کارگزاران نظام دست کم دو دستهاند: کارگزاران سرخ نظام و کارگزاران صورتی نظام. کارگزاران صورتی نظام پیشران جریان جاهلیت در جمهوری اسلامی استند...
جنگ احزاب حجاب تمام نشده است؛ جنگ احزاب حجاب تازه شروع شده است. این تازه برههی حضور انبوه نیروهای مردمی مؤمن در خط مقدم برخورد با جنبش فواحش و شورش هرزهها و خیزش لختیها است...
حملهی سخت پیش رو به کیان جعلی اسرائیل درون مرزهای فلسطین اشغالی بوی تحریرالوسیله میدهد؛ اگر نه جزوههای دافوس بوی نا میدهد...
حضرت رهبر به عنوان ولی فقیه آرمان کنش شریعتمدارها را نه پوشش عرفی ایرانی که حجاب شرعی شیعی نهادند: وجه و کفین، تبرج...
حضرت رهبر به عنوان ولی فقیه آرمان کنش شریعتمدارها را نه پوشش عرفی ایرانی که حجاب شرعی شیعی نهادند: وجه و کفین، تبرج...
امنیت مرزبردار نیست؛ [یک] چارهی کشف حجاب در ایران شخم موشکی اسرائیل است؛ جبههی نرم امت اسرائیل را با زدن سخت عقبهی آن مرعوب باید کرد...
مسیر سادهی آوردن تودههای تشیع صفوی پشت سر تشیع مصطفوی، نیز خالی کردن مشت تشیع صهیونی، آوردن کوه کرمل، قبلهی فرقهی بهائیت، در آماج موشکهایی است که از ایران و عراق و یمن و لبنان به حیفا شلیک میکنید؛ شخم زدن بیتالعدل، باغهای بهائی و قبر باب با موشکهای نقطهزن سپاه اسلام...
فرقهی ضالهی اختر، ستون پنجم عیان تا رایان ارتش صهیونی اسرائیل در ایران است؛ از آن سال که در خیابان شعار نه غزه، نه لبنان میدادند تا امسال که از اقامهی حجاب و ازالهی اسرائیل دوقطبی میسازند...
الحرب الصلبة مع کیان اسرائیل من إیلات الی المطلة دون الحرب الناعمة مع امته من طهران إلی بیروت هي مهمة غیر مکتملة...
שמע ישראל: بشنو ای اسرائیل؛ جدای شروع نمازهای روزانه این آخرین کلامی است که جهود در حال احتضار بر زبان باید بیاورند...
توتم تشیع صهیونی شیر تعزیه است؛ برای پنجه کشیدن به تشیع مصطفوی در پوست تشیع صفوی میرود...
گفتار تشیع صهیونی را همه شنیدهییم: اهل غزه ناصبیند، مسجدالاقصی نه در شام که مسجد کوفه در عراق است، خطر سنیها از جهود بیشتر است، نه غزه نه لبنان، چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است، سوریه را رها کن فکری به حال ما کن، خودروسازی ما اسرائیل ما است، اسرائیل نام خدا است...
عصر روز قدس پیاده از خانه تا ابتدای جادهی عتبهی قدس خواهیم رفت؛ در نقطهی چاووش شهر نهال زیتون خواهیم کاشت و به قبلهی اول مسلمین سلام خواهیم داد و نماز مغرب خواهیم خواند و افطار خواهیم کرد و باز خواهیم گشت...
سنی امریکایی و شیعهی انگلیسی را در یک شاخصه میتوان یککاسه کرد: تطبیع. هماین است که اکنون میتوان این دو سویه از امت اسرائیل را به نام تازهشان خواند: تسنن صهیونی، تشیع صهیونی...
گفتار جنبش عدالتخواه دانشجویی، گفتار اهل نهضت نیست، گفتار اهل سنت است؛ اهل سنت خمینی. هماین است که سنت و مکتب خمینی برای آنها امتداد معناداری در نهضت و مکتب خامنهیی ندارد...
نصیحت متأخر از حجت است؛ کسی میتواند مدعی النصیحة لأئمه المسلمین باشد که حجت معتبر شرعی در دست داشته باشد...
سینماگرها خالق شخصیتها و موقعیتهای داستانهایی استند که میسازند. حال پرسش ساده از ایشان هماین است که خدای داستانهای سینمایی آنها خدای خالق است یا خدای مخلوق؟ یا چه...
داستان دینی آن داستان است که خدایی در آن در حال تمشیت است؛ با این همه خدای داستان دینی را کمابیش داستاننویس تمشیت میکند. این یعنی در این اقانیم مشرکانه خدای داستان دینی خدای پسر است. داستاننویس که است؟ روحالقدس، و شاید حتا خدای پدر...
داستان نادینی تهی از امری الاهی است و از سنخ کفر است. آن چه داستان دینی خوانده میشود اما با خلق امر الاهی از سنخ شرک است. خلق خدایانی دستنوشتهی داستاننویس که در کف مشیت اویند، که تلاش میکند که ما بپنداریم حضرت الاه است و او ملهم از روحالقدسش...
داستاننویس خاطرهنویس نیست که نقل کند؛ خلق میکند. نخستین امری که داستاننویس و سینماگر دینی در دنیای دستسازشان خلق میکنند خود خدا است؛ تا برسیم به خلق انبیاء و خلق اوصیاء و خلق مناسک و خلق معجزات. هر داستان دینی یک بتخانهی کامل است که گاه روی پردهی سینما هم میرود...