eitaa logo
گنج کاغذی
313 دنبال‌کننده
673 عکس
136 ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گنج کاغذی
♨️ #نقد_کتاب ❌ #بخونی_وقتتو_تلف_کردی 💠 #احضاریه❗❗❗ 📝 #علی_موذنی علی موذنی را با کتاب (نه آبی نه خ
ادامه نقد رمان احضاریه👇👇👇💥💥💥 نکته ی دیگرِ کتاب، تغییر شخصیت خواهر و برادر داستان است. برادری که گاهی در پوسته ی خواهرش می رود و در کنار دوست خواهرش نگاه مردانه به موهای باز یک دختر متعهد دارد، در حالی که او این فرد را دوست خودش می داند. و دیگر اینکه تجزیه و تحلیل از تاریخ مطابق میل ارائه دادن… مثلا شخصیت جعفر همسر حضرت زینب و تحلیل رفتن او به کربلا کار آسانی نیست که البته برای نویسنده محترم آسان بوده است. بیان بعضی از کلمات از زبان (س) هم بار خودش را دارد که نباید داشته باشد.  با توجه به روند شیرینی که آقای موذنی از روابط عاطفی خانواده (ص) در پیش گرفته بود اگر کمی دقت می شد و بعضی از کلمات با دقت بیشتری در کتاب جای می گرفت، این شیرینی عمق پیدا می کرد ولی … به هر حال می شد که کتاب قبل از ارائه به عموم، رفع نقص بشود که متاسفانه نشد. باشد که کتاب بازنویسی شود و… 📲 @ganjekaghazi
📚 ✍️به قلم: 🌺 (ص) 📌سیر داستان سرگذشت پسری تافته ی جدا بافته است. چه از جایگاه شخصیت خانوادگی چه از نظر زیبایی،چه از منظر توانمندی واستعداد که روبرو می‌شود با حرف جدیدی از زبان شایسته ترین جوان زمانش. اسلام، که حرف متفاوتی می‌زند و رویکرد متفاوتی ارائه می دهد و افرادی که به آن متمایل می‌شوند روش متفاوتی از دیگران پیدا می کند، او مسلمان می شود کتک می خورد، تحقیر می شود اما بر حرفش می ماند و... تا شهادت شخصیت اول داستان است که بسیار نازدانه ومورد احترام است . 🌱برگی از کتاب: اگر از هر کسی در سراسر جزیره العرب می پرسیدی زیباروترین جوان حجار کیست؟ 😧بی شک پاسخ می‌شنیدی مصعب پسر عمیر. دخترانِ جوانِ خانواده های اعیان مکه، یکایک ، هم را خبر می کردند که مصعب، جوان برازنده ی مکه از سفر 🐫تجاری باز آمده و بزودی وارد شهر می شود. همگی دل❣️ از دست داده از زیارت این جوان رعنای عرب. هر کدام به بهانه ای از خانه بیرون می زدند و راهی بازارچه که بارانداز کاروان پدر مصعب بود. شور و ولوله ای در دختران برپا بود و هر یک امیدوار به ربودن دل مصعب. مصعب که هنوز دختری دلش را نلرزانده بود.💔 🙂 خانواده های تجار و اعیان با شنیدن خبر بازگشت کاروان ، به بهانه های مختلف ، دختران خود را آراسته همراه خود می کردند تا بلکه نظر مصعب، سرور جوانان عرب، معطوف دخترشان شود 🤭که در اینصورت اسباب فخر و مباهاتشان می شد. مصعب با کاروان تجاری پدر ، حامل دیبا و حریر یمنی وارد شد. 👀بهانه‌ی حضور دختران نیز مهیا بود ، خرید حریر و دیبا. 📲 @ganjekaghazi