#مهمان_داریم
موکبها محل بارش بارانند
بیوقفه، مداوم،
حتی اگر آسمان دلی سخت و سنگی باشد.
روستاییها دستهدسته میآیند
حالا به نقطه پایان چندروز پیادهروی رسیدهاند، همه میلنگند، حتی نوجوانها و جوانها، صورتها آفتابسوخته هستند، پاها را بستهاند، یکی تاول دارد، یکی رمق ندارد اما همه خوشرو و خوشاخلاقند!
#روستایی عزتش همیشه محفوظ است، حتی وقتی چندروز راه رفته و خسته است و میداند که #موکب و خادمین موکب تشنه خدمتگزاری به او هستند، باز هم برایش سنگین است،
پیرزن که به سختی راه میرود، دندان به دهان ندارد و صورتش کاملا سوخته، حاضر نمیشود در اتاقش بماند تا خادمین برایش چای ببرند، میگوییم مادر شما خستهای بشین تا برایت بیاورند، میگوید خاک بر سر من، شرمنده همه هستم... میگوییم قربان خاک قدمهایتان، شما #زائر آقا هستید، به گریه میافتد، چایش را برمیدارد و لنگلنگان میرود و به خدمت خادمین تن نمیدهد.
کودکان با همان پاهای کوچک خسته هنوز رمق بازی دارند، هنوز به خندهات میخندند، هنوز با انرژی در گفتگوها شرکت میکنند و شیرینند، آنقدر که دلت میخواهد همان چهره سوخته و همان لباس چندروز در راه پوشیده را ببویی و ببوسی و نوازش کنی.
در اتاق بهداری غلغله است، یکی تاول میترکاند و پانسمان میکند، چندنفر ماساژ میدهند، بعضیها تب دارند و پزشک و پرستار جهادی در حال درمان هستند، هر تصویری موجب باران است و هیچ راهحلی نمیتواند این معادله عجیب را حل کند.
و یک نکته مهم: زائر #اربعین در مسیر #نجف به #کربلا میزبانان بینظیری دارد اما اینجا در #مشهدالرضا یک تفاوت بزرگ وجود دارد، اینجا میزبانان، مهمانان عجیب و بینظیری دارند.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann