🌴💎🌴💎🌴💎🌴💎🌴💎🌴
جامانده:
در آن شب سرد زمستانی دستهایش با گرمای نفسش کمی گرم شد. این پا و آن پا کرد. چند ساعتی منتظر مانده بود.
از بین جمعیتی که نزدیک میشدند یکی داد زد:
-راه بسته بود. سردار رو از یه راه دیگه بردن. نمیارن جمکران.
سرما بیشتر از قبل بر بدنش نشست. حس همجواری آن مرد، حتی بعد شهادت هم روزیش نبود.
-برای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه و نائب برحقش صلوات.
صدای رسای پیرمرد پشت سرش لبخند به لبش نشاند. این جمله در ذهنش نقش بست.
-رفت سردار نفس تازه کند برگردد.
#Hero
#سردار
#زینتا
🌴💎🌴💎🌴💎🌴💎🌴💎🌴
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a