فقه ولایت
🔸اِحیاگر نام نبوی
🔰بهمقتضای کلام نبوی که: «الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ اسْمِي وَكُنْيَتُهُ كُنْيَتِي»¹ استفاده میشود که جنابش نه تنها مُحیی کتاب خدا و سنت رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله است،
❇️بلکه نام او را نیز در تمام نَشَأتِ وجود زنده و اِحیا خواهد کرد؛ چه در نام مقدس محمّد صلّیاللهعلیهوآله اَسرار و حقایقی مندرج است که جز در عصر غیبت روشن نخواهد شد.
✳️فلذا در ایام غیبت، از بردن این نام مقدس برای آن حضرت نهی شده است و علت اصلی این حرمت بهدرستی معلوم نیست؛
🔖اما آنچه مورد نظر است این که آن امام غائب عجلاللهفرجه چنان مَظهر اسماء خفیِّ حق قرار گرفته است که حتی نام اصلیاش نیز تا ایام ظهور باید مخفی بماند.
🌌 نمیدانیم سِرّ این غیبت چیست که خودش مخفی، جا و مکانش مخفی، الطافش مخفی، یاران و دوستان حقیقیاش مخفی، زمان ظهورش مخفی و نیز نام مبارکش مخفی؛ چه سرّی در این نشان پنهان است؟!
🌥پس آن کسی که همه چیزش بر ما مخفی است، بهتر آن است که ما نیز مُهر سکوت بر لب زنیم و زیر لب زمزمه کنیم:
📜«مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَعَلَانِيَتِكُمْ وَشَاهِدِكُمْ وَغَائِبِكُمْ وَأَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ وَمُفَوِّضٌ فِي ذَلِكَ كُلِّهِ إِلَيْكُمْ؛ به سِرّ، آشکار، شاهد، غائب، اوّلین و آخرینتان ایمان دارم و در تمام این امور خود را به شما سپردهام»².
📘شمس الضُّحیٰ، اثر مخطوط استاد محقق حاجآقای موسوی دامظلّهالوارف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. «مهدی از فرزندان من، نامش نام من و کنیهاش کنیۀ من است» (بحار الأنوار، ج۵۱، ص۷۲).
۲. من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۴.
#️⃣ #نیمه_شعبان #امام_زمان #کلام_ناب #حدیث_ناب #شمس_الضحی #مخطوط
📌 فقه ولایت در اینستاگرام:
🔸https://www.instagram.com/feghhevelayat/
تلگرام:
🔹https://t.me/feghhevelayat
ایتا:
🆔 @feghhevelayat
🌌باب الله باطن
🔰در معارف الهیّه، ثابت شده که باطن انسان باب الله است و اگر موانع به طور صحیح و دقیق زدوده شود، چراغ درون روشن میشود و همۀ حقائق از درون انسان میجوشد و بیرون میآید. زیرا حقائق در درون خودمان است و چیزی خارج از ما نیست.
✅جهت ترقی و تکامل نفوس در نظر داشته باشیم که اولاً هرگز حقائق نوریه پایین نمیآیند و این تو هستی که بالا میروی و به سوی آنان سیر میکنی،
📈«اقْرَأْ وَارْقَ؛ بخوان و بالا برو».
🔖و ثانیاً آن حقائق، در بطن وجودی خودت مُندَمِج است.
🎇برایناساس جهانِ مُدرَکِ هر کس، تمثّلی از دریافت حقائق درونی اوست که با اولویتبندی خویش برایش به جلوه میآید.
📣بنابراین، نتیجۀ دستورالعملها و حالات دیگران را نباید دست آویز و ملاک شخصیّۀ مسیر خود قرار داد.
📑دفتر نکات استاد محقق حاجآقای موسوی دامظلهالوارف، نکتۀ ۲۷۷، (مخطوط)
#️⃣ #کلام_ناب #معرفت_النفس #مخطوط
📌فقه ولایت در اینستاگرام و تلگرام
🆔 @feghhevelayat
فقه ولایت
🖤مُصیبت ذاتی
🔸در غم جانکاه عالَمسوز او
🔹حالیا بنما تو استرجاع به هُو
🔰 بر ارباب هِمَم عالیه مبرهن است که بدایت معرفت به مصیبت حسینیه در سیر جلوات انفسی و آیات آفاقی چنین مقرر میشود که در ابتدای مطلب، مصیبت وارده مضاف به اصل حقیقت حسینیّه میباشد؛ لذا در زیارت عاشورا میخوانیم:
📜«لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصِيبَةُ بِكَ عَلَيْنَا وَعَلَى جَمِيعِ أَهْلِ الْإِسْلَامِ؛ هرآینه عزایت بزرگ و سنگین شد و مصیبت تو بر ما و بر همۀ اهل اسلام بس دشوار و طاقتفرسا گشت» (مصباح المتهجد، ج ۲، ص ۷۷۴).
📋و اما در نهایت معرفت و مراحل عالیّۀ معارف الهیّه در راستای فنای در بحر حقیقت وَلَویّه، مصیبت وارده را مضاف به خویشتن خویش مینماییم و اشاره به همین مرتبه است که عرضه میداریم: «بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي، لَقَدْ عَظُمَ مُصابِي بِكَ؛ پدر و مادرم به فدایت، همانا مصیبتت بر من دشوار و طاقتفرسا شد» (همان، ج ۲، ص ۷۷۴).
🔍 اساساً حوادث زمانیّه در ظرف و وِعاء طبیعت آن فآن در حال سیلان و مُتصرماند و مهم اینکه مُتصرمات عند المجردات در وِعاء دهری ثابتاند. از این جهت اهل سلوک در ظرف عالَم مثال در مییابند که مصیبت سیّدالشهدا علیهالسلام همانا مصیبت ذاتی خویشتن خویش انسان است.
🔖 تقریر مطلب اینکه مصیبت ذاتی انسان در این جهان همانا از خود بیگانگی، خویشتن رهایی و خود فراموشی است؛ چنانکه ذات قدوسی میفرماید: «وَلا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ؛ و مانند كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند، پس خدا هم آنان را دچار خود فراموشی كرد؛ اينان همان فاسقاناند» (حشر/ ۱۹).
✔️ در واقع ما به طریق توسل و اقامۀ عزای سیّدالشهدا علیهالسلام وسعت وجودی و سرعت نوری یافته و امکان رهایی از مصیبت عظمای خود فراموشی را پیدا میکنیم و با خویشتن متعالی خویش آشتی مینماییم، چرا که مصیبت حقیقی حضرت حسین علیهالسلام در واقع مصیبت خود بیگانگی بشریت است و این دو مصیبت، مراتب وجودی یک مصیبت است که نهایت در دو موطنِ اجمال و تفصیل و دو موقفِ وحدت و کثرت خودنمایی میکند.
▫️باری رجوع به خویشتن بالفعل و فعّال انسانی، آزادی از مصیبت ذاتی بشر و بزرگ آرمان حسینی است.
🤲«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي عِنْدَكَ وَجِيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِالسَّلَامُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ»
📑 دفتر نکات، نکتۀ ۴۵۵، (مخطوط)
🖋اثر استاد محقق حاجآقای موسوی دامظلّهالوارف،
#️⃣ #امام_حسین #کلام_ناب #عمومی #مخطوط
📌فقه ولایت در اینستاگرام و تلگرام
🆔 @feghhevelayat
📢توجه تام
📋 جناب صالح المُتألِّهِین، علّامهٔ طباطبایی رحمةاللهعلیه را نظر این بود که روح و جوهرهٔ عبودیّت، همانا «اَلتَّوَجُّهُ إِلَی اللهِ تَعالی» است، نه صِرف اعمالِ جوارحی؛ که همۀ اینها مقدّمه و تمهید از برای تحقّقِ اصلُ الاصول توجّه است.
🔖خلاصه اینکه هر چه هست، در درکِ حضورِ محضرِ حاضر یافت میشود. ولی مهم اینکه از جانبِ او «وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ؛ و او با شماست هر جا که باشید» (الحدید/۴) است.
ولیکن تمام مشکل از جانبِ ماست که باید این رابطه تصحیح شود و با مُراقبه و مُحاسبه، به قلّهٔ رفیعِ «وَأَنْتُمْ مَعَهُ؛ و شما با او هستید» نائل آییم، «یَا مَنْ حُضُورُهُ دَائِمٌ؛ ای کسی که حضورش همیشگی است».
💭 در خاطر این فقیر حقیر چنین ثبت است که در درس شرح اشارات، نمط هشتم، استاد عزیزم، علّامهٔ راحل أعلی الله مقامه الشریف افاده فرمودند که:
▫️یکی از مشایخ ما (آیتالله سید محمدحسن الهی رحمةاللهعلیه) حائز محاسبات جفری بودند. پس، از جنابشان سؤال شد که چگونه به حضور باهرالنور حضرت بقیة الله الأعظم عجّلاللهفرجه میتوان مشرّف شد؟
✔️ایشان پس از محاسبات فرمودند جواب حروفی چنین آمده است که: تشرف به «توجه تامّ الی الله» محقق میشود.
▪️در خلوتی ز پیرم، کافزوده باد نورش
▫️خوش نکتهای شنیدم، در وجد و در سرورش
▪️گفتا حضور دلبر، مفتاح مشکلات است
▫️خرم دلی که باشد، پیوسته در حضورش
📜 دفتر نکات، نکتۀ ۳۸۰، (مخطوط)، اثر استاد محقق حاجآقای موسوی دامظلّهالوارف
#️⃣ #امام_زمان #عمومی #مخطوط
🆔 @feghhevelayat
فقه ولایت
✨هندسهٔ عیدین قربان و غدیر ▫️هوَ ٱلْعَلِيُّ ٱلْأَعْلَى 📃بر اهل ولایت پوشیده نیست که ماههای طول سا
ادامۀ پست قبلی...👆🏻
📝محصل کلام اینکه به مقتضای تفسیر اَنفسی، عید قربان را میتوان عید فنای عبد نامید که خودیت حیوانی و نیز انسانی خویش را، و جنبهٔ یلیالخلقی جمیع ماسویالله را، از جهت وجود استقلالی، نابود و هالک میبیند:
📖«كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ؛ هر چیزی نابود شونده است، جز وجه او» (قصص/ ۸۸)؛ «كُلُّ مَنْ عَلَيْهٰا فٰانٍ * وَيَبْقىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلٰالِ وَالْإِكْرٰامِ؛ هرچه بر زمين است فانىشونده است؛ و وجه ذاتِ باشكوه و ارجمند پروردگارت، باقى خواهد ماند» (الرحمن/ ۲۶ و ۲۷).
🗂طبق قاعدهٔ اهل معرفت، بعد از مرحلهٔ فنا، مقام بقاء تبلور میکند. تا عبد فانی از خویش نگردد، باقی به بقاء و لقاء وجهالله نخواهد شد.
بر این اساس، در نشئهٔ آفاقی، بعد از عید قربان، با فاصلهٔ اندک، عید غدیر خم طالع میشود و بالنتیجه، عید غدیر برای اهل نهایت در توحید، همانا عید بقاء و لقاء است.
☀️پس بنا بر این تقریر، چنین معنا میشود که انسان، بعد از معرفت به هویت حقیقی خویش، بُعد حیوانی خود را فانی و قربانی نموده و در عید غدیر با اتصال به کانون انوار ولایت مطلقهٔ علویّۀ مرتضویّه، شمس حقیقت توحید در اَعلی اُفق وجودش ظهور مینماید.
🔺و چه زیباست که میتوان کریمهٔ «ثُمَّ دَنٰا فَتَدَلَّى* فَكٰانَ قٰابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنىٰ؛ سپس نزديک آمد و نزديكتر شد، تا فاصلهاش به قدرِ طول دو انتهاى كمان يا نزديكتر شد» (نجم/ ۸ و ۹) را با این چهار مرحله تطبیق کرد؛ به این بیان که:
ماه رجب جلوهٔ «دَنٰا»،
ماه شعبان ظهور «تَدَلَّى»،
ماه مبارک رمضان حاکی مقام «قٰابَ قَوْسَيْنِ»،
و ماه ذیالحجه با سه ضلع نوریاش (عرفه، قربان، غدیر)، ناظر بر مقام «قرب أَو اَدنایی» است.
✅ختامُالمِسک کلام این باشد که تمامیت و ابدیت دیانت، در نظامین تکوین و تشریع، برای جمیع مَن فیالوجود و کل ما فیالکَون، با نصب و ظهور مقام ولایت امری امیر غدیر تثبیت شد:
📖«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَرَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً؛ امروز، کافران از زوال دین شما ناامید شدند؛ پس از آنان مترسید و از من بترسید! امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم، و اسلام را برای شما به عنوان دین پسندیدم» (مائده/ ۳).
🔸یا علی، مثلت نتوان یافت در این عالم هستی
🔹نام تو نوشتند و شکستند قلم را
🖋سلسلهٔ مکتوبات مخطوط استاد محقق حاجآقای «موسوی طهرانی» دامظلّهالوارف
#️⃣ #امیرالمومنین #عرفه #عید_قربان #مخطوط
🆔 @feghhevelayat
فقه ولایت
🕊سرّ خلافت الهیّه و نیابت خاصّۀ حضرت زینب کبری علیهاالسلام ▫️زن مگو مردآفرین روزگار ▫️زن مگو بنت ا
ادامۀ پست قبلی...👆🏻
📖غرض اینکه اساساً نیابت و وصایت خاصّه از ناحیۀ معصوم، مبتنی بر مقام خلافت است. «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً؛ مسلماً من جانشينى در زمين قرار خواهم داد» (بقره/ ۳۰) و طبق موازین علمی، خلیفه صفتاً در حکم مستخلفٌعنه میباشد، و لازمۀ این شأن، همانا تحقّق اضطرار وجودی خواهد بود.
🔰و از آن جهت که امام صادق علیهالسلام فرمودند: «فَالِاضْطِرَارُ عَيْنُ الدِّينِ؛ اضطرار، عین دین است» (بيان السعادة، ج ۳، ص ۱۷۷) بزرگان اهل معرفت، اضطرار را فقرِ محض و عینالرّبط با مبدأ اعلی تعریف نمودهاند. میزان فقرِ فُقرا، به قدرِ ظهور و بودنشان است؛ پس هر موجودی، رتبۀ وجودیاش اعلی و أشد باشد، لا مَحاله فقر و اضطرارش نیز بیشتر خواهد بود، تا اینکه منتهی به فقر محض گردد، همانگونه که حضرت ختمیمرتبت صلّیاللهعلیهوآله فرمودند: «الْفَقْرُ فَخْرِي وَبِهِ أَفْتَخِرُ؛ فقر، فخر من است و به آن افتخار میکنم» (عدة الداعی، ص ۱۲۳).
🔖بنابراین، فقر محض، رتبۀ انسان کامل محمدی صلّیاللهعلیهوآله است که دارای عبودیّت بیقید و شرط است. «عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ؛ بندۀ او و فرستادۀ او است» (تفسير قمي، ج ۲ ، ص ۴۱۷) پس به این اعتبار در روایات، امام معصوم علیهالسلام را به عنوان «المُضطر» یاد کردهاند.
✔️باری، انسان مُضطرِ بالفعل که شأنیّت امامت و خلافت را داراست، بین خود و مبدأ متعال هیچ واسطه و حجابی نمیبیند؛ بلکه چنان در لُجّۀ بحرِ اَحدیّت مستغرق است که حتّی خودیّت و انانیّت او مستهلَک میگردد.
🔻و این همان فقر تامّ و فوقُ التمام است که فرمودهاند: «إِذَا تَمَّ الْفَقْرُ فَهُوَ اللَّهُ؛ هنگامی که فقر به کمال برسد، او همان خداست». یعنی چنان حجاب انانیّت که بالاترین حُجُب میباشد را خرق نموده و به علّت تامّۀ وجود متّصل شده که همۀ مراتب وجودیاش حضرتِ او سبحانَه و تعالی میشود.
🌌آری؛ خلیفۀ الهی، مُضطر به دنیا و عُقبی و حتّی به معنا و مقامات عالیه نیست؛ او فقط و فقط مُضطر به حضرت هویّت غیبیّه و غیبُ الهویّه است و تمامِ عزّت وجودی او به الصاق و اتصال همین مرتبه است؛ چنانکه سیّدُ الأحرار در دعای عرفه فرمودند: «يَا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالسُّمُوِّ وَالرَّفْعَةِ وَأَوْلِيَاؤُهُ بِعِزِّهِ يَعْتَزُّونَ؛ ای آنکه ذات خویش را به والایی و بلندمرتبگی مخصوص گردانید و دوستانش به عزّت او، عزتمند میگردند» (إقبال الأعمال، ج ۱، ص ۳۴۳).
🎇محصّلِ کلام اینکه جناب خلیفۀ الهی، به اضطرار وجودی وقتی بدین مرتبت واصل گردید، قهراً از جنابش کشف سوء میشود؛ که سوء همان حدود اعتباری و قیود امکانی باشد و به رفع و دفع آنها، انکشاف نوری تحقّق مییابد، و به واقع، آن کشف نیز موطن قُرب او أدنایی خواهد بود که لایُدرَک و لایُوصَف است.
🪧به هر تقدیر نتیجۀ مطلب اینکه:
حضرت عقیلۀ عقلاء، نائبة الزهراء، شریکۀ سیّدالشّهداء، زینب کبری سلاماللهعلیهم، به موجب حُزن خجستۀ حسینی، مضطرّ تام شدند و به این اضطرار وجودی، به فقر تام رسیده و در محضر ذات غیبالغیوبِ اُلوهی به سِرّ خلافت نائل آمده و طبق موازین سماوی، تصرّف و اِعمال ولایت نموده، و بنابر مصلحت الهی، مدّتی وصی و نائب خاصّ امام معصوم علیهالسلام بودند.
🔸بیتردید، توصیف چنین وجود ذیجودی از مشعلِ عقولِ جزئیۀ ما خارج است.
وه! که چه زیبا فرمود جناب خواجه:
▫️وصف رخسارۀخورشید زخفاش مپرس
▫️که در این آینه صاحب نظران حیرانند
🖋مکتوبات مخطوط استاد محقق حاج آقای موسوی طهرانی دامظلّه
#️⃣ #حضرت_زینب #کلام_ناب #مخطوط
🆔 @feghhevelayat