در بیان سردارهای خط استحسان نیروهای مکتبی بسیجی عنوانی دارند که از ایران تا شام ابائی از به زبان آوردنش هم ندارند و این مبنای ممشای اینها با آنها است: یکبارمصرف...
داستان را از فصل دومش تعریف نکنید؛ پلیس عرفی جمهوری بر اقامهی آرام و نرم شریعت محمدی و حجاب شرعی در پایتخت امالقرای امت اسلام چماق سخت کشیده است؛ و خوب در پاسخ یک کله هم خورده است...
در حکومت اسلامی قرار نیست کسی بر شریعت محمدی و اقامهی آن به دست نیروهای مکتبی صدا کلفت کند یا دست بلند کند؛ بیحجابها در آکادمی خواهد باشد یا پاسبانها در خیابان...
پلیس را هم باید نهی از منکر کرد؛ نهی از منکر معارضه با اقامهی شریعت محمدی و حجاب شرعی...
پس از طریقت و مصلحت و عدالت و اولویت و معیشت، تازهترین گفتار مذهبیهای صورتی سوار کردن امر امنیت بر شانهی شریعت است...
نهی از منکر نرم پاسبانهای عرفی نظام هنگامی که ناشرعی میشوند تکلیف همهی مؤمنین است. میماند نهی از منکر سخت آنها هنگامی که بر مؤمنین شریعتمدار چماق میکشند. به نظر این جا، جای پاسدارهای شرعی نظام است...
چه قانون اساسی و چه قانونهای بیاساس محکوم به حکم شریعت محمدی است، حاکم بر آن نیست...
با پسرهای متشرع حاج قاسم کار فرهنگی درازمدت نمیکنید؟ یا کار فرهنگی درازمدت مختص دخترهای متهتک حاج قاسم است و سهمآن اولیها چماق سخت در جا و بر سر است؟ یا چه...
ما حجت شرعیمان در امر به معروف و نهی از منکر را از پیامبر خاتم میگیریم و نه از شورای امنیت...
دست آن دخترک شهرآشوب را از ساعد برهنهاش گرفته بود و به طرف پاسگاه فرماندهی، ادارهی برق پای پل میدان امینیبیات، میکشید؛ لچک دختر رو شانهاش بود و رنگ به صورت نداشت. صریحترین تصویر که در غائلهی ژینا از اصالت نظام قدرت بر نظام شریعت در نیروهای عرفی پلیس جمهوری به چشم دیدم...
پلیس عرفی حافظ پوشش عرفی است و نه حجاب شرعی؛ این دلیل سادهیی است که پلیس عرفی از چه سر آمران به حجاب شرعی را میشکند...
دستاربندهای سکولار تنها برای لگد زدن به اقامهی شریعت از پستوشان بیرون میآید...
خاصیت حلقههای میانی قلابی هماین است که در بزنگاههای حرکت امت گم و گور و گیجاویجند، اگر برای گزگ گرفتن از آنها گوش به زنگ نباشند...
تنها خاصیت روزنامهی جمهوری اسلامی هماین است که به ما نشان میدهد گسست جمهوری از انقلاب چه جرثومهیی جاهلی از آن خواهد ساخت...
این که نظام در سلسله مراتب فرماندهی در پلیس یک چماق دست شما داده است دلیل آن نیست که از قصاص ضرب و جرحی که از مؤمنین محترم کردهیید است معاف باشید...
مشرب خبرگزاری جماران چه است؟ اهل سنت خمینی؛ مانند اهل سنت موسوی یا اهل سنت محمدی. سنت گسسته از نهضت که اکنون تا گردن در بدعت است...
دارالتبلیغ در حوزهی شرعیهی شیعی تمام نمیشود، تنها از حاشیهی یک میدان به حاشیهی یکچند میدان بالاتر میرود...
پس از هوا کردن امر به معروف و نهی از منکر سخت در خیابان، جبههی جنگ احزاب حجاب به هوا کردن امر به معروف و نهی از منکر نرم رسیده است، تا در نهایت آخوندهای پروانهیی و کارگزاران سکولار و دیگر مذهبیهای صورتی به هوا کردن اصل امر به معروف و نهی از منکر با بهانهیی چون اولویت برسند...
اکنون میدانیم صبر راهبردی کارگزاران صورتی نظام برای سوزاندن مصحف و مسجد و مدرسه به دست متهتکها است، اگر نه برابر امر به معروف و نهی از منکر جمعی و خیابانی متشرعها پاسخشان مشت آهنین و چماق سفت است...
و قد فتح باب الحرب بینکم و بین اهل القبلة؛ این تازه شروع درگیری سهمناک مذهبیهای سرخ و مذهبیهای صورتی است؛ نبرد ناگزیر خط اجتهاد و خط استحسان؛ معرکهی سرنوشت انقلاب با فقاهت و انقلاب منهای فقاهت...
سویهی بدعتزدهی اهل سنت خمینی مانند دیگر سویههای بدخیم اهل سنت در تاریخ دشمن نهضتند؛ این بار دشمن نهضت خامنهیی. روزنامهی جمهوری اسلامی و خبرگزاری جماران را که خواندهیید...
ما حجت شرعیمان را از بچههای بالا یا لای سررسید نمیگیریم؛ اصول کافی و جواهرالکلام را میجوریم...