eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.1هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
مسیحت (تحریف شده) و « میترائیسم » دو روی یک سکه ✝️🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ ♦️ در نهایت میترا سوار بر ارابه خورشید شده و به آسمان عروج می‌کند تا در آخرالزمان دوباره به زمین بازگردد. در مسیحیت(تحریف شده) عیسی در روز پنتیکاست در جلوی چشم شاگردانش به آسمان عروج می کند. 🔷 در پایان کار جهان، آتشی بزرگ همه جهان را در بر میگیرد و تنها پیروان میترا از آن آسوده خواهند بود. در مسیحیت آخرزمان با وحشت و کشتار و قتل و عام و جنگ و آتشهای مهیب شروع می شود و با ظهور عیسی فقط پیروان اون آسوده و پیروز خواهند بود. 🔶 درآئین زروانی، داوری بر عهده میترا است. در مسیحیت(تحریف شده) داوری بر عهده عیسی است. همانگونه که میترا میانجی میان خداوند و بشر است، مسیح نیز واسطه خدا و انسان می باشد. 🔷 درب و پنجره های اصلی معبدها میترا پرستان رو به خورشید باز می شد، در حال حاضر درب خروجی کلیسا که به سمت طلوع خورشید ساخته می شود که نشان پیوستن به خورشید و همراهی با آن است که در مسیحیت (تحریف شده) ملکوت نام گرفته است. 🔶 در ورودی معابد میترا پرستان حوضچه های آب مقدس وجود داشت برای تطهیر و یا غسل تعمید. در ورودی کلیساهای مسیحی نیز چنین حوضچه هایی وجود دارد برای تطهیر و تعمید. 🔷 مهر در برج بره، بره به دوش دارد و عیسی نیز بره‌ای در آغوشش گرفته‌است و خود خدایی به صورت بره می باشد. 🔶 مسیحیان اولیه نه تنها اعتقادات مذهبی، بلکه شماری از تعالیم اخلاقی و مسلک کسانی که به مسیحیت می گرویدند را به نفع خود جذب و به نام مسیحیت استفاده می نمودند. مانند تعالیم رواقیان که سقراط مورد تقدیس آنان بود. 🔷 پیوند میترا با خورشید و گاو و ماه برای ما روشن است و روشن است که علامت + که آن را چلیپا می‌‌گفته‌اند سمبل خورشید بوده است که در مسیحیت(تحریف شده) تبدیل به صلیب مقدس گردید. 🔶 ارتباط مسیحیت (تحریف شده) با بت پرستی به اندازه ای زیاد است که اگر اصولا یک هسته مسیحیت یهودی نیز در کار باشد، مسیحیت کنونی از آن بهره اندکی دارد. 🔷 باید به خاطر داشت که پس از عیسی به ندرت به او معلم گفته شد. وی مسیح، نجات دهنده، پسر خدا، خود خداوند، تجلی خدا، واسط بین خدا و انسان، و خداوندگار مسیحیان شده بود!! 🔶 میترا پرستی با نام دیگری به نام مهر پرستی نیز یاد می شود. مهر پرستی و میترا پرستی یکی است، که همان دین مهر یا میترا نیز نامیده می شود که در حال حاضر به میترائیسم نیز مشهور است. 🔷 مهر یا میترائیسم، آیینی رازآمیز بود که بر پایه پرستش ایزد ایرانی، خدای خورشید، عدل و داد، پیمان و جنگ، یعنی میترا (مهر)، در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. 🔶 بر اساس گفته های هرودوت میترائیسم هشت قرن قبل از میلاد مسیح وجود داشته است. این آئین تا سده های دوم و سوم میلادی همچنان وجود داشته است. 🔷 زمانی که آئین مهر ایرانی به وسیله سربازان ایرانی به روم باستان رفت تقریبا تمام اروپا آن را پسندیدند و آنجا مهر ایرانی به میترا تبدیل شد و در تمام اروپا فراگیر گشت. میترائیسم در سرزمینهای امپراتوری ایران، روم، اروپا، شمال افریقا برپا بوده است. 🔶 گرچه پس از پذیرفتن آیین مسیحیت توسط امپراطور روم کنستانتین در اوایل سده چهارم میلادی، این دین رفته رفته محو شد، اما تاثیری بسزا بر ادیانی چون مسیحیت، مانویت، آتون (دین مصری)، شوالیه های معبد، فراماسونری بر جای گذاشت. ♦️ بطور خلاصه : مسیحیت (تحریف شده) تقریبا تمام المانهای آئین مهرپرستی (میترائیسم) را گرفتند و آن را وارد مسیحیت کردند و با اندکی تلخیص به نام مشخصات دین مسیحیت به مردم معرفی نمودند. این خلاصه ای از آن چه اتفاق افتاده بود می باشد. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
« شیطان پرستی » از گذشته تا حال 👹🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ ♦️ بعد از اجرای مراسم « بلک مَس » نوزاداني به دنيا آمدند که پدران شان معلوم نبود و مادران شان نيز آن ها را نمي خواستند. در اين جا بود که ابتکار « کاترين دِشي » ( با نام مستعار لاوازين ) مراسم « اتاق درخشان » طراحي و آيين شيطان پرستي تکميل شد. 🔷 اين مراسم، بازتوليدِ آيين قرباني انسان بدوي بود. اتاق درخشان کاملاً سياه پوش و تنها منبع روشنايي آن يک شمع بود. نوزادان در اين اتاق، قرباني مي شدند و خونشان به شيطان تقديم مي شد. 🔶 اين قضيه پس از مدتي افشا شد و عده اي بازداشت و مجازات شدند؛ اما هنگامي که شخصيت هاي بلندپايه ي کشوري در معرض اتهام قرار گرفتند، مقامات، دستور توقف پي گيري را صادر کردند و اين مراسم به طور مخفيانه و محرمانه ادامه يافت. 🔷 البته برخي بر اين عقيده اند که شيطان پرستي مدرن را عده اي از اَشراف انگلستان درحدود قرون چهارده و پانزدهم ميلادي، (که عضو گروه فراماسونري « اردو تمپل ارينتز » به رهبري « سرفرانسيس دشوود » بودند در قالب باشگاه « آتش جهنم » در شهر لندن بنيان نهادند. شهر لندن از اوايل قرن نوزدهم مرکز شيطان پرستان در اروپا شد. 🔶 اين آيين ها در طول قرن هاي هفدهم و هجدهم در قالب گروه هاي سري ادامه يافت که اشراف ايجاد و آن ها رهبري مي کردند؛ گروه هايي نظير « ژرمن باکسن »، « پسران نيمه شب »، « موهاکس ها » و « نفرين شدگان ». 🔷 بعضي از اين گروه ها مثل باشگاه آتش جهنم بسيار گسترده بودند و شاخه هاي متعددي داشتند. سرانجام اين گروه ها به شکل گيري انجمن هاي فراماسونري در انگلستان و فرانسه و از مجموع آن ها « گراند لژها » ايجاد شد و سپس در تمام اروپا، امريکا و به تدريج در تمام دنيا رخنه کرد. 🔶 در قرن نوزدهم براي ترويج و ايجاد مقبوليت شيطان پرستي، کوشش هايي صورت گرفت. ديانا وگان در کتابي با نام « اعترافات داستان زنان »، شيطان پرستي را مطرح کرد. او نقل مي کند که چگونه در اين گروه ها و محافل براي پرستش شيطان اعمال غير انساني انجام مي دادند و در انتظار روزي بودند که اصول اخلاقي مقبول جامعه را براندازند. 🔷 البته بعدها دروغ بودن اين داستان مشخص شد؛ ولي تأثير خود را براي معرفي و ترويج شيطان پرستي و سنجش اقبال مردم به آن گذاشته بود. 🔶 در آغاز قرن بيستم، چهره ي برجسته ي شيطان پرستي، به نام « آليستر کراولي تحقيقاتش را درباره ي حقيقت بشر و اعمال شيطاني در سال 1898 م هنگام پيوستن به گروه « هرمتيک اوردر » آغاز کرد. سپس به جامعه ي جادوگران انگليسي زبان محلق شد که افرادي مثل « دبليو بيتس »، « آرتورمکن » و « ديون فورچون » از اعضاي آن بودند. 🔷 وي بعدها به طور شخصي، اعمال شيطاني بي سابقه اي را ابداع کرد و طرفداراني را نيز براي خود فراهم آورد که انجمن « شيطان براي شيطان » را به رهبري وي تشکيل دادند. 🔶 اين امر باعث شد پايگاهي دائمي در جزيره ي چفالو واقع در سيسيل داير کند و نام آن را « صومعه ي تِلِما » بگذارد. او در سال 1947 م از دنيا رفت و در مراسم تدفينش مراسم بلک مس اجرا شد. 🔷 مراسم شيطان پرستي مدرن، مراسمي براي دعوت از شيطان باطني و حس اهريمني دروني است که با اعمال جنسي آرام و ارضا مي شود. 🔶 آن ها جسم پرست اند و اعتقاد دارند هر آن چه وجود دارد، مديون آلت تناسلي آدمي است و انسان بايد کامل ترين لذت جسماني و جنسي را در اين دنيا ببرد. 🔷 آن ها هم چنين معتقدند بعد از مرگ، روح کساني که در دنيا لذت جسماني لازم را نبرده اند، به اين دنيا بر مي گردد تا لذت جنسي خود را کامل کند. ♦️ در چنين مراسمي، مخلوطي از اسپرم، همراه ادرار با عنوان « آب مقدس » بر روي حاضران پاشیده میشود . به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻 قسمت (پایانی) 5️⃣1️⃣ 🔻 نتیجه گیری 🔷 اندیشه ها و اعمال شمنیستی - که بخش عظیمی از آن از آبشخور اسطوره ها مایه می گیرد - از نخستین نشانه های عرفان نظری و عملی در روزگار نخستین است. اعمال خارق العاده و ماورائی، کهانت و طبابت برای مردم به آن ها نقشی هدایت گرانه و رهبری می داد. 🔶 به همین دلیل در هنگام نقل مکان به مناطق جغرافیایی مختلف، با استقبال رو به رو می شدند و خیلی زود به پایگاه اجتماعی قوی دست می یافتند و غالباً از اعمال و افکارشان استقبال و اقتباس می شد. 🔷 نفوذ مایه های فکری و عملی شمن ها در مشارب و مکاتب دیگر چون تصوف از قدرت اثرگذاری آیین آن ها حکایت می کند. 🔶 الگوبرداری و اقتباس از برخی افکار و اعمال شبه عرفانی آنان برای دست یابی به خلسه - به عنوان مقدمه کهانت و طبابت - برجسته ترین تأثیر شمنیسم در تصوف است. 🔷 با توجه به مستندات مقاله، به احتمال بسیار قوی، صوفیه در سماع و رسیدن به حالات بی خودی از آیین و روش شمنیستی، چون وجدآفرینی و خلسه از طریق رقص و سماع، خوردن مسکرات و استعمال مواد مخدر، گوش سپردن به غنا و ساز و آواز زنان و امردان، غش کردن ( تغاشی ) و... استفاده کرده اند که خود مورد نقد صوفیان حقیقی قرار گرفت. 🔶 توجه و توسل به این کجراهه ها و انحراف ها به ویژه آنگاه که رسیدن به واقعه و مشاهده از طریق اعمال شرعی دشوار و ناممکن می نمود و یا صوفی خود را مستعد دستیابی به آن نمی دید، بروز و ظهور بیشتری داشت. 🔷 لذا این پشمینه پوشان صوری به پیروی از شمن ها که خلسگی را لازمه ی اعمال کهانت، طباطبت و ساحری، و آن را نماد و نشانه ای از تولدی دوباره، کسب معرفت و مشاهده می دانستند، به رقاصی و تخدیر متوسل شدند، باشد که به زعم خود در پرتو آن اعمال، به وجد و معرفت و سرانجام، فنای عرفانی دست یابند و یکشبه ره صد ساله را طی کنند، اقتباسی که بیشتر موجبات تخریب و انحطاط آنان را فراهم نمود. 🔶 تأثیر روش های شمنیستی محدود به صوفی نمایان نماند، بلکه گاه دامن برخی از صوفیان بزرگ را نیز گرفت و آنان را به ریاضت هایی کج راهانه چون ده من نمک در چشم کردن برای تهجّد و خود را از درخت آویختن کشاند، ریاضت هایی که شباهت بسیار معناداری با برخی از رفتارهای شمنیستی در آیین خلسه دارد. 🔷 آسانی روش های شمنی برای دستیابی به جذبه و خلسه در برابر روش های شرعی که « صمت و صوم و سهر و عزلت و ذکر به دوام » می طلبد و طبیعتاً در درازمدت به دست می آید، بیش از همه، صوفی نمایان و پیروان فرقه های صوفیه چون صوفیانِ قلندریه را گرفتار و معتاد کرد، به گونه ای که نه تنها آن روش ها را مذموم نمی دانستند، بلکه آنها را مایه ی بقا و کسب معرفت و فنا می شمردند و بدان افتخار می کردند. ♦️ مطالعات عرفاني(مجله علمي پژوهشي) نویسندگان : ناصر نیکوبخت و سید علی قاسم زاده به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
نگاهی کوتاه به عرفانهای کاذب هندی 🕉☯️☸️🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ 🔻 سای‏‌بابا 🔷 سوامی ساتیا سای‏‌بابا شخصیتی است که خود را تناسخ یافتۀ سای‏‌بابای شیردی می‏‌داند. وی که به تردستی و معجزات مشهور است توانست بسیاری را گرد خود جمع کند. 🔶 سای بابا نیز مانند دیگر ادیان هندی به تناسخ و کارما معتقد است. هر چند تلاش دارد تا تعالیم خود را با خدا همراه سازد اما خدایی که او می‌‏سازد مانند خدایان دیگری است که پندار بشر ساخته است. 🔷 او گاهی رفتار صحیح انسان را خدا قلمداد می‌‏کند [7] و گاه بر این باور است که انسان‏‌ها خود خدای خویش‏‌اند. از دیگر تعالیم او توجه به عالم درون است. 🔶 وی بر این باور است که اگر بر ذهن خود چیره شویم و درون خویش را به تسخیر درآوریم می‏‌توانیم کوه‌‏ها را نیز به حرکت واداریم.[8] 🔻 رام الله 🔷 این فرقه نیز کاملاً به مبانی آیین‌‏های هندی به‏‌ویژه تفکرات یوگا پایبند است. 🔶 چاکراها و نیروهای درونی نیز از مهم‌‏ترین تعالیم آن‏‌ها به شمار می‌‏رود. عشق و عشق‌ورزی نیز در این فرقه مورد تأکید قرار می‌‏گیرد. 🔷 از احترامات شدید رام‌‏الله نسبت به مسیح؟ می‌‏توان تأثیرات مسیحیت را در این فرقه استنباط کرد.[9] 🔻 کریشنا مورتی 🔷 اساس باورهای مورتی را تناسخ، کرمه، یوگا و اندیشه‌‏های روان‌‏شناختی تشکیل می‏‌دهد. کریشنا که برهمن زاده است، به خودشناسی و آزادی درون معتقد است. 🔶 او بر این باور است که درون یکایک عالمیان، رستاخیزی بزرگ همراه با صلح برپاست. او خودشناسی را موجب کم شدن آلام و رنج‌‏های روحی می‌‏دانست.[10] 🔻 یوگاناندا 🔷 وی نیز مانند دیگر مبدعین شبه‏‌آیین‌‏ها مدعی درون‌‏گرایی است و معتقد است می‏‌توان با گسترش دانش عینی و تجربیات درونی به ورای محدودیت‌‏های دانش تجربی دست یافت. 🔶 وی نیز توصیفات چندگانه‌‏ای درباره خداوند دارد و از همین روی دچار تضاد و تناقض شده است. 🔷 ادعای رؤیت خدا یکی از مراحلی است که خداباوری او را دچار تضاد نموده است. 🔶 حالاتی که او از ملاقات خود با خدا گزارش کرده به حالات بشر شبیه‌‏تر است تا خداوند.[11] 🔷 چند خدایی، تثلیث و ثنویت نیز بر باورهای یوگاناندا سایه افکنده است به‌‏گونه‌‏ای که او از برهما، ویشنو، شیوا و کالی نام برده و آن‌‏ها را در صف خدایان قرار می‌‏دهد.[12] ♦️ وی هنگامی که دربارۀ دین سخن می‌‏گوید به‏‌گونه‌‏ای است که اعتقاد به خدای ترس و وحشت در آن مشهود است؛ گو این‌‏که باورهای تایلور و فریزر در مورد منشأ دین درست است.[13] 🔻 پی‌نوشت: [1]. آفتاب و سایه‏‌ها، محمد تقی فعالی، نگرشی بر جریان‌‏های نوظهور معنویّت‌‏گرا، تهران، انتشارات نجم‏‌الهدی، 1388، ص 84- 111. [2]. نگرشی بر آراء و اندیشه‏‌های اشو، تهران، سازمان ملی جوانان، معاونت مطالعات و تحقیقات، فعالی، 1388، ص 59. [3]. همان، ص 60. [4]. شورشی، اشو، ترجمه عبدالعلی براتی، تهران، نسیم دانش، 1383، ص 200. [5]. راز بزرگ، اشو، ترجمه روان کهریز، تهران، باغ نو، 1382، ص 135. [6]. همان، ص 147. [7]. عشق الهی را جلوه‏‌گر سازید، سای‏‌بابا، ساتیا، 1384، ترجمه پروین بیات، تهران، عصر روشن بینی، ص 18. [8]. تعلیمات ساتیا سای‌‏بابا(تعلیمات معنوی 6)، سای‏بابا، ترجمه رؤیا مصباحی محمدی، تهران، 1383، تعالیم حق، ص 26. [9]. نگرشی بر آراء و اندیشه‏‌های اشو، تهران، سازمان ملی جوانان، معاونت مطالعات و تحقیقات، فعالی، 1388، ص 166. [10]. همان، ص 168-169. [11]. یوگاناندا، محمد تقی فعالی، تهران، سازمان ملی جوانان، معاونت مطالعات و تحقیقات، فعالی، 1388، ص 75-82. [12]. سرگذشت یک یوگی، یوگاناندا، پارمهانسا، ترجمه گیتی خوش‌دل، نشر پیکان، تهران، 1383، ص 31-33. [13]. یوگاناندا، محمد تقی فعالی، تهران، سازمان ملی جوانان، معاونت مطالعات و تحقیقات، فعالی، 1388، ص 91. برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به: سودای دین‌داری، عبدالحسین مشکانی سبزواری، قم، نشر صهبای یقین، ص 40. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
جشن سوری پایان سال « جشن‌های آتش » « جشن سده » در یک نگاه 🔥🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ 🔻 جشن سده 🔥 🔷 ار جملهٔ بزرگترین جشن‌های آتش در ایران باستان که تدوام داشته و تا به امروز ادامه دارد جشن سده است یعنی جشنی که به یادگار پیدایی آتش برگزار می‌شود. 🔶 فردوسی شرح آن را در ضمن احوال هوشنگ چنین آورده‌است. «هوشنگ شاه پیشدادی روزی به هنگام شکار که با گروهی همراه بود، مار سیاهی (مظهر مرگ و نیستی در ایران باستان) می‌بیند. 🔷 سنگی با شدت به سوی مار پرتاب می‌کند. بر اثر اصابت سنگ بر سنگ جرقه می‌جهد و خار وخاشاک اطراف آن به آتش کشیده می‌شود و مار می‌گریزد و شاه و همراهان به گرد آتش (مظهر فروغ ایزدی) به جشن و سرور تا شب هنگام پرداخته و نمی‌گذارند آتش هیچ‌گاه خاموش شود. از آنگاه آن جشن را سده نام نهادند.» 🔶 وجه تسمیهٔ این جشن به همان عدد «سد» می‌رسد و مربوط است به موقعیت‌های فصلی. در دورانی ایرانیان سال را به دو فصل تقسیم می‌کردند، تابستان بزرگ که هفت ماه بود از آغاز فروردین تا پایان مهر ماه و زمستان بزرگ که از اول آبان ماه شروع و به پایان اسفند ماه می‌رسید و بعضی پنجه را نیز در این پنج ماه به‌شمار می‌آوردند که مجموعاً یک سد و پنجاه روز می‌شد. 🔷 گویند چون صد روز از زمستان بزرگ سپری می‌شد، ایرانیان جشن سده را برپا می‌کردند چون بر آن بودند که اوج و شدت سرما سپری شده و این پدیدهٔ نابسامانی و سکون که از کردار اهریمن است، توان و نیرویش رو به زوال و کاستی است. 🔶 این جشن را آبان روز از بهمن ماه برابر با دهمین روز از بهمن ماه برگزار می‌کردند به شب هنگام و در این وقت درست «سد» روز از زمستان بزرگ می‌گذشت. در جشنی بزرگ آتش را که جلوگاه و رمز و کنایت از اهورامزدا است، می‌افروزند تا نیروهای اهریمنی ضعیف و نابود شوند. 🔷 یکی از مشخصات و ویژگی‌های جشن سده تعاون و همکاری مردم است. درباورزرتشتیان این جشنی است، همگانی در گذشته مرسوم بوده که گردآوری هیزم و خار و خاشاک برای جشن فریضه‌ای دینی زرتشت است و کرداری است که ثواب دارد. 🔶 مغان را سنتی بوده‌است که جانوارن موذی و زیان‌آور را باید منهدم سازند تا زیان و آسیب اهریمنی کاسته گیرد. جانوران موذی را در اصطلاح «خرفستر» می‌گویند و آلتی داشتند که بدان آن جانواران موذی را نابود می‌کردند که «خرفسترغن» نامیده می‌شد . ♦️ با توجه به قراین مذکور و با تأمل در داستان هوشنگ و مار و آتش گویا رسم سنتی مغان چنان بوده که در جشن سده جانواران موذی و زیان‌آور را در آتش می‌رانده‌اند. 🔥 جشن سوری پایان سال 🔻 🔷 در تقویم و روزشماری ایرانیان شنبه و چهارشنبه یا آدینه وجود نداشته‌است. اساس تقسیم آنان در روز شماری بر آن پایه نبود که ماه را به چهار هفته با نام‌های کنونی روزها بخش کنند، لاجرم در شب چهارشنبه آخر سال تحقیقاً چنین جشنی برگزار نمی‌شده‌است. 🔶 روز شماری کنونی بر اثر ورود اعراب به ایران باب شد. جشن سوری یک عادت و رسم قدیمی بوده که در پایان سال اجرا می‌شده است و آنچه مسلم است، چهارشنبه نبوده‌است. 🔷 علت جشن و آتش افروزی در ایام آخر سال مربوط می‌شود به جشن فروردگان که فروهرها یا ارواح مردگان به مدت ده شبانه روز از جایگاه اصلی خود در آسمان به شهر و دیار و خان‌ومان فرودآمده و میان بازماندگان زندگی می‌کنند. ♦️ یکی از واجبات و سنت‌های معمول آتش افروختن بر سربام‌ها و در کوی و برزن بوده‌است. علتی که برای آن ذکر می‌کنند، اینست که ارواح را راهنما باشد تا در روشنی و فروغ آن به خانه‌های خود درآیند. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
« ایوان کوپال » یکی از بزرگترین جشنهای تقویم اسلاوها 🌞🔥🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
گاه‌شماری نوروز درفرهنگ ایران باستان🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ دیگری سال ثابت یا گاه‌شماری بهیزکی بود که در آن کبیسه، هر ۱۲۰ سال گرفته و حساب می‌شد و نوروز و سال شمسی در هر دور ۱۲۰ سال در جای خود قرار گرفته و ثابت می‌ماند . 🔷 در گاه‌شماری بهیزکی هیچ‌گاه آغاز سال بیش از یک ماه جلو نمی‌افتاد یا چند روزی عقب نمی‌ماند و اغلب حتی الامکان می‌کوشیدند که آغاز سال را در محل نجومی خود نگاه دارند. 🔻 اما حسن تقی‌زاده نظر دیگری در مورد زمان برپایی نوروز در دوران ساسانی دارد و نوشته است: 🔷 در عهد ساسانیان نوروز، یعنی روز اول سال ایرانی و اول فروردین‌ماه چنان‌که در زمان ما معمول است، در آغاز بهار نبود بلکه مانند عید فطر و عید قربان در فصول سال می‌گشت، البته نه به آن سرعت که عیدهای عربی می‌گردند. 🔶 در سال یازدهم هجرت که گاه‌شماری یزدگردی و هم‌زمان با جلوس یزدگرد سوم (۶۳۲–۶۵۱ میلادی)، آخرین پادشاه ساسانی، بر تخت پادشاهی است (۶۳۲ میلادی)، نوروز در ۱۶ حزیران رومی (ژوئن) یعنی نزدیک به اول تابستان بود. 🔷 از آن تاریخ نوروز به تدریج هر چهارسال یک روز عقب‌تر ماند تا در سال ۴۶۷ هجری، در ۱۳ برج حوت یعنی ۱۷ روز مانده به آخر زمستان واقع شد. 🔶 جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی، ترتیب تقویم جدید جلالی را بنیان گذاشت و نوروز را در روز اول بهار ثابت نگاه داشت. از آن زمان تاکنون این جشن در اول فصل بهار برپا می‌شود. 🔷 این که چرا به جای کبیسهٔ چهار ساله و افزودن یک روز پس از ۱۲۰ سال با افزودن یک ماه کبیسه می‌گرفتند نزد ایرانیان توجیه دینی داشت. 🔶 ابوریحان بیرونی می‌گوید که ایرانیان برای هر روز آیین‌های خاصی داشتند از جمله ذکر نام ایزدی که روز به نام اوست و پادشاهان ساسانی نیز برای هر روز یک نوع گل و شراب و نغمه داشتند و از این رو افزوده شدن بر تعداد روزها ترتیب را برهم می‌زد. 🔷 برخی نویسندگان دلایل دیگری هم آورده‌اند از جمله اینکه چون ایرانیان برای روزها، سعد و نحس قایل بودند نمی‌خواستند با جابه‌جا شدن، روزهای سعد به روزهای نحس منتقل شوند و نوروز در اولین روز ماه نباشد. ♦️ اصلاحات خیام در سده چهارم هجری قمری موجب شد تا گاه‌شماری ایرانی به دقت مطابق با تقویم طبیعی گردد و نوروز و دیگر جشن‌های سالیانه در جای حقیقی خود تثبیت شوند. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
اقوام ایرانی، آغاز سال را با جشن « عید نوروز » اعلام می کردند 🌱🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آیا جشن نوروز نماد « رستاخیز حیات » است ❓ 🌱🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
« جشن نوروز» از کهن ترین جشن های ایرانیان 🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
چه کشورهایی نوروز را جشن برگزارمی گیرند ❓🌱🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
جشن نوروز از نگاه « شرق شناسان » 🌱🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
سینمای غرب مروج آئین بودا ☯️☸️🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ 🔻 آموزه‌های آیین بودا با چالش‌ها و اشکالات مهمی به شرح زیر روبرو است: 1️⃣ بودا با صراحت تمام هرگونه تفکر غامض و پیچیده‌ی فلسفی را نفی می‌کند و فلسفه را راه نجات بشر نمی‌داند. الهیات و فلسفه نزد بودا جایگاهی ندارد. 🔶 در عوض بودا مدعی است که فقط در پی درد و رنج بشر است و می‌خواهد نیازهای انسان را بازشناسی کند و آلام او را کاهش دهد. با نگاهی به تاریخ می‌بینیم که افرادی در دوره‌های مختلف زمانی، فلسفه یا متافیزیک را نفی کرده‌اند؛ ولی در نهایت، نظامی فلسفی ایجاد کرده‌اند. چند پرسش جدی در این باره مطرح است که آیا مکتب بودا درباره‌ی جهان، بینشی خاص دارد❓ 🔷 آیا درباره‌ی انسان و آینده او نگرشی خاص دارد❓و سؤالاتی از این قبیل که اگر جواب آن‌ها منفی باشد نمی‌تواند ادعا کند که می‌خواهد رنج و آلام بشری را کاهش دهد و نمی‌تواند چیزی به عنوان راهی برای وصول به نیروانه یا قوانینی همچون «سمساره» یا «کرمه» ارائه دهد؛ چرا که تمام این‌ها متضمن و مستلزم جهان‌بینی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی خاصی است که این مجموعه چیزی جز نظام فلسفی و تفکر الهیاتی نیست. 2️⃣ بودا با این تصور که انسان، آزاد است و می‌تواند آینده‌ی خود را هرگونه که می‌خواهد بنا کند، تقدیر جهان را منتفی می‎داند. این عقیده، ریشه در عدم اعتقاد او به ادیان و خدای ابراهیمی دارد. وی در این مسئله جانب انسان را می‌گیرد و با دیدی کاملاً اومانیستی، نقش خدا را در تدبیر جهان نادیده می‌پندارد. 3️⃣ مهم‌ترین بخش تعالیم اخلاقی عرفانی بودا چهار حقیقت جلیل است که محور آن رنج بشری است. او با اصالت بخشی به درد و رنج، راه‌کارهایی ارائه می‌دهد. او مهم‌ترین خصوصیت انسان را، در رنج بودن، می‎داند. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که آیا انسان هیچ خصیصه‌ای دیگر ندارد و فقط در رنج خلاصه می‌شود ⁉️ 4️⃣ بودا از یک سو خودیت را منفی می‌کند و از سوی دیگر مدافع تناسخ است. لازمه‌ی پذیرش تناسخ، اعتقاد به وجود خود است؛ چرا که اگر روح از کالبدی جدا و به کالبدی دیگر منتقل شود و این امر دائماً در جریان باشد، مستلزم آن است که خودیت انسان باقی باشد. 5️⃣ در نظام بودایی جایی برای خدا و اعتقاد به او وجود ندارد و بودیسم یک نظام سکولار است. 6️⃣ در میان نمونه‌های یاد شده اشاره‌ای به «دالایی لاما» هم شد. در مکتب او علاوه بر پنج نکته یاد شده می‌توان گرایش به رسیدن به آرامش و شادی کاذب و بی‌هدف، پلورالیسم و پراگماتیسم امریکایی را نیز مشاهده کرد.[2] 🔻 پی‌نوشت: [1] . جواد امین‌خندقی، دین و سینما، آموزه‌های اخلاقی و ارزشی، قم: نشر ولاء، ۱۳۹۱، ص ۱۶۰. [2] . فعالی، محمد‌تقی، آفتاب و سایه‌ها، تهران: نشر عابد، ۱۳۹۰، صص ۱۹۸ _ ۲۰۰. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
چگونگی پیدایش عرفان های کاذب ☸️☯️🕉🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ ♦️ این عرفان‌ها که هرگز نمی‌توانستند در قامت دین ظاهر شوند با ادعاهایی فرادینی سعی در برکناری دین از زندگی بشر دارند. 🔷 بررسی محتوای ادعاهای هستی‌شناسانه، انسان‌شناسانه و معرفت‌شناسانهٔ این عرفان‌ها نشان از این دارد که تمام آن‌ها از آبشخور واحدی سربرآورده‌اند. 🔶 بسیاری از باورها و نگرش‌های میان آن‌ها شبیه هم‌اند، به‌گونه‌ای که ترجمان آن‌ها در ایران باعث اشتراک در پیروان شده است. 🔷 برخی از گروندگان به این عرفان‌ها بی‌آن‌که بدانند، به چندین عرفان گرایش دارند و از هر کدام باوری را گلچین نموده، در سخنانشان می‌گنجانند. 🔶 نباید فراموش کرد که بسیاری از این گروه‌ها در قالب «جنبش» به فعالیت می‌پردازند و ازهمین‌روی بسیاری، عرفان‌های نوپدید را با نام «جنبش‌های نوپدید دینی» (NMR) می‌شناسند. 🔷 جنبش‌های نوپدید دینی که در ایران با اصطلاح «جنبش‌های معنوی نوین» و با نام اختصاری «جمن» ها شناخته می‌شود پدیده‌ای است که توانسته در کشور ما مباحث فراوانی در افکند. ♦️ برخی محققین، «جنبش‌های نوپدید دینی» را فقط نامی زیبا برای فرقه‌ها می‌دانند و بر این باورند که مناسب‌ترین نام برای این جنبش‌ها همان «فرقه» می‌باشد. [1] 🔷 این اصطلاح نخستین بار از دهه 70 میلادی در ادبیات جامعه شناسی دین و دقیقاً در برابر اصطلاح «فرقه» طرح گردید. این اصطلاح به موضوعاتی اشاره داشت که در ضمن جنبش ضدفرهنگ در آمریکا شکل گرفته بود. 🔶 در حقیقت این جنبش، اعتراضی علیه مدرنیته و در پاسخ به کاستی‌های آن قلمداد می‌شد و ظهور آن، خبر از بازگشت امر دینی داشت. [2] 🔻 نویسندهٔ کتاب «جنبش‌های نوین دینی» دربارهٔ این جنبش‌ها چنین می‌نویسد: 🔷 «جنبش‌های نوین دینی امروزه پدیده‌ای جهانی است؛ ولی موج این جنبش‌ها که در غرب پدیدار شد با قسمت عمدهٔ موج‌های قبلی متفاوت است. 🔶 این جنبش‌ها نه تنها از درون سنت یهودی- مسیحی، بلکه از سنت‌های دیگری نظیر هندوئیسم، بودیسم، اسلام، شینتوئیسم و بی‌دینی و از فلسفه‌ها و ایدئولوژی‌های جدیدتری نظیر روانکاوی و داستآن‌ه‌ای علمی – تخیلی نیز بر می‌خیزد. [3] ♦️ برخی تعداد این جنبش‌ها را در سراسر دنیا بیش از 2000 عنوان کرده‌اند. [4] 🔻 پی‌نوشت: [1]. مجله هفت آسمان، کریسایدز، جرج د، ترجمه دکتر باقر طالبی دارابی، ش 19، ص 128. [2]. جنبش‌های نوین دینی، ویلسون، برایان، 1387، با همکاری جیمی کرسول، مترجم محمد قلی پور، با مقدمه دکتر سارا شریعتی، مشهد، مرندیز، ص 11. [3]. همان، ص 33. [4]. همان، ص 37. [5]. سودای دین داری، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 34. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
از « میترا » تا « ماتریس » واقعیت یا تخیل 🔻 قسمت (پایانی) 6️⃣ ♦️ در آثار داستانی یا فیلمهایی که بر اساس کیمیاگری ساخته شده یک چیز موضوعیت عمومی دارد: 🔷 هفت آرکان که کنترل جهان ما را در دست دارند کشته میشوند و سپس دوباره خلق میشوند. انسانهایی هستند که روح این خدایان را در بدن خود مأوی داده اند و کشته میشوند. 🔶 سپس استاد کیمیاگر با آمیختن خون و بدن آنها و جدا کردن روحشان, به تغییر دادن بدن آنها میپردازد و در نهایت بدنهایی جدید خلق میکند که میزبان ارواح کسانی باشد که در آغاز این روند قربانی شدند. 🔷 ماه نو و خورشید نو خلق میشوند که شاه و ملکه جهان جدید هستند و پنج تن دیگر یا پنج سیاره کلاسیک دیگر را متولد میکنند. 🔶 ارواح خدایان را فریب میدهند و به بدنهای انسانی روی زمین میکشند, آنها را به تله می اندازند و قربانی میکنند تا بتوانند جهانی جدید خلق کنند. امکان دانستن اینکه عملاً به این شکل جهانی جدید خلق کرده اند یا نه برای ما وجود ندارد. 🔷 ممکن است خلق کرده باشند و ما اکنون ساکنین آن جهان باشیم. من این موضوع را به این شکل تصور میکنم که میتوان در جهانی زندگی کرد و جهان هایی دیگر درون و بیرون از جهان محل سکونت خود خلق کرد. 🔶 در این حالت دریافتن اینکه درون جهانی قرار داری یا بیرون آن بسیار مشکل میشود. 🔷 بیرون یا درون بودن امری نسبی میشود و از نقطه ای به بعد, تعیین درون و بیرون بودن یا بالا و پایین بودن غیرممکن میشود. 🔶 چگونه ممکن است زحل خدای بلند مرتبه ترین بخش آسمان ها باشد اما در عین حال در تارتاروس که زیر پای ما قرار دارد زندانی شده باشد؟ 🔷 تنها راه حلی که به نظر من رسید این بود که آنچه در خاطره فرهنگ ما باقی مانده مرور کنیم, وقایع را به ترتیب زمانی تنظیم کنیم و آنها را همچون لایه ای بر فراز لایه دیگر انباشته کنیم. 🔶 به این ترتیب ما در حال حاضر بر فراز تارتاروس قرار داریم که باقیمانده دوران طلایی, یا به عبارتی, باقیمانده جهانی دیگر را در خود دارد. 🔷 هر کس که زیر انباشتی از چیزهای دیگر قرار دارد قاعدتاً بار نگه داشتن آنچه بالاتر از او است را بر دوش میکشد و به نظر من موضوع اطلس و نگه داشتن آسمان بر شانه هایش اشاره به همین موضوع دارد. 🔶 بخشی از برده بودن ما حاصل اجبار به بر دوش کشیدن بار چیزی است که بر فراز ما قرار گرفته است. 🔷 هرگز به فکر شما رسیده که این جهان یک ماشین ناکارامد است؟ این همه تلاش و کار نتیجه ای به دست میدهد که درخور تلاش به کار رفته نیست. ناکارامدی این ماشین و ناچیز بودن بهره حاصله از آنچه در آن صرف میکنیم برای من نشانه ای است دال بر اینکه کسی بالاتر از ما مشغول مکیدن شیره جهان ما است. 🔶 داستانی درباره تارتاروس وجود دارد که از سه زن صحبت میکند که مجازات شان این است که هر یک کوزه ای را حمل کنند که سوراخی در کف دارد و در نتیجه محتویات این کوزه ها مدام از آنها نشت می کند. ♦️ ناکارامدی جهان ما نشان میدهد که نشتی به بیرون وجود دارد, اما این نشت و ناکارامدی همه بخشی از طراحی جهان ما بوده است. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
یکی از ویژگی‌های منحصر بفرد در عرفان سرخپوستی گیاهان « توهم زا » است🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ با چه ترازویی کاستاندا اصیل‌تر بودن درک وهم را نسبت به عقل و عالم محسوسات می‌سنجد❓ 🔷 اگر شکاکیت انسان به قوای حسی خود هم سرایت کند، کدام دریافت از تیررس شک در امان می‌ماند❓ 🔶 بالاخره اصالت را باید به کدام قوه داد❓ 🔷 به سؤال دیگری هم باید پرداخت و آن این‌که حوزه دریافت‌های قوهٔ وهم تا کجاست و اساساً کارایی و واقع‌نمایی آن چه میزان است❓ 🔶 اگر بپذیریم که کار ذاتی این قوه نمایش‌های غیر منطبق با واقع است، در آن صورت راهبری به دنیای واقعی که کاستاندا ادعا نموده، و درنتیجه نظام معرفتی که وی عرضه کرده است، از اساس مخدوش خواهد بود. 🔷 گیاهان قدرت و داروهای روان‌گردان، همچون پیوت، قارچ، تاتوره و بذر ذرت که کاستاندا شرحی دراز درباره کشت و تربیت و طرز استفاده از آن‌ها در کتاب‌هایش آورده است؛ همگی با منطق محور قراردادن قوه وهم در عرفان ساحری است و به حاشیه راندن قوه درک و تعقل. 🔶 عرفان ساحری، به گونه‌ای وحشتناک به استفاده از گیاهان روان‌گردان و تجربهٔ دنیای وهم تشویق نموده است. 🔷 تخریب جسم و اختلالات روانی و روحی و اختلال سیستم عصبی و تغییر در عمل مغز، کم‌ترین پیامد منفی استفاده از این گیاهان است به طوری که در موارد زیادی رؤیاها و کابوس‌های آزاردهنده بر زندگی فرد سایه انداخته و آن را به جهنمی تبدیل می‌کند. 🔶 به راستی اگر قرارباشد با توسل به داروهای توهم‌زا، تجربه عرفانی محقق شود، چه نیازی به شعار «بازگشت به طبیعت و اتحاد با طبیعت» وجود دارد❓ 🔷 آیا هدف از تقدس طبیعت و مدح آن، فقط وجود همین گیاهان در طبیعت است❓ 🔶 باید پذیرفت که سالک در عرفان ساحری با ورود به فضای وهم، جهان را و درنتیجه غایت هستی و در نهایت خالق هستی را جز وهم نمی‌بیند و چند صباحی با صورت‌های خیالی خودساخته سرگرم می‌شود و «بازی گرفتن همه چیز» و «بازی دادن خود» تنها دستاورد سالک در مرام ساحری خواهد بود! 🔷 روشن است که این‌گونه حالاتِ توهم آمیز، با شهود عارفانه و معرفت الهی و مکاشفه رحمانی کم‌ترین قرابتی ندارد. 🔶 فراموش نکنیم که عرفان ساحری یکی از جریان‌هایی است که ریشه در جادوگری کهن دارد. 🔷 سنت جادوگری از سنت‌های کهن است که در رویارویی با آیین‌های توحیدی ریشه دارد. در قرآن این عمل مذمت شده و در روایات شیعی در مرتبه انکار خدا از آن نام برده شده است. 🔶 جادوگری در مسیحیت، نوعی کفر تلقی‌گردیده و در متون کهن یهود از آن به نوعی بت‌پرستی یاد شده و چنان وانمود شده که هدف اساسی بسیاری از پیامبران بنی‌اسرائیل به نقل متون مقدس یهود، مبارزه با این مرام خطرناک بوده است . 🔷 در تلمود، کتب دینی کهن یهود، جادوگر مجرم و محکوم است؛ زیرا که از اوامر تورات می‌گذرد؛ درحالی‌که شعبده‌باز با وجودی که تأیید نمی‌شود مجرم نیست[۲]هر نوع سحر و جادو و فالگیری به شدت تقبیح و محکوم شده،[۳] تا جایی که جادوگری از اعمال مخصوص بت پرستان قلمداد شده است.[۴] 🔶 این عمل بهره‌ای از حقیقت (اثر تربیتی و تعالی‌بخش) ندارد. سحر نوعی از تصرفات غیرعادی را با خود دارد و ورود به دنیایی ناشناخته و جدید محسوب می‌شود. ♦️هر گونه ورود به دنیای ناشناخته، رشد دهنده و تعالی‌بخش نیست،در زندگی دنیوی هم کارگشا و راهگشا نیست؛ چنان‌که دون‌خوان خود به این مهم اعتراف کرده است: 🔻 🔷 [در زمان‌های گذشته]، پس از سال‌ها سروکار داشتن با گیاهان اقتدار، بعضی توانستند به عمل دیدن (بصیرت درونی) دست یابند. البته بینندگانی که فقط می‌توانستند ببینند. 🔶 آن‌ها با ناکامی روبه‌رو شدند و هنگامی که سرزمینشان مورد تاخت‌وتاز فاتحان قرار گرفت، آن‌ها نیز مانند هر آدم دیگری بی‌دفاع ماندند. این فاتحان، تمام دنیای تولتک‌ها را تصرف کردند و همه چیز را به خودشان اختصاص دادند.[۵] ♦️در مرام سرخ‌پوستی، آنچه اهمیت دارد خود سالک است و دستیابی به قدرت‌های ماورایی و حفظ این قدرت‌ها. با همین نگاه است که کاستاندا تصریح می‌کند استادم تاکنون چندین نفر را با قدرت‌های جادویی کشته‌است.[۶] 🔻پی نوشت [۱] ـ آموزش‌های دون‌کارلوس، کندری ص ۵۴ [۲]. گنجینه از تلمود، آبراهام‌کهن، فریدون گرگانی، ص ۲۳۱ [۳]. ر.ک: خدا، جهان، انسان و ماشیح در آموزه‌های یهود، آبراهام کهن، ص ۲۳۷؛ ویل دورانت، تاریخ تمدن، آغاز عصر خرد، ص ۶۸۱ [۴] همان، ص ۲۳۴ [۵] ـ آتش درون، کاستاندا، مهران کندری، ص ۱۵ [۶]. کاستاندا، قدرت سکوت ص ۱۷۴ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
چرا ایران از منظر باطنی مهم است ⁉️🔻 قسمت (پایانی) 8️⃣1️⃣ ♦️ این نکته را در نظر بگیرید که ترکیه در همسایگی ایران خود عملا یک کشور ماسونی و اران یا جمهوری جعلی آذربایجان نیز عملا همه جوره تحت نفوذ صهیونیست ها و اسرائیلی ها است. 🔷 اما با اینحال اینکه شیخ ..... اینگونه بر روی مسئله اقلیم تاکید می نمایند و اینکه چه اتفاقاتی در حال انجام در آن دیار است جدا جای تامل و بررسی دارد. 🔶 می دانم که در بُعد باطنی عده ای از بهاییان ساکن عکا در فلسطین اشغالی و عضو انجمن های مخفی در اقلیم اخیرا مستقر شده اند و رفت و آمدهایی به داخل کشور دارند . 🔷 همچنین در بُعد ظاهری هم آمریکایی با ساختن چندین پایگاه در اقلیم حضوردارند ، که فکر نمی نمایم همه این پایگاه ها تنها پایگاه نظامی صرف باشد و همه اینها ربطی به ساکنین اقلیم کردستان و مردم کُرد زبان ندارد که آنان هم میهن ما می باشند و جزوی از ایران بزرگی هستند که امروزه از بد حادثه چند پاره شده است. 🔶 در پایان بار دیگر تاکید می نمایم که تمام هدف دشمن در سطح باطنی این است که برهه فعلی با آرامش نسبی به برهه پیش رو متصل نشود. برهه ای که ما آن را برخلاف اکثر معاصرین تقریبا شروع آخرالزمان می دانیم. نه خود ظهور حضرت حجت عجل الله. 🔷 اینکه مسئولین در این چند سال چه خواهند کرد و چه گلی به سر ما مردم می زنند را نمی دانم. روی سخنم با آن دسته از شیعیان است که ممکن است بدلیل نارضایتی به حق از وضع معیشتی و سوءتدبیرهای و عدم پاسخگویی هایشان و ... در آشوب های به خیابان بیایند. از این امر بپرهیزید و آب به آسیاب دشمنان نریزید. 🔶 هرگونه آسیبی به نظام در شرایط فعلی خسرالدنیا و الآخره است. چه این آسیب از سمت مسئولینی باشد که این امانت الهی را که به آنان داده شده است را قدر ندانند. و چه از سمت مردم باشد. ♦️ همه چیز در گروه خواست خداوندی و عملکرد و تصمیم مسئولین و مردم است. زمان مشخص خواهد کرد که ما سالهای آینده را چگونه پشت سر خواهیم گذاشت و با چه کیفیتی این مرحله به آن مرحله متصل خواهد شد. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
از میترا تا یلدا « تأثیر میترائیسم بر مسیحیت » ✝️🔻 قسمت (پایانی) 5️⃣ 4️⃣1️⃣ مراسم عشای‌ربانی (Eucharistie): ♦️ در مراسم عشای‌ربانی، مسیحیان بامدادان به کلیسا می‌روند و از دست کشیش نان می‌گیرند و شراب می‌نوشند. عشای‌ربانی نشانه‌ی پیوند میان پیروان یک خدای مشترک و تشکیل یک خانواده‌ی بزرگ و هم‌چنین بیانگر یاری و کمک به یکدیگر است. 🔷 در این مراسم پیوند دینی جای پیوند خویشاوندی را می‌گیرد . به نظر، ریشه‌های این مراسم مهم مسیحیت در آیین میترا نهفته است. پس از کشته‌شدن گاو مقدس به دست میترا، از خون او درخت انگور و از دُمش خوشه‌ی گندم می‌روید که از این دو شراب و نان به دست می‌آید . 🔶 هزینه‌های مراسم مذهبی یکی از مهرابه‌ها بر روی دیوار آن یادداشت شده و به‌خوبی دیده‌می‌شود که هزینه‌ی نان و شراب در رأس فهرست مخارج است! در مهرابه‌ی آوانتن، سنگ‌نگاره‌های یکی از دیوارها توسط مسیحیان متعصب دوره‌های بعد تخریب شده‌است زیرا در این سنگ‌نگاره‌ها مجلس مهمانی میترا و یارانش که بسیار شبیه مراسم عشای‌ربانی و شام آخر مسیحیان است و در آن نان و شراب صرف می‌شد، تصویر شده‌بود . 5️⃣1️⃣ نماد چلیپا (Swastika): 🔶 همان‌طور که گفته‌شد نماد چلیپای شکسته از قدیمی‌ترین نمادهای دینی بشر است که در کیش مهر جایگاه خاصی داشت. احتمالاً قبل از شکل‌گیری مسیحیت در اروپا، چلیپای شکسته به عنوان نماد میترائیسم به کار می‌رفته. 🔷 پس از گسترش مسیحیت، پیروان این دین جدید موفق نشدند که تمام تفکرات قدیمی مردم اروپا را باطل سازند، به همین دلیل تصمیم گرفتند تا اصول یا نمادهایی از آیین‌های قدیمی را در دین خود محفوظ دارند. 🔶 مسیحیان نتوانستند یا نخواستند چلیپای شکسته را به‌طور کامل در دین خود به‌کارگیرند؛ درنتیجه شکلی شبیه به آن را که امروزه صلیب نامیده می‌شود جایگزین آن کردند. ♦️ فرضیه‌ی دیگری که به ذهن می‌رسد این است که شاید آنانی که تازه به آیین مسیح گرویده بودند در دوره‌ی تسلط سیاسی کیش مهر برای پنهان کردن مسیحیت خود، چلیپا را که نماد میترائیسم بود به گردن آویختند اما به‌مرور و با آمدن نسل‌های بعد، علت واقعی آویختن این صلیب از یادها رفت و به نماد مسیحیت تبدیل شد. 🔶 پژوهشی از : نگار حصاری- هامون سبطی به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2