eitaa logo
قلمزن
522 دنبال‌کننده
729 عکس
138 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
@ghalamzann ؟ مشهدی ها مهمان داریم... کمر خم کنیم و آستین بالا بزنیم و شال خدمت ببندیم که حسرت اربعین نرفته ها اینجا در حوالی همسایگی آقا مرهم میابد... مشهدی ها...مهمان داریم با قلم و قدم و درهم وهر آنچه داریم کمر به خدمت مهمان ببندیم... روزهایی که گذشت از سخاوتمندی مردم عراق حرفها زدیم و متن ها نوشتیم، رفتیم و با جمعیت چندمیلیونی مهمان شدیم و آنها میزبانی را به تمام و کمال به انجام رساندند، حالا نوبت به ما رسیده است، همان حال و هوای خوب را برای خود و خانواده و شهرمان بسازیم هر کجا که می بینیم کاری میشود کرد و آتشی روشن است دستی بر آتش شویم و حضور بزنیم که وقت حضور و غیاب ، حسرت غیبت ها و از دست رفتن فرصت ها، آزارمان ندهد... پی نوشت: بسان سال گذشته جمعی از نوجوانان و جوانان شهر جمع شده اند تا برای زائران پیاده غذایی مهیا کنند و میزبانی کنند، اگر جایی را نمیشناسید که سهیم شوید پیشنهاد میکنم کمک های خود را به تلاش خالصانه و بی هیاهوی این جمع هدیه کنید🙏🌹 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
مشهدی ها مهمان داریم کمر خم کنیم و آستین بالا بزنیم و شال خدمت ببندیم با قلم و قدم و درهم وهر آنچه داریم، هر کجا که می بینیم کاری می‌شود کرد و آتشی روشن است دستی بر آتش شویم و حضور بزنیم که وقت حضور و غیاب، حسرتِ غیبت ها و از دست رفتنِ فرصت ها، آزارمان ندهد... موکب‌هایی که راه افتاده‌اند نیازمند حمایت شما هستند، اگر نذر یا نیتی دارید که می‌تواند برای غذای زائران یا هدایایی برای شادکردن کودکان زائر باشد، لطفا اطلاع دهید. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
قلمزن
#مهمان_داریم مشهدی ها مهمان داریم کمر خم کنیم و آستین بالا بزنیم و شال خدمت ببندیم با قلم و قدم و د
زائر روستایی پیاده می‌آید، دمپایی‌اش پاره شده، لباس کم می‌آورد، جوراب می‌خواهد، دارو می‌خواهد و موارد دیگر، اگر دوست دارید سهمی در زیارت جمعیت عظیم زائران داشته باشید، اعلام بفرمایید. @ghalamzann
موکب‌ها محل بارش بارانند بی‌وقفه، مداوم، حتی اگر آسمان دلی سخت و سنگی باشد. روستایی‌ها دسته‌دسته می‌آیند حالا به نقطه پایان چندروز پیاده‌روی رسیده‌اند، همه می‌لنگند، حتی نوجوان‌ها و جوان‌ها، صورت‌ها آفتاب‌سوخته هستند، پاها را بسته‌اند، یکی تاول دارد، یکی رمق ندارد اما همه خوش‌رو و خوش‌اخلاقند! عزتش همیشه محفوظ است، حتی وقتی چندروز راه رفته و خسته است و می‌داند که و خادمین موکب تشنه خدمتگزاری به او هستند، باز هم برایش سنگین است، پیرزن که به سختی راه می‌رود، دندان به دهان ندارد و صورتش کاملا سوخته، حاضر نمی‌شود در اتاقش بماند تا خادمین برایش چای ببرند، می‌گوییم مادر شما خسته‌ای بشین تا برایت بیاورند، می‌گوید خاک بر سر من، شرمنده همه هستم... می‌گوییم قربان خاک قدم‌هایتان، شما آقا هستید، به گریه می‌افتد، چایش را برمی‌دارد و لنگ‌لنگان می‌رود و به خدمت خادمین تن نمی‌دهد. کودکان با همان پاهای کوچک خسته هنوز رمق بازی دارند، هنوز به خنده‌ات می‌خندند، هنوز با انرژی در گفتگوها شرکت می‌کنند و شیرینند، آنقدر که دلت می‌خواهد همان چهره سوخته و همان لباس چندروز در راه پوشیده را ببویی و ببوسی و نوازش کنی. در اتاق بهداری غلغله است، یکی تاول میترکاند و پانسمان می‌کند، چندنفر ماساژ می‌دهند، بعضی‌ها تب دارند و پزشک و پرستار جهادی در حال درمان هستند، هر تصویری موجب باران است و هیچ راه‌حلی نمی‌تواند این معادله‌ عجیب را حل کند. و یک نکته مهم: زائر در مسیر به میزبانان بی‌نظیری دارد اما اینجا در یک تفاوت بزرگ وجود دارد، اینجا میزبانان، مهمانان عجیب و بی‌نظیری دارند. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا گریه می‌کنند؟! یعنی چه اتفاقی افتاده که مردانی به این سن و سال اینطور بی‌قراری می‌کنند و مانند مصیبت‌زده‌ها زار می‌زنند؟ ماجرا این است که اینها موکب‌داران عراقی هستند، موسم اربعین به پایان رسیده و دارند بساط میزبانی را جمع می‌کنند و دلشان دارد از غصه می‌ترکد! باورش سخت نیست، وقتی در مشایه ملتمسانه به پایت می‌افتند که اجازه دهی میزبانی‌ات کنند و اینها همه بخاطر ربط تو به زیارت حسین علیه‌السلام است... این روزها زائران حرم رضوی در راهند، می‌شود آیا که وقتی ماه صفر به پایان می‌رسد، ما مشهدی‌ها هم اینگونه اشک حسرت بریزیم که فرصت میزبان بودن‌مان تمام شده است؟!... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
قلمزن
#مهمان_داریم چرا گریه می‌کنند؟! یعنی چه اتفاقی افتاده که مردانی به این سن و سال اینطور بی‌قراری می
مشهدی‌ها مهمان داریم! کمر خم کنیم و آستین بالا بزنیم و شال خدمت ببندیم، هر کجا که می بینیم کاری می‌شود کرد و آتشی روشن است دستی بر آتش شویم و حضور بزنیم که وقت حضور و غیاب، حسرتِ غیبت‌ها و از دست رفتنِ فرصت‌ها، آزارمان ندهد... موکب‌هایی راه افتاده‌اند که نیازمند حمایت شما هستند، زائر روستایی پیاده می‌آید، دمپایی‌اش پاره شده، لباس کم می‌آورد، جوراب می‌خواهد، دارو می‌خواهد، غذا می‌خواهد، خسته‌ی سفر هستند و با هدیه‌ای می‌توان دلشادشان کرد، اگر نذر یا نیتی دارید و دوست دارید سهمی داشته باشید، این حساب تا پایان ماه صفر به این موضوع اختصاص دارد:
5859831007297715
(روی شماره بزنید، کپی می‌شود. اگر بعد از این تاریخ واریزی انجام شود صرف نیازمندان خواهد شد) ف. حاجی وثوق @ghalamzann