فرقه های عجیب و جهان ماوراء
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛 قسمت (دوم)2⃣ بین رسم بلاگردان یهودیان باستان واین رس
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛
قسمت (سوم) 3⃣
جنگ گلادیاتورها نیز که محبوب مردم بود، شکل دیگری از قربانی انسان بود. گواه آن که خون گلادیاتور کشته شده را درمان بیماری صرع قلمداد میکردند. بعدها همین رسم شامل خون کسی کردند که سرش در مجازات اعدام قطع میشد.
در کتاب عهد عتیق هم به کرات به قربانی انسان بر میخوریم. یک نمونه، روایت یفتاح، قاضیالقضات بنی اسرائیل و فرمانده نظامی قوم یهود است. او در جنگ میان قوم بنی اسرائیل با طایفه بنی عمون، نذر کرد که در صورت پیروزی بر دشمن، اولین کسی را که از خانه به استقبال او آید، قربانی یهوه سازد و در آتش بسوزاند. اما این نخستین کس کسی نیست جز یگانه دخترش، که با دف و رقص به پیشواز پدر میآید. یفتاح به خواسته دخترش دو ماه به او و دوستانش فرصت عزاداری میدهد و سرانجام بنا به عهد خود دخترش را فدای یهوه میکند.
یک مورد دیگر مربوط به پادشاهانی است که وقتی ملکشان در معرض تسخیر بود، پسر خود را فدای قوم خویش میکردند. وقتی پادشاه “موآب” در محاصره قوم بنی اسرائیل قرار گرفت پسر نوزادش را که قرار بود جانشین وی شود، قربانی کرد. او قربانی را بالای برج پیش چشم محاصره کنند گان آورد و آنها که صلابت پدر در قربانی کردن فرزند را دیدند، از محاصره دست کشیدند.
دریک روایت دیگر، یهوه به تنبیه خونریزی توسط طالوت، بر مردم قحطی نازل میکند. ساکنان کنعان هفت تن از خانه طالوت را به عنوان کفاره حلقآویز میکنند.
همچنین هیل در بازسازی شهر ویران شده اریحاو دو پسر بزرگ و کوچک خود را قربانی کرد تا نفرین شهر بیاثر شود. آحاز، یازدهمین پادشاه قوم یهود، پسران خود را به پای خدای بعل سوزاند. قربانی کردن کودکان به پای خدایان چنان وسعتی داشته که برخی انبیاء قوم یهود، از جمله ازحیال، قوم خود را از بابت آنها ملامت کردهاند. علت قربانی کردن کودکان نیز آن بوده که میخواستهاند زیباترین و عزیزترینهای خود را وقف خدایان کنند تا آنها خشنود شوند.
این رسم در میان فنیقیها و کارتاژها هم جاری بوده است. درپای مجسمه کرونوس گودالی بوده که بچههای قربانی را در آن میانداختهاند. کسانی هم که خودشان بچه نداشتند، بچههای فقرا را میخریدند تا قربانی کنند. پلوتارک مینویسد، مادران این کودکان بیآنکه اشک بریزند گوشهای کز میکردند. اگر گریه میکردند پولی بابت بچهها به آنها داده نمیشد. بچههای فروخته شده به هرحال سوزانده میشدند. بچههایی که گریه میکردند، نوازش میشدند. برای آنکه جیغ و فریاد بچهها پای تنور شنیده نشود، با صدای بلند ساز و دهل و طبل میزدند. یک نکته مهم در مورد قربانی، این بود که داوطلبانه صورت گیرد یا جلوه کند. هرگونه نشانه مقاومت یا خودداری در قربانی از قداست نذر میکاست.
قربانی کردن انسان در زمان تیبروس، امپراتور روم در قرن ششم ممنوع شد اما مخفیانه همچنان صورت میگرفت. از اهالی جزیره ساردنی در شرق ایتالیا، نقل میکنند که آنها به پای کرونوس نه تنها زندانیان، که والدین خودشان را هم بعد از هفتادسالگی قربانی میکردند. در میان ژرمنها هم بنا به گزارش مورخان، از جمله تاسیتوس، انسان قربانی میکردند.
اسقفی اهل آپولینار در پایان قرن پنجم میلادی از دزدان دریایی اهل ساکسون روایت کرده که پس از غارت و به آتش کشیدن سواحل گالیا (یا سرزمین گل، منطقه وسیعی در غرب اروپا ) پیش از عزیمت به سمت خانه از هر ده اسیر، یکی را به قید قرعه قربانی خدایان میکردند. دلیل این هم آن بوده که سفر دریایی در آن دوران بسیار خطرناک بوده و دریانوردان همواره در ترس و تزلزل به سر میبردند که راه را گم نکنند و سالم به مقصد برسند. نمونه سرگردانی اودیسه در افسانهها بازتاب یک مورد از همین سرگردانیهاست. به همین دلیل اقوام دریانورد پیش از آغاز سفر، انسانی را به پای خدای دریاها قربانی میکردند تا دلش را به دست آورند.
#قربانی_کردن_انسان
#قاتلان_روانی
#آدمخواری
#ادیان_گنوسی
#بت_پرستی
#پرستش_جن_شیطان
#جاهلیت
#خرافات
#عجایب_جهان_باستان
#مراسم_های_پاگانیستی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد....
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
موزه عجیب پدر کرسپی 🗿👽👆 #تمدنهای_ناپدیدشده #عجایب_جهان_باستان #مکانهای_عجیب #گنجینه_های_گمشده #فرازم
موزه عجیب پدر کرسپی 🗿👽
پدر کرسپی متولد 1891 در میلان، ایتالیا بود. یک روحانی سلیسی که زندگیاش را وقف پرستش و امور خیریه کرده بود و بیش از 50 سال در شهر کو اِنکا در اکوادور زندگی می کرد. او تحصیلکرده در علوم جامعه شناسی، گیاه شناسی و علوم انسانی و همچنین هنر موسیقی بود. وی بخاطر خدمات انساندوستانه ای که در اکوادور برای مردم بومی منطقه انجام میداد بسیار مورد احترام قبایل آنجا قرار داشت و بومیان در ازای تشکر از کمکهای او برایش هدایایی از آثار باستانی خود می آوردند. آنها میگفتند که این اشیاء و آثار در غارهای زیر زمینی تایوس در زیر جنگلهای اکوادور قرار دارند که وسعت آنها بیش از 200 کیلومتر است. این آثار ارزشمند شباهتهای بی مثالی به آثار تمدنهای کهن سومر و مصر داشت و آنقدر زیاد بودند که موزه ای را پر کنند. محل این غارها هرگز کشف نشده است و بسیاری از جستجوگرانی که به دنبال غارها می گشتند توسط بومیان محلی کشته شده و برخی دیگر مانند نیل آرمسترانگ و اریک فون دانیکن به غارهای اشتباهی هدایت شدند.
کلیسای واتیکان به پدر کرسپی اجازه ایجاد یک موزه تاریخی در شهر کواِنکا را داد و این موزه تا سال 1960 باقی بود . اما پس از آن پدر کرسپی شروع به اظهار نظر در مورد شباهتهای عجیب میان این آثار و تمدنهای بین النهرین و مصر کرد. او تصور نمیکرد که این سخنانش مورد مخالفت عده ی زیادی قرار میگیرد و اندکی بعد از آن موزه به آتش کشیده شد و اکثر آثار آن از میان رفت به استثنای تعداد اندکی که نجات داده شد. پس از فوت پدر کرسپی در 1982 کلیسای واتیکان آثار باقیمانده را پنهان کرده و تا امروز اثری از آنها پیدا نشده است.
محققی به نام ریچارد وینگیت این آثار را متعلق به تمدنهای آشور، مصر، چین و آفریقا دانسته. یکی دیگر از موارد گفته شده این است که این غارها با تمدن آتلانتیس ارتباط دارند.
اعتبار و زندگی پدر کرسپی مورد یقین و کاملاً حقیقی است اگرچه خاستگاه و عمر آثار باستانی اش هرگز شناخته نشدهاند و ناپدید شدن آنها یافتن این پاسخها را مشکلتر می کند.
در اواخر دهه 70 میلادی تیمی تحقیقاتی به رهبری دکتر پال چیسمن و جی. گُلدن بارتون از دانشگاه بیرمنگام به ملاقات پدر کرسپی رفته و عکسهای متعددی از آثار باستانی باقیمانده در کلکسیون شخصی وی تهیه نمودند. همچنین در سال 1976 مهندس و محقق اسکاتلندی به نام استنلی هال به ملاقات پدر کرسپی رفته و فیلمی مستند از وی و کلکسیون خانگی او تهیه کرده است که تعدادی از این تصاویر را ملاحظه می کنید.
همچنین نظریه دیگری که در مورد پدر کرسپی وجود دارد این است که او را هیتلر میدانند و برخی معتقدند هیتلر پس از شکست در جنگ جهانی دوم باشخصیت مبدل به اکوادور گریخت و تحت عنوان پدر کرسپی به حیات خود ادامه داد. چرا که هیتلر نیز به باستان شناسی و علی الخصوص تمدنهای بابِل و سومر بسیار علاقه داشته و آثار آنان را جمع آوری میکرده است. این نظریه به دلیل وجود اطلاعات کامل در مورد زندگی پدر کرسپی مورد شک و تردید بسیاری می باشد.
#تمدنهای_ناپدیدشده
#عجایب_جهان_باستان
#مکانهای_عجیب
#گنجینه_های_گمشده
#فرازمینیها
#شهرهای_ناپدیدشده
#رپتایل
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛 قسمت (سوم) 3⃣ جنگ گلادیاتورها نیز که محبوب مردم بود،
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛
قسمت (چهارم) 4⃣
منشاء مراسم خرافی امروزی ، به منشا قربانی انسانی بر میگردند. از جمله هنگام به آب انداختن قایقهای جنگی در دریای جنوب که آنها را از روی ردیفی ازانسانها میغلطاندند. همچنین است مراسم تعمید خاصی که به هنگام نزدیک شدن کشتیهای توریستی به خط استوا صورت میگیرد.
لاشههای انسانی که در باتلاقهای شمال اروپا یافت شده، حکایت از قربانی شدن انسانها طی قرنها میکنند. سه نمونه از این بقایای انسانی هم اینک در موزههای دانمارک و آلمان نگهداری میشوند. اینان دومرد و یک زن هستند که درست معلوم نیست مجرم بوده و اعدام شدهاند یا قربانی خدای زمین شدهاند. حلقه طناب دار هنوز بر گردن دو مرد دیده میشود. بر سینه زن هم سنگ بزرگی بسته بودهاند تا او را به زیر آب فرو کشد. این زن روی چشمهایش هم چشمبند دارد و بنا بر آزمایشات مختلف، بین چهارده تا پانزده ساله به نظر میرسد. مردان نیز به ظاهر خدمه کلیسا بودهاند و مجسمهای از نرتوس، خدای زمین را به یمن باروری در شهر میگرداندند. دست زدن به مجسمه نرتوس تابو بوده و فرد خاطی باید کشته و جایی دور از ساحل به دریا انداخته میشد. چه بسا این دو مرد نیز به همین دلیل کشته شده باشند.
تاکنون صدها جسد که مربوط به زمان ژرمنهاهستند، در مردابهای شمال اروپا کشف شدهاند. چون قربانی کردن انسان به دست جامعه تنها در مراسم آئینی بوده است.
قربانی کردن انسان در میان سایر اقوام هم روایت شده است. اقوامی چون آلبانیاییها، سلتها، اسلاوها، گالیاها، بریتانیاییها، سکاها (دستهای از مردمان کوچنشین ایرانیتبار که محل زندگی آنان از شمال به دشتهای جنوب سیبری، از جنوب به دریای خزر و دریاچه آرال، از خاور به ترکستان چین و از باختر تا رود دانوب میرسید)، و تراکیان (مردمانی هندواروپایی که در روزگار باستان در مرکز، خاور و جنوب خاوری اروپا میزیستند).
ایرانیان قربانی را زنده به گور میکردند، عربها نیز پسربچههای شیرخواره را پنجشنبهها قربانی میکردند. حتی در زمان پیش از اسلام نوزادان دختر زنده به گور میشدند. هندیان و مصریان نیز که جزو اقوام متمدن محسوب میشدند، در قربانی کردن دست کمی از دیگران نداشتند. اما از همه مشهورتر قربانی کردن نزد مایاها و آزتکهاست. به ویژه قوم جنگجوی آزتک یک سیستم قربانی برپا کرده بود و چون برای مراسم مختلف مدام به قربانی نیاز داشتند، جنگ راه میانداختند تا برای مراسم قربانی اسیر جمع کنند. مراسم قربانی کردن معمولا با زمان کشت و برداشت محصول تطابق داشت. مثلا آزتکها هنگام بذرپاشی فرد قربانی رابه چوبهای میبستند و با رها کردن تیر از چله کمان او را میکشتند. آنها معتقد بودند خون قربانی، زمین را آبیاری و بارور میکند.
در یک مراسم دیگر قربانی را که معمولا اسیر جنگی بود، لخت میکردند. پنج کاهن دست و پای قربانی را نگه میداشتند و ششمی با کارد سینهاش را میشکافت. قلبش را در میآورد و خون چکان رو به خورشید میگرفت و سپس در طشتی میانداخت که بعد آتش زده میشد تا دودش به آسمان برود. خود قربانی را نیز، به ویژه اگر جنگجوی شجاعی محسوب میشد، پوست میکندند و میخوردند. غالبا نه یک نفر، که چندین تن را یکجا قربانی میکردند.
مراسم اصلی آزتکها اما در ماه آوریل برپا میشد. یک اسیر جنگی خوشسیما را که یک سال تمام خوب خورانده و پروار کرده بودند، رخت زیبا به تن میکردند و سه هفته قبل از اجرای مراسم، چهار دوشیزه در اختیارش میگذاشتند که هرکدام سمبل گل، بذر تازه، نمک، و آب بودند. روز مراسم او را به معبدی در شهر مکزیکو میبردند تا قلبش را در آورند. روز بعد از این مراسم فرد قربانی سال بعد تعیین میشد.
در آستانه برداشت محصول، یعنی درست همان زمانی که جشن تارگلین یونانیها برگزار میشد، دختر جوانی که نماد الهه ذرت رسیده بود، صبح تا شب میرقصید تا از پای میافتاد. آنگاه کاهنان آزتک سرش را میبریدند. آزتکها ظاهرا در ماه فوریه نیز بچهها را فدای خدای باران میکردند.
#قربانی_کردن_انسان
#قاتلان_روانی
#آدمخواری
#ادیان_گنوسی
#بت_پرستی
#پرستش_جن_شیطان
#جاهلیت
#خرافات
#عجایب_جهان_باستان
#مراسم_های_پاگانیستی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد.... 👇👇
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
اولگا کیف، قدیسه ای نا مقدس ✝🗡👆 #جهان_باستان #تحریف_مسیحیت #خونخواران_تاریخ #قاتلان_روانی #عجیب_غریب
اولگا کیف، قدیسه ای نا مقدس ✝🗡
چه در کلیسای کاتولیک و چه در کلیسای ارتودوکس، اولگا کیف به اندازه ی هر زنی که می تواند نامقدس باشد، نامقدس است. در حقیقت او یکی از شرورترین و بدنام ترین حاکمان منطقه ی کیف روسیه است. این سرزمین مادر روسیه، بلاروس و اوکراین امروزی است. این سرزمین از شمال به دریای بالتیک و از جنوب به دریای سیاه می رسد.
اولگا در سال ۹۰۳ بعد از میلاد در پسکوف روسیه به دنیا آمد و در سال ۹۶۳ از دنیا رفت. او با ایگور شاهزاده ی کیف ازدواج کرد و برای او یک پسر به دنیا آورد. او بعد از مرگ همسرش نقشی بیشتر از یک زن را برای خود قائل شد.
مانند بسیاری از قبایل آن زمان در روسیه، قبیله ی اولگا به سرعت در حال رشد و افزایش نفوذ بود که این امر برای همسایگانش گران تمام می شد و آنها این قبیله را به عنوان یک تهدید قلمداد می کردند. رابطه ی بین قبیله ی درولیان و کیف ها روسیه کمی پیچیده بود. این دو قبلیه در ابتدا با هم تصمیم گرفتند که علیه امپراتوری بیزانت قیام کنند ولی بعد از مدتی باهم به مشکل برخوردند و این قیام در سال ۹۱۲ میلادی سرکوب شد. ایگور از این رفتار قبیله ی مخالف برآشفت و در سال ۹۴۵ میلادی شهر ایسکوتوسرن لشکرکشی کرد. او بعد از سی و سه سال به این شهر رفته بود اما تحمل این بازدید برای رقیب غیرقابل ممکن بود. درولیان ها این را یک سیلی به صورت خود به حساب می آو.ردند و به کیف حمله ور شدند و ایگور را کشتند.
یک مورخ می نویسد: ” آنها پای ایگور را قطع کردند و انگشتانش را خورد کردند و آن را به یک درخت بستند.” “سپس جسد او را جوری با طناب کشیدند که بدن بی جان ایگور پاره پاره شد.” ایگور یک پسر سه سال داشت که جانشین او بود. اما به علت کم سن و سال بودن اولگا خود بر تخت سلطنت نشست. به زودی قبیله ی دشمن نام اولگا و آوازه ی او را شنید. او یک زن نجیب زاده با حس انتقام شدید بود. اولگا تصمیم گرفت با شاهزاده مال ازدواج کند.
قبیله درویان بیست نفر از بهترین پسران جوانشان را فرستادند تا اولگا با آنها ازدواج کند. اولگا به آن پسران جوان دستور داد که در قایق هایشان بمانند تا فردا به آنها جواب دهد ولی تمام بیست تن را زنده زنده سوزاند. او سپس به نزد شاهزاده مال برگشت و به او گفت که قصد دارد با او ازدواج کند. او سپس نجیب زادگانی را برای مهمانی از قبیله ی درویان دعوت کرد و با آنان با محبت رفتار کرد و شب برایشان حمامی گرم آماده کرد ولی تمام مهمانان را در آب داغ سوزاند و کشت.
اما این پایان ماجرای انتقام او نبود. او به طرز زیرکانه ای تصمیم گرفت به قبیله ی دشمن برود و دستور داد که یک مراسم ختم برای شوهرش برگزار کنند. در همین مراسم ناگهان ارتش اولگا بر سر مردمی که در آنجا بودند ریختند و پنج هزار نفر را کشتند. برخی از سران قبلیه ی دشمن با اهدای کنیزان و زنان زیبا سعی کردند از خشم اولگا در امان بمانند. اما تنها انتقام بود که او را آرام می کرد. او انقدر آدم کشت تا آرام گرفت و مردم از ترس او در خانه هایشان می ماندند تا مبادا کشته شوند. او یک مسیحی معتقد و اولین حاکم کیف بود و دستور داد تمام مردم مسیحی شوند و هر که از دستور او سرپیچی می کرد از دم تیغ می گذشت.
#جهان_باستان
#تحریف_مسیحیت
#خونخواران_تاریخ
#قاتلان_روانی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
مجازات اعدام برای کشتن گربه 🐈👆 #پرستش_حیوانات #حیوانات_مقدس #جهان_باستان #عجیب_غریب 📝 اینجا بخوانید👇
مجازات اعدام برای کشتن گربه 🐈
در مصر، مجازات کشتن گربه اعدام بود. البته قانون مذکور تنها مختص به کشتن عامدانه گربه ها نبود، بلکه کافی بود یک بی نوای مصری به طور اتفاقی با ارابه گربه ای را زیر کند؛ در این شرایط نیز سرنوشت فرد خاطی تنها اعدام بود.
آنچه در تاریخ نقل شده حاکی از آن است که در اجرای قانون فوق الذکر هیچ استثنایی در کار نبوده است. در همین راستا، توجه شما را به ماجرایی حقیقی جلب می کنیم که توسط نویسنده ای به نام «دیودوروس سیکولوس» ثبت و نقل شده: «روزی از روزها، در قلمرو مصر، یک مرد رومی به طور اتفاقی باعث مرگ یک گربه شد. در پی شنیدن این ماجرا، پادشاه مصر شخصاً وارد عمل شد تا وساطت فرد خاطی را کند. علی رغم خواسته صریح پادشاه، مردم خشمگین هیچ گونه ترحمی از خود نشان ندادند. آنها حتی خطر جنگ با رومیان را به جان خریدند ولی بی خیال مجازات اعدام نشدند. در نهایت، گروهی از مردم، خودسرانه به مرد رومی یورش برده و پس از کشتن او، جسدش را در خیابان به حال خود رها کردند».
جالب است بدانید، در سال ۵۲۵ قبل از میلاد، علاقه مفرط مصری ها به گربه، برایشان دردسرآفرین شد. در این سال، قلمرو مصر مورد هجوم ایرانی ها قرار گرفت. سربازان ایرانی با آگاهی از نقطه ضعف مصری ها، تصویر یکی از الهه های مصری که شمایل گربه داشت را بر روی سپرهای خود نقاشی کرده و عازم نبرد گشتند.
اما این تمام ماجرا نبود؛ ایرانی ها پیشاپیشِ خود دسته ای بزرگ از حیوانات به راه انداختند که در بین آنها جانورانی از جمله سگ، گوسفند و گربه دیده می شد. آنها یک صدا فریاد می زدند: «این ها همان حیواناتی هستند که برای شما مصریان عزیزند».
با مشاهده اقدام هوشمندانه ایرانی ها، مصری ها که از آسیب رساندن به گربه ها بیمناک بودند، خود را تسلیم کردند تا ایمنی گربه ها تضمین شود. البته تسلیم شدن مصری ها فایده چندانی برای آنها و حیوانات عزیزشان در بر نداشت. طبق اسناد تاریخی، پس از فتح نبرد، پادشاه ایران در هنگام تردد در معابر مصر، بر صورت مردم گربه پرتاب می کرد
در مصر باستان، مرگ گربه مساوی با یک تراژدی تلخ بود. کسی که گربه خود را از دست می داد جوری رفتار می کرد که انگار همسر خود را از دست داده است. پس از مرگ یک گربه خانگی، کل خانواده به عزا می نشست و مطابق با رسوم عزاداری، همه ابروهای خود را می تراشیدند.
پس از مدتی عزاداری، جسد گربه در پارچه ای نفیس پیچیده می شد و برای انجام عملیات مومیایی ارسال می گشت. در آن هنگام، بدن نحیف گربه با روغن سدر و برخی ادویه جات شستشو داده می شد تا معطر گردد. در نهایت، لاشه مومیایی می شد و در دخمه ای مخصوص قرار می گرفت. در آرامگاه گربه، مقادیری شیر و تعدادی موش نیز قرار داده می شد تا در جهان باقی و حیات پس از مرگ، از خوردن آنها متنعم گردد.
در اکتشافات باستانی، آرامگاه های گربه ها به کرّات یافت شده اند. در یکی از این مقبره ها، ۸۰ هزار جنازه گربه کشف گردید که تمام آنها به صورت مومیایی شده و آراسته در جایگاه های خود قرار گرفته بودند.
#پرستش_حیوانات
#حیوانات_مقدس
#جهان_باستان
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛 قسمت (چهارم) 4⃣ منشاء مراسم خرافی امروزی ، به منشا ق
رسم قربانی کردن انسان در مراسم های آئینی 💀👹🗿🏛
قسمت (پنجم) 5⃣
مایاها به هنگام قحطی، کنیزان جوان را قربانی میکردند. یکی از قربانگاهها در چیچن ایتزا در کشور مکزیک است. چیچن ایتزا به معنای «در کنار دهانه چاه ایتزا» است که خود ایتزا احتمالا در زبان مایاها به معنی جادو یا جادویی بودهاست. [این معبد جزو میراث جهانی یونسکو به شمار میرود و سال ۲۰۰۷ میلادی به همراه ۶ اثر دیگر در یک رایگیری جهانی بهعنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید معرفی شد.] کاربرد این معبد تقدیم قربانی به خدای باران مایاهابوده است. قربانی کردن انسان نیز در این معبد معمول بوده و بقایای انسانهای قربانی شده نیز در معبد یافت شدهاند. اینجا گودال بزرگی به عمق پانزده متر پر از آب بوده و دیوارههای گودال نیز شیبدار بوده که از آن نشود بالا آمد. قربانیان را در میان هلهله مردم به همراه انبوهی هدیه و زیورآلات و ادعیه و پیغامهایی برای خدای باران به درون آب میانداختند. قربانیان که نمیتوانستند از گودال بالا بیایند آنقدر دست و پا میزدند تا خفه میشدند. دریک کاوش بقایای پنجاه جسد به همراه زیورآلات از این گودال به دست آمد.
گفتنی است که از آبشار معروف نیاگارا نیز به همین منظور استفاده میشده و سالانه – آخرین بار احتمالا سال ١٧٨٠ – سه دختر جوان توسط سرخپوستان بومی دراین مکان به پایین پرت میشدند.
رد پای رسم قربانی کردن انسان را در اسطورهها و افسانههای ملل مختلف نیز مییابیم. از جمله در سرگذشت دوشیزگان جوان یا دختران شاهزادهای که طعمه اژدها یا جادوگران میشوند. نمونهاش داستان معروف هنزل و گرتل به قلم برادران گریم، که مربوط به قربانی کردن کودکان به هنگام قحطی است. هرچند که این افسانه به مرور زمان تغییراتی کرده و از جمله به جای مادر، نامادری وارد آن شده؛ با این حال محور اصلی داستان یعنی تهدید جادوگر به خوردن بچهها اشاره روشنی به همین مطلب دارد.
همچنین در قسمتی از همین داستان، غذا دادن به بچهها در کلبه جادوگر برای آنکه پروار و خوردنی شوند، با نمونههایی که قبلا از اطعام قربانی و آراستن وی، در میان اقوام گوناگون برشمردیم، همسان است. بازتاب چنین رسمی را امروز هم در این میبینیم که محکوم به اعدام میتواند روز پیش از مجازات، هر چه میخواهد سفارش بدهد.
داستان ایفیژنی دختر آگاممنون که فرماندهی قوای یونان علیه تروا را به عهده داشت، نمونه بارز دیگری در همین زمینه است. آرتمیس که میانهاش با آگاممنون شکر آب شده، توفانی میفرستد تا مانع حرکت سپاه او شود. آگاممنون نیز به توصیه اودیسه رضایت میدهد که دخترش را قربانی آرتمیس کند تا بدینوسیله او را آرام نماید. اما در آخرین لحظه آرتمیس دلش به رحم میآید و جای دختر یک گوزن ماده قربانی میشود.
یک نکته دیگر که از این قصهها بر میآید این است که رسم قربانی کردن انسان چنان در میان مردم ریشهدار بوده که تنها یکی از خدایان یا الهه ها میتوانستند جلوی اجرای آنرا بگیرد و آن را به قربانی حیوانی تغییر بدهد.
اگر روند تکامل قربانی کردن انسان را از ابتدا دنبال کنیم، پی میبریم که روند چندان پیچیدهای نبوده است. این روند با تابو شروع شده که با منع و چشم پوشی و پرهیز از بعضی کارها یک جور فدیه و قربانی به قوای سرنوشت عرضه میکند. این فدیه شکلی غیر فعال دارد اما در مرحله بعد فعال میشود، یعنی انسان دیگر کافی نمیداند که دست به کاری نزند، یا چیزی را نخورد یا کسی را نام نبرد، بلکه به طور فعال بهترین و عزیزترین دلبستگیهایش را فدا میکند، تا خدایان را با خود همراه سازد. اینجا یک جور بده بستان انجام میشود. هرچه قربانی با ارزشتر باشد، انتظار رحم و شفقت هم بیشتراست. به ویژه بچهها به علت بیگناهی و پاکیشان، علیالخصوص نوزادان و یگانه فرزندان با ارزشترین قربانیها محسوب میشدند. مانند پادشاه مواب که نوزاد و جانشین خودش را قربانی کرد.
دوشیزگی نیز اهمیتی ویژه داشته، چون دوشیزه به طور بالقوه از قدرت جادویی زندگیبخش برخوردار است. مانند مورد دختر یفتاح، یا ایفیژنی دختر آگاممنون. اما آیا تشنگی خدایان را میشد همیشه با این هدیهها رفع کرد؟ آیا قربانیان مهمتری وجود نداشتند؟ خود پادشاه از همه با ارزشتربود؛ پادشاهی که به هنگام قحطی خودش را فدای مردم میکرد. او به این ترتیب بلاگردان همه میشد.
#قربانی_کردن_انسان
#قاتلان_روانی
#آدمخواری
#ادیان_گنوسی
#بت_پرستی
#پرستش_جن_شیطان
#جاهلیت
#خرافات
#عجایب_جهان_باستان
#مراسم_های_پاگانیستی
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد.... 👇👇