نابینایی در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) وارد شد حضرت خود را پشت پرده یا دیوار پوشاند.
پیامبر (ص) فرمود چرا با این که نابینا تو را نمیبیند از وی حجاب میگیری؟
عرض کرد: اگر او مرا نمیبیند، من که او را میبینم و او نیز بوی مرا استشمام میکند.
«فقال رسول الله(ص): اشهد انک بضعه منی» پیامبر(ص) در تایید رفتار حضرت زهرا فرمودند گواهی میدهم که تو حقا پاره تن من هستی.
این روایت ذهن من را به سمت خاطره ای از طاهره سادات میبرد،
هفت سال بیشتر نداشت اما خیلی به حجابش اهمیت میداد...
روزی رفته بود تا عکس بگیرد، عکاس مرد میخواست که صورتش را برای عکس تنظیم کند، اما طاهره سادات اجازه نمیدهد و می گوید اصلا عکس نمیگیرم اگر نامحرم بخواهد به من دست بزند.
تک تک شهدای مقتل گلچین شده ی خود حضرت بودند(هستند) و هر کدام علاوه بر نامهایشان که منتسب به حضرت صدیقه است؛ طینت و رفتارشان نیز الگو گرفته از بانوی دو عالم بوده است.
#شهیده _طاهره سادات مومنی
@fatemiyyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷یادواره ۱۸ شهیده روضه فاطمیه قم
@fatemiyyeh_ir
هدایت شده از هیئت محبین اهل بیت علیهمالسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_ویژه
🔴 ماجرای #مقتلالشهداء_فاطمیه_س که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند چیست؟
@mohebbin_net
⁉️ خانمها و دختران قمی چقدر با شهدای زن و شهدای نوجوان دختر این واقعه و ماجراهای عجیب و باورنکردنی آنها که در روز شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها و در مجلس روضه به شهادت رسیدند آشنا هستند؟!
‼️ از سال ۹۰ تا امروز از هر استاندار و مسئولی که آمد درخواست کردیم و اتفاقی نیفتاد!
👌خدا کند بعد این صحبت حضرتآقا، #استاندار، #سپاه و #کنگره شهدای قم باور کنند که باید درباره این شهدا کار کرد و کار هنرمندانه کرد...
🎙 حجتالاسلام حاج احمد پناهیان
#جهاد_تبیین
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهدای_روضه_فاطمیه
#شهدای_قم
#قم_سرآمد_شهادت
طیبه سادات احترام به مادر از اولویت هایش بود،به نماز نمی ایستاد مگر به اذن مادر؛زیرا نمی خواست کاری از مادر بر زمین بماند.
به سجده های طولانی اش معروف بود،قبل از شروع مراسم در اتاق مشغول عبادت وراز و نیاز با معبودش بود،که ناگهان سکوت اتاق شکست؛
توسط خواهرش صدا زده شد برای نگهداری فاطمه سادات
سریع اشک هایش را قایم کرد و خود را به مجلس روضه رساند
در میان زمزمه یا زهرا بود که با شکستن دیوار صوتی نگاه حضار به سقف توجهشان را جلب کرد،سقف ترک برداشت و با اصابت موشک آوار بر سر آنها ریخت و خاله و خواهر زاده در آغوش هم آرام گرفتند و به دیدار معبود شتافتند.
#شهیده_طیبه سادات مومنی
@fatemiyyeh_ir
39.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏳#روز_شمار
🌹یادواره ۱۸ شهیده روضه فاطمیه قم
@fatemiyyeh_ir
خیلی ارادت ویژه ای به اهل بیت علیهم السلام داشت.
با دیگران با محبت رفتار میکرد و خیلی به مردم خدمت میکرد.
خیلی با گذشت بود...
همیشه از حق خودش میگذشت و به فکر دیگران بود.
بعد از ازدواج ساکن شهر قم شد.
به خانواده و همسرش خیلی علاقه داشت و احترام میگذاشت.
هر سال در مراسم روضه فاطمیه حضور داشت.
طبق رسم هر ساله،
وارد روضه شد...
اما امسال فاطمیه برایش رنگ و بویی عجیب داشت
زیرا که هجده ساله بود و شش ماهه باردار؛
در میان نوا های یا زهرا بود که انفجار رخ داد،آوار بر سرشان ریخت
و هجده نفر برگزیده شدند توسط حضرت زهرا (س)
از جمله حمیده هجده ساله،با دو جنین شش ماهه
با پهلویی شکسته،صورتی نیلی،و محسن های دنیا ندیده...
#شهیده_حمیده_جعفری
@fatemiyyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادواره ۱۸ شهیده روضه فاطمیه قم
@fatemiyyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادواره ۱۸ شهیده روضه فاطمیه قم
@fatemiyyeh_ir
هدایت شده از حرم حضرت فاطمه معصومه س
🏴 یادواره ۱۸ شهید روضه فاطمیه قم در آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
#اطلاع_رسانی
▪️◾️🔳◾️▪️
کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
@astanqom
🌷شهید مرتضی نجفی
تولد:۱۹/اردیبهشت/۱۳۶۱
شهادت:۲۴/دی/۱۳۶۵
مرتضی پسر فوق العاده مهربان و دلسوز مادر بود.
الگوی زندگی اش دایی شهیدش بود به طوری که لباس های دایی اش را می پوشیده و بو میکرده.
صبح روز واقعه وقتی که میرود با دوستانش بازی کند؛تمام اسباب بازی هایش را می بخشد به دوستانش،وقتی مادر علت را جویا می شود،می گوید من دیگر به آنها نیاز ندارم.
به خاطر شرایط بارداری مادر میخواستند او را به روضه نبرند،پدرش اورا به حرم میبرد،اما مرتضی خیلی بی قراری میکند و تاب نمی آورد سرانجام با مادر به روضه میرود،آرامش عجیبی میگرد روی پای مادرش دراز می کشد.
در میان ناله های یا زهرا،موشک اصابت میکند،همه جا تیره و تار شد؛مرتضی در آغوش مادر دست و پا میزد،اما مادر نتوانست برای او کاری کند زیرا خود گرفتار آوار بود؛مرتضی کم کم از حرکت ایستاد و در آغوش مادرش جان داد.
مدتی بعد از شهادت مادر شهید خوابی میبیند:
مرتضی در خواب به کنار مادر می آید
مادر از او سوال میپرسد که در روز واقعه چه اتفاقی افتاد؟
و شهید شروع به روایت میکند:
مادر وقتی آوار ریخت همه جا تیره و تار شد ،اما طولی نکشید که نوری اطراف را فرا گرفت،دیدم خانمی آمده و دست کسانی را میگیرد و با خود میبرد؛به سمت من آمدند و به من گفتند پاشو برویم
اما من نرفتم گفتم نمیتوانم مادرم را تنها بگذارم باید پیش مادرم باشم؛ایشان با مهربانی دست من را گرفتند و گفتند بیا برویم ما مراقب مادرت هستیم؛پرسیدم ببخشید خانم شما چه کسی هستید؟!
در جواب گفتند من فاطمه ی زهرا (س) هستم.
و من خیالم راحت شد و همراهشان رفتم...
علت آن دست و پا زدن ها دل کندن از مادرش بود...
@fatemiyyeh_ir
هدایت شده از پیروان عترت محبین
#هم_اکنون
📸گزارش تصویری تلاش چند روزه خادمان خواهر فرهنگی هیئت محبین برای آماده سازی
#رزق معنوی - شهدایی
👌جهت هدیه دادن به شرکت گنندگان در یادواره ۱۸ شهیده روضه فاطمیه قم
جمعه شب در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها
@mohebbin_etrat
👇👇👇👇👇