eitaa logo
فقه فرهنگی
681 دنبال‌کننده
189 عکس
19 ویدیو
74 فایل
بررسی فقهی نظام فرهنگی، قواعد و مسائل آن 🔸 پذیرای انتقاد و پیشنهاد شما: @hadiajami @feqahat سایت: splus.ir/feqh_farhangh" rel="nofollow" target="_blank">https://what.splus.ir/feqh_farhangh splus.ir/feqh_farhangh در هر کار فرهنگی و تربیتی، ابتدا باید فقه آن را دانست ... #فقه_معاصر #فقه_مضاف
مشاهده در ایتا
دانلود
قواعد فقهی فرهنگ ج۵.mp3
30.37M
🔹جلسه پنجم 🔸ادله قرآنی قاعده ارشاد جاهل. بررسی آیات سوال و کتمان. در امور واجب اخلاقی،سیاسی، اعتقادی و اخلاقی باید به علمای راستین رجوع کرد و بر عالمان حرام است که این علوم را کتمان کنند. @feqahat
((وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ.)) سوره نحل، آیه 43؛ سوره انبیاء، آیه 7. هرچند سیاق آیه درباره اقوام پیشین است، اما نمیتوان این حکم کلی بیان شده در آیه را مقید کرد. سوال نیز مقید به قالب پرسش نیست و هرگونه رسیدن به پاسخ را شامل می‌شود. درنتیجه: برپایه این آیه، از آنجا که سؤال کردن واجب است، پاسخ دادن برعهده شخص عالم واجب می‌شود. این وجوب، ملازم با اعلام، تعلیم و ارشاد است؛ درنتیجه تعلیم و ارشاد جاهل از سوی عالم، از باب ملازمه، واجب است. البته این ملازمه، ملازمه عقلی نیست. ملازمه شرعی است که اگر این آیه را در کنار آیات کتمان بگذاریم، به این ملازمه میرسیم. در آیات کتمان، نهی و نفی میکند از اینکه مسئله‌ای را بدانیم و علما بدانند اما بیان نکنند. در آیات کتمان و این آیات سوال، از آنجا که امر است و امر میکند به پرسش و از طرفی به پاسخگویی، برپایه مناسبات حکم و موضوع، روشن میگردد که آیه به بیان و پرسش از مسائل واجب اعتقادی و احکام و دینی سخن میگوید. نه هر پرسشی. از آنجا که حفظ نظام اسلامی، از واجبات است، از مصادیق آیات پرسش و کتمان، پرسش از کاندیدای اصلح و پاسخ و روشنگری در مورد کاندیدای اصلاح است. @feqahat
آیات کتمان: ((یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُواْ نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ ... وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُواْ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ.)) سوره بقره (2)، آیه 40 ـ 42. . آیه 146 سوره بقره ((الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِیقًا مِّنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُون)) . آیه 159 سوره بقره ((إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَی مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ)) . آیه 174 سوره بقره ((إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لاَ یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لاَ یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ.)) آیه 71 سوره آل عمران ((یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ.)) سوره 187 آل عمران ((وَإِذَ اخذ اللّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلاَ تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاء ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْاْ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَبِئْسَ مَا یَشْتَرُونَ.)) آیه 91 سوره انعام ((وَمَا قَدَرُواْ اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَی بَشَرٍ مِّن شَیْءٍ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْکِتَابَ الَّذِی جَاء بِهِ مُوسَی نُورًا وَهُدًی لِّلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِیسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ کَثِیرًا وَعُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُواْ أَنتُمْ وَلاَ آبَاؤُکُمْ قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ.)) آیه 15 سوره مائده ((یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیرًا مِّمَّا کُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ قَدْ جَاءکُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُّبِینٌ» @feqahat
آیات کتمان، از دو جهت با قاعده ارشاد متفاوت است: یکم. قاعده ارشاد، به بيان و اظهار ترغيب می‌کند؛ درنتیجه جنبه اثباتی دارد. اما کتمان، جنبه سلبي دارد و بر حرمت دلالت دارد. دوم. کتمان اخص از عدم اظهار است؛ ازاین‌رو آيات کتمان، سازنده قاعده‌ای است درباره حرمت برخی از اقسام بيان نکردن حق. کتمانِ همراه با توجه، حرام مؤکد است؛ اما بر مواردی که شخص شرایط و موقعیت بیان را ندارد، کتمان صدق نمی‌کند؛ بلکه این موارد، «عدم اظهار» است. با این حال اگر «عدم بیان» به‌شکل پنهان کردن حق باشد، حرمت مضاعف دارد. ازاین‌رو قاعده حرمت کتمان یا وجوب آشکار ساختنِ مقابلِ کتمان، اخص از وجوب ارشاد است و تأکد مضاعفی دارد. @feqahat
🔹تزاحم مشارکت و قانونگرایی یکی از مسائل مهم فقهی، بررسی تزاحمات است. مسئله‌ای که نه تنها در اصول فقه، آنچنان که باید بدان پرداخته نشده است که در کتب و ابواب فقهی نیز جایگاه شایسته خود را ندارد. این درحالی است که مسائل به‌روز و حل فقهی آنها نمود ویژه‌ای در بررسی تزاحمات دارد. از جمله تزاحمات مهم، بررسی تزاحمات ابواب سیاسی است؛ چه مثالی برتر، مهمتر و نیازمند بررسی‌تر از بررسی فقهی تزاحم میان رعایت قانون و شرع در تایید صلاحیت‌ها و از سویی، توجه به مشارکت حداکثری در انتخابات است. در نگاه بسیاری و در موارد متعددی، اگر شورای نگهبان، بخواهد توجه به رعایت قانون شود، ممکن است تنوع سیاسی کاندیداهای عرصه انتخابات کم گردد؛ از سویی، تنوع دادن به جناه سیاسی آنها، با چشم‌پوشی بر رعایت قانون میسر گردد. ⭕️حال این پرسش مطرح می‌شود که در تزاحم این دو سویه و دو مسئله، کدام یک مقدم است. پاسخ هر فقیه، هرچه باشد، روشن است که نمی‌توان گفت پاسخی آسان و حکمی کلی دارد. با توجه به پیچیدگی مسائل سیاسی، ممکن است علاوه بر ایجاد اصلی اولی، در هر شرایط، در تزاحم، تقدمی رخ نماید. از اینجاست که لازم است در اصول و فقه سیاسی، بیشتر به تزاحمات پرداخته شود. مناقشه: ممکن است کسی بگوید، در مشارکت و رعایت قانون، تزاحمی وجود ندارد و اگر وجود دارد، در کوتاه مدت است. در بلند مدت اگر به مر قانون عمل شود، مشارکت نیز افزون می‌شود. در این سالها، آنجا که به بهانه مشارکت، قانون کنارنهاده شده است، فسادگر بهره برده است و مردم ضربه خورده‌اند. به هر روی، این سخن را بپذیریم یا خیالی بدانیم، امید است فقه معاصر، توجه ویژه به این مسئله کند. در اولین جلسه پیش رو اشاره‌ای به این تزاحم در حاشیه درس خواهیم داشت. ان شاالله. @feqahat
تحلیلی فقهی بر اقدام شورای نگهبان در عدم احراز صلاحیت برخی کاندیداهای ریاست جمهوری http://www.farsnews.ir/news/14000305000374/نگاه-فقه-درباره-تزاحم-سیاسی-وظیفه-شورای-نگهبان-مصلحت‌اندیشی-نیست @feqahat
قواعد فقهی فرهنگ ج۶.mp3
41.05M
🔹جلسه ششم : ادله قرآنی قاعده ارشاد جاهل آیات تبیین و دعوت تفاوت قاعده دعوت و ارشاد جاهل حل تعارض ماده و هیئت در آیه دعوت
نسبت قاعده دعوت با امر به معروف و نهی از منکر امر به معروف و نهی از منکر در مواردی واجب است که کسی مرتکب منکر، ترک واجب یا فعل حرام شده است و در حال حاضر نیز در حال گناه باشد؛ در این صورت آمر و ناهی از موضع ولایی و سلطنت امر و نهی می‌کند. اما در قاعده دعوت ممکن است برپایه درخواست، تمنا، راهنمایی و مانند آن باشد؛ هرچند در بسیاری از موارد این دو قاعده بر هم منطبق هستند. درنتیجه میان قاعده دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر از لحاظ مصداق و مورد، نسبت عموم و خصوص من وجه برقرار است. رابطه قاعده دعوت با قاعده ارشاد جاهل رابطه قاعده دعوت به خیر با قاعده ارشاد جاهل، عموم و خصوص است؛ زیرا ارشاد فقط در حوزه آموزش است؛ اما دعوت به خیر، اعم از آن باشد؛ یعنی نسبت به فعالیت¬های فراآموزشی نیز دعوت صدق کند؛ مانند زمانی که شخص، دیگری را موعظه یا تشویق و ترغیب کند و شخص آن را بداند یا نداند؛ در این موارد، دعوت صدق می‌کند. @feqahat
ادله قرآنی قاعده ارشاد جاهل: آیه پنجم. آيه تبيين ((وَ إِذْ اخذ اللَّهُ ميثاقَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ)). سوره آل عمران ، آیه 187. آیه ششم. آیه دعوت به خیر ((وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.)) سوره آل عمران ، آیه 104. @feqahat
تزاحمات سیاسی2/ فقه انتخابات تزاحم میان هدف و وسیله در مناظرات انتخاباتی برخی هیچ برنامه‌ و کارنامه‌ای ندارند؛ اما برای پوشش این نقصان، مردم را از رقیب می‌ترسانند که اگر او بیاید بسیار بدتر می‌شود. یعنی اگر من خوب نیستم، اما از وضعیت بدتر شما را نجات می‌دهم! مردم باید به کسی که مردم را از روی کار آمدن دیگر کاندیداها می‌ترساند، شک کنند. این یاداشت را حتما بخوانید: http://fna.ir/1vy5a @feqahat
قواعد فقهی فرهنگ ج۷.mp3
50.42M
جلسه هفتم جمع بندی آیات قاعده ارشاد جاهل آیا از آیاتی که درباره پیامبران است میشود درباره علما و وظایف آنها استفاده کرد؟ آیا رهبری میتواند حکم به امری حرام دهد؟ آیا در انتخابات میتوان از شیوه های دشمن برای تبلیغ استفاده کرد؟ @feqahat
مرحوم محدّث قمی اعلی اللَّه مقامه الشریف در شرح حال صدرالمتألّهین شیرازی نوشته اند: از بعضی از مشایخ خود شنیدم که مرحوم ملاصدرا به واسطه بعضی از ابتلائات از اقامتگاه خود به دارالایمان قم که عُشّ آن محمّد و حرم اهلبیت صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم است، مهاجرت کرد .... و گاهگاهی که بعضی مطالب علمیه بر او مشکل می گردید، از کهک به زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها تشرّف می یافت و از آن حرم فیض آثار بر او افاضه می شد. به خلاف دیدگاه غربی در مورد دختران، در اسلام دختر به مقامی می‌رسد که علمای بزرگ به درگاهش کاسه گدایی برای دریافت علم و حکمت به دست می‌گیرند.