قواعد فقهی فرهنگ ج۶.mp3
41.05M
🔹جلسه ششم #فقه_فرهنگی
: ادله قرآنی قاعده ارشاد جاهل
آیات تبیین و دعوت
تفاوت قاعده دعوت و ارشاد جاهل
حل تعارض ماده و هیئت در آیه دعوت
نسبت قاعده دعوت با امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر در مواردی واجب است که کسی مرتکب منکر، ترک واجب یا فعل حرام شده است و در حال حاضر نیز در حال گناه باشد؛ در این صورت آمر و ناهی از موضع ولایی و سلطنت امر و نهی میکند. اما در قاعده دعوت ممکن است برپایه درخواست، تمنا، راهنمایی و مانند آن باشد؛ هرچند در بسیاری از موارد این دو قاعده بر هم منطبق هستند. درنتیجه میان قاعده دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر از لحاظ مصداق و مورد، نسبت عموم و خصوص من وجه برقرار است.
رابطه قاعده دعوت با قاعده ارشاد جاهل
رابطه قاعده دعوت به خیر با قاعده ارشاد جاهل، عموم و خصوص است؛ زیرا ارشاد فقط در حوزه آموزش است؛ اما دعوت به خیر، اعم از آن باشد؛ یعنی نسبت به فعالیت¬های فراآموزشی نیز دعوت صدق کند؛ مانند زمانی که شخص، دیگری را موعظه یا تشویق و ترغیب کند و شخص آن را بداند یا نداند؛ در این موارد، دعوت صدق میکند.
@feqahat
ادله قرآنی قاعده ارشاد جاهل:
آیه پنجم. آيه تبيين
((وَ إِذْ اخذ اللَّهُ ميثاقَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ)). سوره آل عمران ، آیه 187.
آیه ششم.
آیه دعوت به خیر
((وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.)) سوره آل عمران ، آیه 104.
@feqahat
تزاحمات سیاسی2/ فقه انتخابات
تزاحم میان هدف و وسیله در مناظرات انتخاباتی
برخی هیچ برنامه و کارنامهای ندارند؛ اما برای پوشش این نقصان، مردم را از رقیب میترسانند که اگر او بیاید بسیار بدتر میشود. یعنی اگر من خوب نیستم، اما از وضعیت بدتر شما را نجات میدهم! مردم باید به کسی که مردم را از روی کار آمدن دیگر کاندیداها میترساند، شک کنند.
این یاداشت را حتما بخوانید:
http://fna.ir/1vy5a
@feqahat
قواعد فقهی فرهنگ ج۷.mp3
50.42M
جلسه هفتم #فقه_فرهنگی
جمع بندی آیات قاعده ارشاد جاهل
آیا از آیاتی که درباره پیامبران است میشود درباره علما و وظایف آنها استفاده کرد؟
آیا رهبری میتواند حکم به امری حرام دهد؟
آیا در انتخابات میتوان از شیوه های دشمن برای تبلیغ استفاده کرد؟
@feqahat
مرحوم محدّث قمی اعلی اللَّه مقامه الشریف در شرح حال صدرالمتألّهین شیرازی نوشته اند:
از بعضی از مشایخ خود شنیدم که مرحوم ملاصدرا به واسطه بعضی از ابتلائات از اقامتگاه خود به دارالایمان قم که عُشّ آن محمّد و حرم اهلبیت صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم است، مهاجرت کرد .... و گاهگاهی که بعضی مطالب علمیه بر او مشکل می گردید، از کهک به زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام اللَّه علیها تشرّف می یافت و از آن حرم فیض آثار بر او افاضه می شد.
به خلاف دیدگاه غربی در مورد دختران، در اسلام دختر به مقامی میرسد که علمای بزرگ به درگاهش کاسه گدایی برای دریافت علم و حکمت به دست میگیرند.
ادله قرآنی قاعده ارشاد جاهل:
آیات دسته هفتم:
آیاتی که خطاب به پیامبران است؛ از جمله:
((يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْك)) سوره مائده (5)، آیه 67.
((فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرى)) سوره اعلی (87)، آیه 9.
((إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً وَ داعِياً إِلَى اللَّه...)). سوره احزاب (33)، آیه 45 و 46.
احتمال تعمیم این آیات به علما ضعیف است و به راحتی نمیتوان القای خصوصیت کرد؛ اما اگر کسی این آیات را القای خصویت از پیامبران کند، مفاهیم قابل توجهی در خطاب به علما بهدست میآید.
آیات دسته هشتم:
((إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ.) سوره عصر (103)، آیه 3.
((ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ.)) سوره بلد (90)، آیه 17.
@feqahat
تزاحمات #انتخابات
به اصلح رای دهیم یا دنبال نتیجه باشیم
حل فقهی «تکلیفمداری» با «دنبال نتیجه بودن»
در
http://ijtihadnet.ir/%d8%a7%d8%b5%d9%84%d8%ad-%db%8c%d8%a7-%d8%b5%d8%a7%d9%84%d8%ad%d8%9f-%d8%aa%da%a9%d9%84%db%8c%d9%81-%d9%88-%d9%86%d8%aa%db%8c%d8%ac%d9%87%d8%8c-%d8%aa%d8%b2%d8%a7%d8%ad%d9%85-%d9%88-%d8%aa%d8%b9/
#انتخابات
کانال فقه فرهنگی@feqahat
قواعد فقهی فرهنگ ج۸.mp3
29.78M
جلسه هشتم قواعد #فقه_فرهنگ
ادله روایی قاعده ارشاد جاهل
کتمان علم از مردم چه حکم فقهی دارد؟
کتمان چه مسائلی برای علما حرام است؟
چرا کتمان برخی مسائل واجب است؟!
چرا شیعیان در دوران غیبت یتیم هستند و وظیفه علما در قبالشان چیست؟
برپایه چه قاعده ای رای دادن در انتخابات واجب است؟
آیا نظر آیت الله سیستانی در این زمینه با مقام معظم رهبری یکی است؟
فقه فرهنگی
جلسه هشتم قواعد #فقه_فرهنگ ادله روایی قاعده ارشاد جاهل کتمان علم از مردم چه حکم فقهی دارد؟ کتمان چ
ادله بررسی شده در این جلسه:
روایات حرمت کتمان
مانند: عَنْ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ؟عهم؟ قَال قَالَ رَسُولُ اللَّهِ؟ص؟ «مَنْ نَكَثَ بَيْعَةً أَوْ رَفَعَ لِوَاءَ ضَلَالَةٍ أَوْ كَتَمَ عِلْماً أَوِ اعْتَقَلَ مَالًا ظُلْماً أَوْ أَعَانَ ظَالِماً عَلَى ظُلْمِهِ وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّهُ ظَالِمٌ فَقَدْ بَرِئَ مِنَ الْإِسْلَامِ». فضل الله بن علی راوندی کاشانی، النوادر، ص 17.
این دسته از ادله، میتواند میان روایات، دلیل اصلی وجوب ارشاد جاهل باشد.
روایات ملازمه وجوب تعلم با وجوب تعليم
مانند: مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ؟ع؟ قَالَ «قَرَأْتُ فِی کِتَابِ عَلِیٍّ؟ع؟ إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَأْخُذْ عَلَی الْجُهَّالِ عَهْداً بِطَلَبِ الْعِلْمِ حَتَّی اخذ عَلَی الْعُلَمَاءِ عَهْداً بِبَذْلِ الْعِلْمِ لِلْجُهَّالِ لِأَنَّ الْعِلْمَ کَانَ قَبْلَ الْجَهْل» . . محمد بن یعقوب کلینی، الکافی،، ج 1، ص 41.
این دسته روایات در کنار آیه سوال میتواند دلیل بر وجوب ارشاد جاهل باشد.
روایات کفالت ايتام آل محمد؟ص؟
مانند: الْإِمَامُ أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيُّ؟ع؟ فِي تَفْسِيرِهِ، حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ آبَائِهِ؟عهم؟ أَنَّهُ قَالَ «أَشَدُّ مِنْ يُتْمِ الْيَتِيمِ الَّذِي انْقَطَعَ عَنْ أَبِيهِ يُتْمُ يَتِيمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِه وَ لَا يَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَيْهِ وَ لَا يَدْرِي حُكْمَهُ فِيمَا يُبْتَلَى بِهِ مِنْ شَرَائِعِ دِينِهِ. أَلَا فَمَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا عَالِماً بِعُلُومِنَا فَهَذَا الْجَاهِلُ بِشَرِيعَتِنَا الْمُنْقَطِعُ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا يَتِيمٌ فِي حِجْرِهِ. أَلَا فَمَنْ هَدَاهُ وَ أَرْشَدَهُ وَ عَلَّمَهُ شَرِيعَتَنَا كَانَ مَعَنَا فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى». میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 153
روایات کفالت ایتام ... سندی قوی ندارند اما چون متعدد هستند میتوان برپایه قاعده ضم احادیث ضعاف به محتوای کلی آن عمل کرد. اما توان اثبات بیش از استحباب را ندارد.
نکات:
در مقابل آنچه بیان شد، دسته ای روایات بر وجوب کتمان اسرار اهل بیت دلالت دارند که حرمت کتمان را قید میزنند:
مانند:
المجالس للمفيد ابْنُ قُولَوَيْهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ سَلَمَةَ عَنِ ابْنِ غَزْوَانَ وَ عِيسَى بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ عَنِ ابْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ؟ع؟ قَالَ «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِيحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَةٌ وَ كِتْمَانُ سِرِّنَا جِهَادٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ؟ع؟ «يَجِبُ أَنْ يُكْتَبَ هَذَا الْحَدِيثُ بِمَاءِ الذَّهَبِ». . محمد بن محمد بن نعمان عکبری (شیخ مفید)، الأمالي، ص 338.
هرچند در ایران شیعه بسط دارد؛ اما باید ملاحظه شیعیان اقلیت در کشورهای دیگر نیز شود!
نکته دوم:
قاعده حفظ نظام را از مرحوم آقای خویی تا امام و از آیت الله سیستانی تا مقام معظم رهبری تبیین کرده اند. بر پایه این قاعده است که امام و آقا رای دادن را واجب میدانند. وگرنه رای دادن در انتخابات، عنوان مستقل شرعی ندارد.
@feqahat
فقه فرهنگی
ادله بررسی شده در این جلسه: روایات حرمت کتمان مانند: عَنْ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَد
پنجم. روایت دوم احتجاج
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْعَسْكَرِيِّ؟عهما؟ قَالَ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ؟عهما؟ «مَنْ كَفَلَ لَنَا يَتِيماً قَطَعَتْهُ عَنَّا مَحَبَّتُنَا بِاسْتِتَارِنَا فَوَاسَاهُ مِنْ عُلُومِنَا الَّتِي سَقَطَتْ إِلَيْهِ حَتَّى أَرْشَدَهُ وَ هَدَاهُ، قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَيُّهَا الْعَبْدُ الْكَرِيمُ الْمُوَاسِي لِأَخِيهِ أَنَا أَوْلَى بِالْكَرَمِ مِنْكَ اجْعَلُوا لَهُ يَا مَلَائِكَتِي فِي الْجِنَانِ بِعَدَدِ كُلِّ حَرْفٍ عَلَّمَهُ أَلْفَ أَلْفِ قَصْرٍ وَ ضُمُّوا إِلَيْهَا مَا يَلِيقُ بِهَا مِنْ سَائِرِ النَّعِيمِ». . محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج2، ص 4؛ احمد بن على طبرسى، الإحتجاج، ج 1، ص 16.
ششم. روایت سوم احتجاج
قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِق؟ع؟ «عُلَمَاءُ شِيعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِي الثَّغْرِ الَّذِي يَلِي إِبْلِيسَ وَ عَفَارِيتَهُ يَمْنَعُوهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ يَتَسَلَّطَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ وَ شِيعَتُهُ وَ النَّوَاصِبُ. أَلَا فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِكَ مِنْ شِيعَتِنَا كَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْكَ وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ لِأَنَّهُ يَدْفَعُ عَنْ أَدْيَانِ مُحِبِّينَا وَ ذَلِكَ يَدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِم». . همان؛ محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج2، ص 5.
هفتم. روايت چهارم احتجاج
قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَر؟عهما؟«فَقِيهٌ وَاحِدٌ يُنْقِذُ يَتِيماً مِنْ أَيْتَامِنَا الْمُنْقَطِعِينَ عَنَّا وَ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا بِتَعْلِيمِ مَا هُوَ مُحْتَاجٌ إِلَيْهِ أَشَدُّ عَلَى إِبْلِيسَ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ لِأَنَّ الْعَابِدَ هَمُّهُ ذَاتُ نَفْسِهِ فَقَطْ وَ هَذَا هَمُّهُ مَعَ ذَاتِ نَفْسِهِ ذَوَاتُ عِبَادِ اللَّهِ وَ إِمَائِهِ لِيُنْقِذَهُمْ مِنْ يَدِ إِبْلِيسَ وَ مَرَدَتِهِ فَلِذَلِكَ هُوَ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ وَ أَلْفِ أَلْفِ عَابِدَة». . احمد بن على طبرسى، الإحتجاج، ج 1، ص 17.
این مجموعه روایات نکات بسیار زیبایی برای مبلغان دارد.
فقه فرهنگی
ادله بررسی شده در این جلسه: روایات حرمت کتمان مانند: عَنْ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَد
روایات کفالت ايتام آل محمد؟ص؟
یکم. روایت یوسف بن محمد
الْإِمَامُ أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيُّ؟ع؟ فِي تَفْسِيرِهِ، حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ آبَائِهِ؟عهم؟ أَنَّهُ قَالَ «أَشَدُّ مِنْ يُتْمِ الْيَتِيمِ الَّذِي انْقَطَعَ عَنْ أَبِيهِ يُتْمُ يَتِيمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِه وَ لَا يَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَيْهِ وَ لَا يَدْرِي حُكْمَهُ فِيمَا يُبْتَلَى بِهِ مِنْ شَرَائِعِ دِينِهِ. أَلَا فَمَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا عَالِماً بِعُلُومِنَا فَهَذَا الْجَاهِلُ بِشَرِيعَتِنَا الْمُنْقَطِعُ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا يَتِيمٌ فِي حِجْرِهِ. أَلَا فَمَنْ هَدَاهُ وَ أَرْشَدَهُ وَ عَلَّمَهُ شَرِيعَتَنَا كَانَ مَعَنَا فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى». میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 153
دوم. روایت علی بن محمد بن سیار
بهذه الاسناد عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيّ؟ع؟ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب؟عهما؟«مَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا عَالِماً بِشَرِيعَتِنَا فَأَخْرَجَ ضُعَفَاءَ شِيعَتِنَا مِنْ ظُلْمَةِ جَهْلِهِمْ إِلَى نُورِ الْعِلْمِ الَّذِي حَبَوْنَاهُ بِهِ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى رَأْسِهِ تَاجٌ مِنْ نُورٍ يُضِيءُ لِجَمِيعِ أَهْلِ الْعَرَصَاتِ وَ حُلَّةٌ لَا تَقُومُ لِأَقَلِّ سِلْكٍ مِنْهَا الدُّنْيَا بِحَذَافِيرِهَا. ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ يَا عِبَادَ اللَّهِ هَذَا عَالِمٌ مِنْ تَلَامِذَةِ بَعْضِ عُلَمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ. أَلَا فَمَنْ أَخْرَجَهُ فِي الدُّنْيَا مِنْ حَيْرَةِ جَهْلِهِ فَلْيَتَشَبَّثْ بِنُورِهِ لِيُخْرِجَهُ مِنْ حَيْرَةِ ظُلْمَةِ هَذِهِ الْعَرَصَاتِ إِلَى نُزْهَةِ الْجِنَانِ. فَيُخْرِجُ كُلَّ مَنْ كَانَ عَلَّمَهُ فِي الدُّنْيَا خَيْراً أَوْ فَتَحَ عَنْ قَلْبِهِ مِنَ الْجَهْلِ قُفْلًا أَوْ أَوْضَحَ لَهُ عَنْ شُبْهَة.» . محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج2، ص 2؛ احمد بن على طبرسى، الإحتجاج، ج 1، ص 16.
سوم. روایت از امام عسکری؟ع؟
قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيُّ؟ع؟ «حَضَرَتِ امْرَأَةٌ عِنْدَ الصِّدِّيقَةِ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ؟س؟ فَقَالَتْ إِنَّ لِي وَالِدَةً ضَعِيفَةً وَ قَدْ لُبِسَ عَلَيْهَا فِي أَمْرِ صَلَاتِهَا شَيْءٌ وَ قَدْ بَعَثَتْنِي إِلَيْكِ أَسْأَلُكِ فَأَجَابَتْهَا فَاطِمَةُ؟س؟ عَنْ ذَلِكَ فَثَنَّتْ فَأَجَابَتْ ثُمَّ ثَلَّثَتْ إِلَى أَنْ عَشَّرَتْ فَأَجَابَتْ ثُمَّ خَجِلَتْ مِنَ الْكَثْرَةِ. فَقَالَتْ لَا أَشُقُّ عَلَيْكِ يَا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ. قَالَتْ فَاطِمَةُ؟س؟ «هَاتِي وَ سَلِي عَمَّا بَدَا لَكِ. أَرَأَيْتِ مَنِ اكْتُرِىَ يَوْماً يَصْعَدُ إِلَى سَطْحٍ بَحَمْلٍ ثَقِيلٍ وَ كِرَاهُ مِائَةُ أَلْفِ دِينَارٍ يَثْقُلُ عَلَيْهِ». فَقَالَتْ لَا. فَقَالَتْ «اكْتُرِيتُ أَنَا لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ بِأَكْثَرَ مِنْ مِلْءِ مَا بَيْنَ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ لُؤْلُؤاً فَأَحْرَى أَنْ لَا يَثْقُلَ عَلَيَّ. سَمِعْتُ أَبِي؟ص؟ يَقُولُ إِنَّ عُلَمَاءَ شِيعَتِنَا يُحْشَرُونَ فَيُخْلَعُ عَلَيْهِمْ مِنْ خِلَعِ الْكَرَامَاتِ عَلَى كَثْرَةِ عُلُومِهِمْ وَ جِدِّهِمْ فِي إِرْشَادِ عِبَادِ اللَّهِ، حَتَّى يُخْلَعُ عَلَى الْوَاحِدِ مِنْهُمْ أَلْفُ أَلْفِ حُلَّةٍ مِنْ نُورٍ. ثُمَّ يُنَادِي مُنَادِي رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ أَيُّهَا الْكَافِلُونَ لِأَيْتَامِ آلِ مُحَمَّدٍ؟عهم؟ النَّاعِشُونَ لَهُمْ عِنْدَ انْقِطَاعِهِمْ عَنْ آبَائِهِمُ الَّذِينَ هُمْ أَئِمَّتُهُمْ هَؤُلَاءِ تَلَامِذَتُكُمْ وَ الْأَيْتَامُ الَّذِينَ كَفَلْتُمُوهُمْ وَ نَعَشْتُمُوهُمْ. فَاخْلَعُوا عَلَيْهِمْ خِلَعَ الْعُلُومِ فِي الدُّنْيَا. فَيُخْلَعُونَ عَلَى كُلِّ وَاحِدٍ مِنْ أُولَئِكَ الْأَيْتَامِ عَلَى قَدْرِ مَا أَخَذُوا عَنْهُمْ مِنَ الْعُلُومِ إِلَى آخِرِه.» . میرزا حسین نوری، مستدرك الوسائل، ج17، ص 317؛ محمد بن حسن، حرعاملی، الفصول المهمة في أصول الأئمة، ج 1، ص 600.
چهارم. روايت اول احتجاج
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْعَسْكَرِيِّ؟ع؟ قَالَ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ «فَضْلُ كَافِلِ يَتِيمِ آلِ مُحَمَّدٍ؟عهم؟ الْمُنْقَطِعِ عَنْ مَوَالِيهِ النَّاشِبِ فِي رُتْبَةِ الْجَهْلِ يُخْرِجُهُ مِنْ جَهْلِهِ وَ يُوضِحُ لَهُ مَا اشْتَبَهَ عَلَيْهِ عَلَى فَضْلِ كَافِلِ يَتِيمٍ يُطْعِمُهُ وَ يَسْقِيهِ كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى السُّهَا». . محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج2، ص 3؛ احمد بن على طبرسى، الإحتجاج، ج 1، ص 16.