eitaa logo
حوزه علمیه تمدن ساز
4.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
575 ویدیو
94 فایل
فضایی طلبگی برای نگاهی راهبردی‌تر و عمیق‌تر ... ✏نقد تحجر ✏نقد التقاط @amin_dehghani ◾صوت @s_feghheakbar
مشاهده در ایتا
دانلود
حوزه علمیه تمدن ساز
علامه #جوادی_آملی : حوزه از نظر عقلانیت و علم دستش خالی است. فقه دارد اما فلسفه و کلام و تفسیر ...
💎 دست اکثریت حوزویان در علوم عقلی خالی است. آیت الله : اين نكته را عزيزان حوزوی و دانشگاهی بايد بيشتر توجه كنند. حوزه از نظر عقلانيّت و علم الآن دستش خالی است. دارد كه فقه احكام فرعی را دارد، در آن نيست، در آن نيست، در آن نيست، نيست، صحيفه سجاديه نيست. ما بخواهيم به مردم بگوييم شما انقلابی باشيد، آقايان! انقلابی بودن با سفارش و موعظه حلّ نمی شود. انقلابی بودن مثل درس‌ های مجلس ترحيم و مجلس فاتحه نيست كه انسان با سفارش حلّ كند. انقلاب، حداقل يك علم قوی غنی می خواهد؛ مثل نهج ‌البلاغه. اين نهج ‌البلاغه هم بايد در دو سطح: يك عده كسانی كه رسائل و مكاسب می ‌خوانند، بخشی از نهج‌ البلاغه را بخوانند، يك عده كسانی كه كفايه و قسمت دوم نهج‌ البلاغه، اين گروه دوم يقيناً نهج‌ البلاغه بفهم نمی شوند. نهج ‌البلاغه يك علم جان ‌گيری دارد؛ ولی آن مقداری كه برای اداره كشور كافي باشد، اين مقدار را می توانند بفهمند، وگرنه نهج‌البلاغه بدون علوم عقلی، بدون كلام غنی و قوی قابل حلّ نيست. وقتي در نهج ‌البلاغه شما می ‌خوانيد «وَ كُلُّ قَائِمٍ فِي سِوَاهُ مَعْلُول» طرفِ شما يكی است يكی است، اين دارد عليّت را ثابت مي‌كند. حضرت امير در اين خطبه می فرمايد چيزی كه هستیِ او عين ذات او نيست، الاّ ولابد علّت می ‌خواهد، شانس و بخت و اتفاق و طبيعت و اينها همه باطل است. اگر كسی بخواهد اين بخش از نهج‌البلاغه را بفهمد اين با كفايه و مكاسب و اينها حلّ نمی ‌شود. اين طرف مقابلش مستقيم با دكارت درگير است و كانْت است و مانند آن. در بخش‌ های اصولی انسان شبهه كعبی را نقل می ‌كند، گذشت آن زمانی كه شبهه رسمی حوزه، شبهه عبائيه بود، الآن شبهه كانْت و دكارت است. اين را مطئمن باشيد كه نهج‌البلاغه در حدّ كفايه و مكاسب قابل فهم نيست، حواسّ شما جمع باشد؛ اما براي ضرورت اين است كه نهج‌ البلاغه را دو قسمت بكنند: يك قسمتش خطبه و نامه و كلماتي تا حدودی نرم‌ تر اين برای رسائل ‌خوان، آن بخش دومش يك مقدار دشوارتر هست برای كفايه و كسی كه بخش دوم مكاسب و اينهاست، همراه با بدايه و نهايه و منظومه و و اين ها. 🍃 درس اخلاق- ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ ♦️ کانال فلسفه اسلامی: ✅ @feghheakbar
💎 دست اکثریت حوزویان در علوم عقلی خالی است. آیت الله : اين نكته را عزيزان حوزوی و دانشگاهی بايد بيشتر توجه كنند. حوزه از نظر عقلانيّت و علم الآن دستش خالی است. دارد كه فقه احكام فرعی را دارد، در آن نيست، فلسفه در آن نيست، در آن نيست، نيست، صحيفه سجاديه نيست. ما بخواهيم به مردم بگوييم شما انقلابی باشيد، آقايان! انقلابی بودن با سفارش و موعظه حلّ نمی شود. انقلابی بودن مثل درس‌ های مجلس ترحيم و مجلس فاتحه نيست كه انسان با سفارش حلّ كند. انقلاب، حداقل يك علم قوی غنی می خواهد؛ مثل نهج ‌البلاغه. اين نهج ‌البلاغه هم بايد در دو سطح: يك عده كسانی كه رسائل و مكاسب می ‌خوانند، بخشی از نهج‌ البلاغه را بخوانند، يك عده كسانی كه كفايه و قسمت دوم نهج‌ البلاغه، اين گروه دوم يقيناً نهج‌ البلاغه بفهم نمی شوند. نهج ‌البلاغه يك علم جان ‌گيری دارد؛ ولی آن مقداری كه برای اداره كشور كافي باشد، اين مقدار را می توانند بفهمند، وگرنه نهج‌البلاغه بدون علوم عقلی، بدون كلام غنی و قوی قابل حلّ نيست. وقتي در نهج ‌البلاغه شما می ‌خوانيد «وَ كُلُّ قَائِمٍ فِي سِوَاهُ مَعْلُول» طرفِ شما يكی است يكی است، اين دارد عليّت را ثابت مي‌كند. حضرت امير در اين خطبه می فرمايد چيزی كه هستیِ او عين ذات او نيست، الاّ ولابد علّت می ‌خواهد، شانس و بخت و اتفاق و طبيعت و اينها همه باطل است. اگر كسی بخواهد اين بخش از نهج‌البلاغه را بفهمد اين با كفايه و مكاسب و اينها حلّ نمی ‌شود. اين طرف مقابلش مستقيم با دكارت درگير است و كانْت است و مانند آن. در بخش‌ های اصولی انسان شبهه كعبی را نقل می ‌كند، گذشت آن زمانی كه شبهه رسمی حوزه، شبهه عبائيه بود، الآن شبهه كانْت و دكارت است. اين را مطئمن باشيد كه نهج‌البلاغه در حدّ كفايه و مكاسب قابل فهم نيست، حواسّ شما جمع باشد؛ اما براي ضرورت اين است كه نهج‌ البلاغه را دو قسمت بكنند: يك قسمتش خطبه و نامه و كلماتي تا حدودی نرم‌ تر اين برای رسائل ‌خوان، آن بخش دومش يك مقدار دشوارتر هست برای كفايه و كسی كه بخش دوم مكاسب و اينهاست، همراه با بدايه و نهايه و منظومه و و اين ها. 🍀 درس اخلاق- ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
علامه #جوادی_آملی : حوزه از نظر عقلانیت و علم دستش خالی است. فقه دارد اما فلسفه و کلام و تفسیر ...
💎 دست اکثریت حوزویان در علوم عقلی خالی است. آیت الله : اين نكته را عزيزان حوزوی و دانشگاهی بايد بيشتر توجه كنند. حوزه از نظر عقلانيّت و علم الآن دستش خالی است. دارد كه فقه احكام فرعی را دارد، در آن نيست، در آن نيست، در آن نيست، نيست، صحيفه سجاديه نيست. ما بخواهيم به مردم بگوييم شما انقلابی باشيد، آقايان! انقلابی بودن با سفارش و موعظه حلّ نمی شود. انقلابی بودن مثل درس‌ های مجلس ترحيم و مجلس فاتحه نيست كه انسان با سفارش حلّ كند. انقلاب، حداقل يك علم قوی غنی می خواهد؛ مثل نهج ‌البلاغه. اين نهج ‌البلاغه هم بايد در دو سطح: يك عده كسانی كه رسائل و مكاسب می ‌خوانند، بخشی از نهج‌ البلاغه را بخوانند، يك عده كسانی كه كفايه و قسمت دوم نهج‌ البلاغه، اين گروه دوم يقيناً نهج‌ البلاغه بفهم نمی شوند. نهج ‌البلاغه يك علم جان ‌گيری دارد؛ ولی آن مقداری كه برای اداره كشور كافي باشد، اين مقدار را می توانند بفهمند، وگرنه نهج‌البلاغه بدون علوم عقلی، بدون كلام غنی و قوی قابل حلّ نيست. وقتي در نهج ‌البلاغه شما می ‌خوانيد «وَ كُلُّ قَائِمٍ فِي سِوَاهُ مَعْلُول» طرفِ شما يكی است يكی است، اين دارد عليّت را ثابت مي‌كند. حضرت امير در اين خطبه می فرمايد چيزی كه هستیِ او عين ذات او نيست، الاّ ولابد علّت می ‌خواهد، شانس و بخت و اتفاق و طبيعت و اينها همه باطل است. اگر كسی بخواهد اين بخش از نهج‌البلاغه را بفهمد اين با كفايه و مكاسب و اينها حلّ نمی ‌شود. اين طرف مقابلش مستقيم با دكارت درگير است و كانْت است و مانند آن. در بخش‌ های اصولی انسان شبهه كعبی را نقل می ‌كند، گذشت آن زمانی كه شبهه رسمی حوزه، شبهه عبائيه بود، الآن شبهه كانْت و دكارت است. اين را مطئمن باشيد كه نهج‌البلاغه در حدّ كفايه و مكاسب قابل فهم نيست، حواسّ شما جمع باشد؛ اما براي ضرورت اين است كه نهج‌ البلاغه را دو قسمت بكنند: يك قسمتش خطبه و نامه و كلماتي تا حدودی نرم‌ تر اين برای رسائل ‌خوان، آن بخش دومش يك مقدار دشوارتر هست برای كفايه و كسی كه بخش دوم مكاسب و اينهاست، همراه با بدايه و نهايه و منظومه و و اين ها. 🍃 درس اخلاق- ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
علامه #جوادی_آملی : حوزه از نظر عقلانیت و علم دستش خالی است. فقه دارد اما فلسفه و کلام و تفسیر ...
💎 دست اکثریت حوزویان در علوم عقلی خالی است. آیت الله : اين نكته را عزيزان حوزوی و دانشگاهی بايد بيشتر توجه كنند. حوزه از نظر عقلانيّت و علم الآن دستش خالی است. دارد كه فقه احكام فرعی را دارد، در آن نيست، در آن نيست، در آن نيست، نيست، صحيفه سجاديه نيست. ما بخواهيم به مردم بگوييم شما انقلابی باشيد، آقايان! انقلابی بودن با سفارش و موعظه حلّ نمی شود. انقلابی بودن مثل درس‌ های مجلس ترحيم و مجلس فاتحه نيست كه انسان با سفارش حلّ كند. انقلاب، حداقل يك علم قوی غنی می خواهد؛ مثل نهج ‌البلاغه. اين نهج ‌البلاغه هم بايد در دو سطح: يك عده كسانی كه رسائل و مكاسب می ‌خوانند، بخشی از نهج‌ البلاغه را بخوانند، يك عده كسانی كه كفايه و قسمت دوم نهج‌ البلاغه، اين گروه دوم يقيناً نهج‌ البلاغه بفهم نمی شوند. نهج ‌البلاغه يك علم جان ‌گيری دارد؛ ولی آن مقداری كه برای اداره كشور كافي باشد، اين مقدار را می توانند بفهمند، وگرنه نهج‌البلاغه بدون علوم عقلی، بدون كلام غنی و قوی قابل حلّ نيست. وقتي در نهج ‌البلاغه شما می ‌خوانيد «وَ كُلُّ قَائِمٍ فِي سِوَاهُ مَعْلُول» طرفِ شما يكی است يكی است، اين دارد عليّت را ثابت مي‌كند. حضرت امير در اين خطبه می فرمايد چيزی كه هستیِ او عين ذات او نيست، الاّ ولابد علّت می ‌خواهد، شانس و بخت و اتفاق و طبيعت و اينها همه باطل است. اگر كسی بخواهد اين بخش از نهج‌البلاغه را بفهمد اين با كفايه و مكاسب و اينها حلّ نمی ‌شود. اين طرف مقابلش مستقيم با دكارت درگير است و كانْت است و مانند آن. در بخش‌ های اصولی انسان شبهه كعبی را نقل می ‌كند، گذشت آن زمانی كه شبهه رسمی حوزه، شبهه عبائيه بود، الآن شبهه كانْت و دكارت است. اين را مطئمن باشيد كه نهج‌البلاغه در حدّ كفايه و مكاسب قابل فهم نيست، حواسّ شما جمع باشد؛ اما براي ضرورت اين است كه نهج‌ البلاغه را دو قسمت بكنند: يك قسمتش خطبه و نامه و كلماتي تا حدودی نرم‌ تر اين برای رسائل ‌خوان، آن بخش دومش يك مقدار دشوارتر هست برای كفايه و كسی كه بخش دوم مكاسب و اينهاست، همراه با بدايه و نهايه و منظومه و و اين ها. 🍃 درس اخلاق- ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
هدایت شده از فلسفه اسلامی
💢 تفاوت آموزش فلسفه در حوزه و دانشگاه استاد رضا اردکانی: ما در کل فلسفه جدید که از ۵۰ سال پیش آشنا شدیم، دیگر مثل و فلسفه نمی‌خوانیم. اول از یک متن ساده شروع می‌کنند مثلا از شرح منظومه سبزواری شروع می‌کنند بعد کتاب شفا می‌خوانند و ... یعنی ترتیبی است و متن فلسفه را می‌خوانند. الان نمی‌دانم اما در اروپا و آمریکا هم در یک زمانی به این صورت بوده که دانشجویان موظف بودند که متون فلسفه را بخوانند. استاد نمی‌آمده متن را تدریس کند. اگر هم متن را درس می‌داده شرح می‌کرده و سریع می‌گذشته. ما کمتر از این روش پیروی کردیم بیشتر مجمل مجمل خواندیم، خواندیم، ۱۰ صفحه راجع به خواندیم، چند صفحه راجع به خواندیم، چند برگ در مورد خواندیم. پراکنده خواندیم. اصلا رسم فلسفه جدید خواندن ما که حالا دارد بهتر هم می‌شود. اینطور نبود که متن بخوانیم و از پایه بخوانیم گاهی هم از آخر شروع کنیم. یکی از اساتید که تاریخ علم درس می‌داد، از معاصر درس می‌داد و به گذشته می‌رفت. ما هم گاهی از فلسفه معاصر شروع می‌کنیم چون چشم و دل ما را می‌گیرد بعد ناگزیر به گذشته اش می‌رویم. ✅ @Islamicphilosophy_ir
کسی که بین حرم و جمکران فکر می کند؛ او قمی فکر می‌کند و جهانی حرف می‌زند! (بر ما یعنی بر ما) واجب است فکر بکنیم؛ حرف را خوب بفهمیم، حرف را خوب بفهمیم، حرف هر فیلسوفی را خوب بفهمیم، خوب نقد بکنیم. وظیفه ما این است که بزنیم، یک؛ جهانی را قانع کنیم، دو؛ امّا کار ما این باشد که بین حرم و جمکران فکر کنیم، این جهانی حرف زدن و قمی فکر کردن است!! ▫️ پیام علامه به بیست و دومین همایش کتاب سال حوزه / بهمن ۱۳۹۹ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
استاد رضا اردکانی: ما در کل فلسفه جدید که از ۵۰ سال پیش آشنا شدیم، دیگر مثل حوزوی‌ها و غربی‌ها فلسفه نمی‌خوانیم. حوزوی‌ها اول از یک متن ساده شروع می‌کنند مثلا از شرح منظومه سبزواری شروع می‌کنند بعد کتاب شفا می‌خوانند و ... یعنی ترتیبی است و متن فلسفه را می‌خوانند. الان نمی‌دانم اما در اروپا و آمریکا هم در یک زمانی به این صورت بوده که دانشجویان موظف بودند که متون فلسفه را بخوانند. استاد نمی‌آمده متن را تدریس کند. اگر هم متن را درس می‌داده شرح می‌کرده و سریع می‌گذشته. ما کمتر از این روش پیروی کردیم بیشتر مجمل مجمل خواندیم، خواندیم، ۱۰ صفحه راجع به خواندیم، چند صفحه راجع به خواندیم، چند برگ در مورد خواندیم. پراکنده خواندیم. اصلا رسم فلسفه جدید خواندن ما که حالا دارد بهتر هم می‌شود. اینطور نبود که متن بخوانیم و از پایه بخوانیم گاهی هم از آخر شروع کنیم. یکی از اساتید که تاریخ علم درس می‌داد، از معاصر درس می‌داد و به گذشته می‌رفت. ما هم گاهی از فلسفه معاصر شروع می‌کنیم چون چشم و دل ما را می‌گیرد بعد ناگزیر به گذشته اش می‌رویم. @Islamicphilosophy_ir
💢 طلابی که از سیکل وارد حوزه می‌شوند و با مطالعه فلسفه تحلیلی، دل در گرو فلاسفه غربی می اندازند یک آسیب است ⬅️ نشست علمی با موضوع «یقین اخلاقی؛ تاریخ، قلمرو و رویکردهای معاصر» 🔰محمدسعید عبداللهی؛ مدرس فلسفه دانشگاه با بیان اینکه معمولا در چند دهه گذشته رویکرد به این مفهوم از منظر رهیافت‌های ویتکنشتاین انجام شده است به طرح این پرسش پرداخت که آیا می‌توان او را مبناگرا دانست؟ گفت: 🔸در سالیان اخیر به علت ارتباط بنده با طلابی که از سیکل وارد حوزه می‌شوند این آسیب را می‌بینم و آن اینکه در مسیر سنت حوزوی به مطالعه تحلیلی می‌پردازند و دل در گرو آن انداخته و عاشق می‌شوند. یکی از فلاسفه‌ای که به آن اشتیاق دارند ویتکنشتاین است و بنده متعجب می‌شوم چرا اینقدر خودباختگی نسبت به سنت خودمان وجود دارد. وقتی از آنان جویا شویم دلیل مهمشان این است که استادان حوزه ناجوانمردانه آراء فلاسفه غربی را نقد می‌کنند. 🔹این مدرس دانشگاه به مقوله شک و یقین از منظر ویتکنشتاین پرداخت و اظهار کرد: از زمان به بعد یکی از دل مشغولی‌های دکارت همواره نظریه معرفت بوده است یعنی پاسخ به تردیدهای شکاکانه در باب توجیه باورها؛ او در کتاب شک و یقین به نقد شکاکیت دکارتی می‌پردازد ولی او معتقد است که باید رویه شکاک را هدف قرار دهیم نه دیدگاه‌های شکاکانه را. 🌐مطالعه مشروح گزارش این نشست ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @Feghheakbar