فرصت زندگی
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 #یا_رفیق_من_لا_رفیق_له 🔸 📓رمان امنیتی #رفیق 📓 🖋 به قلم: #فاطمه_شکیبا
🔹🔶🔹🔶🔹🔶
🔶🔹🔶🔹🔶
🔹🔶🔹🔶
🔶🔹🔶
🔹🔶
🔶
🔸 #یا_رفیق_من_لا_رفیق_له 🔸
📓رمان امنیتی #رفیق 📓
🖋 به قلم: #فاطمه_شکیبا
#پارت14
صدای عباس از بیسیم او را به خودش آورد:
- حاج آقا یه خونه ویلاییه، یه در جلوش داره و یه در هم به یه کوچه دیگه. بهش میخوره ده بیست سال پیش ساخته باشنش. نمیدونم غیر حانان کسی توش هست یا نه. ولی حانان در رو با کلید باز کرد.
- خوبه پسر. حواست به جفت درها باشه. گرچه بعیده از دستش بدی چون احتمالا باهات هماهنگ میشه اگه بخواد جایی بره. ولی حواست باشه کسی اگه رفت پیشش خبر بدی بهم.
- آقا جسارتا من انقدر خودسازی نکردم که طی الارض بلد باشما... چطوری دوتا در رو حواسم باشه؟
- دیگه اون مشکل توئه پسر جان!
- بله چشم. برم ببینم چکار میشه کرد.
حسین به امید سپرد از شهرداری درباره وضعیت خانه استعلام بگیرد و روی خط کمیل رفت:
- کمیل جان، موقعیت اون خونه رو برات میفرستم، ببین چیزی ازش میدونی؟
امید سرش را از روی لپتاپ بلند کرد:
- کمیل از کجا باید بدونه آقا؟
حسین فقط با یک لبخند ملایم به امید نگاه کرد. امید هم سرش را تکان داد:
- آهان ببخشید. چشم. به کار خودم میرسم!
- آفرین پسر چیز فهم.
چند ثانیه بعد، صدای کمیل روی بیسیم حسین آمد که:
- آقا این خونه شخصیشه. تا قبل از این که از ایران برن با خانوادهش اینجا زندگی میکرده. فکر کنم از وقتی رفتن هم دیگه کسی توش نبوده چون تا جایی که من میدونم سرایدار و اینا نداشتن.
- دستت درد نکنه. منتظر سارا بمون توی فرودگاه تا بیاد.
- چشم حاجی. امری بود هم در خدمتم.
کمیل نشسته بود داخل ماشینش و با انگشت روی فرمان ضرب گرفته بود. مثل بار دوم که ارمیا را دید. زیر باران، نیمه شب در یکی از خیابانهای برلین، مقابل یک «بار» در ماشینش نشسته و روی فرمان ضرب گرفته بود که ارمیا بیهوا در ماشینش را باز کرد و نشست روی صندلی کنار راننده. سردش بود. چندبار کف دستهایش را به هم کشید و گرفت مقابل بخاری ماشین. کلاه و شال گردن را طوری بسته بود که صورتش پیدا نباشد. بعد از چند ثانیه که حالش برگشت به حالت عادی، یک فلش از جیب کاپشنش درآورد و گذاشت کف دست کمیل: اینا همه تراکنشهای مالیشونه. خودم که دیدم سرم سوت کشید. چندتا موقعیت هم هست که خودمم نمیدونم دقیقا چیه ولی فکر کنم به دردتون بخوره؛ توی چندتا از کشورهای عربی. حدود صد صفحه گزارشهای جلساتشون هم هست. تقریبا همه چیزای به درد بخوری که بود رو ریختم روش.
کمیل هم رضایتمندانه لبخند زد:
- دستت درد نکنه. خدا خیرت بده.
ارمیا که تازه حالش سر جا آمده بود، با غمی که در چشمهایش نمایان بود پرسید:
- کار بابام خیلی خرابه نه؟
#ادامه_دارد
#کپی_در_شان_شما_نیست
#فاطمه_شکیبا
رفتن به پارت اول:
https://eitaa.com/forsatezendegi/2937
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
🔶
🔹🔶
🔶🔹🔶
🔹🔶🔹🔶
🔶🔹🔶🔹🔶
🔹🔶🔹🔶🔹🔶
12.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به بچه های دهه نودی میگن همین الان گرونترین و بهترین چیزی که میخوای رو برات میخریم عوضش امام حسین رو دوست نداشته باش
▪️واکنش های خاص و جالب بچه ها رو ببینید...
▪️فقط اون بچه ای که گفت حاضرم ps4 خودمو هم بدم ولی امام حسین رو دوست داشته باشم
🔴به کمپین فصل بیداری بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1635647570C3725f53a3d
🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩
ذکر مجرب مخصوص حضرت قمر بنی هاشم:
خیلی از بزرگان در گرفتاریها مردم را به گفتن ذکر « یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ » توصیه کرده اند.
توصیه مرحوم کشمیری مرحوم کشمیری در باب توسل به حضرت ابوالفضل علیه السلام میفرماید: دو رکعت نماز حاجت خوانده شود و به حضرت ابوالفضل علیه السلام هدیه شود. سپس تسبیح حضرت زهراسلام الله علیها خوانده و ثوابش هدیه شود و سپس ۱۳۳ مرتبه این ذکر را بخوانند. یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ...
یکی از موضوعات مهم این است که حسین(ع) وقتی به چهره عباس(ع) نگاه میکرد آرامش مییافت و این ذکر اشاره به همین مطلب دارد، یعنی «ای کسی که غمها را از چهره حسین میزدودی، مشکل مرا هم به حق برادرت حل کن.»
#امام_حسین علیه السلام
#ابالفضل
#محرم
علمدارها جنگآورترین و شجاعترینها بودند. چرا که چشم همه به علمشان بود. اگر علم به زمین میافتاد، خبر از نبود جایگزینی جنگآور داشت و دشمن به خود جرات پیشروی میداد.
بعد از عباس علیه السلام که به رسم کفتارها تکه تکهاش کردند، کمر ارباب شکست. بعد رفتن علمداری که نگاهش زهره دشمن را میترکاند، پشت خالی شدهاش را چه میکرد؟
هشدار! علمدار غیوری باشی که چشم دشمن به هر حرکتت خیره بماند. باید از هر سوی میدانِ تهاجمِ امروز، علم تبیین به دوش بکشیم تا دل کفتارها بلرزد و دل دوستان گرم شود به سرپا بودن لشکری در شان حضرت حجت عجالله.
علمدار لشکر تبیین، علمدار غیور کربلا پشت و پناهت باد.
#ملت_امام_حسین علیه السلام
#محرم
#علمدار
#جهاد_تبیین
#زینتا
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
12.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴ویژه #تاسوعا #محرم
♨️ماجرای شنیدنی زنده شدن دختر اکبر ناظم بواسطه شفاعت حضرت ابوالفضل العباس(ع)
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
📡 حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔴بهترین #سخنرانی های روز
♨️ @Maddahionlin 👈
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علمدارم نیامد...😭
#محرم
#مداحی
#استوری
#امام_حسین
#حضرت_ابلفضل
#حضرت_عباس
●•●•●𖣔●•●•●•
@delat_darya_bashad🏴
18.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای علمدار ابی عبدالله
#محرم
#مداحی
#استوری
#امام_حسین
#حضرت_ابلفضل
#حضرت_عباس
●•●•●𖣔●•●•●•
@delat_darya_bashad🏴