eitaa logo
🌻فرشتــہ هاے زهــرایے🌻
43 دنبال‌کننده
699 عکس
186 ویدیو
8 فایل
با گفتن🌼یا زَهــرٰا🌼 وارد شوید 🌷 🌷کانالے فرهنگے با هدف ترویج معارفـ قرآنے 🌷 ارتباط با ادمین @fanoos313 دوستانتون را دعوت کنید ☺
مشاهده در ایتا
دانلود
ماجرای حضرت به روایت حضرت هم از همه جا بیشتر در همین قضیه‌ى وارد شدن در شریعه‌ى فرات و آب است. البته نقل معروفى در همه‌ى دهانها است که امام علیه‌السلام حضرت را براى آوردن آب فرستاد. اما آنچه که من در نقلهاى معتبر - مثل «ارشاد» مفید و «لهوف» ابن‌طاووس - دیدم، اندکى با این نقل تفاوت دارد. که شاید اهمیت حادثه را هم بیشتر مى‌کند. در این کتابهاى معتبر این‌طور نقل شده است که در آن لحظات و ساعت آخر، آن‌قدر بر این بچه‌ها و کودکان، بر این دختران صغیر و بر تشنگى فشار آورد که خود امام و با هم به طلب آب رفتند... به طرف همان شریعه‌ى فرات رفتند، بلکه بتوانند آبى بیاورند. این دو برادر شجاع و قوى‌پنجه، پشت به پشت هم در میدان جنگ جنگیدند. یکى امام در سن نزدیک به شصت سالگى است، اما از لحاظ قدرت و شجاعت جزو نام‌آوران بى‌نظیر است. دیگرى هم برادر جوان سى‌وچند ساله‌اش است، با آن خصوصیاتى که همه او را شناخته‌اند. این دو برادر، دوش به دوش هم، گاهى پشت به پشت هم، در وسط دریاى دشمن، صف لشکر را مى‌شکافند. براى این‌که خودشان را به آب فرات برسانند، بلکه بتوانند آبى بیاورند. در اثناى این جنگِ سخت است که ناگهان امام احساس مى‌کند دشمن بین او و برادرش فاصله انداخته است. در همین حیص و بیص است که به آب نزدیکتر شده و خودش را به لب آب مى‌رساند. آن‌طور که نقل مى‌کنند، او مشک آب را پر مى‌کند که براى خیمه‌ها ببرد. در این‌جا هر انسانى به خود حق مى‌دهد که یک مشت آب هم به لبهاى تشنه‌ى خودش برساند؛ اما او در این‌جا خویش را نشان داد. وقتى که آب را برداشت، تا چشمش به آب افتاد، «فذکر عطش الحسین»؛ به یاد لبهاى تشنه‌ى امام ، شاید به یاد فریادهاى دختران و کودکان، شاید به یاد گریه‌ى عطشناک افتاد و دلش نیامد که آب را بنوشد. آب را روى آب ریخت و بیرون آمد. در این بیرون آمدن است که آن حوادث رخ مى‌دهد و امام علیه‌السلام ناگهان صداى برادر را مى‌شنود که از وسط لشکر فریاد زد: «یا اخا ادرک اخاک». 😭😭 دریافت کلیپ مربوط به متن بالا در آدرس زیر https://fa.alalamtv.net/news/4424936/ @fereshtehaye_zahraii