eitaa logo
قدم قدم تا بندگی
585 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعلنی من لدنک سلطانا نصیرا این کانال در جهت لبیک به فرمان#جهاد_تبیین مقام معظم#رهبری تشکیل شده است. مباحث کانا( سیاسی،مذهبی،فرهنگی) لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
مشاهده در ایتا
دانلود
قدم قدم تا بندگی
#شرح_دعای_عهد #زندگی_مهدوی_در_سایه_دعای_عهد #قسمت_سوم 👇👇👇👇👇👇 ۱.اللهم رب النور العظیم؛ پروردگار نور
1.اللهم رب النور العظیم؛ پروردگار نور بزرگ معمولاً زمانی که می خواهند کاری عمرانی را شروع کنند از شخصیتی دعوت می‌کنند که کلنگ بزند و افتتاح کند ما اگر بناست کاری را به نام شخصیتی شروع کنیم چه بهتر که به نام خدا باشد خدایی که خالق همه چیز است و نام های زیبایی دارد. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 <و لله اسماء الحسنی > این آیه ۳ بار در قرآن تکرار شده که بیان می‌کند بهترین اسمها برای خداوند است. در میان اسماء حسنی کلمه 《الله》 دربردارنده جمیع صفات کمال است یعنی همه چیز در اوست.مثل شیر مادر که همه ویتامین های مورد نیاز نوزاد مثل قند و چربی و قند و فسفر در آن یافت میشود و یک غذای کامل است. در نامهای خدا کلمه 《الله》کامل‌ترین اسم خداست یعنی همه معانی و کمالات در آن هست. بعد از نام《الله》 اسم 《رب》آمده است. کلمه《رب》 به معنای مالک و پرورش دهنده است یعنی 《الله》هم صاحب است و هم پرورش دهنده و تکرار این وصف در این دعا و نشان اهمیت این کلمه است.در قرآن هم نام 《رب》 زیاد ذکر شده است که حدود نود بار است. بیشترین نامی که در قرآن آمده 《الله》 و سپس 《رب》 است. این نوع کارها با بلاغت منافات ندارد چون موقعیت هایش متفاوت است. ضمن آنکه برای تذکر تفصیل و تنوع و تکرار لازم است و شیوه ای مناسب برای توجه و تربیت است .اما در ابتدای این دعا تکرار کلمه رب بی حکمت نیست به ویژه در پنج فراز این اسم الهی آمده است زیرا ذکر این کلمه《رب》وتکرار آن در دعا درخواست ها رابا اجابت مقرون میکند. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 در سوره انبیا آیه ۸۹ می‌خوانیم: و زکریا [را یاد کن] آنگاه که پروردگارش را ندا داد که: پروردگارا مرا تنها مگذار[ و فرزندانی به عنوان وارث به من عطا فرما والبته که]تو خود بهترین وارثان هستی. 🌷🌹🌷🌹🌷🌹 تکرار《 رب 》در آغاز دعاهای حضرت ابراهیم علیه السلام نیز مهم و قابل توجه است و نشانه تأثیر آن در استجابت دعا یا یکی از آداب آن است. در سوره ابراهیم آیه ۴۱ و ۴۰ می خوانیم: پروردگارا! مرا برپا دارنده نماز قرار ده و از نسل و ذریه ام نیز. پروردگارا! دعای مرا [نماز و عبادتم را] بپذیر. پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و مومنان را در روز قیامت ببخش. در دعاها اصرار و تکرار عجین با کلمه 《رب 》است.مثلاً در دعای مجیر حدود ۷۰ بار می‌خوانیم "اجرنا من النار یارب؛ پروردگارا ما را از آتش جهنم نجات بده" همچنین دعای جوشن کبیر که صد بند دارد در پایان هر بند آن می‌گوییم "خلصنا من النار یا رب" 💐💐💐💐 [اما تکرار کلمه 《رب》شاید بهترین اسم و مناسب ترین نام برای رجعت باشد.یعنی خداوند مالک و پرورش دهنده است و قدرت دوباره زنده کردن را دارد] دارد... مهدوی عهد👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @gadamgadamtabandegi
قدم قدم تا بندگی
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 #رمضان #شرح_دعای_روز_پنجم #قسمت_سوم #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی 🔰وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ
🔰💢🔰💢🔰💢🔰💢🔰💢 🔰وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیائِکَ الْمُقَرَّبِینَ 🔰همان طور که در روایات و آیات آمده است کسانی مقرب درگاه الهی قرار می‌گیرند که هیچ گاه از یاد خداوند در تمام لحظات عمر و حیات خویش غافل نگردند و بندگی خدا را فقط برای رضای خداوند انجام دهند که برای فهم بیشتر به نمونه بارز آن حضرت امیر مؤمنان علی علیه‌السلام اشاره می‌کنیم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 💢 که در مناجات با خداوند چنین فرمودند: 🔰”الهی ما عبدتک خوفا من نارک و لاطمعا فی جنتک لکن وجدتک اهلا للعباده فعبرتک” 💢‌ ”بار خدایا! تو را به خاطر ترس از جهنمت و یا به جهت طمع به بهشتت عبادت نمی‌کنم، بلکه تو را شایسته عبادت یافتم، پس تو را عبادت می‌کنم”‌ 🌹 💢🌷💢🌷💢🌷💢🌷💢🌷💢 🔰ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم که به حق لطف و رحمتش ما را از دوستان و اولیاء و مقربان درگاهش قرار دهد. انشاء الله که تابع باشیم. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 💢بهشت خدا جدا از بهشت معمول است 🔰بهشت معمولی برای کسانی است که غذا و حوری می‌خواهند؛ اما آن‌ها که خود خدا را می‌خواهند و عبادت را برای خود خدا کردند و نه برای ترس از جهنم، آن‌ها در بهشت خدا وارد می‌شوند. 🔰آیه قرآن هم وجود دارد. «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» 💢از خدا بخواهیم که در آن بهشت قرار بگیریم. جنت فردوس، جنت عدن جنت‌های متعدد وجود دارد ولی جنت خدا عالی است 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @gadamgadamtabandegi
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🔰«بِمَحَبَّتِکَ یا اَمَلَ الْمُشْتاقینَ» 🌺این دعاها را درباره من مستجاب کن، به حق دوستی خودت ای آرزوی مشتاقان. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 این‌طور می‌گوییم چون خدا نسبت به ما دوستی دارد و خدا صد برابر محبت والدین به اولاد، ما را دوست دارد. 🔰 روایت است که دوستی صد درجه دارد که 99 بخش آن مخصوص خدا است و یک درجه آن بین مخلوقات تقسیم شده و خدا در همان یک بخش نیز، سهم دارد. خدایا این دعاها را به محبت خودت درباره ما مستجاب کن😍 @gadamgadamtabandegi
قدم قدم تا بندگی
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 #رمضان #با_شهدا 📙 #داستـــــان #خالڪوبی_تا_شهـادت #قسمت_ســومـ ✍سربازی رفتنش هم م
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 📙 ✍تا می‌خواهیم برای مجید گریه ڪنیم، خنده‌مان می‌گیرد داداش مجید شیرینی خانه است. شیرینی محله، حتی آوردن اسمش همه را می‌خنداند اشڪ‌هایشان را خشڪ می‌ڪند تا دوباره دورهم شیرین‌ڪاری‌های مجید را مرور ڪنند عطیه خواهر مجید درباره شوخ‌طبعی مجید می‌گوید:«نبودن مجید خیلی سخت است؛ اما مجید ڪاری با ما ڪرده ڪه تا از دوری و نبودنش بغض می‌ڪنیم و گریه می‌ڪنیم یاد شیطنت‌ها و شوخی‌هایش می‌افتیم و دوباره یڪدل سیر می‌خندیم. مجید ڪارهای جدی‌اش هم خنده‌دار بود. از مجید فیلمی داریم ڪه هم‌زمان ڪه با موبایلش بازی می‌ڪند برای هم‌رزم‌هایش ڪه هنوز زنده‌اند روضه‌های بعد از شهادتشان را می‌خواند همه یڪدل سیر می‌خندند و مجید برای همه روضه می‌خواند و شوخی می‌ڪند؛ اما آخرش اعصابش به هم می‌ریزد. مجید شب‌ها دیروقت می‌آمد وقتی می‌دید من خوابم محڪم با پشت دست روی پیشانی من می‌زد و بیدار می‌ڪرد این شوخی‌ها را با خودش همه‌جا هم می‌برد. مثلاً وقتی در ڪوچه دعوا می‌شد و می‌دید پلیس آمده. لپ طرفین دعوا را می‌کشید. لپ پلیس را هم می‌ڪشید و غائله را ختم می‌ڪرد. یڪ‌بار وقتی دید دعوا شده شیشه قلیانش را آورد و محڪم توی سرش خورد ڪرد همه ڪه نگاهش ڪردند خندید همین قصه را تمام ڪرد و دعوا تمام شد هرروز ڪه از ڪنار مغازه‌ها رد می‌شد با همه شوخی می‌ڪرد حالا ڪه نیست. همه به ما می‌گویند هنوز چشمشان به ڪوچه است ڪه بیاید و یڪ تیڪه‌ای بیندازد تا خستگی‌شان در برود.» 👈شهید مجید قربانخانی 💐 ⏪ ... 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 @gadamgadamtabandegi
قدم قدم تا بندگی
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 #سلوک_با_زیارت_عاشورا #قسمت_سوم 🔰◾️شياطين و ائمه جور، امواج ظلمات و سيئات خود ر
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🔹🔹حقيقت لعن با ورود به فضاي عاشورا دريافت مي شود. 🔻◾️اگر کسي وارد عاشورا نشود جسارت و جرأت اين دعا در او پيدا نمي شود. اگر وارد عاشورا شديد مي بينيد اين دشمني که اين قدر قيافه حق به جانب و مدافع حقوق بشر و آزادي و... مي گيرد 👇 اگر پايش بيفتد به کودک لب تشنه شش ماهه، بين دو نهر آب، روي دست پدرش، تير مي زند؛ 👈آن وقت است که انسان مي تواند شمشيرش را از غلاف بيرون بکشد. 👈و گرنه فطرت انسان اجازه نمي دهد که به راحتي، يک مرغ يا حتي يک پشه را بکشد. 🔻◾️چطور مي شود که در صحنه اي مالک اشتر شمشيرش را در مي آورد و از اين طرف لشکر دشمن داخل مي رود و از آن طرف بيرون مي آيد! 🔻◾️چطور مي شود مثل اميرالمؤمنين (عليه السلام) با آن رأفت و دلسوزي که محبتش به امت از پدر به فرزند بيشتر است، در جنگ صفين، از اين طرف شمشيرش را مي گذارد و از آن طرف لشکر خارج مي شود؟ 🔻◾️ وقتي انسان ببيند که آنها چه مي کنند و و آنها چيست، آن وقت است که اين ، کنار مي رود و مي فهمد که اينها چه موجوداتي هستند و بايد از اين طرف شمشير بگذاري و از آن طرف در بيايي. ✍انسان تا اين باطن را نبيند چطور مي تواند شمشير بکشد و خون بريزد؟  مگر آسان است؟   📚حجت الاسلام میرباقری @gadamgadamtabandegi
قدم قدم تا بندگی
#بصیرت_افزایی #اتاق_فکر_امریکا #اتاق_های_فکر_یا_انجمن_های_جنگ #قسمت_سوم 💢فصل اول💢 🌐بررسی روند شکل
💢فصل اول💢 🌐بررسی روند شکل گیری، رشد و گسترش اتاق های فکر 🔸بخش اول) تاریخچه: ب)زمینه های تشکیل اتاق های فکر در : 1⃣ فرهنگ و تفکر : 🔻اتاق های فکر را می توان محصول تحول و دگرگونی در ساختارهای فکری و اجتماعی جهان غرب دانست. 2⃣ نیازهای : 🔻چالش های بوجود آمده در روابط بازرگانی و سیاست خارجی میان کشورها و نیز تحولات سریع در عرصه روابط بین الملل که بیشتر متاثر از لابی های سیاسی و محافل قدرت و ثروت آن کشورها بود؛ روند تاسیس مراکز پژوهشی_دانشگاهی یا مراکز مطالعات راهبردی به منظور تهیه راهکارهای تخصصی برای حل مسائل را شدت داد. 3⃣ آغاز عصر : 🔻پژوهشگران عرصه تاریخ روابط بین الملل، سال ۱۹۰۰ و آغاز قرن بیستم را سال آغاز در عصر جدید دانسته اند، در چنان فضایی مقارن با وقوع ، هر کشوری درصدد بود بر دیگری سبقت بگیرد و برای عقب نماندن از دیگری، آمادگی شروع حمله را داشته باشد و چون در چنین شرایطی وقوع جنگ اجتناب ناپذیر بود، هر کشور ترجیح می داد حمله کننده باشد تا اینکه خود مورد حمله قرار بگیرد. 4⃣ تجربه (الهام بخش ایده ) : 🔻دولت ایالات متحده در ۲ آوریل ۱۹۱۷ و در زمان ریاست جمهوری 《》 با داعیه {صلح برای اروپا} ، ولی مشخصاً به دلیل کاهش منافع تجاری و نیز تحت فشار صهیونیست های آمریکایی وارد شد و یک سال بعد، گروهی از کارشناسان (که می توان این گروه را اتاق فکر تلقی کرد) با مدیریت سرهنگ { } با لحنی آمرانه، در اعلامیه ای ۱۴ ماده ای، ( ) را اعلام کردند که به دلیل تعارضات پیش آمده در عرصه مسائل داخلی آن کشور و نیز وقوع ، در عمل آن را به فراموشی سپردند؛ این تجربه تاریخی، بعدها در طراحی سیاست خارجی انعکاس مستقیمی داشت و موسسات مطالعاتی آن کشور پس از سقراط اتحاد جماهیر شوروی، ایده را برای جرج بوش (پدر) طراحی و تدوین کردند. ... @gadamgadamtabandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکل⇦مستند داستانی گام دوم انقلاب 🔔 ادامه زنگ اول مطالبی که قراره در قسمت چهارم بشنویم👇👇 حاج آقا و اخراجی ها به سه نتیجه ی واحد دیگه رسیدن✅ ♨️سیاست=دیانت البته نه سیاسی بازی و جناحی بازی هایی که الآن می بینیم😏 حاج آقا از هدف آفرینش به هدف انقلاب میرسه🤔😳 کی در ســــــــــفر با حاج قاسم❤️ دنبال کباب و قیمه می گرده😐 ✅پیامبران برای ساختن انسان ها،کارخانه انسان سازی درست کردند که همان حکومت اسلامیست. @gadamgadamtabandegi
نژاد ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و می‌خواست قصه را فاش کند. باور نمی‌کردم حیدر اینهمه بی‌رحم شده باشد که بخواهد در جمع آبرویم را ببرد. اگر لحظه‌ای سرش را می‌چرخاند، می‌دید چطور با نگاه مظلومم التماسش می‌کنم تا حرفی نزند و او بی‌خبر از دل بی‌تابم، حرفش را زد:«عدنان با بعثی‌های تکریت ارتباط داره، دیگه صلاح نیس باهاشون کار کنیم.» لحظاتی از هیچ کس صدایی درنیامد و از همه متحیرتر من بودم. بعثی‌ها؟! به ذهنم هم نمی‌رسید برای نیامدن عدنان، اینطور بهانه بتراشد. بی‌اختیار محو صورتش شده و پلکی هم نمی‌زدم که او هم سرش را چرخاند و نگاهم کرد و چه نگاه سنگینی که اینبار من نگاهم را از چشمانش پس گرفتم و سر به زیر انداختم. نمی‌فهمیدم چرا این حرف‌ها را می‌زند و چرا پس از چند روز دوباره با چشمانم آشتی کرده است؟ اما نگاهش که مثل همیشه نبود؛ اصلاً مهربان و برادرانه نبود، طوری نگاهم کرد که برای اولین بار دست و پای دلم را گم کردم. وصله بعثی بودن، تهمت کمی نبود که به این سادگی‌ها به کسی بچسبد، یعنی می‌خواست با این دروغ، آبروی مرا بخرد؟ اما پسرعمویی که من می‌شناختم اهل تهمت نبود که صدای عصبی عمو، مرا از عالم خیال بیرون کشید :«من بی‌غیرت نیستم که با قاتل برادرم معامله کنم!» خاطره پدر و مادر جوانم که به دست بعثی‌ها شهید شده بودند، دل همه را لرزاند و از همه بیشتر قلب مرا تکان داد، آن هم قلبی که هنوز مات رفتار حیدر مانده بود. عباس مدام از حیدر سوال می‌کرد چطور فهمیده و حیدر مثل اینکه دلش جای دیگری باشد، پاسخ پرسش‌های عباس را با بی‌تمرکزی می‌داد. یک چشمش به عمو بود که خاطره شهادت پدرم بی‌تابش کرده بود، یک چشمش به عباس که مدام سوال‌پیچش می‌کرد و احساس می‌کردم قلب نگاهش پیش من است که دیگر در برابر بارش شدید احساسش کم آوردم. به بهانه جمع کردن سفره بلند شدم و با دست‌هایی که هنوز می‌لرزید، تُنگ شربت را برداشتم. فقط دلم می‌خواست هرچه‌زودتر از معرکه نگاه حیدر کنار بکشم و نمی‌دانم چه شد که درست بالای سرش، پیراهن بلندم به پایم پیچید و تعادلم را از دست دادم. یک لحظه سکوت و بعد صدای خنده جمع! تُنگ شربت در دستم سرنگون شده و همه شربت را روی سر و پیراهن سپید حیدر ریخته بودم. احساس می‌کردم خنکای شربت مقاومت حیدر را شکسته که با دستش موهایش را خشک کرد و بعد از چند روز دوباره خندید. صورتش از خنده و خجالت سرخ شده و به گمانم گونه‌های من هم از خجالت گل انداخته بود که حرارت صورتم را به‌خوبی حس می‌کردم. زیر لب عذرخواهی کردم، اما انگار شیرینی شربتی که به سرش ریخته بودم، بی‌نهایت به کامش چسبیده بود که چشمانش اینهمه می‌درخشید و همچنان سر به زیر می‌خندید. انگار همه تلخی‌های این چند روز فراموشش شده و با تهمتی که به عدنان زده بود، ماجرا را خاتمه داده و حالا با خیال راحت می‌خندید. چین و چروک صورت عمو هم از خنده پُر شده بود که با دست اشاره کرد تا برگردم و بنشینم. پاورچین برگشتم و سر جایم کنار حلیه، همسر عباس نشستم. زن‌عمو به دخترانش زینب و زهرا اشاره کرد تا سفره را جمع کنند و بلافاصله عباس و حلیه هم بلند شدند و به بهانه خواباندن یوسف به اتاق رفتند. حیدر صورتش مثل گل سرخ شده و همچنان نه با لب‌هایش که با چشمانش می‌خندید. واقعاً نمی‌فهمیدم چه‌خبر است، در سکوتی ساختگی سرم را پایین انداخته و در دلم غوغایی بود که عمو با مهربانی شروع کرد :«نرجس جان! ما چند روزی میشه می‌خوایم باهات صحبت کنیم، ولی حیدر قبول نمی‌کنه. میگه الان وقتش نیس. اما حالا من این شربت رو به فال نیک می‌گیرم و این روزهای خوب ماه رجب و تولد امیرالمؤمنین علیه‌السلام رو از دست نمیدم!» حرف‌های عمو سرم را بالا آورد، نگاهم را به میهمانی چشمان حیدر برد و دیدم نگاه او هم در ایوان چشمانش به انتظارم نشسته است. پیوند نگاه‌مان چند لحظه بیشتر طول نکشید و هر دو با شرمی شیرین سر به زیر انداختیم. هنوز عمو چیزی نگفته بود اما من از همین نگاه، راز فریاد آن روز حیدر، قهر این چند روز و نگاه و خنده‌های امشبش را یک‌جا فهمیدم که دلم لرزید. دیگر صحبت‌های عمو و شیرین‌زبانی‌های زن‌عمو را در هاله‌ای از هیجان می‌شنیدم که تصویر نگاه عاشقانه حیدر لحظه‌ای از برابر چشمانم کنار نمی‌رفت. حالا می‌فهمیدم آن نگاهی که نه برادرانه بود و نه مهربان، عاشقانه‌ای بود که برای اولین بار حیدر به پایم ریخت. خواستگاری عمو چند دقیقه بیشتر طول نکشید و سپس ما را تنها گذاشتند تا با هم صحبت کنیم، در خلوتی که پیش آمده بود، سرم را بالا آوردم و دیدم حیدر خجالتی‌تر از همیشه همچنان سرش پایین است... ‌‌https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
🔰💢🔰💢🔰💢🔰💢🔰💢 🔰وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیائِکَ الْمُقَرَّبِینَ 🔰همان طور که در روایات و آیات آمده است کسانی مقرب درگاه الهی قرار می‌گیرند که هیچ گاه از یاد خداوند در تمام لحظات عمر و حیات خویش غافل نگردند و بندگی خدا را فقط برای رضای خداوند انجام دهند که برای فهم بیشتر به نمونه بارز آن حضرت امیر مؤمنان علی علیه‌السلام اشاره می‌کنیم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 💢 که در مناجات با خداوند چنین فرمودند: 🔰”الهی ما عبدتک خوفا من نارک و لاطمعا فی جنتک لکن وجدتک اهلا للعباده فعبرتک” 💢‌ ”بار خدایا! تو را به خاطر ترس از جهنمت و یا به جهت طمع به بهشتت عبادت نمی‌کنم، بلکه تو را شایسته عبادت یافتم، پس تو را عبادت می‌کنم”‌ 🌹 💢🌷💢🌷💢🌷💢🌷💢🌷💢 🔰ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم که به حق لطف و رحمتش ما را از دوستان و اولیاء و مقربان درگاهش قرار دهد. انشاء الله که تابع باشیم. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 💢بهشت خدا جدا از بهشت معمول است 🔰بهشت معمولی برای کسانی است که غذا و حوری می‌خواهند؛ اما آن‌ها که خود خدا را می‌خواهند و عبادت را برای خود خدا کردند و نه برای ترس از جهنم، آن‌ها در بهشت خدا وارد می‌شوند. 🔰آیه قرآن هم وجود دارد. «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» 💢از خدا بخواهیم که در آن بهشت قرار بگیریم. جنت فردوس، جنت عدن جنت‌های متعدد وجود دارد ولی جنت خدا عالی است 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @gadamgadamtabandegi
💢دوباره گذر بزن به مبحث دیروز حالا کار ما چیه ؟؟ ✅کار ما این هست که این آیینه ی وجود مون رو دااااائما صیقل بکنیم ، صااف‌تر کنیم تا الله ی که درون ماست ، ظهور بیشتری کنه( لمسش کردی جمله رو 😊) 👈ما با گناه می پوشونیمش!!! 👈 امام زمانم هست ، نمیذاریم در وجود ما حرفش رو بزنه!!! 👈هر چقدر من با گناه فاصله بگیرم با طبیعت فاصله بگیرم، علیِ من ، فاطمه ی من امام زمانِ من ، خدایی که درون من هست ، تجلی بیشتری پیدا میکنه👌 ✅ظهور و قدرت بیشتری داره و من هی زیباتر ، شاداب تر ، جذاب تر ، آرام تر ، قوی تر خواهم شد ┏━━━ 🍃 💐 🍃 ━━━┓ @gadamgadamtabandegi ┗━━━ 💐 ━
🔰انواع روشهای دعوت کردن مردم به سوی امام زمان عج: 💢 دعوت کردن مردم بسوی امام زمان عج یکی از مهمترین وظایف است. هر کس به هر طریقی و با توجه به توانایی هایی که دارد می تواند به این وظیفه اش عمل کند و مردم را به سوی امام عصر عج دعوت نماید. 💢 نمونه ها و مصادیق پیشنهادی جهت دعوت مردم به سوی امام زمان عج: 1⃣ تبلیغ زبانی حضرت در هر جا و هر مکان. و گفتن خوبی های حضرت و زیبایی های بعد از ظهور؛ برای افرادی که توانایی گفتار و فن بیان دارند. شروع کنیم از اعضای خانواده، از نزدیکان، از همسایه ها، از فامیل هر جا که فرصتی پیش آید و ما امکان صحبت کردن داریم، از امام زمان تعریف کنیم؛ بحث ها را به سمت مهدویت سوق دهیم. مخصوصا زمانی که فضا، فضای بیهوده ای است و وقت افراد تلف می شود، بهترین جایی است که بتوانیم بحث را به این سمت سوق دهیم. ✅یکی از مواردی که در همچین موقعیت هایی جواب می دهد داستانهای تشرفات است که دلها را به سمت امام زمان جذب می کند. کتاب برکات حضرت ولی عصر عج، مجموع داستانهای تشرفات مستند است. 2⃣ برگزاری جلسات دعا و مهدوی در منزل بر حسب توانایی هایمان با خواندن دعاهای ندبه، زیارت آل یاسین و سخنرانی پیرامون مهدویت و این جلسات منتهی بشود به دعای دسته جمعی برای ظهور. این جلسات در منزل نوریست که آثار و برکات فراوانی هم دارد. 3⃣تبلیغات میدانی =(تبلیغ حضرت در سطح شهر، کوچه و بازار) با پخش یک نوشته، تراکت، یک مطلب جذاب از امام زمان. مثلا می توانیم همین ۸۰تا وظیفه ای که هر شیعه نسبت به امام زمان دارد را روی یک سمت کاغذی چاپ کنیم و ۹۰ آثار دعا کردن برای ظهور حضرت را هم در سمت دیگر کاغذ چاپ کنیم و بین مردم توزیع کنیم. 4⃣ تبلیغ در فضای مجازی: امروزه دامنه فضای مجازی خیلی گسترش یافته. به هر طریقی که می توانیم با ایجاد گروه، کانال، با تولید محتوا، با بازنشر و پخش کردن پیامهای معتبر و مفید مهدوی که روی دلها اثر می گذارد، مطالب مهدوی را در فضای مجازی بازنشر کنیم. 5⃣دادن هدایای فرهنگی مثل یک کتاب خوب مهدوی، که می تواند یک عمر بر روح و جان انسان تاثیر بگذارد. 6⃣ کمک مالی برای امورات تبلیغ حضرت و دعوت کردن مردم به سوی حضرت؛ در حد توانمان. 7⃣برگزاری جلسات موعظه، استغاثه، دعای دسته جمعی و گروهی با محوریت امام زمان 8⃣انجام کارهای غیر مستقیم: مثل برگزاری سه شنبه های مهدوی، زدن ایستگاه های صلواتی، دادن هدایا و نذری به مردم 9⃣ سوق دادن نذورات به سمت امام زمان، نهم ربیع الاول یکی از پرفضیلت ترین روزهای سال، برای نذری است، که در مفاتیح آمده نذری دادن در این روز باعث بخشش گناهان می شود. نذری دادن در عید امامت امام عصر را باب کنیم. 0⃣1⃣ماشین نویسی امام زمانی: جملاتی از قبیل بر چهره دلگشای مهدی صلوات، هر جایی در سطح شهر می رود؛ مردم برای حضرت یک صلوات می فرستند؛ اینهم دعوت مردم به سوی حضرت است. ....👇🏻👇🏻👇🏻 ┏━━━ 🍃 💐 🍃 ━━━┓ @gadamgadamtabandegi ┗━━━ 💐 ━