eitaa logo
پیروان عترت محبین
302 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
26 فایل
کانال واحد پیروان عترت (خواهران) هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام اطلاع رسانی از * برنامه های واحد خواهران هیئت محبین * مراسمات * برنامه های فرهنگی * دوره های آموزشی * اردوها * مسابقات فرهنگی و ... ارتباط با مدیر کانال @Etrat_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حاج احمد پناهیان
🔰استقبال از ( پیکر پاک و مطهر ۸ شهید گمنام گلگون کفن دفاع مقدس) ⏰زمان: پنج شنبه ساعت ۱۳:۳۰ ⛺️مکان: بهشت معصومه به صورت 🚐مسیر استقبال: میدان شهید زین الدین ، میدان امام ، خیابان امام ، حرم مطهر ، میدان جانبازان ، بلوار امین ، خیابان ۴۵ متری صدوق ، باغ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ( ) 💠همراه با اقامه نماز مغرب و عشاء ، روایتگری و 🤲قرائت دعای شریف کمیل
🏴 یادواره ۱۸ شهید روضه فاطمیه قم در آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️◾️🔳◾️▪️ کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها @astanqom
🌷شهید مرتضی نجفی تولد:۱۹/اردیبهشت/۱۳۶۱ شهادت:۲۴/دی/۱۳۶۵ مرتضی پسر فوق العاده مهربان و دلسوز مادر بود. الگوی زندگی اش دایی شهیدش بود به طوری که لباس های دایی اش را می پوشیده و بو میکرده. صبح روز واقعه وقتی که میرود با دوستانش بازی کند؛تمام اسباب بازی هایش را می بخشد به دوستانش،وقتی مادر علت را جویا می شود،می گوید من دیگر به آنها نیاز ندارم. به خاطر شرایط بارداری مادر میخواستند او را به روضه نبرند،پدرش اورا به حرم میبرد،اما مرتضی خیلی بی قراری میکند و تاب نمی آورد سرانجام با مادر به روضه میرود،آرامش عجیبی میگرد روی پای مادرش دراز می کشد. در میان ناله های یا زهرا،موشک اصابت میکند،همه جا تیره و تار شد؛مرتضی در آغوش مادر دست و پا میزد،اما مادر نتوانست برای او کاری کند زیرا خود گرفتار آوار بود؛مرتضی کم کم از حرکت ایستاد و در آغوش مادرش جان داد. مدتی بعد از شهادت مادر شهید خوابی میبیند: مرتضی در خواب به کنار مادر می آید مادر از او سوال میپرسد که در روز واقعه چه اتفاقی افتاد؟ و شهید شروع به روایت میکند: مادر وقتی آوار ریخت همه جا تیره و تار شد ،اما طولی نکشید که نوری اطراف را فرا گرفت،دیدم خانمی آمده و دست کسانی را میگیرد و با خود میبرد؛به سمت من آمدند و به من گفتند پاشو برویم اما من نرفتم گفتم نمیتوانم مادرم را تنها بگذارم باید پیش مادرم باشم؛ایشان با مهربانی دست من را گرفتند و گفتند بیا برویم ما مراقب مادرت هستیم؛پرسیدم ببخشید خانم شما چه کسی هستید؟! در جواب گفتند من فاطمه ی زهرا (س) هستم. و من خیالم راحت شد و همراهشان رفتم... علت آن دست و پا زدن ها دل کندن از مادرش بود... @fatemiyyeh_ir
📸گزارش تصویری تلاش چند روزه خادمان خواهر فرهنگی هیئت محبین برای آماده سازی معنوی - شهدایی 👌جهت هدیه دادن به شرکت گنندگان در یادواره ۱۸ شهیده روضه فاطمیه قم جمعه شب در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها @mohebbin_etrat 👇👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوست داشتن و فراق... درد بی درمانیست... مادر که باشی این درد هزاران برابر است💔 @mohebbin_etrat
این روز ها وقتی تصاویر غزه را میبینم به شکوه صبرشان غبطه میخورم... به راستی فرزندان مقاومت چگونه یاد گرفتند مقاومت را؟ البته که جوابش واضح است... وقتی بازی کودکی شان بازی است. این کودکان خون مقاومت در رگ هایشان جاری است. در کلیپ ها پسری را دیدم که از ترس میلرزید... مرا یاد کسی انداخت نام آشنا... آری سید جلال را میگویم... به راستی اگر او هم به بیمارستان میرسید این حال را داشت؟ اما نرسید... قبل از شروع مراسم در کنار برادرش که مطالب سخنرانی و مداحی منبر آن روز را آماده میکرد ،طولی نکشید که کاغذی برداشت و شروع به مداحی و سینه زنی کرد، عصر آن روز در روضه حضرت مادر خریدارش شد. جلال مومنی @fatemiyyeh_ir
📸گزارش تصویری تلاش خادمان خواهر برای آماده سازی معنوی - شهدایی سالم برای کودکان خانواده شهدای فاطمیه روضه آخر 👌جهت هدیه دادن به شرکت گنندگان در یادواره ۱۸ شهید روضه فاطمیه قم جمعه شب در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها @mohebbin_etrat 👇👇👇👇👇