eitaa logo
گام دوم انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
188.6هزار عکس
130.6هزار ویدیو
1.4هزار فایل
🇮🇷🇮🇶🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪 امام خامنه ای: شما افسران جنگ نرم هستید جنگ نرم مرد میخواهد. دیروز نوبت شهدا بود در جنگ سخت.. وامروز نوبت ماست در جنگ نرم ارتباط با مدیر @hgh1345 آیدی تبادل و تبلیغات @hgh1345
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تاریخچه شکل گیری حرمسرا در ایران / خسرو معتضد ‌ 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔻 شیوه عجیب حمام کردن اروپایی ها ✍در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی در اروپا وسیله ای به نام ماشین حمام وجود داشت که به مردم این امکان را می‌داد تا در آب دریا حمام نمایند. این وسیله که در حقیقت یک گاری چوبی سقف دار بود به مردم امکان می داد تا بدون آنکه در معرض دید باشند لباس خود را عوض کرده و وارد آب شوند 📚منبع: سایت خبری فردا 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔻روایتی تامل برانگیز/ اثر ادب و شکر گذاری ✍ یه بنده خدایی پیش امام رضا (ع) آمدند و گفتند: آقا من فقیرم. اگر می شود به من کمک کنید. امام رضا (ع) یک سینی انگور پیش او قرار داده و یک شاخه انگور برداشته و به آن مرد دادند. آن مرد گفت: آقا انگور چه به کار من می آید شکم زن و بچه ام گرسنه هست. انگور را گذاشت توی سینی. چند لحظه گذشت یک بنده خدای دیگری وارد اتاق شد. به امام رضا(ع) سلام کرد. حضرت یک دانه انگور به او داد. برق خوشحالی در چشمش جهید. گفت آقاجان ممنونم. من دلم تنگ شده بود آمدم شما را ببینم. شما چقدر کریم هستید. حضرت یک شاخه انگور به او دادند و آن مرد گفت: آقا همان دانه بس است این را داخل یک ظرف آب می چکانم تا همه فامیل و اطرافیانم از آن بخورند و متبرک شوند. شما چقدر بزرگوارید. حضرت سینی انگور را به او داد. آن مرد مجددا گفت: 🔸آقا من زبان تشکر ندارم، زبانم لال من فقط آمدم شما را ببینم. شما اینقدر کرامت دارید. حضرت فرمودند چیزی بیاورید می خواهم بنویسم. حضرت فرمودند باغ انگورم را به او دادم. آن مرد مجددا گفت: آقا من زبانم لال است نمی توانم تشکر کنم. حضرت فرمودند زمین های اطرافش را که مال من است را هم به تو می دهم. آن بنده خدا که اول آمده بود یک مرتبه برآشفته شد گفت: من فقیر بودم او فقط دلش برای شما تنگ شده بود آمده بود تا شما را ببیند شما به او این همه دادید حضرت زیر آن نوشته ای که باغ را بخشیده بودند، نوشتند « لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ» همانا اگر شكر كنيد، قطعاً (نعمت‌هاى) شما را مى‌افزايم، و اگر كفران كنيد البتّه عذاب من سخت است 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔻شاهی که با گریه و زاری از آغوش پدر و مادرش جدایش کردند ✍بعد از فتح تهران، سلطان احمدمیرزا توسط مشروطه‌ خواهان در دوازده‌سالگی، جانشین پدر شد و با گریه و زاری از آغوش پدر و مادرش که در سفارت روسیه پناهنده بودند، به قصر سلطنتی آورده شد 🔸شاه نوجوان عاجزانه می‌خواست پیش خانواده‌اش بازگردد و به گفتۀ تقی‌زاده: «نیمه‌شبی تلاش کرد مخفیانه سوار الاغی شود و به زرگنده پیش پدر و مادر خود رود؛ اما موفق نشد " 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔻شیر سنگی از دو زاویه ✍این شیر وقتی روبرویش بایستید خندان و خوش اخلاق اما وقتی از کنار به او بنگرید خشمگین است! شیر سنگی شاهکاری از هنرمندان ایران زمین دوره هخامنشی در تخت جمشيد 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔻 ثروتمندترین زن قاجار بانوی نیکوکار ✍اشرف الملوک فخرالدوله دختر مظفرالدین شاه قاجار، ثروتمندترین زن ایران ،مالک ۴۲پارچه آبادی در رشت ،زمین های الهیه ،فخر آباد،کهریزک و...بود که بدین ترتیب از متمولین درجه یک کشور به حساب می آمد. 🔸استفاده از تاکسی به عنوان وسیله نقلیه‌ عمومی در ایران، از ابتکارات او بود. وی در سفر حج و هنگام عبور از قاهره ، با دیدن وسایل نقلیه عمومی، به فکر راه‌اندازی شرکت تاکسیرانی در ایران افتاد و بعد از بازگشت، این کار را آغاز کرد. 🔸این زن نیکوکار به پسرانی که قصد داشتند متاهل شوند ورانندگی بلد بودند،یکدستگاه ماشین هدیه می داد تا از درامد آن امرار معاش کنند ونان حلال بدست آورند. منبع:تهران نامه،داریوش شهبازی 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
✍وقتی یونانیان برای ترساندن کورش به او گفتند که اگر در امر داخلی یونان دخالت کند با او سخت مقابله خواهند کرد، کورش به آنان گفت: 🔸"یونانیان کارشان بیکاریست. من از مردمی که در میدان های شهرشان گرد هم می آیند و برای فریب یکدیگر سوگند دروغ می خورند، ترسی ندارم." 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🎧نسخه صوتی🎧 📚رمان دا ‌⇩⇩⇩ نویسنده: سیده زهرا حسینی 🌷خاطرات از جنگ تحمیلی و اوضاع خرمشهر در روزهای آغازین جنگ است. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
4_1203077243631305018.mp3
7.1M
🎧 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
😂 بازم رحمت اله نظر داد. این بنده خدا پیرمرد رو انداختن تو محیط توییتر، ولش کردن به امون خدا، بلند بلند فکر می‌کنه » هر اتفاق مثبتی، به یه نحوی مربوط میشه به اصلاحات. روزای اول برجام هم فتح الفتوح ظریف بود وقتی صداش در اومد، گفتن تصمیم نظام ( رهبری) بوده 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔸 آسیب‌های فضای مجازی بر نوجوانان و جوانان 🔹 /جهان رسانه 📡 💻 📱 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔹🔹💠🔹🔹 پسری از خانواده ای نسبتاً مرفه، متوجه شد مادرش از همسایه فقیر خود نمک خواست! متعجب به مادرش گفت: دیروز کیسه‌ی بزرگ نمک خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می‌کنی؟ مادر گفت: «پسرم، همسایه‌ی فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب می‌کند، دوست داشتم از آن‌ها چیز ساده‌ای بخواهم که تهیه آن برای آن‌ها سخت نباشد، در حالی که هیچ نیازی به آن ندارم. دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آن‌ها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آن‌ها آسان باشد و شرمنده نشوند.» 🌹 «هوای همدیگه رو بیشتر داشته باشیم 🌃 / اجتماعی 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀🌸🍀 🔻 آیا می دانید اولین بار کجا و چه گونه تأسیس شد؟ 🔺 آسیب های بزرگ مهد کودک بر فرزندان ما 🎤 «حجت الاسلام محسن عباسی ولدی» ─┅═ঊঈ🍃🌳🍃ঊঈ═┅─ /خانوادگی ─┅═ঊঈ🦋🌹🦋ঊঈ═┅─ 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیگه هیچ راهی نداریم؛ باید تسلیم بشیم! ☺️ 🤭 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ صبح شد و مرد با انرژی و حس خوب مطابق هر روز سوار بر خودروی شخصیش شد و به‌ سمت محل کارش حرکت کرد. در جاده ی‌ دوطرفه، ماشینی را دید که از روبه‌رو می‌آمد و راننده آن، خانم جوانی بود. وقتی این دو به هم نزدیک شدند، خانم در یک لحظه سر خود را از ماشین بیرون آورد و به مرد فریاد زد: «حیووووووووون!» مرد متعجب شد اما بی درنگ در جواب داد زد: «میمووووووون» و هر دو به راه خودشون ادامه دادند. مرد به‌خاطر واکنش سریع و هوشمندانه‌ای که نشون داده بود، خشنود و خوش حال بود و در ذهنش داشت به کلمات بیشتری که می‌تونست تو اون لحظه بار اون خانم کنه، فکر می‌کرد و از کلماتی که به ذهنش می‌رسید، خنده‌اش می‌گرفت. اما چند ثانیه بعد سر پیچ که رسید حیوانی وحشی که از لابه‌لای درختان کنار جاده درآمده بود، با شدت خورد توی شیشه‌ جلوی ماشین و اتومبیل مرد به‌سمت آن درختان منحرف شد. آن جا بود که متوجه شد حرف اون خانم هشدار بوده نه فحش و فهمید اسیر قضاوت‌کردن زودهنگام شده. 🌱 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرانسه پــاریــــس عروس اروپا 🇫🇷 ┄┅┅┅┅♦️┅┅┅┅┄ /غرب و شرق شناسی مصداقی 🏁 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارتفاعات ماسوله /گیلان / نَمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌻 نگذارید کسی که هیچ رؤیایی ندارد شما را هم از رؤیاهایتان منصرف کند. 🌻 اگر قبل از آمدن کسی خوشبخت بوده اید بعد از رفتنش هم می توانید خوشبخت باشید. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈🏽 ای انسان خودخواه! 👈🏽 ای موجود تنها! 🎤 «حجت الاسلام علی رضا پناهیان» /دینی، اخلاقی ……………………………………… 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈🏽 ای انسان خودخواه! 👈🏽 ای موجود تنها! 🎤 «حجت الاسلام علی رضا پناهیان» /دینی، اخلاقی ……………………………………… 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم» ⏪ بخش ۹۶: ... مرد نبردی که چند روزی از آخرین دیدارش می
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم» ⏪ بخش ۹۷: من در گذشته، مرزی برای زندگی غربی ام نداشتم، اما هیچ وقت این شیرینی را از سر انگشتان هیچ کس نچشیده بودم. این شهد از وجود حسام قلبم را پر می‌کرد از عشق! مانند او، حلقه بر انگشت کشیده اش کاشتم و او با هجومی از محبت، نگاهی پر عشق به صورتم پاشید. یک جشن عقد کوچک و مذهبی؛ یعنی دورترین اتفاق از ذهن که هرگز فالَش را در فنجان قهوه ام نمی دیدم. دانیال زیر گوش حسام، پچ پچ کنان می خندید و او لحظه به لحظه سرخ تر می شد و لبخندش عمیق تر. فاطمه خانم، یک جام تزیین شده با نگین و گل به دستمان داد. از توضیحات کوتاه پروین متوجه شدم که داخلش عسل است و باید از آن بخوریم. آداب و رسوم شیرین ایرانی! هر دو، انگشت کوچکمان را به عسل آغشته کردیم و میهمان دهان یکدیگر. چشمان حسام به من دوخته شد. این پنجره، گلدانی از عاشقی و طهارت بر طاقچه اش داشت، دور از هرزگی و بدون هوس. صدای کف و مبارک باد که بالا رفت، سراسر نبض شدم از خجالت. اما حسام پرروتر از چیزی بود که تصورش از ذهنم می گذشت. با خنده رو به دانیال و زنان پوشیده در روسری و چادرهای رنگی، گفت: ــــ عجب عسلی بود ها! خب دیگه مهمونی تموم شد، برین خونه هاتون. دانیال جون! قربون دستت، بپر یه تیکه نون بربری بیار من و خانومم، بقیه ی عسل رو بخوریم، حیفه، می مونه اسراف می شه. صدای کل کشیدن خانم ها و طوفان قهقهه در فضا پیچید و من با چشمانی گرد به این همه طنازی حسام لبخند زدم. صورتی نشسته در ته ریش و لبخند مخصوص به خودش، کنار گوشم خم شد و شیطنت در لحنش دواند: ــــ البته عسلش از این عسل تقلبی ها بود هاااا! شهد دست یار، به کام دلمون خوش نشسته بانو جان! چه کسی می گفت مذهبی ها دلبری نمی دانند؟ گونه هایم از خجالت سرخ شد. دانیال، مست از خنده، بازوی حسام را گرفت و بلندش کرد: _ پاشو بیا بریم طرف مردها! خجالت بکش این جا خونواده نشسته؟ پاشو، پاشو! نوبره به خدا، دامادم این قدر پررو؟ و حسام را با حرکتی با مزه، به زور از جایش کند و با خود برد. حالا من بودم و جمعی از زنان محجبه که با خروج دانیال و حسام، حجاب از چهره می گرفتند. یکی از آن ها آوازهایی شاد سر می داد و بقیه کف می زدند و سرور خرج جشن نقلی ما کردند. جشنی که تا چند ماه قبل، حتی سایه اش از چند کیلومتری خیالم نمی گذشت. آخر شب، دانیال و حسام در حال خداحافظی با میهمانان بودند و من نشسته بر صندلی، جلوی آینه ی اتاقم، مشغول پاک کردن آرایش مانده روی صورتم. پرده ی مصنوعی زیبایی ام که کنار رفت، اشک بر گونه ام جاری شد. داماد ذوق زده که بعد از عقد، صورتم را ندیده بود، حالا چه واکنشی داشت، در برابر این همه بی رمقی و بی رنگی؟ حس بدی در سلول هایم دوید. نباید موافقت می کردم. من تحمل تحقیر شدن را ندارم. کاش همه چیز به عقب بر می گشت. غرق در افکارم، اشک می‌ریختم که چند ضربه به در خورد و کسی وارد شد. هول و دستپاچه، اشک هایم را پاک کردم و سر چرخاندم، حسام بود. اما نه سر به زیر! خندان و شاداب، شبیه همیشه اما این بار، با چشمانی که دیگر زمین را نمی کاوید. ⏪ ادامه دارد... ................................. 🌳 💠 زندگی زیبا 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔺صحبت‌های جهانگیری فردای حمله به سفارت عربستان! 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ارنستو ویژگاس وزیر فرهنگ ونزوئلا: کتاب خاطرات رهبر ایران (سلول شماره ۱۴) یک کتاب اَتُمیک (هسته‌ای) است برای انفجار فرهنگی صلح آمیز در آمریکای‌لاتین. از ایران ممنونیم که برای اولین رونمایی، ونزوئلا را انتخاب کرد. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff