🌹صاحب الامر🇵🇸
💠🌐💠 🌐💠 💠 #part506 :+خب نیکی...عُقر به خیر!با چمدون اومدي،چیزي شده؟ جرعه اي از شربت درون لیوانم ر
💠🌐💠
🌐💠
💠
#part507
بلند میشوم،باید بفهمم چه شده.
:_میرم لباسامو عوض کنم،کاري با من ندارین؟
:+زود بیا که نهار بخوریم
ضعف کردهام،از پله ها که بالا میروم زانوهایم میلرزند.
موبایل عمووحید را میگیرم،اما جواب نمیدهد.
واقعا نگران شده ام.
نکند براي پدربزرگ اتفاقی افتاده؟
دوباره و سه باره شماره ي عمو را میگیرم.
نه،خبري نیست!
در آینه ي اتاق به خودم خیره میشوم.
نگاهم روي ماه و ستاره ي گردنبندم خشک میشود.
نگه داشتن یادگاري که اشکالی ندارد،دارد؟
پس دادن هدیه،کار درستی نیست،مگر نه؟
آهی میکشم
کجایی مراقب همیشگی من؟!
از لباسهایی که هنوز اینجا مانده،بلوز و شلوار راحتی انتخاب
میکنم و بعد از عوض کردنشان دوباره به سالن میروم.
مامان و منیر در آشپزخانه هستند.مامان با دیدنم میگوید
:+بیا... این چند وقت خیلی ضعیف شدي
لبخندي میزنم و مسیر آشپزخانه را در پیش میگیرم که صداي
آیفون میآید.
قبل از اینکه منیر دست به کار شود،میگویم:من باز میکنم.
راهم را به طرف آیفون کج میکنم.
:_بله؟
صداي زنعمو شراره را میشنوم و بعد تصویرش را میبینم
:+نیکی جون ماییم
دکمه را میزنم.
نگرانی دوچندان به مغزم هجوم میآورد.
این ساعت از روز،درست وسط هفته؟
:_مامان،زنعمو شراره است
مامان از آشپزخانه بیرون میآید و باهم به استقبال میرویم.
زنعمو و پشت سرش عمو داخل میشوند.
چهره ي زنعمو رنگ پریده به نظر میرسد و فرفري هاي طلایی اش
نامرتب اند.
عمو هم آشفته است،یا من اینطور حس میکنم.
#ادامه_دارد
💠
🌐💠
💠🌐💠
🌹صاحب الامر🇵🇸
💠🌐💠 🌐💠 💠 #part507 بلند میشوم،باید بفهمم چه شده. :_میرم لباسامو عوض کنم،کاري با من ندارین؟ :+زود
💠🌐💠
🌐💠
💠
#part508
نکند مسیح زودتر از من همه چیز را گفته؟
زنعمو دستم را میفشارد:سلام نیکی جون،خوبی؟
مردمک هایش آرام و قرار ندارند.
عمو با مامان دست میدهد و میگوید:یه مسئله اي پیش اومده
بود،میخواستم با مسعود مطرح کنم،شراره هم که فهمید میام
اینجا،همراهم اومد..
مامان با مهمان نوازي میگوید:خیلی کار خوبی کردین،بفرمایید،ولی
مسعود که نیست...
عمو با لحنی عجیب میگوید:نیست؟؟
بی قراري،سلول به سلول در تمام مغزم پخش میشود.
مامان با لبخند میگوید:بریم نهار بخوریم حالا..مسعود کلا تهران
نیست.
عمو نگاهی به زنعمو میاندازد که معنی اش را نمیفهمم.
چقدر همه چیز عجیب و غریب است!
صداي باز و بسته شدن در میآید.
برمیگردم و با کمال تعجب،مسیح را پشت سرم میبینم.
او هم با تعجب به من خیره شده.
تازه متوجه میشوم.نه حجاب دارم،نه فرصتی براي فرارکردن..
#ادامه_دارد
💠
🌐💠
💠🌐💠
🌹صاحب الامر🇵🇸
💠🌐💠 🌐💠 💠 #part508 نکند مسیح زودتر از من همه چیز را گفته؟ زنعمو دستم را میفشارد:سلام نیکی جون،خوبی
💠🌐💠
🌐💠
💠
#part509
موهاي مجعد مشکی ام،روي شانه هایم ریخته اند.
سرم را پایین میاندازم.
مسیح بدون اینکه با نگاهش،معذبم کند،به طرف جمع میآید و سلام
بلندي میدهد.
مامان نگاهم میکند:خوش اومدي مسیح جان،نیکی فکر میکرد
امروز نمیاي..بیاین بریم بشینیم...بفرمایید
عمو میگوید:راستش افسانه جون...نمیدونم چطور
بگم...یعنی...گفتی مسعود کجاست؟
مامان با تعجب میگوید:رفته شمال..چیزي شده محمود؟؟
عمو سرش را پایین میاندازد.
زنعمو نگاهی به من میکند و آرام میگوید:چیزي نیستا...هیچی
نشده،فقط... فقط یه تصادفِ جزئی خیلی کوچیک..
به صرافت میافتم.
بابا...
دیگر نمیشنوم که چه میگوید.
احساس میکنم دنیا دور سرم میچرخد.
همه جا تاریک میشود و من از بلندترین قله سقوط میکنم.
بدون شک دارم میمیرم.
یک لحظه بین آسمان و زمین معلق میمانم.
صداي آشنایی به نام میخواندم.
بوي عطر سردش را با تمام وجود میبلعم.
بین دستان مردانه اش اسیر شده ام.
به گرماي تنش نیاز دارم.
با دمِ عیسایی اش،صدایم میزند:نیکی....نیکی....یا امام حسین!
*مسیح*
نگاهی به صورت پریشان ش میکنم و دوباره چند قطره آب رویش
می پاشم.
منیر،با نگرانی میگوید:آقا میخواین زنگ بزنم به اورژانس؟
نگرانی ام را قورت میدهم و میگویم:نه،فقط آب قند چی شد؟
لیوان بلندي سریع نشانم میدهد:ایناهاش...
دستم را آرام روي گونه ي مرطوبش میگذارم و چند ضربه ي آرام
میزنم.
:_نیکی...نیکی جان...
پلکش میپرد.
دست چپم را زیر سرش کمی بلند میکنم.
:_نیکی خانم... نیکی جانم..
#ادامه_دارد
💠
🌐💠
💠🌐💠
🔴 ملت عزيز ایران عيدتان مبارک 💐
🚩 سال۹۹؛ سال #جهش_تولید
@bidariymelat
#گروه_فرهنگی_شهید_علیجانی
!@gfshahidalijani
🔴رهبر انقلاب اسلامی سال ۱۳۹۹ را سال «جهش تولید» نامگذاری کردند
🔹رهبر انقلاب با تسلیت و تبریک به خانوادههای شهدای سال ۹۸ از جمله شهدای دفاع از حرم و مرزها و در رأس آنان شهید بزرگوار سردار سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و همراهان آنها و همچنین شهدای حادثه کرمان و حادثه هواپیما و شهدای سلامت، سال ۹۸ را سالی پر تلاطم برای ملت ایران خواندند و خاطرنشان کردند: سال قبل با سیل آغاز و با کرونا تمام شد و در طول سال نیز حوادث گوناگونی مانند زلزله و تحریمها پدید آمد اما اوج این حوادث، جنایت تروریستی آمریکا و شهادت سردار نامدار ایران و اسلام، شهید سلیمانی بود
🔹سال قبل، سال سختی بود و گرفتاریهای مردم نیز کم نبود اما در کنار سختیها، سربلندیهای بعضاً بیسابقهای وجود داشت و ملت ایران واقعاً خوش درخشید
🔹روانه شدن سیل مردم مؤمن و با همت برای کمک به مناطق آسیبدیده در قضیه سیل اول سال را از جمله زیباییهای سال ۹۸ است
🔹هیجان عمومی و حضور دهها میلیونی مردم در حادثه شهادت بزرگ شهید سلیمانی و خلق اجتماعات شکوهمند در تهران، قم، اهواز، اصفهان، مشهد و کرمان که در دنیا و در تاریخ کشورمان بینظیر بود، جلوه دیگری از سربلندی مردم و مایه آبروی کشور و عزت ملت بود
🔹فداکاریهای چشمگیر و تحسینبرانگیز مردم در قضیه کرونا را نمونه دیگری از درخشش ملت در سال ۹۸ بود
🔹زحمات مجموعههای درمانی یعنی پزشکان، پرستاران، بهیاران، مدیران و کارکنان مراکز درمانی و در کنار آنها خدمات مجموعههای داوطلب مردمی مانند دانشجویان، طلاب و بسیجیان، همگی مایه عزت و آبرو است.
🔹ملت ایران زیباییها و فضائل خود را در خلال حوادث سخت نشان داد و من قلباً و صمیمانه از همه این فعالیتها و افراد تشکر میکنم و مژده میدهم که پاداش الهی در انتظار آنها است.
🔹هیچ ملتی با راحتطلبی و رفاهجویی محض به جایی نمیرسد
🔹غلبه بر دشواریها و عبورِ با روحیه از آنها موجب قدرتمند شدن یک ملت و کسب اقتدار و اعتبار است، همچنانکه ملت ایران تاکنون به این شکل بر مشکلات غلبه کرده و بعد از این نیز خواهد کرد.
🔹درس دیگر حوادث مختلف، شناخت ضعفهای درونی، خارج شدن از غرور و غفلت و لزوم توجه به پروردگار است
🔹ملت همچنانکه در طول سالهای متمادی، شجاعانه و با روحیه با حوادث مواجه شدند، از این پس نیز با روحیه و امید با همه حوادث برخورد کنند و مطمئن باشند که تلخیها میگذرد و یُسر و آسانی در انتظار ملت ایران خواهد بود چرا که اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرا.
🔹خداوند متعال به همه این تلاشها برکت میدهد و ملت را از این گذرگاه با عافیت و سربلندی عبور خواهد داد.
🔹گزارشها نشان میدهد در سال ۹۸ علاوه بر استقبال صاحبنظران از شعار رونق تولید، در عمل نیز از آن استقبال شد و با کار و تلاش دستگاههای مختلف، تولید تا حدودی به راه افتاد البته اثر آن در زندگی مردم محسوس نشد.
🔹باید با کار ده برابری، تولید به جایی برسد که در زندگی مردم اثر بگذارد
🔹مسائل اقتصادی کشور متعدد است از جمله «اصلاحات بانکی، گمرکی و مالیاتی» و «بهبود فضای کسبوکار» اما نقش تولید بیهمتا است و با راه افتادن تولید و استفاده از بازار فروش ۸۰ میلیونی در داخل و ضمناً ارتباط با فروش و بازارهای خارجی، مشکلات اقتصادی قطعاً پایان مییابد و تحریمها به نفع کشور تمام خواهد شد
🔹تحریم در کنار ضررهایش، سودهایی نیز داشته و ما را وادار کرده است که به فکر تهیه لوازم زندگی و نیازهای کشور از طریق امکانات داخلی باشیم که این حرکت بسیار مغتنم انشاءالله ادامه خواهد یافت.
🔹البته لازمه تحقق این هدف برنامهریزی است و بخشهای مختلف مانند سازمان برنامه، مجلس و مرکز تحقیقات آن، قوهقضائیه، مجموعههای دانشبنیان و گروههای پر شمار جوان، مبتکر و فعال باید در این برنامهریزیها شرکت کنند
✍️بیداری ملت
#گروه_فرهنگی_شهید_علیجانی
@gfshahidalijani
دلم روشن، نگاهم گرم ...
حالم أحسن الأحوال
به لطف روضه های تـ💔ـو ...
چه سالی می شود امسال
که ایران در تـ💔ـو می بیند ...
بهار سرزمینش را
کنار سفره باب الحوائج ...
هفت سینش را
◼️شهادت مظلومانه باب الحوائج آقا امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد
#سه_شنبه_های_مهدوی
#نذر_سلامتی_امام_زمان_عج
#گروه_فرهنگی_شهید_علیجانی
@gfshahidalijani
🔰 سخننگاشت | رهبر انقلاب در پیام نوروزی سال۹۹: به حضرت بقیهالله عرض میکنیم کشور خودش را به ساحل نجات برساند
#گروه_فرهنگی_شهید_علیجانی
@gfshahidalijani
🌹 آغاز سال نو در خیابان های اطراف حرم امام رضا (ع)
🔺تعدادی از مردم مشهد صبح امروز جمعه در آستانه سال نو شمسی با حضور در خیابانهای اطراف حرم مطهر امام رضا (ع) رو به گنبد طلای آن حضرت سال جدید را آغاز کردند.
🔺مردم در حالی که تلاش می کردند فاصله طولی بین همدیگر برای پیشگیری از ابتلا به کرونا حفظ کنند در خیابانهای طبرسی، شیرازی، اندرزگو، امام رضا (ع) و نواب صفوی اجتماعات کوچکی را تشکیل داده بودند.
#گروه_فرهنگی_شهید_علیجانی
@gfshahidalijani