eitaa logo
محمد مهدی فاطمی صدر
2.9هزار دنبال‌کننده
489 عکس
41 ویدیو
2 فایل
مدرسه‌ی شیعی وتر | روایت نهضت امت @mahdi_vvatr
مشاهده در ایتا
دانلود
جایی می‌ایستیم تا نماز بخوانیم. از جوان صاحب مغازه می‌پرسم: این اطراف مسجد که جا است؟ می‌گوید: آن طرف مسجد اهل سنت است؛ آن جا نروید شیخ؛ با ما مهربان نیستند. چشمم روی تصویر امام موسا صدر در آن طرف خیابان است؛ چیزی در دلم می‌رود...
روی دست خودم باد کرده‌ام. حسین در جنوب است و معلوم نیست کی به بیروت برسد. ایمان هم جواب نداده است. حسین زنگ می‌زند: شیخ، ما در عیتاالشعب گیر کرده بودیم و چپ و راست‌مان را زدند؛ می‌گویم: إن شاء الله یکی هم‌ وسط بزنند...
ضاحیه، حاشیه‌ی بیروت است و جاده‌ی فرودگاه حاشیه‌ی ضاحیه. فقر بی هیچ تلاشی از در و دیوار در چشم می‌آید، و عکس‌های گاه و بی‌گاه سید موسا صدر. این هم‌آن نقطه‌یی است که سید موسا نیم سده‌ی پیش برای خارج کردن شیعه از استضعاف از آن جا شروع کرد...
بیر‌وت آرام است، و دم‌دار. این جا و آن جا می‌توان سایه و‌ نیم‌سایه‌ی جنگ را دید اما حیات مردم شهر هم‌آن قدر معمول و روزمره سپری می‌شود که هر شب گرم و شرجی پاییزی هر سال دیگر...
این جا آن روزهای فتنه در یادم می‌آید که در ایران همه منتظر خطبه‌ی خطاب فصل حضرت ره‌بر بودند. حال بیروت و لبنان هم‌این است و همه کمابیش نفس‌شان را حبس کرده‌اند و چشم‌‌شان انتظار می‌کشد که روز جمعه سید حسن چه خواهد گفت...
نوجوان‌های حاشیه‌ی جنوبی بیروت زیر دیوارنوشته‌ی فلسطین دور نشسته‌اند و سیگار می‌کشند و گپ می‌زنند. از دکه‌ آب می خرم و فروشنده یک صندلی هم تعارف می‌کند.‌ می‌خواهم با آن‌ها صحبت کنم اما لهجه‌ام غریبه است و اگر نبود هم طلبه‌های لبنانی شب کنار خیابان منتظر میزبان‌شان نمی‌نشینند...
ترک حسن از خیابان‌های بیروت بالا می‌رویم و‌ هر چه بالاتر می‌رویم خنک‌تر می‌شود. فقط نمی‌دانم لبنانی‌ها ترک نشستن معمم‌ها را بد می‌دانند یا نه؟ ام‌حسن اما استقبالی گرم دارد، گویا سال‌ها است با این خان‌واده رفت و آمد داریم. همه‌ی حرف‌هامان حول جنگ است اما کسی حزن یا خوف ندارد...
حسن نشسته است و دقیق در باره‌ی رزمایشی که در ایران داشته است توضیح می‌دهد؛ جذاب‌ترین بخش آن دوره‌ی آموزش اما سه روزی بوده است که در مشهد و در زیارت امام هشتم بوده‌اند. هم‌آن قدر که آمدن ما از ایران به لبنان آسان نیست، آمدن آن‌ها از لبنان به ایران و به زیارت قم و مشهد هم آسان نیست...
حسن نشسته است و دقیق در باره‌ی رزمایشی که در ایران داشته است توضیح می‌دهد؛ جذاب‌ترین بخش آن دوره‌ی آموزش اما سه روزی بوده است که در مشهد و در زیارت امام هشتم بوده‌اند. هم‌آن قدر که آمدن ما از ایران به لبنان آسان نیست، آمدن آن‌ها از لبنان به ایران و به زیارت قم و مشهد هم آسان نیست...
از بام تا شام، از هفتادودو ملت جریان‌های شیعی عراق به وحدت نسبی که حزب‌الله از جریان شیعه در لبنان ساخته است رسیده‌ام. کمش آن است که توان تشیع صرف دعواهای بی‌هوده‌ی درون بیت شیعی نمی‌شود؛ ساده‌اش این می‌شود که وقتی می‌گوییم: سید، یک مصداق متعین دارد و نه شستاد مصداق متنازع...
موج دوم ایرانی‌ها در طریبیل در حال بازگشت است. حرکت کتائب حزب‌الله عراق هم در حال کم کردن نیروهاش در مرز اردن است. هر دو گروه به بغ‌داد بر می‌گردند؛ ایرانی‌ها برای آن که با عراقی‌ها پای سفارت امریکا بروند و دسته‌ی دیگر برای آن که دیگرانی دولت عراق را کله‌پا نکنند...
روایت پی‌وست عملیات نیست؛ روایت خود عملیات است...