eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.1هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا ذهن انسان می تواند انسان و اجسام را به پرواز دربیاورد ⁉️🔻 قسمت (پایانی) 4️⃣ ♦️ آیا براستی انسان چنین قدرتی دارد⁉️ 🔷 در عصری که هواپیماهای مافوق صوت فاصله های بین قاره ای را در کمترین مدت می پیمایند , گفتن اینکه انسان دارای یک توانایی ذاتی برای پروازهای خودبخودی و بدون مساعدت از لوازم مصنوعی است کاملا بیمورد بنظر میرسد. اما تاریخ حرفهای دیگری دارد . 🔶 مسیحی ها فقط مقدسین پرنده خود را گرامی میدارند و هیچ اهمیتی برای کسانی که دارای چنین قدرتی هستند, قائل نیستند . در روایات بسیاری آمده که مردم بارها حضرت " مسیح " را دیده اند که به روی دریاچه " گارلی " قدم میزده !! ولی آیا تنها ایشان بوده که چنین قدرتی را داشته .❓ 🔷 چیزی که به یقین میتوان گفت, این است که پیرامون ما نوعی نیروی طبیعی وجود دارد که برای علم کنونی ما مجهول بوده و عده ای با توسل به آن میتوانند از زمین بلند شوند. 🔶 هر اندازه که ما از جهان بینی اروپائی معاصر دور میشویم و در زمان و فرهنگهای دیگر سیر میکنیم, شواهد بیشتری را میابیم که نشان میدهد این نیروی طبیعی از دیرباز تا امروز شناخته شده بوده و طی قرون مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. 🔷 حتی میتوان ادعا کرد که در برخی از مواقع , از آن استفاده های مفیدی نیز شده است... آمار مربوط به پرواز در چهارچوبهای مذهبی بی شمارند . " اولیویه لروی " در کتاب خویش به حکایت 230 قدیس کاتولیک اشاره میکند که این استعداد ویژه را داشته اند . 🔶 از جمله آنها میتوان " سنت ایگناتیوس لویولا " را نام برد که هر وقت در حال عبادت بود, حدود 30 سانتیمتر از زمین بلند می شد . " سنت ادولفوس لیگوری " هم در جلوی چشم همه شرکت کنندگان در مراسم کلیسای " فوجیا " در سال 1777میلادی به هوا بلند شد . 🔷 یک مورد دیگر مربوط به راهبه ای بنام "خواهرماری" میباشد که در باغ صومعه ای در شهر " بتلهم " گاهی تا ارتفاع سرشاخه درختان صعود میکرد و همانطور که بالا میرفت,دست خود را به شاخه های درختان میگرفت ! 🔶 تحقیقات مربوطه نشان میدهد که در تمامی این موارد, شخص در یک حالت خلسه یا نشئه مذهبی قرار داشته و شناوری جسمانی یک مفهوم ثانویه از خود گسستگی فکری یا مسافرت معنوی دارد . 🔷 البته این پدیده فقط منحصر به قدیسان کاتولیک نبوده, و هواروندگان مسلمانی نیز وجود داشته اند که از جمله انها "حیدر " درویش ایرانی سده دوازدهم میلادی بود که در پرشهای ناگهانی به بالای درختان و یا سقف منازل تبحر داشته است . 🔶 " سنت جوزف " اهل شهر " کاپرتینو " ( تولد 1603 – وفات 1663 میلادی ) که فرد ساده لوحی بود, برای پرهیز از شهرتی که بخاطر صعودهای تماشائی اش کسب کرده بود , دائم توسط مافوق هایش از یک کلیسای فرقه " فرانسیس مقدس " به دیگری پاس داده می شد. 🔷 بخاطر اینکه در حین مراسم کلیسا ناگهان فریادی میکشید و به هوا پرواز میکرد و باعث اختلال در مراسم می شد, او را از نیایش در جمع منع کرده بودند و وادار شده بود که این عبادت هوائیش را به تنهائی و در خلوت انجام دهد.! 🔶 همانطور که قبلا اشاره کردم , آمار مربوط به پرواز در چهارچوبهای مذهبی بیشمارند.اما پروازهائی که در عصر حاضر صورت گرفته کم نیستند. 🔷 یک مرتاض هندی بنام نوح اکثرا هنگام خواب به پرواز درمیامد .در سال 1938 یک انگلیسی بنام " کالین اوز " موفق شد در یک سالن عمومی به پرواز درآید. این کار باعث شد او برای مدتی تیتر اصلی روزنامه ها بشود. 🔶 جانتان ایتوان " که یک نقاش فقیر بود در سال 1945تصویر یک نفر را که در مکانی به پرواز در آمده بود را کشید..این تابلو اکنون یکی از گرانترین اثار نقاشی بشمار میرود. 🔷 یا گروه شیطانهای سیاه در امریکا این گروه در سال 1968تشکیل شد..اکثر مردم عقیده داشتند این گروه قدرت خود را از شیطان میگیرند.سه تن از آنها براحتی چیزی حدود 15 سانتیمتر از زمین فاصله میگرفتند. 🔶 اما براستی این نیرو چگونه در وجود آدمی شکل میگیرد⁉️ ♦️ آیا ذهن انسان آنقدر نیرو دارد که آدمی را به پرواز دربیاورد⁉️ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
از « میترا » تا « ماتریس » واقعیت یا تخیل 🔻 قسمت (پایانی) 6️⃣ ♦️ در آثار داستانی یا فیلمهایی که بر اساس کیمیاگری ساخته شده یک چیز موضوعیت عمومی دارد: 🔷 هفت آرکان که کنترل جهان ما را در دست دارند کشته میشوند و سپس دوباره خلق میشوند. انسانهایی هستند که روح این خدایان را در بدن خود مأوی داده اند و کشته میشوند. 🔶 سپس استاد کیمیاگر با آمیختن خون و بدن آنها و جدا کردن روحشان, به تغییر دادن بدن آنها میپردازد و در نهایت بدنهایی جدید خلق میکند که میزبان ارواح کسانی باشد که در آغاز این روند قربانی شدند. 🔷 ماه نو و خورشید نو خلق میشوند که شاه و ملکه جهان جدید هستند و پنج تن دیگر یا پنج سیاره کلاسیک دیگر را متولد میکنند. 🔶 ارواح خدایان را فریب میدهند و به بدنهای انسانی روی زمین میکشند, آنها را به تله می اندازند و قربانی میکنند تا بتوانند جهانی جدید خلق کنند. امکان دانستن اینکه عملاً به این شکل جهانی جدید خلق کرده اند یا نه برای ما وجود ندارد. 🔷 ممکن است خلق کرده باشند و ما اکنون ساکنین آن جهان باشیم. من این موضوع را به این شکل تصور میکنم که میتوان در جهانی زندگی کرد و جهان هایی دیگر درون و بیرون از جهان محل سکونت خود خلق کرد. 🔶 در این حالت دریافتن اینکه درون جهانی قرار داری یا بیرون آن بسیار مشکل میشود. 🔷 بیرون یا درون بودن امری نسبی میشود و از نقطه ای به بعد, تعیین درون و بیرون بودن یا بالا و پایین بودن غیرممکن میشود. 🔶 چگونه ممکن است زحل خدای بلند مرتبه ترین بخش آسمان ها باشد اما در عین حال در تارتاروس که زیر پای ما قرار دارد زندانی شده باشد؟ 🔷 تنها راه حلی که به نظر من رسید این بود که آنچه در خاطره فرهنگ ما باقی مانده مرور کنیم, وقایع را به ترتیب زمانی تنظیم کنیم و آنها را همچون لایه ای بر فراز لایه دیگر انباشته کنیم. 🔶 به این ترتیب ما در حال حاضر بر فراز تارتاروس قرار داریم که باقیمانده دوران طلایی, یا به عبارتی, باقیمانده جهانی دیگر را در خود دارد. 🔷 هر کس که زیر انباشتی از چیزهای دیگر قرار دارد قاعدتاً بار نگه داشتن آنچه بالاتر از او است را بر دوش میکشد و به نظر من موضوع اطلس و نگه داشتن آسمان بر شانه هایش اشاره به همین موضوع دارد. 🔶 بخشی از برده بودن ما حاصل اجبار به بر دوش کشیدن بار چیزی است که بر فراز ما قرار گرفته است. 🔷 هرگز به فکر شما رسیده که این جهان یک ماشین ناکارامد است؟ این همه تلاش و کار نتیجه ای به دست میدهد که درخور تلاش به کار رفته نیست. ناکارامدی این ماشین و ناچیز بودن بهره حاصله از آنچه در آن صرف میکنیم برای من نشانه ای است دال بر اینکه کسی بالاتر از ما مشغول مکیدن شیره جهان ما است. 🔶 داستانی درباره تارتاروس وجود دارد که از سه زن صحبت میکند که مجازات شان این است که هر یک کوزه ای را حمل کنند که سوراخی در کف دارد و در نتیجه محتویات این کوزه ها مدام از آنها نشت می کند. ♦️ ناکارامدی جهان ما نشان میدهد که نشتی به بیرون وجود دارد, اما این نشت و ناکارامدی همه بخشی از طراحی جهان ما بوده است. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
قربانی انسان برای « خدای باران » در قوم مایا 🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ ♦️ «دیه گو دو لاندا» نیز در کتاب خود به وجود این چاهها اشاره کرده واز گودال عمیقی نام برده بود که در اعتقاد مردم مایا به «خدای باران » تعلق داشت و آن را « چاه قربانی می نامیدند » . 🔷 به نوشته او ، مردم مایا خدای باران را « یوم چاک » می گفتند و معتقد بودند که «یوم چاک» در اعماق آن گودال عمیق و در لابه لای آن آبهای سرد و زلال ان زندگی می کند . 🔶 او اگر چه اژدهایی بود به شکل یک مار بزرگ که بدنی پوشیده از پر اشت ، اما به قدری نازک طبع و لطیف بود که اگر غمگین می شد ، قحطی به بار می آورد و مزرعه های ذرت را ، که غذای اصلی قوم مایا بود ، از بی آبی خشک و نابود می کرد ! . 🔷 رضایت خاطر «یوم چاک» زمانی فراهم می شد که پیروانش هدایایی برای او به درون چاه می ریختند . کاهنان معبد بزرگ می گفتند که بهترین هدیه برای یوم چاک ، قربانی کردن دوشیزه ای از میان دختران قوم و افکندن او به عنوان «عروس باران» به « چاه قربانی » بود . 🔻اما نگاهی به مراسم وحشتناک « عروس باران » 🔷 ماههاست که قطره ای باران از آسمان فرو نریخته و مزارع ذرت در حال نابودی است ، زمین تشنه و خشک است . دعاهای مردم به نتیجه نمی رسد . 🔶 کاهنان معبد بزرگ می گویند که خدای باران « یوم چاک » از آنها راضی نیست . باید هدیه ای تقدیم او کنند تا شادمان شود و ابرها را فرمان دهد از هر سو بیایند و ببارند ! 🔷 به دعوت کاهن بزرگ ، گروه گروه مردم، شبانه از هر سو به چی چن ایتزا می آیند و با هدایایی خود پیرامون معبد بزرگ حلقه می زنند . با بر آمدن افتاب ، مراسم آغاز می شود . 🔶 کاهنان در یک صف ، در حال خواندن ورد و دعا از پله های معبد بزرگ پائین می ایند . طبلها در دو سوی جاده سنگفرشی که به چاه قربانی ختم می شود ، به ترتیبی خاص می نوازند و مردم آوازی بر لب دارند . 🔷 پشت سر صف کاهنان ، دوشیزه ای آراسته با پارچه هایی زیبا و جواهرات گرانبها روی تخت روانی که بر دوش مردان قوی هیکل قبیله قرار دارد ، دراز کشیده است و با چهره ای رنگ پریده و چشمانی لبریز از اشک ، به عاقبت شوم و هولناک خود می اندیشد . 🔶 او ، عروس باران و هدیه مردم به «یوم چاک» است که به زودی باید در «چاه قربانی» سرنگون شود ! 🔷 پشت سر عروس باران ، جادو گران در حالی که ماسک حیوانات مختلف را به چهره زده و پوست بدن خود را رنگ آمیزی کرده اند ، در حال پایکوبی و دست افشانی جلو می ایند . 🔶 در صف بعد بزرگان قوم با لباسهای با شکوه و گردنبند های درخشان قدم بر می دارند و در پی آنها ، غلامان با ظرف های پر از هدیه حرکت می کنند . این هدیه ها ، جهیزیه عروس باران است که همراه او به درون چاه قربانی ریخته خواهد شد . 🔷 دیری نمی گذرد که این کاروان بزرگ و پر سر و صدا به نزدیکی چاه می رسد . به اشاره کاهن بزرگ ، طبلها از نواختن با ز می مانند . مردمی که سرود می خواندند و دعا می کردند ، ساکت می شوند . غلامان ، با ظرفهای هدیه پیش می ایند و آنها را به درون چاه می افکنند . 🔶 اکنون، نوبت «عروس باران» است . تخت روان به آهستگی پیش می آید و از روی دوش مردان بر روی زمین قرار می گیرد . «عروس باران» از وحشت نیم خیز می شود . دو مرد قوی هیکل ، بازوان او را از دو طرف می گیرند و بلند می کنند . 🔷 از شدت وحشت در پاهای دوشیزه نگون بخت نیرویی برای راه رفتن نیست . او را تقریبا کشان کشان به لبه چاه می آورند و دریک آن ، همچون پر کاه به فضای مقابل پرتاب می کنند . 🔶 «عروس باران» جیغ جگر خراشی از دل بر می آورد و لحظه ای بعد به میان ابهای سرد می افتد و پس از آن که چند غوطه می خورد ، از نظرها ناپدید می شود . در این حال ، فریاد خوشحالی و رضایت از مردم بلند می شود و مراسم به پایان می رسد . “ ♦️ این داستان هولناک را که «دیه گو» در کتاب خود از مراسم مایا ها نوشته بود کسی به آن صورت باور نکرد ، اما تامسون پذیرفت که این داستان بر اساس واقعیت نوشته شده و براستی قوم مایا روزگاری چنین آداب ورسومی داشته است . به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
استفاده نازی ها از مواد اعتیاد آور 🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ ♦️ روایتی که اوهلر از رانکه ارائه می‌دهد مبتنی بر تحلیل دقیق ارتباطات و یادداشت‌های او است که قانع کننده به نظر می‌رسد گرچه برخی نتیجه‌گیری‌های بزرگتر چندان پایه و اساس ندارد. 🔷 حتی این مسئله که آیا پیروزی‌های نازی‌ها کاملا به پرویتین بستگی دارد یا اینکه این ماده مخدر صرفا نقش کمکی داشته، همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. 🔶 مشکلات مشابه دیگری در قلب روایت اوهلر مشاهده می‌شود: مسیر اعتیاد شخص آدولف هیتلر. شخصیت اصلی در این روایت تئودور مورل، پزشک خصوصی هیتلر، است. او یک شارلاتان به تمام معنا است. مورل مشتاق بود تا هر جور که شده پیشوا را برای مراسم رژه یا ملاقات با ژنرال‌ها و رهبران جهانی سر پا نگه دارد؛ او حتی پا را فراتر گذاشت و تقریبا هر روز به هیتلر آمپول تزریق می‌کرد. 🔷 مورل در ابتدا به تزریق گلوکز و مولتی ویتامین بسنده می‌کرد، اما پس از بیماری مختصر آدولف در پاییز سال ۱۹۴۱ میلادی، انواع استروید‌ها و ترکیبات هورمونیِ ساخته شده از کبد خوک و اندام‌های درونی جانوران دیگر را به او تزریق می‌کرد. مورل سرانجام در تابستان ۱۹۴۳ میلادی و پیش از نشست متحدین، ماده مخدر "اوکودال" را معرفی کرد. 🔶 اوهلر این ماده را به لحاظ ترکیبی از خانواده "هروئین" توصیف می‌کند. هیتلر، از نگاه اوهلر، پس از اولین مصرف طالب مقادیر بیشتر اوکودال شد. اوهلر همین ماده را مسئول اعتماد به نفس بیش از حد هیتلر و اقدامات نظامی غیر عقلانی او می‌داند. 🔷 برخی دیگر به وابستگی رقت انگیز هیتلر به پزشکش و روابط عجیب بینشان پرداخته‌اند. پیش‌بینی وی مبنی بر "معتاد شدن" هیتلر را باید جدی گرفت. اما نحوه اثرگذاری پرویتین بر روی تاکتیک‌های نظامی نازی‌ها چندان مشخص نیست. 🔶 اوهلر می‌نویسد: «پرویتین به افراد اجازه می‌داد تا در دیکتاتوری کارکرد داشته باشند. سوسیالیسم ملی در قالب یک کپسول.» اوهلر البته صرف گمانه‌زنی و بر اساس شواهد اندک چنین نتیجه‌گیری‌هایی کرده است. اوهلر هر جا که همبستگی وجود داشته باشد، علیت را بررسی می‌کند. 🔷 اینکه رویکرد هیتلر تحت شعاع افیونی‌ها بوده یا اینکه تصمیمات مهم جنگی وی از جمله کشتار یهودیان تحت تاثیر مواد مخدر و به دور از هر گونه احساس تاسفی صورت می‌گرفته را صرفا باید یک فرض تلقی کرد. 🔶 در این بین نباید فراموش کرد که بر اساس همین ادعا، افکار برتری نژادی آریایی‌ها و تنفر از یهودیان از مدت‌ها پیش از جنگ و مصرف مواد مخدر در وی شکل گرفته بود. اوهلر در همین حین، و بر خلاف ارجاعات متعدد به هولوکاست، هیچ اشاره‌ای به ارتباط بین نسل کشی نازی‌ها و سو مصرف مشروبات الکلی نمی‌کند. 🔷 در میدان‌های نبرد اوکراین، بلاروس و کشور‌های حوزه دریای بالتیک و همچنین در اردوگاه‌های عملیات راینهارد در بلزک، سوبیبور و تربلینکا می‌توان آثار استفاده گسترده از مشروبات الکلی را مشاهده کرد. ♦️ در پایان در مورد این رمان باید گفت گرچه رمان اوهلر می‌کوشد تا نگاهی جدید از رایش سوم را به خواننده منتقل کند، اما خوانندگانی که به دنبال درکی عمیق از دوران نازی هستند باید آگاه باشند که این کتاب بیش از روشن‌سازی حاوی تحریف و اعوجاج است. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2