eitaa logo
🌻فرشتــہ هاے زهــرایے🌻
43 دنبال‌کننده
701 عکس
186 ویدیو
8 فایل
با گفتن🌼یا زَهــرٰا🌼 وارد شوید 🌷 🌷کانالے فرهنگے با هدف ترویج معارفـ قرآنے 🌷 ارتباط با ادمین @fanoos313 دوستانتون را دعوت کنید ☺
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت علیه السلام بخش دوم و ردّ امان نامه دشمن 🚫 آوازه دلاورمردی های حضرت (علیه السلام) چنان در گوش عرب آن روزگار طنین افکنده بود که دشمن را بر آن داشت تا با اقدامی جسورانه، وی را از صف لشکریان امام جدا سازد. در این جریان ، «شَمِر بن ذی الجوشن» فردی به نام «عبداللّه بن ابی محل» را که حضرت البنین(علیهاالسلام) عمه او می شد، به نزد عبیداللّه بن زیاد فرستاد تا برای حضرت (علیه السلام)و برادران او دریافت دارد. شمر را گرفت و به عمر سعد نشان داد. عمر سعد که می دانست این تلاش ها بی نتیجه است، شمر را توبیخ کرد؛ زیرا دادن به برخی نشان از جنگ با بقیه است. شمر که می انگاشت او از جنگ طفره می رود، گفت: «اکنون بگو چه می کنی؟ آیا فرمان امیر را انجام می دهی و با دشمن می جنگی و یا به کناری می روی و لشکر را به من وامی گذاری؟» عمر سعد تسلیم شد و گفت: «نه! چنین نخواهم کرد و سرداری سپاه را به تو نخواهم داد. تو امیر پیاده ها باش!» شمر را ستاند و به سوی اردوگاه امام به راه افتاد. وقتی رسید، فریاد برآورد: «أَیْنَ بَنُوا أُخْتِنَا»؛خواهرزادگان ما کجایند؟ حضرت (علیه السلام) و برادرانش سکوت کردند. امام به آن ها فرمود: «پاسخش را بدهید، اگر چه فاسق است». حضرت (علیه السلام)به همراه برادرانش به سوی او رفتند و به او گفتند: « تو و تو را لعنت کند! آیا به ما می دهی، در حالی که پسر (صلی الله علیه وآله) ندارد؟!» شمر با دیدن قاطعیت حضرت (علیه السلام) و برادرانش خشمگین و سرافکنده به سوی لشکر خود بازگشت. @fereshtehaye_zahraii