eitaa logo
قلم های بیدار
130 دنبال‌کننده
119 عکس
42 ویدیو
2 فایل
کانال شعر قلم های بیدار
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 فراخوان چهاردهمین شب شعر فصلی به ساعت اصفهان 🌺 تاریخ برگزاری شب شعر: پنج شنبه 14 آذر 98 از ساعت 16:30 الی 19 سالن سوره حوزه هنری اصفهان @khaneadabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خنده بس کن دگر ای روحانی/ نا امیدم ز تو لاریجانی 🔹شعرخوانی جنجالی کلامی زنجانی خطاب به روحانی و لاریجانی که بلافاصله برنامه زنده از شبکه سه قطع شد.
34.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 فیلم کامل شعرخوانی کلامی زنجانی در همایش
هشتمین محفل ماهانه شعر و ادب انقلاب اسلامی جمعه ۲۹ آذر خانه هنرمندان اصفهان ساعت۱۰ صبح
🏴 عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است!... تيغ بارد اگر آنجا كه بود جلوۀ دوست تن ندادن ز وفا در دم خنجر عجب است‏ تشنه‌لب، جان به لبِ آب سپردن سهل است تشنۀ وصل كند ياد ز كوثر عجب است‏ تنِ بى‌سر عجبى نيست گر افتد روى خاک سر سربازِ ره عشق به پيكر عجب است‏ سردار شهید @ghalamhaye_bidar
إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ بر سر درِ تاریخی از غیرت ایرانی نامی است که می‌ماند، نام تو سلیمانی! ضمن عرض تسلیت شهادت سردار آسمانی، شهید ، دوستان شاعر اشعار و سروده‌های خودتون رو در هر قالبی (دوبیتی ، رباعی ، غزل ، سرود و ترانه و...) به آدرس: @sardar_asemani در پیام رسان ایتا ،سروش، بله و تلگرام ارسال نمایند. از سروده‌های منتخب جهت تولید سرود و نماهنگ و همچنین چاپ در مجموعه‌ای به همین نام استفاده خواهد شد. همچنین در شب شعر جهت شعرخوانی از عزیزان شاعر دعوت به عمل خواهد آمد.
🔹نوسروده‌ی به مناسبت خروش مردم عراق علیه حضور ۱۶ ساله‌ی آمریکایی‌ها در این کشور ببین بغداد را و جوشش زیباترین حس را خروش جان‌نثاران «ابومهدی مهندس» را ببین بغداد را و جوش خون «حاج قاسم» را ببین تاثیر خون پاک آن مردان مخلص را عراق و خیزش مختارهای رسته از زنجیر ببین فریاد ملت را، ببین آواز مجلس را شنیدم بارها از دولتش بانگ «رجایی» را شنیدم بارها از مجلسش خشم «مدرس» را خوشا جمع «حکیم» و «صدر» و «کرد» و «سنی» و «شیعه» که برهم می زند پیمان بی عقلان ناقص را صدای کامل فتح است این ، دنیا نخواهد خورد فریب نطق‌بازی‌های این خامان نارس را ببین خم گشتن حکام بدبخت سعودی را ببین دوشیدن اعراب ثروتمند مفلس را جهان مبهوت بانگ «یا‌لثارات» شما مانده ست نمی بیند کسی «داووس» یا «بین‌المجالس» را الهی از سر این قوم، کم کن سایه‌ی غم را بیفشان بر سر این عاشقان گل‌های نرگس را @ghalamhaye_bidar
فراخوان هفته قرآن و عترت استان اصفهان http://Isfahan.farhang.gov.ir
هدایت شده از h kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ دیدنی «اعجاز» 🌹تقدیم به حاج قاسم سلیمانی 🎼 موسیقی: امید روشن بین ✍️ شاعر: محمد رسولی 🎙 کر: گروه محراب 🎞 تدوین: حامد حسینی 🔸تهیه شده در دفتر موسیقی و سرود صدا و سیما @ghalamhaye_bidar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 بلند شو مَرد... 🔻 روایت حامد عسکری از طلبه جوانی که همسرباردار و فرزندش را به خاطر بیماری کرونا از دست داد @ghalamhaye_bidar
بهاریه با توسل و تبرک و تخلص به نام مبارک ( سلام الله علیه) بهار آمد، هلا زندانیان عصر تنهایی! نگاهی تر کنید اکنون به این تصویر رویایی اگر جسم شما دربند، اما چشم آزاد است از این روزن، توان دل را فرستادن به صحرایی زمان را! جامهٔ فرسوده از تن می‌کند بیرون زمین را! می‌رود رو سوی دوران شکوفایی ببین بر میله‌های بند، تاکی دست‌افکنده برآورده سر از دیوار زندان، سرو رعنایی ببین گل بی‌مهابا آمده از خانه‌اش بیرون عجب تصویر زیبایی! عجب تصویر زیبایی! روانِ پاک را باکی نباشد از شب زندان تو هم روشن چراغی کن گر از یاران فردایی تو هم در خود چراغی باش، بشکن این زمستان را که نور است آنچه ما را می‌برد زین فصل یلدایی و یادی کن از آن خورشیدمردی که تمام عمر سلاحش بود زیر تیغِ نامردان، شکیبایی چه شب‌هایی که تنها زیر باران غل و زنجیر تنش در چاه زندان بود و دل در ماه‌پیمایی زنی ناپاک آوردند تا پاکیش بستاند سرانجامش چه شد؟ بانوی پاکِ راهب‌آسایی کجا دیده کسی اینگونه یوسف را که در زندان مسلمان گردد از زیبایی زهدش، زلیخایی «شقیق» آن پیر صوفی، نزد او از وهم شد آزاد «شطیطه» آن زن درویش، از او یافت والایی و یادت هست آن شب «بشر حافی» را رهایی داد که عمری بود در بند سرابستان دنیایی؟ و یادت هست آن نوروز، با اندوه عاشورا به پیری روضه‌خوان بخشید خلعت‌های اهدایی؟ و یادت هست در زندان «علیّ بن مسیّب» را به آنی برد با خود در سفرهایی تماشایی؟ به یادآر و چراغی باز روشن کن به یاد او که بود آیینهٔ آزادی و رادی و دانایی گشایش‌بخش ما هم از شب این رنج رایج اوست که هم باب‌الحوائج اوست در اوج توانایی غریبان راست یاور، گرچه خود تندیس غربت هم یتیمان راست مأوا، گرچه خود در عین تنهایی نمی‌پرسی چرا باران چنین بی‌تاب می‌گرید؟ نمی‌دانی نسیم از چیست سرگردان و سودایی؟ بهار امسال از راه آمده، اما غریبانه به قلب خویش دارد آتش داغی معمایی به دوش خویش دارد می‌کشد تابوت دریا را چه دریایی، چه دریایی، چه دریایی، چه دریایی... تو هم مانند باران، دیده‌ای ترکن به داغ او چنان طوفان، تو هم در جان خود انگیز غوغایی بباید تا که رنگی باشد از معشوق در عاشق که وامق بود عذرایی، که مجنون بود لیلایی «امام رافضی‌ها»یش لقب‌دادند بدکیشان که شاید خنجر اسمی شود زخم مسمایی «امام رافضی‌ها» او و ما هم «رافضی»، به‌به! خوشا اینگونه بدنامی! خوشا اینگونه رسوایی! # برای او که چیزی نیست این دیوار و این زندان شگفتا می‌شکافد نیل را آن چشم موسایی غم و درد مرا در دم مداوا می‌کند نامش شگفتا روح تسکین است آن قلب مسیحایی به او برگرد و با او باش و هم در چنتهٔ او بین: کرامت‌های موسایی و حکمت‌های عیسایی بهار ماست چشم او، قرار ماست چشم او همان چشمی که دارد جذبه‌ای از چشم طاهایی به فرزندان او روشن قم و شیراز و مشهد شد به یمن اوست ایران جمله مولایی و زهرایی زمستان گر که فرعون است و بیماری سپاهانش بهار موسوی آمد، که دارد قصد دعوایی؟! # دلا دائم مقیم درگه موسای کاظم باش اگر که سالک عشقی و بی‌خویشی و شیدایی @ghalamhaye_bidar
✅چرا آقا را دوست داری؟/بعثت من وشما پرسید اگر ولی فقیه امروز ما، آیت الله خامنه ای نبود، بازهم امرش مطاع بود؟ گفتم حتما؛ اینکه روشن است. گفت یعنی همین مقدار هم محبت داشتید؟ گفتم لزوما نه؛ محبت امر دیگری است. ولی فقیه حکمش نافذ است به حکم عقل و شرع. اما محبت وجه دیگری است و مرتبط به شخص نه جایگاه. رهبرانقلاب را دوست دارم چون هم فقیه است و هم عارف و اهل سلوک. آنهم سلوکی که با صبر و استقامت اجتماعی در راه قیام لله، منازلش طی می شود. اگر قیام خمینی در "تاسیس انقلاب" بود، قیام خامنه ای در "تثبیت انقلاب" است. تثبیت در هر امری، مشقت آورتر از تاسیس است. لذا رهبری امروز با رهبری سال 68 نیز متفاوت است. صبر و استقامت در این سالها او را ارتقای روحی بخشیده است. حکمرانی امروز او اگر حکمیانه و داهیانه است، ریشه در رشد سلوکی و معنوی او دارد. رشد جامعه امروز برآمده از رشد اوست و رشد او به رشد معنوی جامعه منتج می شود. ✅این بحث را با مفهوم بعثت دقیقتر می شود فهم کرد. حضرت آقا ذیل بحث بعثت نکته متفاوتی را از آنچه ما در کتب اعتقادی دیده ایم مطرح می کنند. به تعبیر ایشان بعثت یعنی برانگیختگی. یکی برانگیختگی جامعه و یکی هم خود پیامبر. پیامبر در معراج چنان اوج می یابد که در "قاب قوسین او ادنی" در نزدیک ترین حالت به الله جل جلاله و ذات الوهیت قرار می گیرد. آنجا که فراترش براحدی میسر نیست. آنگاه از این حرف یک نتیجه می گیرد و ان اینکه بعثت یعنی "حرکت کنی تا بتوانی حرکت دهی." همه درس بعثت اینجاست. چنین تعبیری از مفهوم نبوت و بعثت را در سخنان حضرت امام نیز می یابیم. امام ذیل آیه "فاستقم کما امرت" در سوره هود توضیح می دهند که آنچه پیامبر را پیر کرد، استقلامت در مسیر هدایت و رشد امت بود. ✅ما رهبری را دوست داریم چون رشد معنوی او را در راه رشد کمالی مردم وجدان می کنیم. اما پیام این محبت چیست؟ درس عید بعثت اینجاست. هدایت در گفتن و نوشتن نیست. هدایت در منبر و خطابه نیست. این همه هست و اما این نیست. هدایت در حرکت کردن و حرکت دادن است. باید قیام کرد تا قیامت ساخت. باید هدایت شد تا هدایت کرد. هدایت تنها به حرف نیست. هدایت نفوذ کلام می خواهد و نفوذ کلام در محبت به هادی است و محبت به هادی در عمل اوست. درس بعثت برای من و شماست. برای ما که ادعای کار فرهنگی و رسانه ای و انقلابی داریم. اگر دغدغه اصلاح داریم باید اصلاح شویم. جوان انقلابی باید دوست داشتنی باشد به عملش، تا علمش نیز موثر افتد. دعاکنیم در این روز عزیز برای یکدیگر/ @ghalamhaye_bidar
✅چرا آقا را دوست داری؟/بعثت من وشما پرسید اگر ولی فقیه امروز ما، آیت الله خامنه ای نبود، بازهم امرش مطاع بود؟ گفتم حتما؛ اینکه روشن است. گفت یعنی همین مقدار هم محبت داشتید؟ گفتم لزوما نه؛ محبت امر دیگری است. ولی فقیه حکمش نافذ است به حکم عقل و شرع. اما محبت وجه دیگری است و مرتبط به شخص نه جایگاه. رهبرانقلاب را دوست دارم چون هم فقیه است و هم عارف و اهل سلوک. آنهم سلوکی که با صبر و استقامت اجتماعی در راه قیام لله، منازلش طی می شود. اگر قیام خمینی در "تاسیس انقلاب" بود، قیام خامنه ای در "تثبیت انقلاب" است. تثبیت در هر امری، مشقت آورتر از تاسیس است. لذا رهبری امروز با رهبری سال 68 نیز متفاوت است. صبر و استقامت در این سالها او را ارتقای روحی بخشیده است. حکمرانی امروز او اگر حکمیانه و داهیانه است، ریشه در رشد سلوکی و معنوی او دارد. رشد جامعه امروز برآمده از رشد اوست و رشد او به رشد معنوی جامعه منتج می شود. ✅این بحث را با مفهوم بعثت دقیقتر می شود فهم کرد. حضرت آقا ذیل بحث بعثت نکته متفاوتی را از آنچه ما در کتب اعتقادی دیده ایم مطرح می کنند. به تعبیر ایشان بعثت یعنی برانگیختگی. یکی برانگیختگی جامعه و یکی هم خود پیامبر. پیامبر در معراج چنان اوج می یابد که در "قاب قوسین او ادنی" در نزدیک ترین حالت به الله جل جلاله و ذات الوهیت قرار می گیرد. آنجا که فراترش براحدی میسر نیست. آنگاه از این حرف یک نتیجه می گیرد و ان اینکه بعثت یعنی "حرکت کنی تا بتوانی حرکت دهی." همه درس بعثت اینجاست. چنین تعبیری از مفهوم نبوت و بعثت را در سخنان حضرت امام نیز می یابیم. امام ذیل آیه "فاستقم کما امرت" در سوره هود توضیح می دهند که آنچه پیامبر را پیر کرد، استقلامت در مسیر هدایت و رشد امت بود. ✅ما رهبری را دوست داریم چون رشد معنوی او را در راه رشد کمالی مردم وجدان می کنیم. اما پیام این محبت چیست؟ درس عید بعثت اینجاست. هدایت در گفتن و نوشتن نیست. هدایت در منبر و خطابه نیست. این همه هست و اما این نیست. هدایت در حرکت کردن و حرکت دادن است. باید قیام کرد تا قیامت ساخت. باید هدایت شد تا هدایت کرد. هدایت تنها به حرف نیست. هدایت نفوذ کلام می خواهد و نفوذ کلام در محبت به هادی است و محبت به هادی در عمل اوست. درس بعثت برای من و شماست. برای ما که ادعای کار فرهنگی و رسانه ای و انقلابی داریم. اگر دغدغه اصلاح داریم باید اصلاح شویم. جوان انقلابی باید دوست داشتنی باشد به عملش، تا علمش نیز موثر افتد. دعاکنیم در این روز عزیز برای یکدیگر/ @ghalamhaye_bidar
تاریخ اتمام این پویش، پایان ماه شعبان می باشد
🔰فراخوان مجازی شعر با موضوع زندگینامه و رشادت های سردار عاشورایی سپاه اسلام t.me/fateh337
▪️تسلیت به شاعر بزرگوار که در غم از دست دادن پدر بزرگوارش عزادار است. @ghalamhaye_bidar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"هرکه را صبح شهادت نیست شام مرگ هست.." شعرخوانی حاج قاسم سلیمانی @ghalamhaye_bidar
کانال انجمن تازه تأسیس شعر مصاف زرین‌شهر: @anjoman_masaf
بخصوص من تاکید می کنم در این برهه از زمان روی مسئله خانواده تکیه کنید. مقام معظم رهبری ۹۷/۱۲/۷ اولین کنگره شعر خانواده و سبک زندگی «زیر یک سقف» عناوین بخش اصلی: _نقش زن به عنوان همسر، مادر و دختر در جامعه _عاشقانه های خانوادگی (مادرانه، پدرانه، همسرانه) _تربیت فرزند و نقش والدین _ارتباط والدین و فرزندان _سبک زندگی اصیل ایرانی_اسلامی با محوریت خانواده عناوین بخش ویژه: _سیره خانوادگی اهل‌بیت _الگوهای رفتاری و گفتاری اهل‌بیت در خانواده _سبک زندگی علوی و فاطمی (خانواده نمونه) نحوه ارسال آثار: poemcongress.ir مهلت ارسال اثر: ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ برای کسب اطلاعات بیشتر به آدرس zire_1_saghf@ در ایتا یا اینستا مراجعه کنید. جوایز در دو سطح یک میلیون تومانی و سه میلیون تومانی خواهد بود.
Shab14Ramazan1400[01].mp3
13.89M
زمان خیبر و بدر است، ما را کار بسیار است فدایی در رکاب حیدر کرار بسیار است اگرچه قوم شب، تا صبح گیج خواب تردیدند ولی در سایه ی خورشید ما بیدار، بسیار است به خون خواهی عاشورا ندای یالثاراتیم بگو این خون نمی خوابد بگو مختار بسیار است... * * * * حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است حاج قاسم رفت و راه بی کرانی مانده است در تنور سینه‌ها آتش فشانی مانده است مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است تازگی‌ها هرطرف رو می کنی روز خداست مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست با علی همراه شو، میزان علیّ مرتضی ست غیرت صفینیان را نهروانی مانده است... * * * * دلِ شیران، به تو بخشید، خداوندِ تو، ای مرد! کم در این عصر، جهان دید، همانندِ تو، ای مرد! بی‌سبب نیست، عَلَم دست تو دادند، علمدار! بی‌سبب نیست، شدی مالکِ این معرکه، سردار! تو سلیمانی؛ از انگشتری‌ات، دیو هراسان قاسمی؛ نذر حسین است تو را، دست و سر و جان... @ghalamhaye_bidar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 آیینه‌ی سرخ دیدیم در آیینه‌ی سرخ محرم‌ها پر می‌شوند از بی‌بصیرت‌ها جهنم‌ها ما کمتریم و بارها خواندیم در قرآن بسیارها خورده شکست سختی از کم‌ها راه نجات این است که یار علی باشی حالا که دنیا پر شده از ابن‌ملجم‌ها باید لباس شیر پوشید و به میدان زد رفتند وقتی گرگ‌ها در جلد آدم‌ها درسینه‌ی ماهیچ ترسی از شهادت نیست وقتی که روی دار شد معراج میثم‌ها یک‌روز اسراییل را نابود خواهد کرد فرمانده‌ای از جنس تهرانی‌مقدم‌ها https://eitaa.com/ghalamhaye_bidar
🌹متن شعر ترکیب‌بند خانم مستشارنظامی درباره حماسه‌ی مادران و همسران شهدا پس از مطاله کتاب بند اول حماسه بی زن و زن بی حماسه بی معناست که مرد بی مدد عشق در جهان تنهاست کجاست خانه‌ی سبزی بدون دستی گرم که باغبان و پرستار و مرهم گلهاست زن از نخست، اگر مادر است، اگر همسر همیشه مظهر آرامش است و عطر صفاست زنان لطافت تاریخی حکایاتند که قصه گرچه غم انگیز، صبر زن زیباست شبیه ساره صبور است و مثل مریم پاک شبیه آسیه در مصر منجی موسی ست اگر به هیئت بلقیس سرزمین سبا وگر به هیئت هاجر نماد سعی صفاست بدون فاطمه دنیا برای مولا هیچ بدون فاطمه پیغمبر خدا تنهاست بدون زینب کبری کدام خطبه‌ی ناب طلایه دار پیام بلند کرب و بلاست زمان رسیده به تکرار مادرانه‌ی عشق بگو به نام خدا شرحی از ترانه‌ی عشق بند دوم بخوان به نام خدا داستان ایمان را حدیث زینبی مادران ایران را بخوان به نام خدا از شکوه بت شکنان که روح تازه دمیدند باغ و بستان را پس از حماسه‌ی گردآفرین دوباره بخوان غرور صف شکن این زن مسلمان را به سمت لشکر طاغوت بی سلاح دوید که جاودانه کند شوکت سلیمان را اگر چه مادر و همسر ولی به راه "ولی" گرفته در کف اخلاص گوهر جان را بخوان حکایتی از صبر "اشرف السادات" که‌یادگار بماند زنان دوران را شکوه شیر زنی، مادری صبور و شکور نماد عشق و بصیرت، غرور شعر و شعور بند سوم پیام روح خدا را شنید و جان آورد از آفتاب نهان جلوه‌ی عیان آورد پیام حضرتشان را رساند تا دلها هزار جان به فدای عزیز جان آورد به پیشواز حضورش چه عاشقانه شتافت بصیرت از مدد پیر، ارمغان آورد به عشق یاوری دین و پاسداری عشق هر آنچه داشت در آن روز در توان، آورد شبیه "چرخش گل سمت نور " می بالید طلوع فجر ز بهروزی اش نشان آورد زمان گذشت و بهاران رسید تا ایران زمانه پرچم خورشید را عیان آورد امام عشق به اعجاز انقلاب آمد طراوتی به دل خسته‌ی جهان آورد زمین خسته در آن التهاب تاب آورد به‌یاری نفس عشق، انقلاب آورد بند چهارم نهال سرزده را گرم آبیاری شد ستون خانه‌ی او پایگاه یاری شد کمی گذشت و کلاغان هجوم آوردند زمان یاوری دین و پاسداری شد اگر چه سنگر او پشت جبهه بود ولی برای جبهه نشان امیدواری شد بسیج کرد زنان را به نام حضرت عشق به نام حضرت زهرا سلام جاری شد غذا، لباس، مربا، برنج، سبزی، آش هر آنکه بود در آن جمع گرم کاری شد چه کار بهتر از آیینه داری خورشید که افتخار دلش بود یاری خورشید بند پنجم رسید نوبت دردانه‌ی دلش، پسرش گل محمدی اش، شاخسار پر ثمرش نگاه کرد به مادر: "اجازه می خواهم" کشید دست نوازش به گوشه‌ی جگرش بلند گفت: "که من راضیم برو پسرم" گرفت مصحف و پاشید آب پشت سرش "خوشا به حال شماها که مرد میدانید" به‌یاد خونِ خدا خون فشاند چشم ترش خدا قبول کند از من این امانت را فدای اصغر و اکبر، فدایی قمرش فدای شاه شهیدان، برو برو پسرم مباد باز بمانی ز یاری پسرش به راه لشکر اسلام جان و دل دادم چه غم اگر که نماند ز خادمی اثرش شکوه مادری و ذکر یا رب و یارب به جان و دل همه در راه حضرت زینب بند ششم محمد آن گل باغ محمدی بالید همین که صبر و تولای مادرش را دید نگاه کرد به دستان زخمی مادر کنار چادر و دستان خسته را بوسید به شرم گفت به فکر لباس آخرتم و شال سبز، اگر پیکرم به خانه رسید مرا به دست خودت خاک کن، دعایم کن به صبر زینبی و اجر مادران شهید مباد اشک بریزی و خم شود کمرت بایست محکم، من زنده‌ام مکن تردید فقط به خلوت خود گریه کن به‌یاد حسین به شکر آنکه نگاهش به جان ما تابید گذشت چندی و از گل خبر نیاوردند خبر از آن گل خونین جگر نیاوردند بند هفتم گواه می دهد این دل که یار می‌آید گل محمدی ام نامدار می‌آید دل شکسته مبادا که آه و ناله کنی که با رسیدن یارت قرار می‌آید خبر رسیده به قلبم ز کاروان شهید که سرفراز از آن کارزار می‌آید خبر رسیده به جانم علی اکبر من هزار زخم به جان، استوار می‌آید به سر شتافته این جان و دل خوش آمدگوی به پیشواز تو ای غمگسار می‌آید خوش آمدی ز سفر، مادرت فدایت باد به خانه آمده‌ای، خانه‌ی دلت آباد بند هشتم حماسه بی زن و زن بی حماسه بی معناست که بر سر شهدا، دست حضرت زهراست چو کوه در وسط قبر نوجوان شهید اگر چه در جگرش داغ عصر عاشوراست چو کوه چادر خاکی به سر، دل مادر به جستجوی نشانی ز خاک کرب و بلاست چنان شکوه دماوند در غم فرزند چنین صلابت نستوه، ناب و بی همتاست گذاشت صورت فرزند را به سینه‌ی قبر به خاک گفت که این نوجوان حبیب خداست کنون که بار امانت به خاک می سپرد به سربلندی دردانه‌اش سرش بالاست چه شیر کوه زنی، مثل مادرش زهرا صبور و شکرگزارست و در دلش غوغاست شکوه زینبی و صبر اشرف السّادات نماد و جلوه‌ی ایثار مادر شهداست گلم رسید، سرافراز و روسپیدم کرد به شانزده غزلش مادر شهیدم کرد 👇👇👇
👆👆👆 بند نهم اگر چه در غم روی تو نیستم تنها چنان که خواسته بودی گریستم تنها تو در کنار منی هر نفس، خدا اینجاست نه، صادقانه بگویم که نیستم تنها گرفته دست مرا هر زمان به مرحمتی هر آن زمان که به یادت گریستم تنها تو خواستی که نبیند غم مرا دشمن تو خواستی که چو زینب بایستم تنها تو خواستی که ببینی که من سر افرازم که یاد اوست همه هست و نیستم تنها بخوان دوباره بخوان روضه خوان، هلاک شدم به یاد حضرت ارباب زیستم تنها شکسته پا و زمینگیر و خسته‌ام مادر محرم است ببین دلشکسته‌ام مادر بند دهم صدای نوحه مرا برد تا کجا آن شب صدای نوحه و بال فرشته ها آن شب صدای نوحه و عطر شهید و دیدن تو مرا رساند به دیدار کربلا آن شب نگاه کردی و گفتی چرا شکسته دلت گرفت دست تو دلتنگی مرا آن شب نه درد ماند به پایم نه غم میان دلم گرفتم از نفس آشنا شفا آن شب على اکبر من از زیارت ارباب رساند هدیه سبزی به مبتلا آن شب نشان ماست همان شال سبز کرب و بلا که عطر دوست مرا برد تا خدا آن شب "منم که دیده به دیدار دوست کردم باز چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز" بند یازدهم نگاه کردی و گفتی دگر نیازی نیست به این همه خطر و دردسر نیازی نیست به دردهای پیاپی به زخمهای عمیق به این همه غم و اشک و ضرر نیازی نیست نیاز نیست ببندی دوباره پایت را به نسخه‌های همه بی اثر، نیازی نیست زیارت تو قبول است و سعی تو مشکور به راه دور و به رنج سفر نیازی نیست همین دو بال پریشان برای تو کافی ست بپر پرنده‌ی زخمی، به پر نیازی نیست به شال سبز حسینی رسیده است شفا به قرص و مرهم و دارو دگر نیازی نیست نماند درد و غمی تا رسید نام حسین دوباره روضه بخوان دل به احترام حسین بند دوازدهم بگو ستاره نتابد، پرنده پر نزند که عاشقانگی‌اش را، کسی نظر نزند صدای شیهه‌ی اسبان بی سوار، ای کاش نمک به قلب پر از زخم، بیشتر نزند به پیشواز شهیدان فرشته‌ای آمد به گاهواره‌ی اصغر، بگو که سر نزند عموی تشنگی آمد، سپر بیاور عشق که خصم بر تن صد پاره‌اش دگر نزند اگر چه خیمه‌ی زینب، سراچه‌ی درد است بگو که لشکر غم بیش از این به در نزند سکوت دشت پس از سور و شادی دشمن چگونه شعله‌ی حسرت به هر جگر نزند در آتش غمش اسپند دود کرده دلم که عاشقانگی‌اش را کسی نظر نزند به لطف عشق حسین و به اقتدای ولی گشوده شد گره بسته‌ام به نام علی @ghalamhaye_bidar