فیضِ فیض
به نام خدا.
قم یه راه آهن داره که در خیابان رسالت واقع شده و روبروی خونه ما هم هست. تا وقتی دبستان می رفتم این راه آهن فعال بود و روش قطار میومد و مسافر پیاده می کرد. خونه ما تو یکی از کوچه های بالای سمت چپ تصویره. ولی این جایی که روش وایسادم جاییه روزی دو بار ازش رد می شدم تا برم دبستان خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در خیابان دورشهر و تنها مسیر عبور بود. هر چند رد شدن های من فقط مربوط به دبستان نبود چون نونوایی لواش و همچنین خانه خواهرم هم پشت خط بود. گر چه آخرش نفهمیدیم ما پشت خطیم یا اونا. وقتی قطار رد می شد در دوران کودکی شور و شوق عجیبی به ما وارد می شد به طوری که گاهی از خونه می رفتیم تا قطارو ببینیم و می دیدیم که بعضی بچه های دیگه هم اومدن بیرون! ما خیلی وقتا با دوچرخه از همین جایی که عکس گرفتم رد می شدیم. گاهی قطار میومد و خطر برخورد وجود داشت و با سرعت رد می شدیم یا منتظر می موندیم. در یک مورد یک نفر اط اهالی کوچه دوچرخه شو پرت کرد پایین چون نزدیک بود به قطار بخوره و له و لورده بشه! کلا معلوم نیست والدین هر کدوم از ما هر روز چقدر نگران رد شدن ما از روی ریل بودند. زندگی کنار ریل آهن سختی ها و لذتهای خودشو داره. مثلا سرپایینی رفتن با دوچرخه از روی خط کار لذتبخشی بود خصوصا به طرف خیابون سمت ما که به آسفالت منتهی می شد. حس سرسره رو داشت. قبلا خیابان سمت راست تصویر خاکی بود و خونه هایی داشت که برای ما عجیب و جالب بود و جلوی یکیشون کوزه های عجیب و قدیمی بود. ما نسبت به اونا خیلی باکلاس بودیم! گذاشتن سکه و سنگ روی ریل و مشاهده پرت شدن سنگ و له شدن و محوشدن تصویر روی سکه از لذتهای اون زمان ما بود. بعد از چند سال که از محله رفتیم و برگشتیم متوجه شدم قطعات ریل دیگه چوبی نیست و بتنی شده هر چند رفت و آمد قطار متوقف شده بود. واقعا نفهمیدم اینا که می خواستن قطارو متوقف کنن چرا ریل رو نوسازی کردن با اون همه خرج و زحمت؟
الان بعد از سالها دارن این ریل آهن بی مصرف رو جمع می کنن. ریل آهنی که انقدر جمع نکردنش بدون دلیل بود که من می گفتم شیرین کردن آب قم و برداشتن ریل آهن وسط شهر دو وعده همیشگی مسئولین قمه! هر چند تو این مدت افراد زیادی به قول یکی از دوستان "عاشقانه" باهاش عکس گرفتن و روش راه رفتن و از این جهت مصرف داشت! حتما علت برنداشتنش همین بوده و گر نه مسئولین که کار بی حکمت نمی کنند.
امیدوارم جای این ریل ساختمون و مغازه نزنن و بذارن بعد از چندین سال طعم آزادی رو بچشیم! به هر حال ما با این ریل خاطرات زیادی داریم اونقدر که قسمتی از شعر #کوچه شد:
زندگی می گذشت مثل قطار
که سر کوچه رفت و آمد داشت
یاد دارم که ذوق می کردیم
لحظاتی که بوق ممتد داشت
#خاطرات_طنزآمیز
فيضِ فیض👇👇👇
@feyzefeyz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا که مسابقات تیم ملی #والیبال در جریانه یه رالی زیبا ببینیم از بازی ایران و آرژانتین در سال ۲۰۱۹.
این رالی حدود ۳۵ ثانیه طول می کشه.
فيضِ فیض👇👇👇
@feyzefeyz
انا لله و انا الیه راجعون
#مصطفی_نصیری دوست و شاعر اهل بیت علیهم السلام در راه تبلیغ دین در رفسنجان بر اثر سیل به رحمت خدا رفت. وی صاحب یک خیریه مردمی بود و به خانواده های فقیر زیادی کمک می کرد.
خدا او را بیامرزد و با ارباب شهیدش امام حسین علیه السلام محشور کند.
@feyzefeyz
هدایت شده از حق شناس (علی مع الحق...)
داستان #ابالفضل_العباس علیه السلام و از خودگذشتگی ایشان در اشعار گوناگونی آمده. یکی از شعرهای قدیمی، سروده «فضل بن محمد بن حسن بن عبیدالله بن عباس بن علی» نبیره حضرت عباس است. وی در مقام تمجید و رثای جدّ بزرگوارش چنین میسراید:
أَحَقُّ النَّاسِ أَنْ يُبْكَى عَلَيْهِ / فَتًى أَبْكَى الْحُسَيْنَ بِكَرْبَلَاءِ
أَخُوهُ وَ ابْنُ وَالِدِهِ عَلِيٍّ / أَبُو الْفَضْلِ الْمُضَرَّجُ بِالدِّمَاءِ
وَ مَنْ وَاسَاهُ لَا يَثْنِيهِ شَيْءٌ / وَ جَادَ لَهُ عَلَى عَطَشٍ بِمَاءٍ.
ترجمه:
سزاوارترين مردم به اين كه بر او گريسته شود جوانمردى است كه (شهادتش) حسين را به گريه آورد.
برادرش و پسر پدرش على، ابوالفضلى كه با خونش سرخ رو گرديد.
و کسی که به او (حسین) مدد رساند و چیزی مانع یاری او نشد و با اینکه خود تشنه بود در راه او از آب گذشت.
منبع📚:
لهوف، ص118
شرح الأخبار (مغربی): 3 / 193
حق شناس (علی مع الحق...)👇👇👇👇👇
@haqshenas110
هدایت شده از علوم و معارف حدیث
گزارش جراحات امام حسین علیه السلام.pdf
573.9K
📝 مقاله «گزارش رویدادهای مرتبط با جراحات امام حسین علیه السلام در روز عاشورا»
✍️ سید حسن فاطمی (موحد)
محمد حسین فیض اخلاقی
#زخم_های_بدن_امام__حسین #مناجات_سید_الشهداء #قاتل_اباعبدالله #سارقان_اموال_امام_حسین #اسب_تازی_بر_جنازه_سید_الشهداء #مقتل_مستند #تاریخ_و_سیره
چکیده:
شاید کمتر رویدادی را بتوان یافت که مانند «واقعه عاشورا» بر جریان تاریخِ پیش و پس از خود، اثری این چنین گذاشته باشد. در روز عاشورا، مصائبی به صورت مستقیم بر امام حسین علیه السلام وارد شد و مصیبت هایی نیز به اطرافیان ایشان رسید. نگاشته کنونی زخم هایی را که بر خود امام علیه السلام وارد شد، از منابع متقدّم یا کتاب هایی که از آن منابع بهره گرفته اند، بررسی می کند. همچنین در این نوشتار، قاتل امام حسین علیه السلام و نیز حملاتی که پس از شهادت ایشان به آن بزرگوار شده به بحث گذاشته می شود. مناجات های حضرت اباعبدالله علیه السلام پس از هر جراحت نیز، نقل می گردد. گردآوری همه اقوال به صورت خلاصه و بررسی مختصر آن از ویژگی های این مقاله است. نوشتار حاضر، دستیابی به گزارش این رویدادها را آسان کرده و مستندات آن را به روشنی نقل می کند. این نگاشته در شش گفتار، به جراحات و صدمات رسیده به امام حسین علیه السلام، تعداد ضربات واردشده بر ایشان، مناجات های امام علیه السلام پس از جراحت، قاتلان آن حضرت، سارقان اموال ایشان و دواندن اسب بر بدن مطهّرشان، می پردازد.
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith
به نام خدا
وقتی بچه بودم کلا در قم دو نفر شاخص رو میشناختم که به مجالس روضه مرتبط باشند. یکی آقای واعظی و دیگری آقای پناهیان که پای منبرش مینشستیم. البته اسم آقای فرحزاد رو هم گاهی میشنیدم. هر سال هیئت خادم الرضا علیه السلام مجالس دهه محرم رو در سالن فوتسال ورزشگاه شهید حیدریان برگزار میکرد که البته همچنان ادامه داره. اون زمان آقای واعظی روضهخوان ثابت این هیئت بود و ما هر سال اونجا میرفتیم. تا اینکه صدام سقوط کرد و واعظی دهه محرم به کربلا رفت و به جاش آقای بنیفاطمه اومد. ما هم یک سال و شاید یک جلسه رفتیم و مداحی بنیفاطمه نسبتا یا کلا تازه کار اون زمان رو نپسندیدیم و دیگه نرفتیم. چند سال پیش من یک روز به همین ورزشگاه رفتم و دیدم که سیب سرخی مداحی میکنه. انصافا خوب انرژی میگذاشت و خوب مداحی میکرد ولی از فیلمبرداری مثلا حرفهای اونجا خوشم نیومد. دوربین چرخان و سریع و... که باب شده بیشتر به سالنهای کنسرت همراه با رقص میخوره تا هیئت! البته من نتیجه اون فیلمبرداری رو ندیدم و شاید با کات و غیره، تدوین وزینی از آب درآورده باشن ولی مشابه این فیلمبرداری های چرخشی و عنکبوتی! رو که مناسب کنسرتهای دولتی خارجی است! در هیئتهای دیگه دیدم. من به لزوم تذکر به همراهی شور و شعور حسینی معتقد نیستم چون گاهی خود شور حسینی، شعور میاره اما این دلیل نمیشه متولیان هیئت هر کاری خواستن بکنن!
امسال هم یک شب به همین هیئت رفتم که دیدم داخل سالن از شدت شلوغی و دم و گرما، جای نشستن نیست و ناچار، بیرون و از طریق تلویزیون مستقیم، روی موکت نشستم و مداحی رو دنبال کردم. جایی که برعکس داخل، تا جایی که دیدم کمتر کسی حتی سینه میزد و بیشتر مردم، تماشاچی بودند. مداح امسال رو نمیشناختم و اسمش هم یادم نموند.
اقای پناهیان رو هم پس از دوران کودکی تا سالها ندیدم تا اینکه با ریش تا حدودی سفید در صدا و سیما دیدمش که اصلا با تصویر ذهنی من هماهنگ نبود. دیدن هایی که تکرار شد و برعکس سابق، خاطرات چندان خوبی به همراه نداشت. چون سخنرانیهای آقای پناهیان گاهی سیاسی بود که شخصا نمیپسندم و حتی گاهی دارای اشتباهاتی در زمینه آموزههای دینی _مثل تطبیق غیر موجه برخی از شخصیتهای زمان ظهور بر افراد حاضر در جامعه_ و هر کدام یک نوع حاشیه و انتقاد در جامعه به همراه داشت. گر چه هنوز هم گاهی از ایشون سخنرانیهای اخلاقی شیرینی به دستم میرسه.
گاهی دلم هیئتها و روضههای با صفا و بی شیله پیله اون زمان رو میخواد. البته که هست الحمدلله فراوان هم هست به خصوص در روضههای خانگی ولی انگار بعضی هیئتهای بزرگ و باسابقه نسبت به بیست سال پیش، عقبگرد داشتند و خیلی کاری به مضمون اشعار و شیوه صحیح برگزاری ندارند و فقط میخوان مجالسشون باحال و جوون جذب کن باشه حالا به هر قیمتی. خدا همه ما رو به راه راست هدایت کنه.
یاعلی.
#خاطرات_طنزآمیز
#روضه #هیئت
فيضِ فیض👇👇👇
@feyzefeyz