مجله قلمــداران
مقدمه: آلبرت الیس!!! حتما شما هم آلیس خواندید. ولی حقیقت این است که شما دچار خطا شدید! ایشان آقای
خطای اول همه و هیچ:
همان کمال گرایی خودمان است ولی دستی به سروگوشش کشیدهاند!
یعنی تفکر سفید و سیاه ممنوع.
مثلا تو اگر رژیم داری و یک قاشق بستنی خوردی نگو رژیمم خراب شد، پس تا آخر بستنی را میخورم!
یکی نیست بگوید جناب، اینجا ایران است. وقتی بیست هزار تومن پولِ دوتا قاشق بستنی دادی، اصلا بیخود میکنی فقط یک قاشقش را بخوری! ضمناً هیچ ایرانی اصیلی به یک قاشق بستنی قانع نیست. مگر اینکه دچار مشکل روحی باشد!
ادامه دارد...
م.رمضانخانی
مجله قلمــداران
خطای اول همه و هیچ: همان کمال گرایی خودمان است ولی دستی به سروگوشش کشیدهاند! یعنی تفکر سفید و س
خطای دوم تعمیم مبالغه آمیز:
اِلیس میگه اگر اتفاق بدی برات افتاد فکر نکن به پایان دنیا رسیدی. مثلاً اگر تصادف کردی، ماجرا رو برای خودت بزرگ نکن. تصادف آخر دنیا نیست.
بنده خدا تو ایران زندگی نمیکرده که از گرونی ماشین و دوندگی برای بیمه و سروکله زدن با افسر چیزی بدونه. بزرگوار لازمه اشاره کنم، وقتی ۱۵۰ میلیون پول پرایدت باشه، تصادف دقیقاً پایان زندگیه. شما دیدگاهت رو تغییر بده!
ادامه دارد....
م.رمضانخانی
هدایت شده از گاهی...قلم...
خطای سوم فیلترذهنی:
وقتی کلی آدم ازت تعریف میکنند و یک نفر نقد غیرمنصفانه بهت می کنه نباید جدی بگیری. گیر نکن رو حرف اون یه نفر.
فکر کرده ماهم قراره مثل خودشون الکی خوش باشیم. معلومه که باید حرف اون یه نفر رو جدی بگیریم. اصلا باید بنویسیم بچسبونیم جلوی آینه، بلکه روح مونو بیشتر خراش بده یکم خستگی مون در بره.
ادامه دارد....
م. رمضانخانی
هدایت شده از گاهی...قلم...
خطای چهارم بیتوجهی به امر مثبت:
یعنی وقتی کار خوبی برای کسی انجام میدهی، مدام نگو بابا کاری نکردم که. ارزش کار خودت را پایین نیاور. من هم موافق این حرف آقای اِلیس هستم. باید همان کار خوب را بکنی توی چشمش تا بفهمد زندگیاش را مدیون چه کسی است. الحمدالله در این مورد همه ید طولانی داریم.
ادامه دارد...
م.رمضانخانی
May 11
هدایت شده از گاهی...قلم...
خطای پنجم نتیجه گیری شتاب زده:
همان قضاوت خودمان که اگر نباشد یک پای غیبت همهمان لنگ میزند. جسارتا این یک خوشی را دیگر از ما دریغ نکنید! اصلا مگر میشود نیت غیبت کنی، قبلش قضاوت نکرده باشی؟ درضمن فراموش نکنید، طرف خودش را تکه تکه هم کرد نباید قبول کنید منظوری از حرف و رفتارش نداشته.
ادامه دارد.....
م.رمضانخانی
هدایت شده از گاهی...قلم...
خطای ششم درشت نمایی:
حتما اتفاق افتاده همسرت میآید منزل و مثل همیشه سلام و احوالپرسی نمیکند. اِلیس میگوید نگذار پای اینکه خودت کمبودی چیزی داری. هی نگو من بدبختم و من بیچارهام که شوهرم امروز سلامم را علیک نگفت. شاید بنده خدا روز بدی را گذرانده. این مسئله را انقدر بزرگ نکن.
اما به نظر من یک زن عاقل به مسائل مهمتری فکر میکند. مثلاً شاید مادرش پُرش کرده باشد. شاید هم زیرسرش بلند شده! خلاصه که ساده نگذرید!
ادامه دارد...
م.رمضانخانی
هدایت شده از گاهی...قلم...
خطای هفتم استدلال احساسی:
فکر نکن احساسی که داری حتما درست است و در زندگی واقعی هم اتفاق میوفتد. مثلا اگر احساس ناامیدی میکنی، معنیاش این نیست زندگی ناامید کنندهای داری.
دقیقاً درست است. من بارها احساس پولداری کردم ولی حقیقت این بود، پولدار نبودم!
ادامه دارد...
م.رمضانخانی
پرده اول:
از حرم شاهچراغ آمدیم بیرون؛
دختری از روبهرو با یک بغل نرگس آمد.
رنگ موها و ناخنش همرنگ گلبرگهای توی دستش بود.
به ما که رسید دسته گل را گرفت سمتمان.
گفت: ممنون که هستید.
بعد به همسرم گفت:« به لباس شما معتقدم »
از من خواست برایش دعا کنم...
پرده دوم:
برای ساعت ۲۱:۴۵ دقیقه بلیط هواپیما داشتیم.
نه و بیست دقیقه رفتیم کارت پروازمان را بگیریم.
پشت سرمان چند نفر بیروسری ایستاده بودند.
متصدی کارتمان را نداد. گفت زمان تمام شده!
اصرار کردیم. کوتاه نیامد. گفت دیگر به کسی بلیط نمیفروشیم. صدای عقبیها هم در آمد.
دیدم که از پشت سر بهش اشاراتی شد.
ذهن گزیدم و لب برچیدم تا مبادا قضاوتی کرده باشم.
گوشهای رفتیم و نا امیدانه به گیت چشم دوختیم.
زنهایی که پشت سرمان بودند رفتند به طرف سالن پرواز..
#مریم_دوستمحمدیان
#همین_چند_روز_پیش
#مرگ_بر_دیکتاتور
هدایت شده از گاهی...قلم...
خطای هشتم بایدها:
فکر نکن باید همیشه خوب باشی. باید همیشه درجه یک باشی. بالاخره لازم است گاهی وقتها اطرافیان آن روی بیاعصابمان را ببینند تا وقتی خوبیم قدرمان را بیشتر بدانند. معنی ندارد همیشه دستپختت عالی باشد. یک بار که غذارا سوزاندی تازه میفهمند تا حالا دنیا دست کی بوده!
ادامه دارد....
م.رمضانخانی
هدایت شده از گاهی...قلم...
خطای نهم برچسب زدن:
اگر یک اشتباهی کردی به خودت برچسب نزن. نگو من بازندهم. نگو همیشه خراب میکنم.
مثلاً اگر با ماشین چپ کردی، بازنده نیستی، فقط کمی چپ کردی! نهایت چندماهی باید اضافه کار بایستی. یکم هم زیر بار قرض میروی. شاید دوسه هفتهای لتوپار روی تخت بیمارستان بیوفتی. و اصلا معلوم نیست مثل سابق شوی.
همین. بزرگش نکن لطفاً!
ادامه دارد....
م.رمضانخانی