حمله به حجاب در ایران سویهی شرقی حمله به حلب و حماه و حمص در غرب سوریه است؛ امت هار اسرائیل، متحد به معرکه آمدهاند...
بینهی تورانشهری در دشمنی با اسلامشهر طاغوتی است لنگهی بینههای ایرانشهری و بدوشهری و صهیونشهری...
دولت اکنونی سوریه همآن قدر طاغوت بوده است که دولت اکنونی ترکیه. تفاوت تنها آن است که آن اولی در دمشق بناء به مصلحت امت مأذون از نزد ولی امر مسلمین بود و این دومی در آنکارا یکتکه کفر صریح صهیونی است...
تروریست حد وسط شرعی نیست و هماین بود که از همآن ابتدای جنگ در سوریه هم به آنها تروریست نمیگفتیم و در منطقه مسلحین میخواندیمشان. اکنون اگر این مسلحین سنی صهیونی در سوریه دولت تشکیل بدهند چه خطابشان باید کرد؟ امارت اموی سوریه...
آن دولت که مسلحین سنی صهیونی، از سویهی سلفی تا سویهی وطنی، پی برپاییش استند نه وهابی است و نه اخوانی است و نه حتا عثمانی است، اموی است؛ امویهای اسرائیلپسند...
میپرسند: از ایران برای سوریه و لبنان چه کاری از ما ساخته است؟ میگویم: امالقرای امت را محکم حفظ کنید؛ پس از دمشق و بیروت، نوبت بغداد و طهران است. دولت دوم بنیصدر را به همآن ناکهجایی بفرستید که دولت اول بنیصدر رفت، و از فاجعهی هویزه به فتح خرمشهر برمیگردیم...
حاج میگوید: با یک بستهی سیگار یا یک بستهی نان، رشوه، یک صندوق سلاح را میتوانی از سیطرههای ارتش بعث رد کنی. دقیقترین تحلیلها در بارهی دلیل پیشرویهای سریع سنیهای صهیونی در سوریه را از لبنانیها میتوانی بشنوی...
اگر قرار است دولت در دمشق سقوط کند، دلیلی ندارد که دولت در طهران سقوط نکند...
از مرز لبنان|سوریه تا دمشق از پانزده سیطره رد میشدیم و هر پانزدهتاشان از راننده رشوه میگرفتند؛ از هزار تا پنجهزار لیر؛ پنهان. این آخریها رعایت عمامهی ما را هم نمیکردند و در میدان ورودی زینبیه، نه ارتش که راهور هم، جلوی رانندهی دربست ما را میگرفت و لیرش را میگرفت...
رانندههای خطی سومریهی سوریه به شتورهی لبنان، یک بسته اسکناس لیر کنار دست داشتند و در هر سیطره یکی را مچاله کف دست آن سرباز که ادای تفتیش را در میآورد مینهادند. آن دفعه، آن رانندهی دربستی بلد نبود و یک جعبه سیگار معمولی داد. سرباز ارتش بعث پس زد: فقط وینستون...
از ابتدای جنگ در سوریه به بشار اسد میگفتیم: دژبان دیلاق. حرفمان آن بود که دژ را باید حفظ کرد هر چند دژبان مسأله داشته باشد. خلاف آن برجعاجنشینهایی که به خاطر مسألهدار بودن دژبان، از دمشق تا طهران، پی تسلیم تمام پادگانهای ما به اراذل محلی و اوباش محلههای کناری بودند...