eitaa logo
فیضِ فیض
99 دنبال‌کننده
255 عکس
19 ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 یک روایت از حضرت معصومه از حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها چند روایت به دست ما رسیده است. یکی از این روایات به مناسبت سالیاد ایشان تقدیم می شود. در سند این روایت سه دختر امام موسی کاظم از جمله حضرت معصومه (با نام فاطمه) و دو دختر امام حسین یعنی فاطمه و سکینه و نیز ام کلثوم دختر حضرت زهرا سلام الله علیهم اجمعین حضور دارند. این روایت در نهایت به حضرت زهرا ختم شده و از زبان ایشان نقل می شود: ...حَدَثتنا فاطمه بنت علی بن موسی الرضا علیه السلام حدثتنی فاطمه وزینب و ام کلثوم بنات موسی بن جعفر قلن: حدثتنا فاطمه بنت جعفر بن محمّد الصادق حدثتنی فاطمه بنت محمّد بن علی حدثتنی فاطمه بنت علی بن الحسین حدثتنی فاطمه و سکینه ابنتا الحسین بن علی عن ام کلثوم بنت فاطمه بنت النبی صلی الله علیه وآله عن فاطمه سلام الله علیها، قالت: 👈 أ نسیتم قول رسول الله یوم غدیرخم من کنت مولاه فعلیٌ مولاه و قوله أنت منّی بمنزله هارون من موسی؟ از حضرت زهرا سلام الله علیها نقل شده که فرمود: 👈 آیا فراموش کرده اید سخن رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم را در روز غدیر خم که فرمود: من مولای هر که هستم، علی هم مولای اوست. و فرمود: تو (علی) برای من همانند هارون برای موسی علیه السلام هستی؟ 🔸 محتوای روایت نشان می‌دهد که حضرت زهرا این روایت را پس از غصب خلافت و به جهت بیداری مردم فرموده‌اند. در واقع به آنان یادآوری کرده‌اند که امام علی (علیه السلام) امیر مؤمنان و جانشین بر حق رسول خداست و نشانه آن، دو حدیث غدیر و منزلت است که هر دو بر ولایت و خلافت آن حضرت دلالت می‌کند. جناب هارون به شهادت قرآن کریم جانشین حضرت موسی علیهما السلام بود. نکته جالب در این روایت این است که به جز ابتدای سند که اینجا نیاوردم بقیه راویان زن هستند و هر کدام از عمه یا عمه‌های خود این حدیث شریف را نقل کرده‌اند تا اینکه سند به ام کلثوم و سپس به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌رسد. @feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
من ماجرا را خوب یادم هست، چون کاروان ما جلوتر بود پیکی رسید و گفت برگردید، دستور، دستور پیمبر بود چرخید سرهای شترهامان چون با محمد بود دلهامان فرمانبری از حرف پیغمبر، با حج برای ما برابر بود خیل عظیم حج گزاران را گرد درختانی کهن دیدیم کار بنای سایه بان ها با عمار و سلمان و ابوذر بود زنگ شترها از صدا افتاد، از دشت حتی رد نمی شد باد راوی به حرف خویش پایان داد، یعنی محمد روی منبر بود «الیوم اکملت لکم دینی...» «من کنت مولاه علی مولاه...» بانگ رسایی داشت پیغمبر، هرچند بعضی گوش ها کر بود آن ها که می دیدند می خواندند از چشم پیغمبر مرادش را آن ها که نشنیدند می دیدند در دست او دست برادر بود هم برکه هم دریا شهادت داد هم طور هم سینا شهادت داد حتی شن صحرا شهادت داد حکم ولایت دست حیدر بود از خندق و از بدر تا خیبر، تا لحظه ی آخر که در بستر... از ابتدا حرف از ولایت بود، آری! ولایت حرف آخر بود 🌹 @feyzefeyz