📌شیعه، برای میدان های سخت آماده است.
امام #باقر(ع) دربارۀ #مظلوميّت اهلبيت(ع) و #شیعیان فرمود: ◀️«هميشه ما #تحقير مىشديم و مورد #ظلم و ستم قرار مىگرفتيم.
◀️ما را دور مىكنند، حقير مىسازند، محروم مىكنند و مىكشند.
◀️ما هميشه در معرض خوف و ترس بوده و بر خون خود و دوستانمان #امنيت نداشتيم.
◀️- در زمان #معاويه- شيعيان ما را در شهرها كشتند، #دستها و #پاهايشان را تنها به گمان تشیع، قطع می كردند، نام هركس در زمرۀ محبّان يا اصحاب ما برده مىشد، زندانى مىشد، مالش را غارت مىكردند، يا خانهاش را ويران مىساختند.
◀️اين بلا، همچنان در تزايد و شدّت بود، تا زمان عبيدالله بن زياد؛ پس از آن نیز حَجّاج بن یوسف(م94ق) روی کار آمد. #حجاج، شيعيان بسيارى را كشت و ايشان را به ظنّ و گمان بازداشت نمود. كار شيعيان در آن جامعۀ بلازده به جايى رسيده بود كه اگر مردى را #زنديق يا #كافر معرّفى مىكردند، نزد حَجّاج محبوبتر از آن بود كه او را #شيعۀ_على(ع) معرفى كنند.»
📚ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۴۴.
📚ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج6، ص89.
📌شیعه، برای میدان های سخت آماده است.
امام #باقر(ع) دربارۀ #مظلوميّت اهلبيت(ع) و #شیعیان فرمود: ◀️«هميشه ما #تحقير مىشديم و مورد #ظلم و ستم قرار مىگرفتيم.
◀️ما را دور مىكنند، حقير مىسازند، محروم مىكنند و مىكشند.
◀️ما هميشه در معرض خوف و ترس بوده و بر خون خود و دوستانمان #امنيت نداشتيم.
◀️- در زمان #معاويه- شيعيان ما را در شهرها كشتند، #دستها و #پاهايشان را تنها به گمان تشیع، قطع می كردند، نام هركس در زمرۀ محبّان يا اصحاب ما برده مىشد، زندانى مىشد، مالش را غارت مىكردند، يا خانهاش را ويران مىساختند.
◀️اين بلا، همچنان در تزايد و شدّت بود، تا زمان عبيدالله بن زياد؛ پس از آن نیز حَجّاج بن یوسف(م94ق) روی کار آمد. #حجاج، شيعيان بسيارى را كشت و ايشان را به ظنّ و گمان بازداشت نمود. كار شيعيان در آن جامعۀ بلازده به جايى رسيده بود كه اگر مردى را #زنديق يا #كافر معرّفى مىكردند، نزد حَجّاج محبوبتر از آن بود كه او را #شيعۀ_على(ع) معرفى كنند.»
📚ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۴۴.
📚ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج6، ص89.
هماهنگى معقول با مردم
📖 امیرالمؤمنین عليه السلام در گفتار حكيمانه اشاره به يك نكتۀ لطيف اجتماعى مىكند مىفرمايد: «هماهنگى با مردم در اخلاقشان سبب در امان بودن از كينهتوزى و دشمنى آنهاست»؛ (مُقَارَبَةُ النَّاسِ فِي أَخْلَاقِهِمْ أَمْنٌ مِنْ غَوَائِلِهِمْ).
شك نيست كه هر قوم و جمعيت بلكه هر انسانى صفات و اخلاق ويژۀ خود را دارد و به كسانى علاقهمند است كه در صفات و اخلاق با او هماهنگ باشند، به آداب و رسومش احترام بگذارند و مطابق خواستههاى او عمل كنند. هماهنگى با مردم در اين امور - البته در مواردى كه برخلاف شرع و عقل نيست - سبب مىشود كه آنها انسان را از خود بدانند و با او رابطۀ دوستى برقرار كنند و همين امر سبب #امنيت از كينهتوزى و دشمنى آنها مىشود.
⛔ البته همانگونه كه اشاره شد منظور، همرنگ جماعت شدن در زشتى و بدىها و آداب و رسوم غلط و كارهاى خلاف شرع و عقل نيست چراكه نه شرع به ما چنين اجازهاى را مىدهد و نه عقل و خرد.
در روايات اسلامى عنوان ديگرى مطرح است كه با آنچه در اين كلام شريف آمده قريبالمضمون مىباشد و آن مسألۀ مدارا با مردم است.
در احاديث فراوانى به مدارا كردن با مردم توصيه و بر آن تأكيد شده است از جمله اميرمؤمنان على عليه السلام مىفرمايد: «دارِ النّاسَ تأمَنْ غوائِلَهُم و تَسْلَمْ مِن مَكايِدِهم؛ با مردم مدارا كن تا از دشمنى آنها و كيد و مكرشان در امان باشى».
📚 مرحوم كلينى در كتاب شريف كافى در جلد دوم بابى تحت عنوان «باب المداراة» مطرح كرده كه در ذيل آن روايات متعددى آورده است از جمله در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مىكند: «ثَلَاثٌ مَنْ لَمْ يكُنَّ فِيهِ لَمْ يتِمَّ لَهُ عَمَلٌ وَرَعٌ يحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِى اللَّهِ وَ خُلُقٌ يدَارِى بِهِ النَّاسَ وَ حِلْمٌ يرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجَاهِلِ؛ سه چيز است كه در هركَس نباشد هيچ كارى از كارهاى او سامان نمىپذيرد: ورع و تقوايى كه او را از معصيت خدا بازدارد و اخلاقى كه او را به #مدارا كردن با مردم وادارد و حلم و بردبارىاى كه جهل جاهلان را با آن از خود دور سازد»