eitaa logo
گرافکر
595 دنبال‌کننده
385 عکس
139 ویدیو
55 فایل
جستجوگری باشیم در مسیر شدن... کانال تخصصی اندیشه، اندیشمندان و بازخوانی نظرات ایشان، براساس حق طلبی و تضارب‌ آرا ادمین: @ensankade1 مجموعه فرهنگی-تربیتی چشمه جاری آسمان https://gerafekr.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 🔸 ❇️ سوالات مطرح شده در اولین نشستِ طرح (طرحِ مطالعه و مباحثه‌ی کتاب‌های اندیشمندان و نویسندگان)؛ ☘ کتابِ اول 📚 کتابِ «روشِ نقد - جلد اول» 📝 نوشته‌ی علی صفایی حائری 📗 مقرری: از ابتدای کتاب تا صفحه ۲۴ 🔹 صفحات ۲۳ و ۲۴ (معیار نقد) مقدمه اول؛ نویسنده: «ما خوبی‌ها را می‌خواهیم و از بدی‌ها گریزانیم.» مقدمه دوم؛ نویسنده: «پس از شناسايى خوبى و بدى، ، براى رسيدن به محبوب‏‌ها و فرار از بدى‏‌ها و نفرت‏‌ها، راه‏‌هايى نشان مى‏‌دهند. 🔻 سوال؛ منظور نویسنده از جمله‌ی زیر چیست؟! «در اين دوره[دوره‌ی پس از بلوغ]، عقل شكوفه مى‏‌دهد. عقل، با دو نظارت، كارش را آغاز مى‏‌كند: يكى بر روى راه‏‌هايى كه هوش و فكر تو نشان داده بود و ديگرى بر روى اصل خوبى‏‌ها و بدى‏‌هايى كه هميشه ما را به خويش مى‏‌خوانده‏‌اند كه خوبى چيست؟ بدى چيست؟» 🔹 🔻 آیا اندیشمندانِ دیگری هم در رابطه با «روش نقد» کتابی نوشته‌اند؟ 🔸 صفحه ۱۵ (مفهوم نقد) مقدمه اول؛ تقریباً برای ما، مفهومِ کلمه‌ی «نقد»، بارِ معنایی دارد. مقدمه‌ دوم؛ در کتابِ «روش نقد»، در «مفهومِ نقد»، به «آشکار کردنِ عیب‌ها» اشاره شده است. 🔻 سوال؛ آیا در «نقدْ کردن» نکاتِ مثبت هم گفته می‌شوند و باید گفته شود؟! 🔹 صفحه ۱۶ (مفهوم نقد) مقدمه؛ نویسنده: «کسی که ندارد، در مقام انتخاب نیست و فقط زبانش را می‌گرداند، ولی دلش فارغ است و کاری ندارد و خواسته‌ای ندارد، نقّاد نیست که ورّاج است...» 🔻 سوال ۴؛ منظور از چیست؟ 🔻 سوال ۵؛ آیا برای نقد کردن ضرورت دارد که انسان داشته باشد؟ 🔹 صفحه ۱۹ (ضرورت نقد) مقدمه؛ نویسنده: «ضرورتِ انتخاب، ضرورتِ نقد را به همراه مى‏‌آورد. كسانى كه مى‏‌خواهند از شكم عادت‏‌ها و تلقين‏‌ها و تقليدها، دوباره متولد شوند. كسانى كه مى‏‌خواهند دوبار تولد داشته باشند و دوباره خود را بزايند، اينها نمى‏‌توانند بدون نقد، بدون ارزيابى و راهيابى و سنجش، گام بردارند.» 🔻 سوال؛ چرا فقط برای انتخاب کردن باید به نقد بپردازیم( آیا انسان باید در مقام انتخاب باشد تا نقد کند)؟ آیا انسان نمی‌تواند بالذات انسانِ منتقدی باشد؟ آیا تنها «ضرورتِ انتخاب» است که «ضرورتِ نقد» را به همراه می‌آورد؟ 🔸 صفحه ۱۶ (مفهوم نقد) مقدمه؛ نویسنده: «كسى كه طلب دارد، ولى بى‏‌طرف نيست و از پيش انتخاب كرده، نقاد نيست، كه توجيه‏‌گر است؛ چون پيش از تصور، تصديق كرده و قبل از شناسايى و سنجش، انتخاب نموده است.» 🔻 سوال؛ آیا انسان می‌تواند باشد؟! 🔹 صفحه ۱۶ (مفهوم نقد) مقدمه اول؛ «نقد جدا كردن (ميّزها)، بررسى كردن (نظرها)، به دست گرفتن (قَبَضَها)، عيب‏ها را نماياندن (اظهَرَ ما بِهِ ...) و طلب داشتن (لِيَعرِفَ ...) است.» مقدمه دوم؛ لِیَعرِفَ در لغت به معنای شناخت است. 🔻 سوال؛ چرا «لِیَعرِفَ» به معنای «طلب داشتن» گرفته شده است؟! 🔸 🔻 علّتِ دیر یاب، دیر فهم و یا سخت فهم بودنِ آثار استاد صفایی چیست؟! 🔹 مقدمه اول؛ وقتی می‌خواهیم چیزی را «نقد» کنیم، به نیاز داریم. مقدمه دوم؛ برای «نقدِ ملاک‌ها» به ملاک‌هایی نیاز داریم. 🔻 سوال ۱۰؛ آیا برای دست‌یابی به ملاک‌های درست، دچار تسلسل نخواهیم شد؟! 🔻 سوال ۱۱؛ آیا این نظریه درست که می‌گویند: «ما در اثبات قضایا، دلیل نداریم، بلکه دلیل تراشی می‌کنیم‌.»؟! (شاید آقای صفایی هم با توجه به مبانی تفکر خودشان این کتاب را نوشته‌اند.) 🔸 مقدمه؛ آیه‌ی ۸ سوره مبارکه شمس؛ فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها 🔻 سوال؛ آیا می‌توانیم بگوییم چون خوبی و بدی به ما الهام شده است، نقد در زندگی ما جایگاهی ندارد،؟! 🔹 🔻 از منظر نویسنده‌ی کتاب، نقد و انتقاد چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟ 🔺 خوشحال می‌شویم دوستانی که فرصت، علاقه و توانمندی پاسخگویی دارند، ما را بهره‌مند سازند. 🌿 @GeraFekr l کارگروه اندیشه l
🔸 🔸 ✅ سوالات مربوط به دومین نشست که در گروه تلگرامی مطرح شده‌اند؛ ☘ کتابِ اول 📚 کتابِ «روشِ نقد - جلد اول» 📝 نوشته‌ی علی صفایی حائری 🔻 جلسه‌ی دوم 📗 مقرری: از صفحه ۲۵ تا صفحه ۳۶ 🔹 صفحه ۲۹ (روش نقد) مقدمه؛ نویسنده: «معاويه خود را به سلطنت داد و خود را فدا كرد و على خود را از حق گرفت، كه خود را به ثبات، به حق داد. معاويه خود را فداى دنيا كرد و على دنيا را فداى خود. معاويه بقاء را، نامحدود را، با محدود سودا كرد و على از محدود، از فنا، بقاء را بيرون كشيد.» 🔻 سوال؛ «على خود را از حق گرفت، كه خود را به ثبات، به حق داد» به چه معناست؟ 🔸 صفحات ۳۰ و ۳۱ (روش نقد) مقدمه؛ نویسنده: «روش نهايى نقد ... تجربه و هماهنگى آن با واقعيت و با خارج است. پيروزى آن در مرحله‏‌ى عمل و مايه‏‌ورى آن در كوره‏‌ى آزمايش است. البته باز اين روش را نبايد در يك مرحله و در يك مقطع از زمان بررسى كرد؛ چون هيچ باطلى از يك لحظه نفس كشيدن عاجز نيست و هيچ نامربوطى بدون خريدار نمى‏‌ماند ولى اين هماهنگى را بايد با واقعيت حاكم بر هستى نه واقعيت اجتماعى سنجيد؛ چون در اين ميدان است كه پاى باطل مى‏‌شكند و در اين راه است كه انحراف‏‌ها مجبور به بازگشت و يا نابودى هستند. ماشينى كه از راه منحرف شد چاره‏اى جز بازگشت (توبه) و يا مرگ ندارد. يك مكتب، يك فكر، ممكن است در يك ميدان محدود از زمان و در يك مقطع از تاريخ، شكوفه بدهد ولى اگر با واقعيت هستى هماهنگ نباشد ضربه مى‏‌خورد و مى‏‌ميرد ... هماهنگى با نظام هستى، دوام يك فكر را بيمه مى‏‌كند و خوبى آن را نشان مى‏‌دهد. ولى هماهنگى در يك مقطع و با واقعيت اجتماعى اين عيب و خوبى را نمايان نمى‏‌سازد.» 🔻 سوال؛ منظور از «هماهنگی با نظام هستی» و «هماهنگی با واقعیت حاکم بر هستی» چیست؟ این نظام‌ها و واقعیت‌ها را چگونه می‌توان شناخت؟ 🔹 صفحه ۲۶ (روش نقد) مقدمه؛ نویسنده: «با اين روش: نظارت، ميزان، خوبى، هدف‏‌ها، نيازها، با اين روش به نتيجه مى‏‌رسيم و مى‏‌توانيم سازمان فكرى ديگران و هدف‏‌هاى آنها را بسنجيم و نقد بزنيم كه آيا از اين مراحل گذشته‏‌اند و يا از پيش، بدون نظارت و سنجش، انتخاب كرده‏‌اند.» 🔻 سوال ۱۳؛ ۱. آیا انسان‌ها در هر لحظه انتخاب می‌کنند؟! آیا می‌توان در زندگی چیزی را انتخاب نکرد؟ 🔻 سوال ۱۴؛ ۲. آیا می‌توان بدون «سنجش و نظارت» انتخاب کرد؟ 🔻 سوال ۱۵؛ ۳. آیا همه از «عقل» یا همان «قوه‌ی سنجشِ» خود استفاده می‌کنند؟ 🔻 سوال ۱۶؛ ۴. آیا «عقل» همیشه درست می‌سنجد؟ 🔸 صفحات ۳۰ و ۳۱ (روش نقد) مقدمه؛ نویسنده: «پس از نظارت دوم عقل، خوبى از خوشى جدا مى‏‌گرديد. با آن معيار بود كه هدف‏‌ها نقد مى‏‌خوردند و آرمان‏‌هاى انسان مشخص مى‏‌گرديدند. با همين سنجش بدست مى‏‌آمد كه ما بايد براى چه و در راه چه باشيم. آنها چه مى‏‌دهند و چه مى‏‌گيرند؟ با مشخص شدن هدف‏‌ها، نيازها مشخص مى‏‌شوند و با در دست‏ داشتن اين نيازهاست كه مى‏‌توانيم مكتبى و عقيده‏‌اى را انتخاب كنيم. من كه نمى‏‌دانم چه مى‏‌خواهم، از كدام مغازه مى‏‌توانم نيازم را تأمين كنم.» 🔻 سوال ۱۷؛ ۵. از «اهداف» به «نیازها» می‌رسیم یا از «نیازها» به «اهداف»؟ 🔻 سوال ۱۸؛ ۶. با اهدافی که تعیین کرده‌ایم باید مکتب‌ها را نقد کنیم یا اینکه این مکتب‌ها هستند که اهداف را تعیین می‌کنند؟! (مکتب‌ها را با مسیری که نشان می‌دهند نقد می‌کنیم یا با اهدافی که برای ما تعیین می‌کنند؟) 🔹 صفحات ۲۸ و ۲۹ (روش نقد) 🔻 سوال؛ ۷. بین روشِ دومِ نقد(نقد هر شخص با توجه به اهدافِ همان شخص) و روشِ سومِ نقد(هماهنگی و هم‌نوایی یک فکر، یک مکتب، یک عمل)، چه تفاوتی وجود دارد؟ 🔸 صفحه ۲۵ (روش نقد) 🔻 سوال؛ ۸. آیا با استفاده از روشِ اولِ نقد(نظارت، میزان، خوبی، هدف‌ها، نیازها و...)، می‌توانیم یک فیلم را نقد کنیم؟! چگونه؟ یا اینکه این روش، این کاربرد را ندارد؟ اگر این کاربرد را ندارد، چرا آقای صفایی از آن روش به عنوان یک روشِ بنیادی نام برده‌اند؟ 🔹 صفحات ۲۵ الی ۳۰ (روش نقد) 🔻 سوال؛ ۹. روش اول و دوم و سومِ نقد، «روش نقد» هستند یا «معیاری برای نقد»؟! 🔸 صفحه ۳۳ (قلمرو نقد) 🔻 سوال؛ «قلمروی نقد به وسعت انسان و خواسته‌ها و حرکت‌های اوست»، به چه معناست؟ این سه، با هدف‌ها و مکتب‌ها و آدم‌ها و عمل‌ها و شناخت و هنر چه رابطه و نسبتی دارند؟! ادامه‌ی سوألات، در پیامِ بعد 👇