در آن نیامده ایام
🔻مرجعشناسی کلانروایتهای سقوط و خواندن یک صفحه از تاریخ سوریه (صفحه ۱/۳) سقوط سوریه دو
🔻مرجعشناسی کلانروایتهای سقوط
و خواندن یک صفحه از تاریخ سوریه
(صفحه ۲/۳)
به نقل از کتاب تاریخ معاصر سوریه:
«حافظ اسد برای تندی رفتار خود با دیکتاتور عراقی صدام حسین دلایل واقعی داشت، هنگامی که صدام در سال ۱۹۷۹ قدرت را به دست گرفت از طرح سوریه به عنوان مستمسکی برای پاکسازی در حزب استفاده کرد. اما حمایت سوریه از ایران در مقابل حمله اشغالی عراق در سپتامبر ۱۹۸۰ سراسر دنیای عرب را متعجب و نگران کرد. این جنگ تا سال ۱۹۸۸ ادامه یافت. این جنگ یکی از خونینترین جنگهای خاورمیانه از سال ۱۹۱۸ بود. ما هرگز تعداد واقعی کشتهشدگان را نخواهیم دانست
آن زمان سوریه چه موقعیتی داشت؟ خانهٔ ناسیونالیسم عرب به طور عمومی و بعثیسم در موارد خاص؟ پشتیبان یک قدرت غیر عرب که بر خلیج فارس تسلط داشت؟ هر اندازه که رژیم صدامحسین شیطانی باشد، او یک عربِ ناسیونالیست بود. حمایت حافظ اسد از ایران شک را در افکار بسیاری از مردم نسبت به او بالا برد، درست مانند پشتیبانی از عناصر راستگرای مارونیها در مقابل فلسطینیان و نیروهای انقلابی که قبلاً در لبنان داده بود. از نظر ایدئولوژیکی، بعثیهای سوریه و انقلابیون اسلامی ایران نمیتوانستند زیاد به هم نزدیک باشند. یکی از آنها عرب و دیگری فارس بود؛ یکی از آنها مبارز بیدین بود و دیگری پیام شیعهٔ انقلابی را موعظه میکرد که هدفش بیدار کردن تودههای مسلمان در سراسر دنیای اسلام بود، که با ناسیونالیسم عرب ناسازگار بود!
با وجود این، در نگاهی دیگر، اتحاد کمتر تعجببرانگیز بود. انقلاب ایران رژیم دیکتاتوری شاه را که دوست و پشتیبان اسرائیل و دشمن شرور سوریها بود سرنگون کرد، همچنین یکی از نزدیکترین متحدان آمریکا را.
در زمان حکومت شاه، حافظ اسد از مهمترین مخالفان ایرانی که از کشور اخراج شده بودند حمایت میکرد، اکنون آنها به خانه برگشته و جایگاههای کلیدی را تصاحب کرده بودند، او دوستانی در ردههای بالای تهران داشت.
نکتهٔ دیگر رابطهٔ مردمی و پیوند هر دو حکومت با شیعهٔ لبنان بود. آنان حامیان طبیعی حافظ اسد بودند، فقیران، ستمدیدگان و دهقانان طردشدهٔ اقلیتهای مذهبی، اکنون آنها از مسئولین جدید تهران کمکهایی دریافت میکردند، از جمله نیروهای نظامی و تمرین به وسیله کمیتههای انقلابی ایران و هماهنگشدن با میلیشیای لبنان که با سوریه همکاری میکرد. چرا بایستی لبنانیهای شیعه بین دوستانشان در تهران و دمشق یکی را انتخاب میکردند؟ در مرحله اول هر سهٔ آنها در کنار هم بودند. تاریخ میبایست اطمینان پیدا میکرد که آنها در آن موقعیت باقی میمانند.
حملهٔ عراق به ایران همچنین به مفهوم این بود که ارتش عراق از سوریه در مقابل اسرائیل حمایت نخواهد کرد. این حمله به جزئیترین احتمالِ بالانسِ قدرتِ سوریه با دولت یهود پایان داد. برای حافظ اسد هم جنگ صدام حسین با ایران خیانتی به ناسیونالیسم عرب محسوب میشد. کمی عجیب بود اگر او به خاطر این سرخوردگی دندان به جگر بگیرد، در حالیکه عدم علاقه به دیکتاتور عراقی تبدیل به نفرت میشد. او حتی نسبت به پیروزی صدامحسین در این جنگ کمی شک داشت.
عراق سعی میکرد مانند کشورهای نفتی خلیج فارس بر سوریه هم تسلط داشته باشد. پس اتحاد اسد با ایران کاملا قابل درک بود حتی اگر، دیگر وضعیتی ایجاد میکردند که او را به ستیزهجویی و خیانت به آرمان عرب متهم کنند. از نظر او صدامحسین هنگام اشغال کویت برای توجیه عمل خود یک تبلیغات درخشان زیرکانه به راه انداخت و گفت که ثروت نفتی کویت را در اختیار محرومان میگذارد و سعی میکند پیشروی در پروژهٔ یافتن راه حل سیاسی برای مشکلات فلسطینیان را همزمان با پیشروی در معضلات کویتیها پیوند دهد. این ممکن بود بسیار فریبکارانه باشد، اما صدای صدام در تودههای وسیعی از مردم دنیای عرب خارج از خلیج فارس طنین انداخت.
بعضی از حاکمان مانند شاه حسین اردن هیچ انتخاب واقعبینانهای نداشتند پس بیطرف ماندند و برای حل موقعیت عرب ضعف نشان دادند، درحالیکه ياسر عرفات به بغداد پرواز کرد تا کمکهای خود را به عنوان واسطه ارائه دهد.
یک بار دیگر موضع حافظ اسد در نظر بسیاری از عربها خیانت به نظر میرسید. سردرگمی در پایاندادن به این اتهامات و روش عملگرایی او در سیاست خارجی هرگونه اعتباری را که هنوز به خاطر بعثیسم برایش باقی مانده بود از او گرفت. گرچه سیاست او در آن لحظات و در جبههای دیگر محبوبیت بزرگی را هم نصیب او کرده بود، یعنی هنگامی که سربازان سوری در برابر اسرائیل در لبنان جنگیدند، اما بدبینی، که بزرگترین دشمن هر انقلاب واقعی است رشد یافت و نه تنها در واکنش مردم سوریه به او و حکومتش اثر داشت، بلکه در چگونگی نگاه نخبگان بعثی به مردم سوریه نیز تأثیر داشت».
[ ادامه 👇🏽]
@FihMaFih
در آن نیامده ایام
🔻مرجعشناسی کلانروایتهای سقوط
و خواندن یک صفحه از تاریخ سوریه
(صفحه ۳/۳)
در پایان یک نکته هم عرض کنم برای دوستانی که میخواهند کتاب را بخرند:
ترجمه کتاب (به قلم خانم مژگان آموزگار) چندان روان نیست. انگار بازبینی نهایی و همچنین ویراستاری ندارد (اصلا نام ویراستار هم در ابتدای کتاب نیامده) و گویی دستکم مترجم مثل بسیاری از دیگر مترجمان جوان و جدید، اشراف لازم را در زبان مقصد نداشته. همین متن را هم بنا به فرصت اندکی که داشتم بسیار ویراستم و تصحیح کردم و اگر فرصت بیشتر بود باز هم جای ویرایش داشت. امیدوارم ناشر (نشر شما) اشکالات را در چاپهای بعدی اصلاح کند.
@FihMaFih
هدایت شده از مجله میدان آزادی
📣 فراخوان «مدرسه میدان آزادی»:
نخستین دوره آموزشی «ژورنالیسم هنر»
«مدرسه میدان آزادی» به عنوان «خانهای برای آموزش ژورنالیسم هنر» از دیماه ۱۴۰۳ در قالب کارگاههای زمستانه به شیوه حضوری و در شهر تهران میزبان هنرجویان و علاقهمندان هنر و ژورنالیسم هنر است. اولین دوره و ترم زمستانهی مدرسه میدان آزادی در ۱۱ رشته میزبان علاقهمندان هنر و رسانه و هنربانی خواهد بود. در این دوره جمعی از بهترینهای آموزش ژورنالیسم هنر با هنرجویان همراه میشوند.
«نقد سینما»، «نقد موسیقی»، «نقد نقاشی»، «نقد داستان»، «نقد انیمیشن»، «ایدهیابی در ژورنالیسم هنر»، «منبعیابی در ژورنالیسم هنر»، «هوش مصنوعی و هنر»، «معرفینویسی آثار هنری»، «جستارنویسی هنری» و «عکاسی حرفهای از آثار هنری» عنوان این کارگاهها هستند.
📅 زمان ثبتنام: ۲۱ آذر تا ۴ دی ۱۴۰۳
🕰 زمان آغاز دوره: هفته دوم دیماه
✍🏻 محل ثبتنام: صفحه مدرسه سایت مجله میدان آزادی
در صورت نیاز به راهنمایی، اینجا هستیم:
@azadi_sqart
🔗 متن کامل فراخوان و نکات تکمیلی را در متن کامل خبر بخوانید.
#مجله_میدان_آزادی
4⃣5⃣8⃣
@azadisqart
هدایت شده از مجله میدان آزادی
📣 فهرست کامل رشتهها و مدرسان اولین دوره ژورنالیسم هنر «مدرسه میدان آزادی»
#مدرسه_میدان_آزادی در هر فصل از دورههای خود با اولویت اهمیت و جذابیت، سراغ بعضی از انواع شاخههای #ژورنالیسم_هنر میرود.
▫️تأکید میشود همانطور که در متن کامل فراخوان اشارهشده، کارگاههای ترم زمستان همگی بهشیوه حضوری و در شهر تهران برگزار خواهد شد.
🔍 اما ژورنالیسم هنر چیست؟
▫️ ژورنالیسم هنر شاخهای تلفیقی و تخصصی منشعب از دنیای هنر و دنیای ژورنالیسم است که همچنان در سرزمین ما آنطور که باید و شاید مورد پژوهش و آموزش عمومی قرار نگرفته است. شاخهای که با بهرهمندی از تواناییهای نوین ژورنالیسم به سمت هنر میآید و با این روش، هنر، هنرمند و اثر هنری را تماشا، واکاوی، نقد، تحلیل و دستهبندی میکند، دربارهشان صحبت میکند، از آنها حمایت و محافظت میکند و آنها را برای انواع مخاطبان دسترسپذیر میسازد.
▫️ ژورنالیسم هنر در جایگاه حرفهای و هنریاش -فارغ از انواعِ صرفا تجاری و تبلیغاتیاش- نوعی هنربانی است؛ یعنی پلشدن و ایستادن در نقطهای بین هنر و مخاطب هنر.
📰
اطلاعات بیشتر و ثبتنام:صفحه مدرسه میدان آزادی #مجله_میدان_آزادی 4⃣5⃣9⃣ @azadisqart
هدایت شده از مجله میدان آزادی
📣 فراخوان دوره «ژورنالیسم هنر» سه روز تمدید شد
«مدرسه میدان آزادی» به تازگی با انتشار یک فراخوان، از آغاز بهکار «خانه آموزش ژورنالیسم هنر» در قالب کارگاههای زمستانه از اوایل دیماه خبر داده بود. بنا به درخواست هنرجویان، این فراخوان به مدت سه روز تمدید شده است و هنرجویان محترم میتوانند نهایتا تا روز ۷ دی ۱۴۰۳ برای اطلاع از محتوای کلاسها و ثبتنام به صفحه مدرسه در سایت مجله میدان آزادی مراجعه کنند.
📅 زمان برگزاری کارگاهها: هفته دوم دیماه
🕰️ آخرین مهلت ثبتنام: ۷ دی ۱۴۰۳
✍🏻 ثبتنام در کارگاه: صفحه ثبتنام مدرسه میدان آزادی
📋 آشنایی با دوره ژورنالیسم هنر: فهرست همه کلاسها
در صورت نیاز به راهنمایی، اینجا هستیم:
@azadi_sqart
#مدرسه_میدان_آزادی
4⃣8⃣1⃣
@azadisqart
📌درباره دوره آموزشی ژورنالیسم هنر
ایران سرزمین هنرها و استعدادهای هنری است.
بسیاری دوست دارند در این هنرها موفق یا حتی سرآمد شوند.
اما افراد خیلی کمی هستند که در رسانه به صورت حرفهای از هنر حرف بزنند و راه را برای دیگران (چه مخاطبان هنر چه استعدادهای هنری) باز کنند. آنهم بدون سوگیری سیاسی یا انتفاع اقتصادی یا قبیلهگرایی.
این است که بسیاری از هنرها و هنرمندان و استعدادهای هنری شناختهنشده و مظلوم باقی میمانند و وضعیت عدالت برای همه هنرها و هنرمندان و پیشرفت در سیر هنر ایرانی با مشکل مواجه میشود.
و این است که در سرزمین هنرهای چندین هزارساله و «هنر نزد ایرانیان است و بس» و «ای خاکت سرچشمه هنر» با اینهمه هنر و هنرمند و استعداد، درست مثل سرزمینهای بیتاریخ و بیهنر و بیفرهنگ فقط ۲۰۰ سلبریتی که اکثرا لمپن و میانتهیاند به عنوان هنرمند دیده میشوند و آسمانِ با این فراخی برای دیگر هنرمندان تنگ میآید.
اینجا همان نقطهٔ اهمیت و ضرورت #ژورنالیسم_هنر و آموزش آن است.
دوره «ژورنالیسم هنر» میدان آزادی برای کسانی که دستکم انگیزه حمایت از هنر و هنربانی را دارند ولو آموزشش را ندیدهاند، فرصت مغتنمی است. همچنین برای جامعهٔ هنری مافیازده و تبلیغاتزدهٔ ما، تا به مرور نسلی تربیت شوند که در کنار علاقه به هنر، مسلح به ابزارهای ژورنالیسم هنر نیز باشند و بتوانند به طور موثر از هنر و حقیقت و هنر حقیقی حرف بزنند و دفاع کنند.
کمفایدهترین کارگاه دوره کارگاهی است که من مربیاش هستم، اما به جز کارگاه من، این دوره آموزشی ده کارگاه جذاب و مهم دیگر دارد که استادانش همگی بیاغراق از بهترینهای این رشته در کل کشورند.
پیشنهاد میکنم اگر در میان نزدیکانتان کسانی را میشناسید که اهل هنر یا دوستدار هنرند (و البته ساکن تهرانند)، پوستر دوره را به دستشان برسانید.
@FihMaFih
📌درباب #عیب_نویسی
(به روایت حکیم نظامی)
خانهٔ پُرعیب شد این کارگاه
خود نکنی هیچ به عیبش نگاه
چشم فرو بستهای از عیب خویش
عیب کسان را شده آیینه پیش
عیبنویسی مکن آیینهوار
تا نشوی از نفَسی عیبدار
یا بهدر افکن هنر از جیب خویش
یا بشکن آینهٔ عیب خویش
دیده ز عیب دگران کن فراز
صورتِ خود بین و درو عیب ساز
در همه چیزی هنر و عیب هست
عیب مبین تا هنر آری به دست
مینتوان یافت به شب در چراغ؟
در قفس روز توان دید زاغ؟
در پر طاووس که زر پیکر است
سرزنشِ پای کجا درخور است؟
زاغ که او را همه تن شد سیاه
دیده سپید است، در او کن نگاه!
#نظامی
از کتاب شریف #مخزن_الاسرار
(با تصحیح زندهیاد حسن وحید دستگردی ؛ به استثنای سطر اول بیت چهارم که آنجا مشخصا به اشتباه و به عیب، «جیب» «عیب» ثبت شده!)
#شعر
@FihMaFih
🔻رسانه ملی امروز چه پیامی است؟
پیام مهم اخیر رهبر فرزانهٔ ایران آیتالله خامنهای به رئیس صداوسیما و همایش افق تحول رسانه ملی
هم در لحن،
هم در اختصار،
هم در ادبیات و واژگان،
هم در مفاد و معانی گفته و ناگفتهاش،
بسیار مهم و قابل تأمل و تفسیر و تذکر است،
هم برای مدیران و تصمیمگیران و تصمیمسازان اصلی صداوسیما،
هم برای همهٔ ما، از جمله خودم، ولو در حد یک برنامه یا چند مشورت همراه شده باشم، یا نشده باشم.
پیام پیامیست که هم تلخ است
هم واقعیست. واقعیتش هم مستند به وقایع روز منطقه است.
پیامی است که هم داوری دیروز است و هم تلنگر امروز.
ظاهراً معنای پیام این است:
کارها در رسانه ملی چندان خوب پیش نرفته،
و از طرفی فرصتی نیست که بخواهد از این به بعد هم خوب پیش نرود.
این پیام همچنین بسیار یادآور سخن مشهور مارشال مک لوهان در کتاب «برای درک رسانهها»ست آنجا که میگوید «رسانه خود پیام است». رسانه وقتی ضعیف باشد پیامش ضعف است و پیامِ ضعف مخابرهکردن در زمان و زمانهٔ جنگ آنهم از مرکزیت رسانهای کشور اگر خیانت نباشد، خطاست. رسانهٔ ملی هم امروز اگر ۲۴ساعت در محتوای برنامههای خود دم از قدرت و ایستادگی و مقاومت و حماسه بزند، تا وقتی در ساخت و ساختار هنری و رسانهای خود ضعیف باشد، پیام اصلیاش همان ضعف است.
بنده هم قبلا در یادداشتِ حقیقت عظیم غزه، ما و اداره فرهنگ و رسانه در ایران به این اشکال پرداخته بودم.
اما یکبار دیگر پیام مختصر و پر اشاره و کنایهٔ رهبری بخوانیم:
بسمهتعالی
جناب آقای جبلی
شما و این حضرات نقش بیبدیل رسانه و تبلیغ را در پیکارهای کنونی جهان -که بیش از همیشه است- میدانید.
امروز پیروزی یک طرف را توانایی او در گرفتن و رساندنِ پیام و روایت او از واقعیت، رقم میزند؛ بسیار پیش و بیش از آنکه ابزارهای نظامی وارد میدان شوند و در آن اثر بگذارند. ما در این عرصهی مهم باید دقت و تلاش و ابتکار خود را مضاعف کنیم. این پیام من به این همایش است.
سید علی خامنهای
۱۴۰۳/۱۰/۱۰
@FihMaFih
24.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻امروز محقق شد وعدهٔ
«و بیننا و بینکم الایام و اللیالی و المیدان»
و محقق شد وعدهٔ
«پیروزی خون بر شمشیر»
و محقق شد آن آخرین وعده در آن آخرین دیدار...
به امید دیدار...
#سید_حسن_نصرالله 🌷
@FihMaFih