
در جستجوی ردّ قدمهای جابر است...
#میثم_داودی #شعر #اربعین #امام_حسین
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100
سلام ای مصدر نور محبت - سلام ای شعر پرشور محبت
سلام ای دلربای دلربایان - به دلهایی تو مشهور محبت
سلام ای بحر امواج عنایت - بیا یا بن الحسن جانم فدایت
همه ما آرزوی ما این است که حتی اگر شده در خواب و رؤیا خدمت امام زمانمان برسیم. دست ادب به سینه بگذاریم و سلامی عرض کنیم و جوابی بشنویم...
مردم، کریم اهل بیت، امام حسن (علیه السلام) را میدیدند. جلو میآمدند و سلام عرض میکردند؛ اما چه سلامی! به جای سلام با کمال وقاحت و بیشرمی، از روی سرزنش به امام معصوم از خطا و لغزش میگفتند: یا مذل المؤمنین، یعنی ای کسی که مایه خواری مؤمنان هستی!...
آن یکی میگفت با من این چنین - السلام یا مذل المؤمنین
روی منبر دور، دور خصم بود - ناسزا گفتن به حیدر رسم بود
انعکاس جلوه طاها منم - وارث خون دل زهرا منم
امام حسین (علیه السلام)
بعد از شهادت امام حسین ۱۱(علیه السلام) در پشت و دوش آن حضرت، اثر پینههایی را یافتند. از امام سجاد (علیه السلام) درباره آن پرسیدند. فرمود: اثر کوله بارهایی است که امام حسن (علیه السلام) شبها به دوش میگرفت و برای ایتام غذا و خوراکی میرساند
عرض میکنم عجب امام مهربانی! چه امام رئوفی! اما در عوض این مردم چگونه این لطف و مهربانی را جواب دادند؟ همین قدر بگویم که به اسبان نعل تازه بستند و همان پشتی را که شبها صدقات را برای فقرا حمل میکرد، زیر سم ستوران شکستند...
آن که میخواندش رسول عالمین - این حسین از من بود من از حسین
آن که مصباح الهدایش خوانده حق - معنی قالو بلایش خوانده حق
تشنه لب کشتند اولاد بتول - سر بریدند از تن سبط رسول
در کنار ساحل آب فرات - قطعه قطعه گشته کشتی نجات
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100
از احکام جهاد این است که اگر سر کافری را هم بریدند، سر را از محل معرکه به مکان دیگری نقل ندهند؛
ولی بمیرم برای آن آقایی که برای رساندن سر او به ابن زیاد به هم مباحات میکردند؛ سر او را گاهی در شام و گاهی کوفه، گاهی در تنور خولی و گاهی در مجلس یزید، در طشت طلا، گاهی آویزان بر سر دروازه شام، گاهی مرفوع بر سر نیزه، گاهی در دیر راهب و گاهی بر درخت آویزان، گاهی در طبق نزد ابن زیاد، گاه بر سر دستها، گاهی هم در صندوق پاسبانان... از شهری به شهر دیگر میگرداندند.
تن چو یعقوب از غم اکبر زمینگیر بلا شد - سر چو یوسف بر سر بازار حسنش مشتهر شد
نسخ کرده محنت ایوب را جسم جریحش - قصه یحیی ز سر شد غصهاش محو از نظر شد
با گلوی خشک تن، شد غمگسار تشنه کامان - همره اطفان گریان، سر روان با چشم تر شد
بر بلاهای زمینی جسم پاکش گشت حائل - سر به روی نی بلاهای سماوی را سپر شد
✔️از احکام جبهه و جهاد این است که گر کاف از بزرگان قبیله خود باشد و بین قوم و قبیلهاش دارای احترام، نباید هتک حرمت او را انجام داد؛ چنانچه حضرت امیر (علیه السلام) وقتی عمروبن عبدود را به درک واصل کرد، متعرض زره او که بسیار قیمتی و أعلا بود، نشد. شخصی پرسید: چرا زره او را نبردید؟ فرمود: او بزرگ قوم خویش است. نخواستم هتک حرمتش کنم.
امام حسین (علیه السلام) هم پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است، امام امت است، سرور جوانان اهل بهشت است؛ اما حتی پیراهن او را هم به تن مبارکش نگذاشتند و به طمع انگشتر، انگشت او را هم بریدند...
یادگاری برم از غربت تو -
مشتی از خاک که بود تربت تو
خاک و خونی که بین این مشت است -
ز چه در آن شکسته انگشت است
https://eitaa.com/fatemi8/1614
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#حضرت_رقیه_س_شهادت
هرکجا رفتم شنیدم صحبت جاماندههاست
جای من هم در میان هیئت جاماندههاست
دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم
"از حرم جا ماندهای " هم صحبت جاماندههاست
یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین
گوشهی صحن و سرایت، حسرت جاماندههاست
کربلا روزیِ هر کس شد گوارای وجود
آرزو ماندن به دل هم، قسمت جاماندههاست
در خیالم بارها ششگوشه را بوسیدهام
عشقبازی با تو کارِ خلوتِ جاماندههاست
گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد
مثل شمعی سوختیم؛ این عادت جاماندههاست
من یقین دارم به او اجر زیارت میدهند
هرکسی روز جزا در کسوت جاماندههاست
بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس
نوبتی هم باشد آقا! نوبت جاماندههاست
دستمان از پنجره فولاد هم کوتاه شد
این هم آقای غریب! از غربت جاماندههاست
تکیهها را شعبهای از کربلا خواهیم کرد
تکیهها چشم انتظار همت جاماندههاست
مادرت حتماً به هر جاماندهای سر میزند
این تمام دلخوشی و لذت جاماندههاست
حال و روزم را رقیه خوب میفهمد حسین!
حاجت طفل یتیمت حاجت جاماندههاست
"صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری "
خواندن از طفل سه ساله، سنت جاماندههاست
::
طفلِ از روی شتر افتاده را سیلی زدند
از حرم جاماندهای را بی هوا سیلی زدند
✍ #علیرضا_خاکساری
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
مثلِ هرسال، دل، پُر از داغ است
باز هم پای مَرکَبَم لنگ است
اینکه #جاماندهایم، تکراری ست!
آن که #جامانده است، دلتنگ است!
شعرها گفتهاند در دوری
همهی شاعرانِ جامانده!
مطمئنم ولی سه سالهی تو
همهشان را یکی یکی خوانده!
دختری که زبانزد است به عشق...
حُبُّها نور، فی قلوبِ الناس
گرچه بی دست شد عمویش...، آه!
رَفَعَ الله رایتُ العباس
خواستم درد و دل کنم...، اما
چه کنم؟ روضه پیش میآید!
این چه سِرّیست در غمت، که به #اشک
دلِ غافل، به خویش میآید!
هرچه را خواستم به من دادی
هرچه را غیر #کربلا ! آقا
هر #سِری یک بهانه پیش آمد
هر #سَری نیست پر بها ! آقا
جان زهرا بگو چگونه دگر
نوکری را به تو نشان بدهم؟
نکند سالها گذر کند و
کربلا را ندیده، جان بدهم!
✍ #عارفه_دهقانی
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100
#معارف_حسینی
🩸عدّهای میآیند که بدنهایشان را در راه زیارت حرم مطهر سیدالشهداء «صلواتاللهعلیه» به سختی و مشقّت میاندازند …
در نقلی آمده است:
🥀 وقتی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله خبر شهادت سیدالشهداء علیهالسلام را به حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها داد، آن بانوی مکرّمه فرمود:
📋 یا أبَتاه! ومَن یَنوحُ علیه و یَبکي علی مُصیبتِه و یُقیمُ عزائَه و یَحزُنُ علی رَزیّتِه و بَلواه؟
▪️ای پدرجان! در آن زمان چه کسی بر او گریه و زاری میکند؟ چه کسی در مصیبت او به ماتم نشسته و عزاداری میکند؟
🥀 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
📋اِعلَمي یا فاطمةُ، أنّ اللهَ تعالی یُنشِئُ شیعةً کِراماً طاهرینَ مُطهَّرینَ مِن أمّةِ أبیکِ وشیعةِ بعلِکِ یُقیمونَ عزائَه و یَسهَرونَ لیلَهم في مراثیه و تَذکّرِ مصیبتِه
▪️ای فاطمه جان! بدان خدای متعال، شیعیان پاک و پاکنژادی را از امّت پدر و پیروان همسرت علی علیهالسلام خلق میکند که بر حسین تو اقامه عزاء میکنند؛شبها بیدار میمانند و به عزاداری و مرثیهسرایی مشغول میشوند؛
📋 و یَترُکونَ البَیعَ والشِّریٰ عِندَ إقامةِ عزائِه لا یَشغُلُهم عن ذکرِ مراثیه شاغلٌ ولا یمنَعُهم مانعٌ في کلِّ وقتٍ و زمانٍ
▪️در وقت اقامه عزاء، خرید و فروش را کنار میگذارند؛هیچ امر دیگری آنان را مشغول از عزاداری نمیکند؛ هیچ کس نمیتواند مانع ایشان از برپایی عزا شود.
📋 و یُنفِقونَ أموالَهُم و یُتعِبونَ أرواحَهُم وأبدانَهم لِزیارةِ قَبرِه
👈 آنها اموالشان را در این راه خرج میکنند و بدنها و جانهایشان را در راه زیارت قبر مطهر سیدالشهداء علیهالسلام به سختی و مشقّت میاندازند.
📚 بحرالمصائب ج۱ ص۳۷۲
📚 تظلّم الزهرا سلاماللهعلیها،ص۷۴
✍ آوارهی عشقیم و غمِ خانه نداریم
بلبل صفتیم و هوس لانه نداریم
آنقدر خُمار گل خوشبوی حسینیم
کز شدّت مستی غم میخانه نداریم
در عشق چنان سوخته بال و پرمان که
دیگر خبر از نالهی پروانه نداریم
آنقدر ز خود بیخود و غرقابهی عشقیم
کز فرط جنون کار به دیوانه نداریم
تا کشته ی تیغ سر ابروی حسینیم
ما میل به اعجاز مسیحانه نداریم
تا کرب و بلا قبلهٔ مردان خداجوست
دیگر هوس کعبه و بتخانه نداریم
قلّاده به گردن بنمائیم که پُستی
والاتر از این منصب شاهانه نداریم
بگذار به مجنونی ما جمله بخندند
ما واهمه از طعنهی بیگانه نداریم
🍃🌹🍃
@fatemi222
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آسمان در نظر خلق بیابان بلاست
وسعت ملک خدا، تیره چو زندان بلاست
همه جا محفل ماتم، همه جا خوانِ بلاست
سینه ی دهر پر از آتش طوفان بلاست
شور محشر به یسار و به یمین افتاده
شعله در قلب سماوات و زمین افتاده
لرزه بر نه فلک و عرش برین افتاده
یوسف فاطمه از عرشه ی زین افتاده
حضرت فاطمه را خون شده جاری ز دو عین
گوید ای وای حسین، وای حسین، وای حسین
مصحف فاطمه صدپاره ز شمشیر شده
آیه ها با دم خنجر همه تفسیر شده
نقطه نقطه همه از نیش سره تیر شده
فاطمه گوشه ی گودال زمین گیر شده
پسر فاطمه از زخم زره پوشیده
یم خون است که از سینه ی او جوشیده
حضرت فاطمه را خون شده جاری ز دو عین
گوید ای وای حسین، وای حسین، وای حسین
همه جا محشر کبراست، خدا رحم کند
اثر خشم هویداست، خدا رحم کند
لرزه بر پیکر زهراست، خدا رحم کند
یوسف فاطمه تنهاست، خدا رحم کند
گرگ ها بر تن صدپاره ی او چنگ زدند
گاه با نیزه، گهی تیر، گهی سنگ زدند
بی سعادت ها خیل سُعدا را کشتند
از خدا بی خبران خون خدا را کشتند
وای بر ما که امام شهدا را کشتند
گمرهان با هم، مصباح هدا را کشتند
صید غلتیده به خون دم به دم از حال رود
نگذارید که زینب سوی گودال رود
حضرت فاطمه را خون شده جاری ز دو عین
گوید ای وای حسین، وای حسین، وای حسین
کفر بر کشتن توحید هماهنگ شده
مُهر پیشانی قرآن هدف سنگ شده
گیسوی فاطمه از خون پسر رنگ شده
در پی غارت پیراهن او جنگ شده
این حسین است که به نیزه درخشد سر او
با لب تشنه بُریدند سر از پیکر او
"روی نیزه چه خوش است صوت قرآن
ز تو دلرُبا شنیدن به رُخت نظاره کردن
سخن خدا شنیدن..."
این حسین است، که اعضاش ز هم پاشیده
این حسین است، که خون از گلویش جوشیده
این حسین است، که داغ علی اکبر دیده
این حسین است، که در خون خودش غلتیده
این حسین است، که بر سینه ی چنگ زدند
این حسین است، که بر پیکر او سنگ زدند
حضرت فاطمه را خون شدن جاری ز دو عین
گوید ای وای حسین، وای حسین، وای حسین
اهل کوفه به پیمبر قسم این قرآن است
روی هر آیه ی او جای سُم اسبان است
جامه پوشیده ز خون و بدنش عریان است
" به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند
مباد اینکه ببیند کسی تو را عریان...
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
که پاره پاره نبیند تن تو مادر جان..."
جامه پوشیده ز خون و بدنش عریان است
خنجر شمر به زخم گلویش گریان است
آخرین این نخل نبوت ثمرت را کشتند
شمسه ی عصمت زهرا قمرت را کشتند
حضرت فاطمه را خون شده جاری ز دو عین
گوید ای وای حسین، وای حسین، وای حسین
کعبه نی بود که میخورد به کِتف اطفال
قتل گه پیش رو و دشمنشان از دنبال
چشمشان اشک فشان بود به سوی گودال
وای بر من که چه کردند به پیغمبر و آل
نونهالان همه در دام اسیر افتادند
وسط خیمه ی آتش زده گیر افتادند
در میان اُسرا دخترکی فاطمه بود...
سینه ی سوخته اش سوخته تر از همه بود
گوش پاره، جگرش خون به لبش زمزمه بود
با لب تشنه نگاهش به سوی علقمه بود
از کتابِ: #یک_ماه_خون_گرفته
شاعر: #حاج_غلامرضا_سازگار
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100