eitaa logo
گاندو
36.8هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
7.5هزار ویدیو
9 فایل
﷽ •|گانـدو؛اطلاعاتی‌امنیتی‌‌ضدجاسوسی|• . تقدیم‌به‌‌سربازان‌‌گمنام‌‌امام‌عصـر"عج" شهدای‌گمنام‌‌و‌مظلوم‌امنیت به‌امید‌گوشه‌ی‌چشمی ۹۸.۴.۱۷ . . . ارتباط @adgann
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکرقنوت رهبرمعظم‌انقلاب در نمازجمعه نصر: خدایا اسلام و مسلمانان را یاری فرما و کافران و منافقان را خوار گردان... 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
گاندو
قسمت هشتم/ مرتضی گفت: اینو باید ببرم لب مرز؟ تو این وضعیت هرکسی این خودرو با این همه لوله ی فاضلاب
. قسمت نهم/ در مرکز موساد و دقیقا در بخشی که در حال تمرکز روی مرتضی بودند ولوله‌ای شد. آنها چندین نفر را به هوای اینکه با مرتضی مرتبط هستند حذف کرده بودند و حالا فهمیده بودند از ابتدا فریب خورده بودند. حالا اعلان قرمز برای مرتضی صادر و به چند جاسوس در بیروت و دیگر نقاط سپرده شده بود تا هر طور شده به او برسند. در جلسه ای اضطراری درباره ی این مسئله هورام فرمانده‌ی اتاق مورد نظر در موساد از آریل (مسئول پرونده ی مرتضی و علی) پاسخ میخواست. چطور مرتضی را شکار کرده و هرکس را به هوای اینکه با اوست زده اند و حالا فهمیده اند چند جاسوس خود را زده اند. از طرفی علیه علی که عملیاتی نبوده پس مقاومت چطور بیانیه داده که او ترور شده است؟ آریل میگفت احتمالا علی در همان روستایی که ۲۰ نظامی ارتش حذف شده اند در آن درگیری‌ها کشته شده (چون تا آن روستا ردش را گرفته‌اند) مرتضی هم باید پذیرفت که موساد را فریب داده است ایده ی دیگری به ذهن نمیرسد هورام بعد از شنیدن این توضیحات به آریل گفت: این چیزی که رخ داده شکست اطلاعاتی است.۲۰ نفر از ارتش به دلیل اشتباه شما و فریب طرف مقابل کشته شده اند. چند جاسوس هم روی هوا رفته! همین حالا در گروه‌هایی مجازی چک میکنید ببینید کجا و چه کسانی درباره ی شهادت علی حرف میزنند، شبکه ی اطرافیان این شخص را به هر شکل از بین کسانی که در حال بحث هستند شناسایی کنید. مرتضی هم دیگر نیاز به زنده بودنش نیست. به هر شکل ممکن خلاصش کنید مرتضی در راه بیروت به علی فکر میکرد. باورش نمیشد. یعنی چه که علی شهید شده و دقیقا چطور شهید شده؟ ابهامات در ذهنش زیاد بود اما کانال های مقاومت خیلی توضیح نداده بودند. از طرفی آنگونه که علی گفته بود مرتضی خودش را هم باید برای یک اتفاق آماده میکرد. او خودش را به بیروت و همان جایی که علی گفته بود رساند. محل مورد نظر یک قهوه خانه بود. مردی نابینا در انتهای قهوه خانه تکیه زده بر یک عصا و انتظار مرتضی را می‌کشید. پیرمرد ساعتها از پشت شیشه های عینک سیاهش هرکسی که وارد میشد را نگاه میکرد ببیند بالاخره مرتضی‌ای که علی گفته از راه میرسد یا نه؟ مرتضی وارد قهوه خانه شد. کمی نگاه کرد. نیاز نبود خیلی بررسی کند. علی آدرس یک نابینا را داده بود و اتفاقا یک نابینا هم بیشتر آنجا نبود. جلو رفت و سوال کرد: شیخ صالح؟ شیخ نه گذاشت و نه برداشت، گفت: بله، شما؟ مرتضی خودش را معرفی کرد. شیخ گفت: رسیدن بخیر! پس تو همان جوانی هستی که علی گفت ترسیده، روستا و خانواده‌اش را ول کرده، فرار کرده! مرتضی گفت: فرار نکردم شیخ، مثل بقیه من هم آمدم بیروت! شیخ گفت: همان، دست من را بگیر من را باید ببری منزلم، امانتی که علی گفته خانه است. باید برویم آنجا مرتضی دست شیخ را گرفت. به راه افتادند. وارد خانه شدند و شیخ تیشرتی سبز رنگ با یک شلوار قهوه ای و یک جفت دمپایی به مرتضی داد و گفت: اینها را سریع بپوش خودش هم لباس هایش را عوض کرد، کمی به دوربین مدار بسته‌ی داخل خانه نگاه کرد و رفت و آمد کوچه ی پشت را چک کرد. بعد زنگی که داخل اتاق بود را زد. سریع درب دیگر خانه که به کوچه ی دیگری میخورد را باز کرد. درب خانه ی روبه‌رویی هم سریع باز شد. شیخ و مرتضی سریع وارد شدند. داخل خانه که رفتند به اندازه ی یک درب در دیوار شکافته شده بود تا بتوانند به خانه ی کناری بروند. شیخ و مرتضی از آن شکاف وارد خانه ی کناری شدند. شیخ حالا مرتضی را در آغوش گرفت و گفت: رسیدن بخیر قهرمان! باز کن ببینیم علی چه نوشته؟ علی نوشته بود: دیگر مرا نمی‌بینید، از این لحظه شیخ جانشین من است. اولویت ساکنان طبقه ی چهارم مرتضی گفت: شیخ ما از امروز در خدمت شماییم، بقیه اش را شما بفرمایید. صالح گفت: در خدمت امام زمان باشی آقا مرتضی، خیلی وقت است که ما یک شبکه ی خاص را شناسایی کرده ایم که شامل ۳۵ عضو می‌شود. اینها آخرین گروهی هستند که ما با آنها کار داریم که زیر ضربه رفتن آنها وقتی در دستور کار قرار گرفت معنایش این است که رژیم قصد حمله ی قطعی دارد. این شبکه قرار است ارتباط بیروت تا خط مقدم را برای موساد مختل کند. شیخ شروع کرد به توضیح دادن برای مرتضی و در نهایت فردی را به مرتضی معرفی کرد که باید حذف یا بازداشت شود. فردی که در مقابل یکی از مهم ترین دفاتر مقاومت در ضاحیه کنار یک مغازه ی تعمیرات موبایل بساطی داشت برای خودش! هیچ وقت هم تصور نمیکرد که در تمام طول این سالها که بعضا به مقاومت ضربه هم زده تحت رصد بوده است. از طرفی در موساد هم ماموریت حذف مرتضی به یکی از بهترین و آب دیده‌ترین اعضای جوخه ی ترور سپرده شده بود. اطلاعاتی از مرتضی به او داده شد. قرار شده بود تا ۱۶ ساعت بعد از طریق بقیه عناصر موساد اطلاعات موقعیت مکانی مرتضی به او داده شود. فردی که مامور ترور مرتضی شده بود نامش ماجد بود. مرتضی هم مامور شده بود فردی به نام ماجد را حذف کند... ادامه‌دارد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی از تشرف جمعی از جانبازان وقایع اخیر لبنان به حرم امام رضا (علیه السلام) 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💭 کلیپی از مکان ترور سید هاشم صفی الدین معاون سیدحسن نصرالله که چند شب گذشته توسط رژیم موقت با بمب های سنگرشکن ترور شد! آیا سیدهاشم زنده هست یا نه؟! در ویدئو ببینید. . 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💭 سردار حاجی‌زاده نیروی هوافضای سپاه را به کجا رساند؟ 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🔻بزرگترین جاسوس اسرائیل که در بدنه حزب الله نفوذ کرده بود، که بود؟ 🔹هیثم محمد شوربه رئیس گارد حفاظت از سید‌حسن‌نصرالله و فرمانده واحد ۹۱۰ حزب‌الله، به اتهام جاسوسی برای اسرائیل در سال ۱۳۹۳ دستگیر شد. 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📲💭 رواج شایعه یا خبر جعلی شگرد دشمن برای ایجاد واکنش در رقیب و درز اطلاعات است... 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حزب الله لبنان‌ منتشر کرد: ویدئویی از عملیات‌های ضد صهیونیستی حزب الله از آغاز عملیات طوفان الاقصی 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خامنه‌ای: باید جان را به کف دست گرفت... 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
گاندو
. قسمت نهم/ در مرکز موساد و دقیقا در بخشی که در حال تمرکز روی مرتضی بودند ولوله‌ای شد. آنها چندین
. قسمت دهم/ جلسه ی مهمی در بیروت در حال برگزاری بود که باید راس ساعت ۲۱ و سی دقیقه برگزار میشد. از مسیری که به اعضایی که قرار بود حاضر شوند اطلاع داده شده بود، و در راه لو رفته بود. موساد اشراف دقیقی داشت به حاضرین؛ مرتضی هم قرار بود یکی از حاضرین باشد و ماجد برای ترور مرتضی مامور شده بود. به ماجد اطلاع دادند که باید عملیات را به هر شکل ممکن انجام دهد و سپس از لبنان خارج شود. در آخرین جلسه‌ای که بین شیخ صالح و مرتضی برگزار شد شیخ اطلاعاتی درباره ی ماجد به مرتضی داد. به او توضیح داده شد که ماجد معمولا در چه زمان از روز در کجاها حضور دارد و چگونه باید عملیات انجام شود. ساعت ۲۱:۵۰ دقیقه بود. جلسه ی ۵ نفره ی مقاومت هنوز شروع نشده بود. جلسه در یک واحد مسکونی که خانه‌ی امن مقاومت به حساب می آمد برگزار میشد. از خیلی قبل تر طبقه ی بالای ساختمان توسط موساد اجاره شده بود. ماجد مأمور بود موادی را که برای از بین بردن حاضرین در جلسه از قبل داخل اتاق کار گذاشته بودند، فعال کند. به ماجد سپرده بودند تا ساعت ۲۱:۴۵ دقیقه یک ساک ورزشی پر از مواد اشتعال زا را جلوی واحد مسکونی محل جلسات و یکی را هم جلوی درب ورودی قرار دهد تا تحت هیچ عنوان امکان زنده خارج شدن هیچکس از ساختمان وجود نداشته باشد. یک به یک گام ها توسط ماجد برداشته شد و حدود ساعت ۲۱:۵۰ او از ساختمان خارج شد تا برای خروج از لبنان آماده شود. شاید ۵ دقیقه از خروج ماجد گذشته بود بومممممم.... صدای مهیب انفجار توجه همه را به محل حادثه جلب کرد. ده دقیقه بعد رسانه های عبری خبر شهادت مرتضی را اعلام و عکس او را هم روی چارت سازمانی مقاومت منتشر کردند. جمعیت بسیار زیادی جلوی درب ورودی ساختمان جمع شده بود تا ببیند ماجرا چیست و چه کسانی کشته شده اند. کمی آنسو تر هم فردی در یک ساختمان مسکونی به دنبال ماجد می‌گشت. در اتاقی که آدرس داده بودند نبود. او شروع کرد به زدن درب خانه‌های اطراف و از ماجد پرسیدن، باز هم خبری نشد. به اطراف رفت و افراد را یک به یک خوب زیر نظر گرفت. هیچکس شبیه ماجد نبود جز یک مغازه دار جوان کچل! کمی نگاه کرد. می‌خواست جوان را خلاص کند. بعد دوباره خوب در ذهنش مرور کرد. قدش و هیکلش به ماجد نمی‌خورد ضمن اینکه کمی تفاوت چهره در هر دو دیده میشد. تصمیم ترسناکی گرفت. با خودش قرار گذاشت برود داخل خانه‌ی ماجد بنشیند و منتظرش بماند. وارد خانه شد. حدود ۳۰ دقیقه گذشت و تصمیم گرفت تلفن همراهش را چک کند. مگر میشد. کانال های عربی به نقل از موساد خبر مرگش را کار کرده بودند. مرتضی باورش نمیشد. دقیقا همان جلسه ای که او یکی از مدعوینش بود و برای حذف ماجد دقیقه ی نود حضورش لغو شده بود، رفته بود روی هوا... اما ماجد چرا نمی آید؟ این سوالی بود که مرتضی برای آن پاسخی نداشت. به راه افتاد و خودش را به شیخ رساند. رسانه‌های مقاومت همه خبر شهادتش را تکذیب کرده بودند. در بین راه مدام با خودش میگفت: من تا به حالا با صالح همکاری نداشتم. نکند بروم صالح فکر کند من عملیات را اشتباه انجام دادم؟ کاش این ماجد بی پدر و مادر را میدیدم و خلاصش می‌کردم. رسما آبرویم پیش صالح رفت. ما هم اسکولیم به حضرت عباس! طرف یک عمر داشته زاغ سیاه ما را چوب می‌زده و ما وانمود می‌کردیم که مثلا اسکولیم، خلاصش نکردیم و او هم امروز که لازم بوده رسماً پیچیده به بازی! این به کنار ! نکند عملیات به خاطر من لو رفته باشد؟ یعنی موساد هنوز در حال رصد من است؟ از کجا فهمیده من میخواهم ماجد را بکشم؟ چطور به ماجد اطلاع داده بپیچد بازی؟ شیخ او را در آغوش گرفت و از او درباره ی ماجد پرسید. مرتضی گفت: ماجد را پیدا نکردم، یکی شبیه ماجد بود اما صرفا شباهت بود و همین ! منتظرش هم ماندم اما نیامد. شیخ به مرتضی گفت: یعنی هیچی به هیچی؟ مرتضی گفت: بله شیخ کمی فکر کرد و بعد گفت: احتمالا ماجد به عملیات امشب ربط داشته است. مرتضی گفت: چه نقشی؟ شیخ گفت: نمی دانم، یا جلسه را لو داده! یا چیزی شبیه به این و احتمالا به همین خاطر از او خواسته اند محل کنونی اش را تخلیه کند... مرتضی گفت: من تا لب مرز لبنان تحت رصد موساد بودم. به بیروت که آمدم ارتباط آنها با من قطع شد، هرچند میدانم دنبال ترور من بوده اند. شاید دیده اند که من رفتم ماجد را بزنم، به او گفته اند فرار کند. صالح کمی فکر کرد و بعد گفت: وقتی علی تو را فرستاد پیش ما، حدس ما این بود که به اینجا نمی‌رسی! حالا یک احتمال دیگر هم مطرح می‌شود: آنها به اطلاعات جلسه دست پیدا کرده اند ، قصد حذف تو را داشته اند، اسم تو را داخل بقیه ی اسم ها دیده اند. دقیقه.ی نود هم که رفتی سر وقت ماجد ما فرصت نکردیم درباره ی نبود تو اطلاع رسانی کنیم و آنها به هوای تو جلسه را زده اند. مرتضی گفت: شیخ اینها را ول کن، ماجد چطور پیچیده به بازی؟ صالح در پاسخ گفت: نمی دانم.... ... 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔻افسر جنگ‌های داخلی بیروت در تهران به دنبال چیست؟ / "هوگو شورتر" سفیر جدید انگلیس در تهران کیست؟ 🔹وزارت خارجه انگلیس پس از مدت‌ها سکوت، از سفیر جدید خود در ایران پرده برداشته و اعلام کرد که «هوگو بندیکت شورتر» را به تهران خواهد فرستاد، این دیپلمات انگلیسی پیش‌تر به‌عنوان سفیر لندن در بیروت و همچنین کاردار موقت انگلیس در افغانستان فعالیت کرده است. 🔹از جمله تخصص‌های مهم شورتر ایجاد اختلاف سیاسی میان احزاب مختلف سیاسی در یک کشور است. این افسر ارشد اطلاعاتی چه در دورانی که در بیروت مأموریت داشت و چه در زمانی که به افغانستان رفته بود به‌شدت تلاش می‌کرد میان گروه‌های سیاسی مختلف اختلاف‌افکنی کرده تا وحدت داخلی را زیر ضرب ببرد... بیشتر بخوانید👇https://www.mashreghnews.ir/news/1650500/ 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔻یگان ایگوز؛ کماندوهای فشل 🔹با شروع عملیات زمینی ارتش اشغالگر در جنوب لبنان ماموریت حملات اولیه با یگان ایگوز بود ... ▫️از یگان ایگوز چه می دانیم؟ 👇