♦️نسب و ولادت♦️
عبدالله فرزند امام حسین(ع) و رباب دختر امرؤ القیس است. تاریخ تولد او مشخص نیست. درباره سن او هنگام شهادت در کربلا نیز اختلاف وجود دارد.
بیشتر منابع او را به هنگام شهادت، کوچک و شیرخوار دانستهاند بدون اینکه به سن او اشاره کنند.
به نوشته دانشنامه امام حسین(ع) درباره ششماهه بودن او، منبع معتبری وجود ندارد.
محققان دانشنامه امام حسین در پاورقی کتاب احتمال دادهاند ریشه این شهرت، نسخه غیرمعتبری از مقتل ابی مخنف باشد و گفتهاند که در نسخههای خطی این کتاب، چنین مطلبی وجود ندارد.
در منابع متقدم شیعه و سنی نام این کودک، عبدالله یاد شده، ولی در منابع متأخر شیعی به علیاصغر شهرت یافته است.
مقتلالحسین خوارزمی و مناقب آل ابی طالب ابنشهرآشوب ، از جمله منابع قدیمی هستند که هنگام ذکر چگونگی شهادت فرزند خردسال امام، از او با نام علی یاد کردهاند. برخی منابع، نام طفل شهید را علیاصغر و غالباً لقب امام سجاد(ع) را «علی اوسط» آوردهاند.
بعضی از منابع در شمارش فرزندان امام حسین(ع)، نام عبدالله را نیز ذکر کرده، ولی به چگونگی شهادت او اشارهای نکردهاند. این موضوع از اختلاف منابع متقدم و متأخر در شمارش فرزندان امام حسین(ع) که علی نام داشتهاند، به وجود آمده است.
⚠️به گفته بعضی، علیاصغر و عبدالله دو تن بودهاند و هر دو در واقعه کربلا شهید شدهاند.
در زیارت ناحیه مقدسه با عبارت «أَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیعِ الصَّغیرِ؛ سلام بر آن شیرخوار کوچک» به او سلام داده شده است.
🔷ماجرای شهادت🔷
درباره چگونگی شهادت علی اصغر گزارشهای مختلفی نقل شده است. بر اساس گزارش شیخ مفید، امام حسین(ع) پس از بردن جسد قاسم پسر امام حسن(ع) کنار دیگر شهدا، جلوی خیمه نشست که عبدالله [علیاصغر] را نزدش آوردند و امام او را در دامن خویش نشاند.
در این هنگام مردی از بنیاسد، تیری روانه کرد و او را ذبح نمود. امام دستش را [زیر گلوی طفل] گرفت و چون پر از خون شد، آن را بر زمین ریخت و گفت: «پروردگارا! اگر یاری آسمان را از ما گرفتهای، پس آن را به صلاح ما قرار ده و انتقام ما را از این ستمکاران بگیر.» سپس او را برد و کنار دیگر کشتگان گذاشت.
⚠️بنابر نقل دیگر هنگامی که امام حسین(ع) برای وداع کنار خیمهها آمد، کودکش را در آغوش گرفته و او را میبوسید که حرمله بن کاهل اسدی با تیری او را به شهادت رساند.
به گزارش سبط بن جوزی از هشام بن محمد کلبی، امام حسین(ع) در حال سخن گفتن با لشکریان عمر بن سعد بود، یکی از اطفالش را دید که از تشنگی میگرید، او را روی دست گرفت و گفت: «ای جماعت! اگر به من رحم نمیکنید، پس به این کودک شیرخوار رحم کنید». مردی از سپاه کوفه تیری بر گلویش زد و آن کودک را به شهادت رساند.
🔸قاتل🔸
در برخی از منابع مردی از بنی اسد بدون اشاره به نام او، قاتل علی اصغر معرفی شده است؛ اما در منابعی حرملة بن کاهل اسدی قاتل او دانسته شده است.
در زیارت الشهدا نیز حرمله به عنوان قاتل علی اصغر لعن شده است.
قتل او به هانی بن ثُبَیْت حَضْرَمی نیز نسبت داده شده است . در کتاب اقبال الاعمال، هانی قاتل عبدالله بن امیرالمؤمنین معرفی شده است .
📚مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۳۵
خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۷
ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، ج۴، ص۱۰۹
ابنطاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۷
محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۳۳
#مناسبتی
#محرم
#شب_هفتم
#شخصیت_شناسی
مقتل طفل شیر خوار
امام حسین علیه السلام (۳)
روضه (۴)
ثُمَّ جَعَلَ يُقَبِّلُهُ ويَشُمُّهُ ويُوَدِّعُهُ ...
(البداية والنهاية : ج ٨ ص ١٨٦)
ترجمه:
وقتی طفل را برایش آوردند شروع کرد به بوسیدن و بوییدن او . پشت سر هم او را می بوسيد و می بویید...
و در همین حال بود که تیر از راه رسید و خون گلوی طفل بر صورت امام پاشيد و گلو پاره شد...
نکته روضه و گریز آن:
امام در آن حال که همه عزیزانش را از دست داده و تا لحظاتی دیگر خاندانش اسير می شوند و خودش نیز در سخت ترین شرایط جنگ قرار دارد، بدنش غرق در زخم نيزه و شمشير و تیرهاست و ...اما احساسات بی نظیر امام حسین علیه السلام و آرامش حضرت وصف ناپذیر است که در چنین شرایطی طفل شیرخوارش را می طلبد و او را می بوید و می بوسد .
ابراز محبت پدر به فرزندانش و بوسیدن فرزندانش درس بزرگی برای همه پدرهای عالم است.
روضه (۵)
لَمّا رَآهُمُ الحُسَينُ عليه السلام مُصِرّينَ عَلى قَتلِهِ، أخَذَ المُصحَفَ ونَشَرَهُ ، وجَعَلَهُ عَلى رَأسِهِ، و نادى:
بَيني و بَينَكُم كِتابُ اللّه ِ ، و جَدّي مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ،
يا قَومِ! بِمَ تَستَحِلّونَ دَمي؟!...
فَالتَفَتَ الحُسَينُ عليه السلام فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ يَبكي عَطَشاً، فَأَخَذَهُ عَلى يَدِهِ، و قالَ:
يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ.
فَجَعَلَ الحُسَينُ عليه السلام يَبكي و يَقولُ:
اللّهُمَّ احكُم بَينَنا وبَينَ قَومٍ دَعَونا لِيَنصُرونا فَقَتَلونا.
فَنودِيَ مِنَ الهَوا:
دَعهُ يا حُسَينُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِي الجَنَّةِ .
منبع:
تذكرة الخواصّ: ص ٢٥٢
ترجمه:
به نقل از هشام بن محمّد :
وقتى حسين عليه السلام ديد كه آنها بر كُشتن او پافشارى مى كنند ، قرآنى را گرفت و آن را باز كرد و بر سرش نهاد و ندا داد : «كتاب خدا و نيز جدّم محمّد ، فرستاده خدا ، ميان من و شما ، داورى كند . اى مردم ! براى چه خونم را حلال مى شمريد ؟ ! ...» .
سپس حسين عليه السلام ، به سوى يكى از كودكانش كه از تشنگى مى گريست ، رفت . او را بر سرِ دست گرفت و گفت : «اى قوم ! اگر بر من رحم نمى كنيد ، بر اين كودك ، رحم كنيد» .
در اين حال ، مردى از آنان ، تيرى به سوى او انداخت و ذبحش كرد .
حسين عليه السلام مى گريست و
مى فرمود : «خدايا ! ميان ما و گروهى كه ما را دعوت كردند تا ما را يارى دهند ، امّا ما را كُشتند ، داورى كن» .
در اين هنگام ، از آسمان ، ندايى رسيد : «او را رها کن اى حسين ؛ كه او را در بهشت ، شير مى دهند خداوند دایه ای در بهشت برایش قرار داد» .
نکته روضه:
وقتی تير آمد و گلو طفل را پاره نمود ، حسين عليه السلام گریه کرد.
آقا جان!
به قربان اشک هایت...
چه گذشت بر خواهرت زینب سلام الله علیها وقتی صدای گریه تو را شنيد،
فرزندانت چه کردند وقتی گریه تو را ديدند و شنيدند.
#شب_هفتم