eitaa logo
قلم های بیدار
130 دنبال‌کننده
119 عکس
42 ویدیو
2 فایل
کانال شعر قلم های بیدار
مشاهده در ایتا
دانلود
از کتاب درسیای بچگیام چیزی یادم نمیاد جز یه نگاه که همون صفحه اول می درخشید مث ماه پیرمرد چشم امیدش به ما بود امیدش به ما دبستانیا بود با هزارتا آرزو چشم امیدش می شدیم توی بازیای بچگی شهیدش می شدیم حالا ما بزرگ شدیم حال امیدتو بپرس حال و احوال کوچولوی شهیدتو بپرس :: خوش نداشتیم عکس ماهت روی سکه ها وکنج اسکناسا بشینه زینت قابای خاتم بشه و روی میز باکلاسا بشینه عکستو قاب می گیرن فقط تماشا می کنن اسمتو میارن و رسمتو حاشا می کنن چشم بیدار تو رو دیدن ولی دلشون خوابه هنوز بی خیال نگاه شرقی تو چشمشون به اون ورِ آبه هنوز این روزا دلم گرفته ولی باز بغضمو می خورم و همراه پابرهنه ها داد می کشم: حالا من چشم امیدم به توئه من هنوز انتظار فرج از نیمه ی خرداد می‌کشم @ghalamhaye_bidar
به شهید جواد محمدی،مدافع حریم آل الله خوانده شده در انجمن نارنج بزار شهرمون بی تو ویرونه باشه آخه بی تو این شهر دیدن نداره می خواد ابری باشه می خواد آفتابی دیگه آسمونش پریدن نداره... بزار شهرمون بی تو از هم بپاشه بزار بشکنه بغض تو کوچه هاشو... دعا کن که وا شه دل آسمونم که قسمت کنه با زمین گریه هاشو... قدم میزنم عکسای سال پیشُ همون سالی که کوله بارت رو بستی هنوزم همونم....هنوزم همونی هنوزم همین جا تو هیئت نشستی... هنوز فاطمه تو بغل راه میری میفته به عکس شهیدا نگاتو... تو تو فکر پرواز و ما پر شکسته... چه میفهمه اینجا کسی حرف هاتو...؟ دروغ بزرگی شده بی تو بودن تو هستی...به زهرا «س» قسم زنده ای تو به گرمای بی حد سنگ مزارت به مسجد مصلی قسم زنده ای تو قدم میزنم عکسای سال پیشُ... باید آخر قصه سامون بگیره باید یک نفر بشکنه این سکوتو.... باید آخرش شهرمون جون بگیره... هنوز هستن ابراهیمایی که با صبر امون از همه دشمنامون بریدن شبا،من ندیدم ولی مطمئنم همه دور خونه ت نگهبانی میدن! یکی فاطمه ت رو بغل کرده از دور یکی رهسپاره واسه انتقامش دل همسرت قرصه وقتی می بینه هنوز هست تو خونه عکسِ امامش! تو این روزها گردِ غربت بشینه روی چادرِ مشکیِ یادگارت؟ مگه مرده باشیم ما تا حسودا ببینن یه کم،کم شده اقتدارت! دروغ بزرگی شده بی تو بودن تو هستی...به زهرا «س» قسم زنده ای تو! به گرمای بی حد سنگ مزارت به مسجد مصلی قسم زنده ای تو تو به ما زمین خورده ها یاد دادی چطور بند پوتینو محکم ببندیم به راهی که رفتی قسم،صبح فردا سر هرکی پایینه تو سربلندی @ghalamhaye_bidar
یه روز اومدی با یه رویای خوب یه دنیا که توش قلبی از سنگ نیست زمینش فقط مال مستضعفاس تو هیچ گوشه ایش صحبت از جنگ نیست یه روز اومدی تا به دنیا بگی میشه دنیارو غرق بیداری کرد میشه جای مرزای یک سرزمین تو قلبای مردم وطن داری کرد یه حس جدید و به ما هدیه کرد شکوهی که توی صدای تو بود زیر سایه ی تو وطن قد کشید زیر سایه ای که ابای تو بود نه تخت سلیمان نه اهرام مصر یه زیلو برای هدایت بسه شبیه کسی جز خودت نیستی برا یکه بودن شهامت بسه یه روز اومدی با یه رویای خوب یه رویا که امروز دنیای ماست ببین خواب دنیا سبکتر شده جهان چشم به راه قدم های ماست eitaa.com/ghalamhaye_bidar sapp.ir/ghalamhaye_bidar ble.im/ghalamhaye_bidar
☝️☝️☝️ ...فاصله ی این زنگ ها نباید به قدری زیاد باشد که ذهن را متوجه زیبایی خود نکند. به نظر می‌آید این نقص به گونۀ دیگری در ترانه پوشش داده می‌شود.  اگر بپذیریم وزن شعر فارسی نوعی ریتم محسوب می‌شود، وجود و عدم وجود قافیه در چارپاره ریتمی مضاعف به ترانه می‌دهد. اگر ما قافیه را زنگ کلام یا یه عبارتی حرکت به حساب بیاوریم عدم وجود قافیه در پایان یک مصرع به نوعی تعلیق یا سکوت به حساب می‌آید. در چارپارة مرسوم، ترتیب قرار گیری این ریتم مضاعف به صورت «سکوت-حرکت-سکوت-حرکت» خواهد بود. و این ریتم در طول بدنه چارپاره چنان تکراری می‌یابد که به گوش خوش‌آیند است. از طرفی کوتاهی این ساختار شش بندی مانع از کسالت این ریتم پنهان می‌شود. شاید بتوان گفت همین ریتم پنهان یکی از عوامل مأثر در کسالت‌باری نثرهای مسجعی‌ست که بی‌هیچ سکوتی، سجع‌ها-حرکت‌ها- بی‌وقفه پشت سر هم ردیف می‌شوند بی‌آنکه عامل زیباشناختی دیگری چون وزن، چنان که در مثنوی می‌بینیم، از کسالتِ کار بکاهد. به نظر می‌رسد ترانه‌سرایان و منتقدان این روزها هر چه بیشتر به تکراری شدن این اسلوب واقف شده‌اند و راه به راه در نقدها سخنان کوبنده‌ای در ردّ چارپاره می‌شنویم. و ترانه‌سرایان هم کم و بیش به دنبال جای‌گزینی برای چارپاره هستند. برخی از ترانه‌سرایان به طبع آزمایی در دیگر قوالب کلاسیک پرداخته‌اند. و بیشتر مثنوی. اما مثنوی هم خود به گونه‌ای هم‌ذات چهار پاره به نظر می‌رسد و هیچ بی راه نیست که عده‌ای از صاحب نظران چهارپاره را مثنوی عمودی دانسته‌اند. شمار دیگری از ترانه‌سرایان در خود چارپاره دخل و تصرفاتی انجام داده‌اند که برخی از آنها با موفقیت‌هایی هم همراه بوده. برای نمونه این ترانه از حسین صفا قابل تأمل است. صفا هر بیت را با سه مصرع آورده که در شعر مثال‌هایی دارد. اما برای آنکه از فقر موسیقی کناری کم کند، با هوشمندی دو قافیه برای یک بند آورده و قافیه‌ها را چنان طبیعی انتخاب کرده که به چشم نیایید: این جنگل چوب خورده تو نعره‌های ضعیفش شیر لگد خورده داره دریاست دریای تابوت رو شونه‌های نحیفش مرغابی مرده داره به خوبی پیداست که این نوآوری‌ها نیاز به جسارت و خلاقیتی دارد که مرز ترانه‌سرا و آهنگساز خوب و متوسط است. این تلاش‌ها اما هنوز بخش کوچکی از فضای موسیقی را تشکیل می‌دهد و هنوز به نظر می‌رسد چه به دلیل ریسک پذیر نبودن ترانه‌سرایان و اهالی موسیقی و چه به دلیل امکانات چهارپاره، اقبال این قالب هنوز به قوت خود باقی است. انگار عصر موسیقی ما عصر چارپاره‌سرایی‌ست اما این عصر آیا به شب رسیده؟ آیا اگر شب است و ما عصر می‌پنداریم صبحی در ادامه خواهیم داشت؟ یا این شب دراز خواهد ماند؟ برای هر گونه پیش داوری قدری زود به نظر می‌رسد. پس منتظر می‌مانیم. پاره‌ای از کتاب‌های مورد رجوع: روزنه-محمد کاظم کاظمی-انتشارات سپیده باوران انواع ادبی-دکتر شمیسا-انتشارات میترا چارپاره-سید اکبر میرجعفری-سوره مهر مبانی ترانه-محمد کریمی-فصل پنجم بنیاد ترانه-سید مهدی موسوی کلایی-انتشارات نیماژ @ghalamhaye_bidar
خوانده شده در شب شعر توسط بر سر مزار یک … لحظه لحظه خاطرات بهمنی که یک دفعه بهار شد بهمنی که بوی گل گرفت و سوسن و یاسمن بهمنی که غرق شوق و شور بود انفجار نور بود دو … سرزمینی که نگاش به آسمونه و حسابش از زمین جداست ذره ذره خاکش از غرور و غیرته سرزمینی که شن کویرشم لشکر خداست سه... بغض ناتموم مادری بالاسر جنازۀ پسر بغضی که یک‌مرتبه صدا میشه سکوت رو میشکنه: ای تموم بچه‌هام فدای تو یا حسین این گلم نثار کربلای تو یا حسین چهار… ایستادن یه نوجوون بدون ذره‌ای ترس و آرزو روبروی تانک‌های روبرو پنج… اهتزار پرچم سه رنگ روی گنبد مسجدی که زخمۀ گلوله‌هاست خنده‌های مردمی که یک صدا می‌گن: «فتح شهر خون کار خداست» شش… آسمونی که پر از نوای ربناست آسمونی که قرق شده با شهاب و رعد و صاعقه با آیۀ «و ما رمیت اذ رمیت» آسمونی که کابوس کرکساست هفت… چشمه چشمه موج موج کوچه کوچه رود رود تو خیابونا به هم رسیدن و یکی شدن شکستن سردی دی و غرور اهرمن حالا بازم بشمرم؟ اینا گزینه‌های روی میز ماست حالا بازم بشمرید گزینۀ روی میزتون چیاست حالا بازم بشمرید همه میدونن این آخرای قصۀ شماست هفت … شش… پنج … چهار … سه … دو … یک … @ghalamhaye_bidar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 اگه طاقت بیاره عموجونش تو راهه كودكانه‌ی فرزند یک جانباز درباره حادثه كربلا و دختر سه ساله حضرت سيدالشهداء در حضور رهبر انقلاب @ghalamhaye_bidar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ "کودک یمنی" عروسکی که پیرهنش سوخته کجا خونه کنه کی با دو تا دست کوچیکش گیسواشو شونه کنه... ای برای کودکان مظلوم شاعر: زهرا حق جویی @ghalamhaye_bidar
ترانه ای در قالب چهارپاره برای توی چشام زل بزن و نگام کن ببین چیا می‌بینی تو نگاهم خودم می‌دونم کی‌ام، اما مَردُم فِک می‌کنن یه عمره سر به راهم توی چشام زل بزن و نگام کن بذار خجالت بکشم از خودم اخماتو وا نکن بذار بگیره دلم، دوباره دم به دم از خودم یه عمره باختم به خودم، به نفسم بازم تو راهن موشکای بعدی خدا می‌دونه که چقد می‌ترسم از تک بعدی، پاتکای بعدی سکوتمو بذار به پای بغضم نگو غریبه‌س نگو بی‌حواسه سکوت من نشونه‌ی رضا نیست سکوت مردا پر التماسه خسته شدم از این همه دو راهی زمین نمی‌خوام، آسمونم بده چاه کدومه؟ نکنه بلغزم راه چیه؟ بگو نشونم بده واسه منی که غرق دنیا شدم دیدن تو معجزه بوده شاید حالم خوبه، شبیه شاعری که شعرشو گوش داده، همون که باید! @ghalamhaye_bidar
برای شهدای حادثه تروریستی شرق کشور خصوصا شهید بزرگوار گمون کرده بودم دلم عاشقه نشون دادی اما که عاشق تری یقیناً شهادت برازنده ته یقیناً تو این راه، لایق تری سلام ای مسافر! چه زود اومدی ولی در لباس شهیدان چرا؟ میگن کربلا غربِ ایرانه، پس تو برگشتی از شرق ایران چرا؟ چه رفتن چه برگشتنی داشتی چرا رفته بودی؟ چرا اومدی؟ تو جات آسمونه عزیز دلم آهای کربلایی! کجا اومدی؟ بنامون جدایی نبود از ازل چطوری بسازم با دلتنگیام خودت حق بده گوش تابوتت و چطوری بزارم روی شونه هام دلت قرص باشه، پس از رفتنِت هنوزم واسه عاشقی یار هست نیفتاده روی زمین پرچمت هنوزم تو ایران علمدار هست @ghalamhaye_bidar
"بیست و هفت مجنون" َهر صبحگاهی پای این پرچم اونایی که عمری خبر دارن در روزهای حادثه بی شک جنگاورن ، سرباز و سردارن این پرچم بر روی تابوتا داره برای ما پیامی رو میخواد بگه یادش نخواهد رفت شور سلامای نظامی رو در "هفت" وادی جنون مردا بین "دو" راهی جا نمیمونن یک روز هفتادو دوتا عاشق یک روز بیست و هفت مجنونن جاری تر از زاینده رود امروز اشکای مادرها و همسر هاس جاری تر از اینها فقط خونه خونی که در رگهای باور هاس تصویرتون تو قاب این چشما داره به ما راه و نشون میده سخته ولی فعلا خداحافظ پرچم براتون دس تکون میده @ghalamhaye_bidar