فرقه های عجیب و جهان ماوراء
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛 قسمت (سوم) 3⃣ جنگ گلادیاتورها نیز که محبوب مردم بود،
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛
قسمت (چهارم) 4⃣
منشاء مراسم خرافی امروزی ، به منشا قربانی انسانی بر میگردند. از جمله هنگام به آب انداختن قایقهای جنگی در دریای جنوب که آنها را از روی ردیفی ازانسانها میغلطاندند. همچنین است مراسم تعمید خاصی که به هنگام نزدیک شدن کشتیهای توریستی به خط استوا صورت میگیرد.
لاشههای انسانی که در باتلاقهای شمال اروپا یافت شده، حکایت از قربانی شدن انسانها طی قرنها میکنند. سه نمونه از این بقایای انسانی هم اینک در موزههای دانمارک و آلمان نگهداری میشوند. اینان دومرد و یک زن هستند که درست معلوم نیست مجرم بوده و اعدام شدهاند یا قربانی خدای زمین شدهاند. حلقه طناب دار هنوز بر گردن دو مرد دیده میشود. بر سینه زن هم سنگ بزرگی بسته بودهاند تا او را به زیر آب فرو کشد. این زن روی چشمهایش هم چشمبند دارد و بنا بر آزمایشات مختلف، بین چهارده تا پانزده ساله به نظر میرسد. مردان نیز به ظاهر خدمه کلیسا بودهاند و مجسمهای از نرتوس، خدای زمین را به یمن باروری در شهر میگرداندند. دست زدن به مجسمه نرتوس تابو بوده و فرد خاطی باید کشته و جایی دور از ساحل به دریا انداخته میشد. چه بسا این دو مرد نیز به همین دلیل کشته شده باشند.
تاکنون صدها جسد که مربوط به زمان ژرمنهاهستند، در مردابهای شمال اروپا کشف شدهاند. چون قربانی کردن انسان به دست جامعه تنها در مراسم آئینی بوده است.
قربانی کردن انسان در میان سایر اقوام هم روایت شده است. اقوامی چون آلبانیاییها، سلتها، اسلاوها، گالیاها، بریتانیاییها، سکاها (دستهای از مردمان کوچنشین ایرانیتبار که محل زندگی آنان از شمال به دشتهای جنوب سیبری، از جنوب به دریای خزر و دریاچه آرال، از خاور به ترکستان چین و از باختر تا رود دانوب میرسید)، و تراکیان (مردمانی هندواروپایی که در روزگار باستان در مرکز، خاور و جنوب خاوری اروپا میزیستند).
ایرانیان قربانی را زنده به گور میکردند، عربها نیز پسربچههای شیرخواره را پنجشنبهها قربانی میکردند. حتی در زمان پیش از اسلام نوزادان دختر زنده به گور میشدند. هندیان و مصریان نیز که جزو اقوام متمدن محسوب میشدند، در قربانی کردن دست کمی از دیگران نداشتند. اما از همه مشهورتر قربانی کردن نزد مایاها و آزتکهاست. به ویژه قوم جنگجوی آزتک یک سیستم قربانی برپا کرده بود و چون برای مراسم مختلف مدام به قربانی نیاز داشتند، جنگ راه میانداختند تا برای مراسم قربانی اسیر جمع کنند. مراسم قربانی کردن معمولا با زمان کشت و برداشت محصول تطابق داشت. مثلا آزتکها هنگام بذرپاشی فرد قربانی رابه چوبهای میبستند و با رها کردن تیر از چله کمان او را میکشتند. آنها معتقد بودند خون قربانی، زمین را آبیاری و بارور میکند.
در یک مراسم دیگر قربانی را که معمولا اسیر جنگی بود، لخت میکردند. پنج کاهن دست و پای قربانی را نگه میداشتند و ششمی با کارد سینهاش را میشکافت. قلبش را در میآورد و خون چکان رو به خورشید میگرفت و سپس در طشتی میانداخت که بعد آتش زده میشد تا دودش به آسمان برود. خود قربانی را نیز، به ویژه اگر جنگجوی شجاعی محسوب میشد، پوست میکندند و میخوردند. غالبا نه یک نفر، که چندین تن را یکجا قربانی میکردند.
مراسم اصلی آزتکها اما در ماه آوریل برپا میشد. یک اسیر جنگی خوشسیما را که یک سال تمام خوب خورانده و پروار کرده بودند، رخت زیبا به تن میکردند و سه هفته قبل از اجرای مراسم، چهار دوشیزه در اختیارش میگذاشتند که هرکدام سمبل گل، بذر تازه، نمک، و آب بودند. روز مراسم او را به معبدی در شهر مکزیکو میبردند تا قلبش را در آورند. روز بعد از این مراسم فرد قربانی سال بعد تعیین میشد.
در آستانه برداشت محصول، یعنی درست همان زمانی که جشن تارگلین یونانیها برگزار میشد، دختر جوانی که نماد الهه ذرت رسیده بود، صبح تا شب میرقصید تا از پای میافتاد. آنگاه کاهنان آزتک سرش را میبریدند. آزتکها ظاهرا در ماه فوریه نیز بچهها را فدای خدای باران میکردند.
#قربانی_کردن_انسان
#قاتلان_روانی
#آدمخواری
#ادیان_گنوسی
#بت_پرستی
#پرستش_جن_شیطان
#جاهلیت
#خرافات
#عجایب_جهان_باستان
#مراسم_های_پاگانیستی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد.... 👇👇
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
اولگا کیف، قدیسه ای نا مقدس ✝🗡👆 #جهان_باستان #تحریف_مسیحیت #خونخواران_تاریخ #قاتلان_روانی #عجیب_غریب
اولگا کیف، قدیسه ای نا مقدس ✝🗡
چه در کلیسای کاتولیک و چه در کلیسای ارتودوکس، اولگا کیف به اندازه ی هر زنی که می تواند نامقدس باشد، نامقدس است. در حقیقت او یکی از شرورترین و بدنام ترین حاکمان منطقه ی کیف روسیه است. این سرزمین مادر روسیه، بلاروس و اوکراین امروزی است. این سرزمین از شمال به دریای بالتیک و از جنوب به دریای سیاه می رسد.
اولگا در سال ۹۰۳ بعد از میلاد در پسکوف روسیه به دنیا آمد و در سال ۹۶۳ از دنیا رفت. او با ایگور شاهزاده ی کیف ازدواج کرد و برای او یک پسر به دنیا آورد. او بعد از مرگ همسرش نقشی بیشتر از یک زن را برای خود قائل شد.
مانند بسیاری از قبایل آن زمان در روسیه، قبیله ی اولگا به سرعت در حال رشد و افزایش نفوذ بود که این امر برای همسایگانش گران تمام می شد و آنها این قبیله را به عنوان یک تهدید قلمداد می کردند. رابطه ی بین قبیله ی درولیان و کیف ها روسیه کمی پیچیده بود. این دو قبلیه در ابتدا با هم تصمیم گرفتند که علیه امپراتوری بیزانت قیام کنند ولی بعد از مدتی باهم به مشکل برخوردند و این قیام در سال ۹۱۲ میلادی سرکوب شد. ایگور از این رفتار قبیله ی مخالف برآشفت و در سال ۹۴۵ میلادی شهر ایسکوتوسرن لشکرکشی کرد. او بعد از سی و سه سال به این شهر رفته بود اما تحمل این بازدید برای رقیب غیرقابل ممکن بود. درولیان ها این را یک سیلی به صورت خود به حساب می آو.ردند و به کیف حمله ور شدند و ایگور را کشتند.
یک مورخ می نویسد: ” آنها پای ایگور را قطع کردند و انگشتانش را خورد کردند و آن را به یک درخت بستند.” “سپس جسد او را جوری با طناب کشیدند که بدن بی جان ایگور پاره پاره شد.” ایگور یک پسر سه سال داشت که جانشین او بود. اما به علت کم سن و سال بودن اولگا خود بر تخت سلطنت نشست. به زودی قبیله ی دشمن نام اولگا و آوازه ی او را شنید. او یک زن نجیب زاده با حس انتقام شدید بود. اولگا تصمیم گرفت با شاهزاده مال ازدواج کند.
قبیله درویان بیست نفر از بهترین پسران جوانشان را فرستادند تا اولگا با آنها ازدواج کند. اولگا به آن پسران جوان دستور داد که در قایق هایشان بمانند تا فردا به آنها جواب دهد ولی تمام بیست تن را زنده زنده سوزاند. او سپس به نزد شاهزاده مال برگشت و به او گفت که قصد دارد با او ازدواج کند. او سپس نجیب زادگانی را برای مهمانی از قبیله ی درویان دعوت کرد و با آنان با محبت رفتار کرد و شب برایشان حمامی گرم آماده کرد ولی تمام مهمانان را در آب داغ سوزاند و کشت.
اما این پایان ماجرای انتقام او نبود. او به طرز زیرکانه ای تصمیم گرفت به قبیله ی دشمن برود و دستور داد که یک مراسم ختم برای شوهرش برگزار کنند. در همین مراسم ناگهان ارتش اولگا بر سر مردمی که در آنجا بودند ریختند و پنج هزار نفر را کشتند. برخی از سران قبلیه ی دشمن با اهدای کنیزان و زنان زیبا سعی کردند از خشم اولگا در امان بمانند. اما تنها انتقام بود که او را آرام می کرد. او انقدر آدم کشت تا آرام گرفت و مردم از ترس او در خانه هایشان می ماندند تا مبادا کشته شوند. او یک مسیحی معتقد و اولین حاکم کیف بود و دستور داد تمام مردم مسیحی شوند و هر که از دستور او سرپیچی می کرد از دم تیغ می گذشت.
#جهان_باستان
#تحریف_مسیحیت
#خونخواران_تاریخ
#قاتلان_روانی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
مجازات اعدام برای کشتن گربه 🐈👆 #پرستش_حیوانات #حیوانات_مقدس #جهان_باستان #عجیب_غریب 📝 اینجا بخوانید👇
مجازات اعدام برای کشتن گربه 🐈
در مصر، مجازات کشتن گربه اعدام بود. البته قانون مذکور تنها مختص به کشتن عامدانه گربه ها نبود، بلکه کافی بود یک بی نوای مصری به طور اتفاقی با ارابه گربه ای را زیر کند؛ در این شرایط نیز سرنوشت فرد خاطی تنها اعدام بود.
آنچه در تاریخ نقل شده حاکی از آن است که در اجرای قانون فوق الذکر هیچ استثنایی در کار نبوده است. در همین راستا، توجه شما را به ماجرایی حقیقی جلب می کنیم که توسط نویسنده ای به نام «دیودوروس سیکولوس» ثبت و نقل شده: «روزی از روزها، در قلمرو مصر، یک مرد رومی به طور اتفاقی باعث مرگ یک گربه شد. در پی شنیدن این ماجرا، پادشاه مصر شخصاً وارد عمل شد تا وساطت فرد خاطی را کند. علی رغم خواسته صریح پادشاه، مردم خشمگین هیچ گونه ترحمی از خود نشان ندادند. آنها حتی خطر جنگ با رومیان را به جان خریدند ولی بی خیال مجازات اعدام نشدند. در نهایت، گروهی از مردم، خودسرانه به مرد رومی یورش برده و پس از کشتن او، جسدش را در خیابان به حال خود رها کردند».
جالب است بدانید، در سال ۵۲۵ قبل از میلاد، علاقه مفرط مصری ها به گربه، برایشان دردسرآفرین شد. در این سال، قلمرو مصر مورد هجوم ایرانی ها قرار گرفت. سربازان ایرانی با آگاهی از نقطه ضعف مصری ها، تصویر یکی از الهه های مصری که شمایل گربه داشت را بر روی سپرهای خود نقاشی کرده و عازم نبرد گشتند.
اما این تمام ماجرا نبود؛ ایرانی ها پیشاپیشِ خود دسته ای بزرگ از حیوانات به راه انداختند که در بین آنها جانورانی از جمله سگ، گوسفند و گربه دیده می شد. آنها یک صدا فریاد می زدند: «این ها همان حیواناتی هستند که برای شما مصریان عزیزند».
با مشاهده اقدام هوشمندانه ایرانی ها، مصری ها که از آسیب رساندن به گربه ها بیمناک بودند، خود را تسلیم کردند تا ایمنی گربه ها تضمین شود. البته تسلیم شدن مصری ها فایده چندانی برای آنها و حیوانات عزیزشان در بر نداشت. طبق اسناد تاریخی، پس از فتح نبرد، پادشاه ایران در هنگام تردد در معابر مصر، بر صورت مردم گربه پرتاب می کرد
در مصر باستان، مرگ گربه مساوی با یک تراژدی تلخ بود. کسی که گربه خود را از دست می داد جوری رفتار می کرد که انگار همسر خود را از دست داده است. پس از مرگ یک گربه خانگی، کل خانواده به عزا می نشست و مطابق با رسوم عزاداری، همه ابروهای خود را می تراشیدند.
پس از مدتی عزاداری، جسد گربه در پارچه ای نفیس پیچیده می شد و برای انجام عملیات مومیایی ارسال می گشت. در آن هنگام، بدن نحیف گربه با روغن سدر و برخی ادویه جات شستشو داده می شد تا معطر گردد. در نهایت، لاشه مومیایی می شد و در دخمه ای مخصوص قرار می گرفت. در آرامگاه گربه، مقادیری شیر و تعدادی موش نیز قرار داده می شد تا در جهان باقی و حیات پس از مرگ، از خوردن آنها متنعم گردد.
در اکتشافات باستانی، آرامگاه های گربه ها به کرّات یافت شده اند. در یکی از این مقبره ها، ۸۰ هزار جنازه گربه کشف گردید که تمام آنها به صورت مومیایی شده و آراسته در جایگاه های خود قرار گرفته بودند.
#پرستش_حیوانات
#حیوانات_مقدس
#جهان_باستان
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛 قسمت (چهارم) 4⃣ منشاء مراسم خرافی امروزی ، به منشا ق
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛
قسمت (پنجم) 5⃣
مایاها به هنگام قحطی، کنیزان جوان را قربانی میکردند. یکی از قربانگاهها در چیچن ایتزا در کشور مکزیک است. چیچن ایتزا به معنای «در کنار دهانه چاه ایتزا» است که خود ایتزا احتمالا در زبان مایاها به معنی جادو یا جادویی بودهاست. [این معبد جزو میراث جهانی یونسکو به شمار میرود و سال ۲۰۰۷ میلادی به همراه ۶ اثر دیگر در یک رایگیری جهانی بهعنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید معرفی شد.] کاربرد این معبد تقدیم قربانی به خدای باران مایاهابوده است. قربانی کردن انسان نیز در این معبد معمول بوده و بقایای انسانهای قربانی شده نیز در معبد یافت شدهاند. اینجا گودال بزرگی به عمق پانزده متر پر از آب بوده و دیوارههای گودال نیز شیبدار بوده که از آن نشود بالا آمد. قربانیان را در میان هلهله مردم به همراه انبوهی هدیه و زیورآلات و ادعیه و پیغامهایی برای خدای باران به درون آب میانداختند. قربانیان که نمیتوانستند از گودال بالا بیایند آنقدر دست و پا میزدند تا خفه میشدند. دریک کاوش بقایای پنجاه جسد به همراه زیورآلات از این گودال به دست آمد.
گفتنی است که از آبشار معروف نیاگارا نیز به همین منظور استفاده میشده و سالانه – آخرین بار احتمالا سال ١٧٨٠ – سه دختر جوان توسط سرخپوستان بومی دراین مکان به پایین پرت میشدند.
رد پای رسم قربانی کردن انسان را در اسطورهها و افسانههای ملل مختلف نیز مییابیم. از جمله در سرگذشت دوشیزگان جوان یا دختران شاهزادهای که طعمه اژدها یا جادوگران میشوند. نمونهاش داستان معروف هنزل و گرتل به قلم برادران گریم، که مربوط به قربانی کردن کودکان به هنگام قحطی است. هرچند که این افسانه به مرور زمان تغییراتی کرده و از جمله به جای مادر، نامادری وارد آن شده؛ با این حال محور اصلی داستان یعنی تهدید جادوگر به خوردن بچهها اشاره روشنی به همین مطلب دارد.
همچنین در قسمتی از همین داستان، غذا دادن به بچهها در کلبه جادوگر برای آنکه پروار و خوردنی شوند، با نمونههایی که قبلا از اطعام قربانی و آراستن وی، در میان اقوام گوناگون برشمردیم، همسان است. بازتاب چنین رسمی را امروز هم در این میبینیم که محکوم به اعدام میتواند روز پیش از مجازات، هر چه میخواهد سفارش بدهد.
داستان ایفیژنی دختر آگاممنون که فرماندهی قوای یونان علیه تروا را به عهده داشت، نمونه بارز دیگری در همین زمینه است. آرتمیس که میانهاش با آگاممنون شکر آب شده، توفانی میفرستد تا مانع حرکت سپاه او شود. آگاممنون نیز به توصیه اودیسه رضایت میدهد که دخترش را قربانی آرتمیس کند تا بدینوسیله او را آرام نماید. اما در آخرین لحظه آرتمیس دلش به رحم میآید و جای دختر یک گوزن ماده قربانی میشود.
یک نکته دیگر که از این قصهها بر میآید این است که رسم قربانی کردن انسان چنان در میان مردم ریشهدار بوده که تنها یکی از خدایان یا الهه ها میتوانستند جلوی اجرای آنرا بگیرد و آن را به قربانی حیوانی تغییر بدهد.
اگر روند تکامل قربانی کردن انسان را از ابتدا دنبال کنیم، پی میبریم که روند چندان پیچیدهای نبوده است. این روند با تابو شروع شده که با منع و چشم پوشی و پرهیز از بعضی کارها یک جور فدیه و قربانی به قوای سرنوشت عرضه میکند. این فدیه شکلی غیر فعال دارد اما در مرحله بعد فعال میشود، یعنی انسان دیگر کافی نمیداند که دست به کاری نزند، یا چیزی را نخورد یا کسی را نام نبرد، بلکه به طور فعال بهترین و عزیزترین دلبستگیهایش را فدا میکند، تا خدایان را با خود همراه سازد. اینجا یک جور بده بستان انجام میشود. هرچه قربانی با ارزشتر باشد، انتظار رحم و شفقت هم بیشتراست. به ویژه بچهها به علت بیگناهی و پاکیشان، علیالخصوص نوزادان و یگانه فرزندان با ارزشترین قربانیها محسوب میشدند. مانند پادشاه مواب که نوزاد و جانشین خودش را قربانی کرد.
دوشیزگی نیز اهمیتی ویژه داشته، چون دوشیزه به طور بالقوه از قدرت جادویی زندگیبخش برخوردار است. مانند مورد دختر یفتاح، یا ایفیژنی دختر آگاممنون. اما آیا تشنگی خدایان را میشد همیشه با این هدیهها رفع کرد؟ آیا قربانیان مهمتری وجود نداشتند؟ خود پادشاه از همه با ارزشتربود؛ پادشاهی که به هنگام قحطی خودش را فدای مردم میکرد. او به این ترتیب بلاگردان همه میشد.
#قربانی_کردن_انسان
#قاتلان_روانی
#آدمخواری
#ادیان_گنوسی
#بت_پرستی
#پرستش_جن_شیطان
#جاهلیت
#خرافات
#عجایب_جهان_باستان
#مراسم_های_پاگانیستی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد.... 👇👇
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛 قسمت (پنجم) 5⃣ مایاها به هنگام قحطی، کنیزان جوان را
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛
قسمت (پایانی) 6⃣
اما معمول بودن قربانی انسانی، همیشه معمولی فرض نمیشد و حامل تناقضات و دوگانگیهایی بود. ترس از بلا، از یک سو سبب تمایل به قربانی کردن فرزند برای راضی کردن خدایان برای دفع آن میشد. اما از طرف دیگر علاقه به فرزند دلبند هم وجود داشت. این تناقض باید به شکلی حل یا معتدل میشد. این تناقضات در بیشتر زمینهها رفته رفته به تغییر شکل قربانی میانجامید. چنان که از قربانی پادشاه به قربانی فرزند پادشاه، یا از قربانی انسان به حیوان، یا از قربانی بچه به قربانی زندانی یا اسیر جنگی میانجامید. روند این تغییر شکل، از پیچیده و دشوار به ساده و قابل تحمل است.
گفتیم که بر روی رودخانه تیبر، آدمکهای حصیری را به رودخانه پرت میکردند. در ناحیه هارتس آلمان نیز همه ساله لباس بچه را به روخانه میافکندند، که یاد آور قربانی کردن بچه هاست و جایگزین آن شده بود. همچنین سعی میشد که هدایای به نسبت کم ارزش را بیارایند تا جبران شود و باارزش جلوه کند. مانند آراستن و خوب پوشاندن اسیران یا کسانی که یک سال تمام اطعام میشدند تا هنگام برپایی مراسم قربانی شوند.
مصریان حیوان قربانی را مهری میزدند که روی آن انسانی درغل و زنجیر دیده میشد که زانو زده و شمشیری در گلویش فرو رفته بود. به این ترتیب میخواستند تداعی کنند که قربانی اوست. مردم هنگام قربانی کردن زار میزدند و بر سر و سینه میکوبیدند. گویی که انسانی کشته میشود. رسم هنوز پابرجای شکستن یک شیشه شامپاین بر عرشه کشتی نیز یاد آور شراب و شام آخر است.
سه موقعیت خطیر
چنانکه گفتیم در سه موقعیت خطیر و تعیین کننده به قربانی کردن انسان اقدام میشد: به هنگام تنگ شدن حلقه محاصره در جنگ، هنگام قحطی و در آستانه برداشت محصول. ترس در تمام این سه موقعیت نقش اصلی دارد. انسانها این خطرات را ناشی از خشم خدایان میپنداشتند و در عین حال باور داشتند که خدایان بیهوده خشم نمیگیرند، حتما یک خطا یا گناه انسانی، گناه فردی از میان جمع به آن دامن زده است. اینجاست که میبینیم چه رابطهای بین ترس و احساس گناه وجود دارد. رها شدن از احساس گناه از طریق بلاگردان موقتا هم که شده ایجاد آرامش میکند.
در این فرآیند، قربانی کردن انسان اثر روانی اجتماعی دارد، اما در واقعیت مشکلی را حل نمیکند. تنها مفری است برای گریز از ترس و احساس گناهی که در جمع مردم تلنبار شده. محرکات سرکوب شده یا واپس زدهای نیز که هر فرد نسبت به دیگران دارد و همه در ضمیر ناخودآگاه انباشته میشوند، از طریق یک اقدام یعنی قربانی کردن انسان توسط جمع، خودرا بروز میدهد. بنا براین عجیب نیست که قربانی انسانی، هر چند به اشکال مختلف، نزد بسیاری از اقوام انسانی با درجات گوناگون پیشرفت فرهنگی دیده میشود. علت این است که قربانی کردن انسان نه حاصل تکامل فرهنگی یا سیاسی، که پاسخ به یک نیاز روانی اجتماعی بود. روح و روان نیز چیزی است که همه انسانها از آن به طور یکسان برخوردارند، هر چند که بعضی آن را بسیار بیش از دیگران تکامل بخشیدهاند.
بین انتقام که در فصل قبل به آن پرداختیم و قربانی کردن انسان یک وجه مشترک وجود دارد، که همان احساس زجرآور گناه است. در هردو مورد نیاز شدید به بلاگردان احساس میشود تا بتوان از طریق آن از تقصیر و گناه خود خلاص شد. تفاوت این دو در خصلت احساس گناه نهفته است.
در مورد انتقام، فشارها و افسردگیهای ذهنی هر فرد نقش دارد، اما در مورد قربانی کردن انسان، ما با احساس گناه جمعی ناشی از ترس همگانی از یک چیز مشخص سروکار داریم. قربانی انسانی یک راهحل موقت برای رهایی از این ترس به دست میداد.
عذاب وجدانی که از قربانی کردن انسان حاصل میشود، کم کم در طول زمان به دوری جستن از آن انجامیده است. اما از طرفی نیاز روانی برای خلاص شدن از احساس تقصیر و گناه از طریق سپر بلا همچنان بر جای خود باقی مانده است.
#قربانی_کردن_انسان
#قاتلان_روانی
#آدمخواری
#ادیان_گنوسی
#بت_پرستی
#پرستش_جن_شیطان
#جاهلیت
#خرافات
#عجایب_جهان_باستان
#مراسم_های_پاگانیستی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
شباهتهای عجیب مسیحت (تحریف شده) با آئین میترائیسم - مهر پرستی ✝👆 #تحریف_مسیحیت #بدعت_دردین_مسیح #تحر
شباهتهای عجیب مسیحت (تحریف شده) با آئین میترائیسم - مهر پرستی ✝
قست (اول)1⃣
اقوام بدوی برای خدایان خود باورهایی داشتند و نامهایی میگفتند که عین آنها در عقیده مسیحت (تحریف شده) اظهار شده است.
میترا منجی بشریت بود، و همینطور تموز، ادونیس و اوزیریس. اعتقاد به فدیه (قربانی) گناهان بشر بودن که سرانجام در مسیحیت هم وارد شد، یک اعتقاد یهودی نبود و مسیحیان نخستین در فلسطین نیز آن را می دانستند.
مسیحای مورد انتظار یهودیان در اصل پسر خدا نبود، بلکه پیامبری از طرف خدا بود. او بنا نبود با خون خویش کفاره گناهان دیگران شود، بلکه قرار بود که از راه ایجاد حکومت مسیحایی بر روی زمین، مردم را نجات دهد.
یهودیان به نجاتی که به ایشان اجازه دخول در آسمان دهد، چشم ندوخته بودند؛ بلکه به نجاتی که نظام جدیدی روی زمین تاسیس کند اعتقاد داشتند.
عقیده مسیحی هنگامی میان بت پرستان رواج یافت که عقیده به عیسی به عنوان خدای نجات بخش پدید آمد. این عقیده کاملا بر آنچه پیش از آن بود، به ویژه بر دین میترا پرستی (میترائیسم) منطبق می شد.
میترا از بانوی باکره ای به نام آناهیتا به دنیا آمد. در دین میترائیسم هر هزار سال یکبار بانوی باکره ای در دریاچه هامون استحمام میکند و به وسیله روح اورمزدا بار دار شده و اولین آنان میترا بوده است و آخرین آنان منجی آخرالزمان خواهد بود. میترا در درون غاری که آغول گوسفندان بوده به دنیا می آید.
در آیین میتراییسم مرگ و زنده شدن (تجسم) خدا و تولد تازه جزو اصول عقاید میترا پرستان بوده است. دقیقا چنین چیزی را در مسیحیت(تحریف شده) مشاهده می نماییم.
همچنین روز 25 دسامبر (انقلاب شتوی) سالروز تولد میترا بود که توسط مسیحیان، سالروز تولد عیسی شد. بدین ترتیب روز سبت (شنبه) یعنی هفتمین روز یهودیان که توسط یهوه خدای کتاب مقدس مشخص و تقدیس شده بود، تحت تأثیر اندیشه های میترایی به روز (یکشنبه) که روز خورشید فاتح است، تبدیل و انتقال پیدا نمود. اکنون روز بزرگ نیایش برای مسیحیان یكشنبه است (روز خورشید sun day) و در كلیساها شمع روشن میكنند كه از میترائیسم وام گرفته شده است. تعطیلی روز یکشنبه یا "سان دی" همان روز خورشید در بین میترا پرستان بود.
در میترائیسم مردان مجرد و دختران برای خدمت به میترا در مهرابه ها به سر می بردند، هرگز ازدواج نمی كردند و خود را وقف میترا مینمودند. در كلیساهای امروز نیز راهبه هایی وجود دارند كه خود را وقف مسیح نموده اند و هرگز ازدواج نمیكنند.
مردم هنگام طلوع خورشید (نماد میترا) در مقابل آن سر فرود می آوردند و خورشید را نیایش می كردند. امروزه نیز در كلیساها بیشتر در هنگام برآمدن و فرورفتن آفتاب به وعظ و سخنرانی و مراسم دینی می پردازند.
در آثار به جا مانده در مهرابه ها هر جا تصویری از میترا میبینیم شنلی ارغوانی یا سرخ به تن دارد. در کتاب مقدس عهد جدید نیز آمده است كه هنگام به صلیب كشیدن عیسی ناصری، شنلی ارغوانی به تن داشته است. در کلیسای کاتولیک نیز، پاپ و همه ی كاردینال ها لباس و شنل های سرخ می پوشند.
در قبل از مسیحیت و همچنین در زمان گسترده شدن مسیحیت در حوزه مدیترانه، منطقه ای نبود که فکر مادر باکره و فرزند او که باید (در راه گناهان) بمیرد یعنی فدا یا فدیه شود، وجود نداشته باشد.
اصولا زمین الهه ای بود که در هر بهار باکره می شد. فرزند وی میوه زمین بود که برای مردن به دنیا می آمد، و همین بود که می مرد در زمین دفن می شد تا تخم میوه بعدی باشد و دوره تازه ای را به وجود آورد. این افسانه رستنی بود که داستان غم انگیز خداوند رهاننده و مادر غمدیده را به گونه ای ماهرانه پدید آورد.
#تحریف_مسیحیت
#بدعت_دردین_مسیح
#تحریف_تورات_انجیل
#پرستش_انسان
#مدعیان_دروغین
#پرستش_غیرخدا
#کریسمس
#پرستش_جن_شیطان
#ادیان_پاگانیستی
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد..... 👇👇
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
استفاده از پرتوهای لیزر برای استتار کرهی زمین از دید موجودات فضایی ! 🔭📡👽👆 #فرازمینیها #یوفو #اجنه_ف
استفاده از پرتوهای لیزر برای استتار کرهی زمین از دید موجودات فضایی ! 🔭📡👽
دانشمندان دانشگاه کلومبیا (Columbia) در ایالت نیویورک آمریکا به تازگی طرحی را ارائه داده اند که با اجرایی شدن آن، کرهی زمین از دید موجودات فضایی و مهاجمان کهکشان پنهان خواهد ماند. مبنای این تحقیقات این بوده است که همانطور که ما میتوانیم کهکشانهایی خارج از منظومهی شمسی را رصد کنیم، آنها (موجودات فضایی) نیز میتوانند این کار را انجام دهند و اگر سیارهی زمین توسط بیگانگانی با افکار پلید کشف شود، آن وقت سرنوشت انسانها به خطر میافتد.
شاید این طرز فکر برای شما هم مانند خود من عجیب به نظر برسد، اما این طرح در مراحل اولیه قرار دارد و احتمال اجرایی شدن آن بسیار بالاست! البته وجود موجودات جاندار خارج از سیارهی زمین چندان هم غیر عادی و فانتزی نیست .
پروفسور دیوید کیپینگ (David Kipping) و دانشجوی فارغ التحصیل شدهی او، الکس تیچی (Alex Teachey) عقیده دارند که اگر ما بتوانیم سیارههای دیگر را مورد بررسی قرار دهیم و وجود حیات را بر روی آنها بررسی کنیم، هیچ دلیلی وجود ندارد که ساکنان سیارههای دیگر این کار را انجام ندهند. بنابراین ما قصد داریم با استفاده از پرتوهای لیزری، یک نوع شنل نامرئی کننده برای کرهی زمین ایجاد کنیم.
طرح ارائه شده توسط این محققان بر مبنای یک تکنیک پرکاربرد در عملیات کشف و شناسایی سیارههای دیگر است. در این تکنیک دانشمندان ستارهشناس، تلسکوپهای پیشرفته نظیر تلسکوپ کپلر (Kepler Telescope) را بر روی یک ستاره متمرکز میکنند. سپس میزان شدت نور ساطع شده از ان ستاره را اندازه گیری میکنند. اگر یک تغییر در این نور وجود داشته باشد، نشان دهندهی این است که سیارهای درحال چرخیدن به دور آن ستاره است.
در مرحلهی بعدی دانشمندان با مطالعهی خواص این تغییر و شیب منحنی آن میتوانند اندازهی سیاره، فاصلهی آن از ستاره، مشخصات مدار، حجم سیاره و حتی بخشی از ترکیبات سازندهی آن سیاره را تشخیص دهند. بعد هم اگر اندازهی سیاره و فاصلهی آن از ستاره به گونهای باشد که احتمال وجود آب مایع در آن وجود داشته باشد، آن سیاره ممکن است دارای حیات باشد. حالا فرض کنید همین روش از سوی موجودات فضایی و بر روی کرهی زمین انجام شود، از آنجایی که سیارهی ما دارای تمام فاکتورهای لازم برای حیات است، نظر هر محقق بیگانهای را به خود جلب خواهد کرد و اینجاست که ارتشهای فرازمینی سرازیر این گوی آبی دوست داشتنی ما میشوند!
روش دفاعی پروفسور کیپینگ و گروهش این است که هنگامی که کرهی زمین درحال عبور از روبروی خورشید است و بین خورشید و کهکشانهای دیگر قرار میگیرد، با استفاده از یک لیزر ۳۰ مگاواتی، پرتوهایی از زمین ساطع شود تا عبور ما از جلوی خورشید مشخص نباشد. یعنی هر یک سال یکبار و آن هم به مدت ۱۰ ساعت، پرتوهای این لیزر به طور مداوم به فضا پرتاب میشوند تا تغییری در شدت نور خورشید برای موجودات دیگر سیارهها ایجاد نشود.
بنابراین کرهی زمین برای موجودات فضایی خارج از کهکشان راه شیری تقریبا نامرئی میشود. البته برای نامرئی کردن کامل سیارهی ما نیاز به یک لیزر ۲۵۰ مگاواتی است اما پروفسور کیپینگ میگوید که ضرورتی برای این کار وجود ندارد:
“ما تنها نیاز داریم که پارامترهای نشان دهندهی زندگی بر روی کرهی زمین را پنهان کنیم. این پارامترها که نظیر اکسیژن موجود در جو هستند، با استفاده از یک لیزر ۱۶۰ کیلوواتی نیز قابل استتار هستند. این کار باعث میشود تا سیارهی ما برای ساکنان دیگر نقاط جهان هستی، به شکل یک فضای غیر قابل زیست به نظر برسد.”
البته مطرح شدن چنین طرحی باعث میشود که دو فرضیهی دیگر هم بوجود بیایند: اول اینکه شاید ساکنان دیگر سیارات نیز از این روش (و یا روشی مشابه) استفاده میکنند و با اینکه در نزدیکی ما وجود دارند، خود را از ما پنهان کرده اند! فرضیهی دوم هم این است که شاید بتوان با چند تغییر، از این روش برای ارتباط با دیگر موجودات هوشمند کیهان بیکران استفاده کرد و پیامهایی را برای آنها مخابره کرد.
فرضیههایی که انسان را حسابی به فکر فرو میبرد که آیا واقعا ما در این جهان گسترده تنها هستیم یا نه ؟
#فرازمینیها
#یوفو
#اجنه_فرازمینیها
#عظمت_جهان_هستی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2