عاشورا، ایستگاه تاریخی یا دینامیزم اجتماعی؟
🔻سه نوع دانش داریم برای بررسی شرایط و مختصات گذشته، حال و آینده. گذشته را تاریخ بررسی می کند. حال را جامعه شناسی ارزیابی مینماید و آینده پژوهی نیز آتیه بشر را محور بررسی خود قرار میدهد. آنچه که محل بحث و توجه ماست، این است که کمتر تاریخی در خدمت جامعه شناسی قرار میگیرد.
🔹بدین معنا که جامعه شناسی که از تاریخ جامعه خود، برای سنت سازی و تحلیل یا ساخت اجتماع بهره مند شود خیلی نادر است. دلیلش تفاوت ها، تغییرات و تحولات بنیانی در گذر زمان است که از رغبت تحلیلگر اجتماعی برای فلشبک زدن میکاهد.
🔹اما آنچه که در تاریخ دینی خود شاهد هستیم این است که عاشورا بعد ۱۴۰۰سال، ظرفیت بررسی و کمک به جامعه شناسی را دارد.
🔹برای ساختن جامعه ای نوین، به یک تاریخ قوی نیاز ضروری داریم. واقعه کربلا دارای ظرفیت ها و ظرافت هایی است که می تواند فاصله زمانی را درنوردیده و برای الانِ ما، نسخه رهایی داشته باشد.
🔹جزییات حماسی، عاطفی و #راهبردی دهه تاریخی محرم، توانسته تمام این سالها زنده بماند و زنده کند. چقدر این تاریخ، دارای حیات است. عجیب آنکه چقدر رادیواکتیو دارد و چقدر پویا و فعال است.
🔹فقط یک #ذخیره_معرفتی_مقدس میتواند توامان توان تحلیل و سنجش فروپاشی اخلاقی، انحراف اجتماعی و تحریف سیاسی را داشته باشد؛ والا قطعات تاریخ، بسته شده، سوگیرانه و کم سو هستند و بیشتر در حد یک مناسبت تقویمی مورد بهره برداری قرار میگیرند.
🔹مثل #حادثه_اتمی_هیروشیما و ناکازاکی که مسئولین ژاپنی در همین #المپیک، نتوانستند اجازه تکریم و یادآوری آن را از گردن کلفت های ورزشی و سیاسی اروپایی و آمریکایی بدست آورند.
🔹استیون اسپیلبرگ، سعی داشت با #نجات_سرباز_رایان، برای آمریکا تاریخ حماسی بسازد. در انتهای فیلم از زبان کاپیتان اچمیلر خطاب به سرباز رایان گفت: «جیمز، سزاوارش باش، لیاقتش [کاری را که برایت انجام شد] را داشته باش.» و فیلم با برافراشته شدن پرچم ایالات متحده پایان یافت.
یا جک باور در سریال ۲۴ تمام تلاشش را کرد تا چهرهای غالب و درجه یک از آمریکا در ذهن مخاطب القا کند. امروز، سینما تمام قد، در خدمت تاریخسازی و #هویتسازی قرار گرفته ولی باز هم توان تاریخ سازی اش را هرسال باید بهروز رسانی کند.
🔹تاریخ برای بسیاری از جوامع در حد ویترین و آلبوم خاطرات است و کارایی ندارد ولی تاریخ عاشورا برای ما یک انقلاب اجتماعی، یک #فقه_سیاسی و یک فرهنگ انقلابی را تدارک میبیند.
🔹در زیباتربن حالت، تاریخ طلایی عاشورا از حال هم گذر میکند و در خدمت آیندهپژوهی قرار میگیرد. #مهدویت، افقی است که فقط از دریچه عاشورا قابل درک و تصور است.
🔹آن مبدا حماسی، با رسیدن به این مقصد مقدس چنین نظریهای را نشان خواهد داد که تمام حق در برابر تمام باطل خواهد ایستاد. کما اینکه خالص ترینهای زمان، یعنی همان ۷۲نفر خاص، در یک #غربال_تاریخی همچون طوفان نوح، مقابل تمام ابتذالها و میانمایه های زمانه خود ایستاده و یک تاریخ را از سقوط نجات دادند.
🔹عاشورا فقط یک ایستگاه تاریخی نیست بلکه یک دینامیزم اجتماعی است که فراتاریخی عمل کرد. آری عاشورا تاریخ را نجات داد و مردمسازی کرد. الان هم در صدد جامعهسازی است و اگر کار درست را انجام دهیم، فردا را هم بدست ما خواهد ساخت.به حول و قوه الهی...
✍علیرضامحمدلو، #سردبیر پایگاه خبری_تحلیلی #صدای_حوزه
🆔 @sedayehowzeh
🎥 سریال یاغی، بحران هویت و ده نکته توصیفی_انتقادی
🔻#خط_روایی و موضوع اصلی غالب فیلمهای کارت، مردم پایین شهر و معضلاتی چون فقر و اعتیاد و کارتن خوابی بوده و در این سریال نیز سراغ همین سوژه #جنوب_شهر ولی با زاویه نگاهی متفاوت تر رفته است.
1️⃣ #دال_مرکزی داستان مساله هویت است که گریبان بچههای پایین شهر و خصوصا #قهرمان داستان به نام جاوید را گرفته که در به در به دلایلی که در سریال خواهید دید، دنبال شناسنامه میگردد که هم پله ای برای تحقق آرمانش باشد و هم او را از وضعیت اسفبار #کودکان_کار در آورد.
2️⃣برجسته کردن این نکته که فضای نابرابر، باعث رقم خوردن قماربازی، #شرط_بندی، #اعتیاد، #دزدی و سرانجام بیهویتی میشود را در تصویرسازی و انتخاب لوکیشن و نماهای بلند سریال شاهد هستیم.
3️⃣ علی شادمان در نقش جاوید، به دنبال کسب #هویت، متوجه میشود که شناسنامه برای این منظور کافی نیست و بایستی شخصیت داشته باشد تا به #عشق خود که دختری بنام “ابرا” است برسد...
4️⃣ در این سریال میان طبقه #فقیر و #غنی، قشر سومی (شارلاتانیزم) را به تصویر میکشد که با ابزار کودکان کار و بچههای بیپناه و گندهلات بازی و نوچه پروری، طبقه غنی را تَلکه کرده و به اصطلاح تیغ میزند.
5️⃣ در طول داستان، مفهوم #خانواده بشدت زخمی میشود. تمامی پدر و مادرها و حتی عمه و دایی های داستان بدلیل بداخلاقی، بی توجهی، فقدان، بی عاطفگی و حتی بیفرهنگی برچسب منفی میخورند و تصویر سیاهی از خانواده به مخاطب منتقل میشود.
6️⃣ تصویر مخدوش دیگر، قانون و #پلیس شهر است. پلیسی که یا در تعقیب متخلف، مستاصل میشود یا #فیک در میآید و یا اینکه توان اثبات جرم را نداشته و کمکی به حال شهروندان در احقاق حقوقشان نمیکند.
7️⃣ تصویر دیگری که منفی و مانع به نمایش در میآید، مقوله #دین و گزارهها و نشانههای #دینی است. شخصی که برای فوتشده ها تلقین و قرآن میخواند و یا عمه ای که اهل #نماز و مسجدی است ولی مانع رسیدن قهرمان داستان به منظورش میشود و بعد از اینکه مجبور به آزمایش DNA شد نیز مدعایش دروغ ازآب درآمده و اینطور برداشت میشود که یک شخصیت #نمازخوان و مسجدی مال یتیم خور بوده و ورثه را از ارثش محروم کرده بود.
8️⃣ محمد کارت در برخی از فیلم و سریال هایش شخصیت اول داستان را در لحظات متعددی به بهانه اصلاح سر یا کشتی گرفتن یا… بدون پیراهن و شلوار و #پوشش عرفی نشان میدهد که جواد عزتی با نقش حجت، در شنای پروانه و علی شادمان با نقش جاوید در این سریال، در تایید این مساله به چشم میخورند. استدلال کارگردان در بازی با برخی خطوط قرمز #عرفی و #شرعی، چه بسا باورپذیر نشان دادن کاراکتر اصلی و القای مفهوم صداقت و بیشیله پیله نشان دادن اوست که جای تامل دارد!
9️⃣ نگاه ترحم آلود مدیریت #کشتی با بازی پارسا پیروزفر به جاوید، پیامی جز تحقیر و نگاه از بالا به پایین ندارد. خریدهای #لاکچری طناز طباطبایی، همسر پارسا پیروزفر در سریال برای جاوید که به جهت تغییر شخصیت او و آماده شدنش برای ورود به دنیای جدید و حرفهای #کشتی صورت میگیرد، نسبت تحقیرآمیزی میان فقر و غنا ایجاد میکند. در واقع محبتی که توام با کرامت نیست و نگاه های عاقل اندر سفیهی که سر سفره به نحوه غذاخوردن جاوید دارند و نوع ادبیات تعاملیشان و چاکرم گفتن ها و سوتیهای متعدد زبانی جاوید، نشانههایی بر این مدعاست که نسبت فقیر و غنی #بالانس نبوده و شکاف فقر و غنا را علاوه بر بحث مالی، بعد شخصیتی میبخشد.
0️⃣1️⃣ #کودک_کاری که بعد بزرگسالی بعنوان مددجو تحت تربیت شارلاتانیزم قرار میگیرد و به نفع همان باند #شارلاتان و در محیطی مملو از اعتیاد، دست به دزدی از بیت المال هم میزند و بر روی تشک کشتی، سر برد و باختش #قمار و شرطبندی میشود تا نانی درآورد، تصویری از بحران هویت به نمایش می گذارد و فرار توام با عشق او با ابرا نیز، فرار به سمت تثبیت و تاسیس هویت جدید بوده که البته به مانع برخورد میکند.
🔺وقتی #لیوتار از ویژگی های عصر جدید، افول #ابرروایت های فراگیر همچون روشنگری و لیبرالیسم و مارکسسیم را بر میشمارد و سبقت گرفتن ارزشهای محلی و خرده روایتها را مطرح میکند، ناظر بر بحرانی است که شامل علم و دین و قانون و اخلاق و خانواده نیز میشود که در این سریال به وضوح شاهد این مختصات #پست_مدرن هستیم.
✍️علیرضا محمدلو، #سردبیر #صدای_حوزه و کارشناس و پژوهشگر رسانه
مشروح یادداشت:
🌐 https://v-o-h.ir/?p=43848
🆔 @andisheengelabi