جان پرورم گهی که تو جانان من شوی
جاوید زنده مانم اگر جان من شوی
رنجم شفا بود، چو تو باشی طبیب من
دردم دوا شود، چو تو درمان من شوی
#خواجوی_کرمانی
#شعر
🖊@ghalatnanevisim
ای لفظ ترا لؤلؤی لالالالا
وی کار قد سرو خرامت بالا
گفتی که نکو کنم چو عارض حالت
حالم چو شکنج زلف کردی حالا
#شعر #خواجوی_کرمانی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
دلا جان در ره جانان حجابست
غم دل در جهان جان حجابست
اگر داری سری بگذر ز سامان
که در این ره سر و سامان حجابست
ز هستی هر چه در چشم تو آید
قلم در نقش آن کش کان حجابست
زلال از مشرب جان نوش چون خضر
که آب چشمه ی حیوان حجابست
عصا بفکن که موسی را درین راه
چو نیکو بنگری ثعبان حجابست
بحاجب چون توان محجوب گشتن
که حاجب بر در سلطان حجابست
بحکمت ملک یونان کی توان یافت
که حکمت در ره یونان حجابست
به ایمان کفر باشد باز ماندن
ز ایمان در گذر کایمان حجابست
ترا ای بلبل خوش نغمه با گل
گر از من بشنوی دستان حجابست
میان عندلیب و برگ نسرین
هوای گلبن و بستان حجابست
ز درمان بگذر و با درد می ساز
که صاحب درد را درمان حجابست
حدیث جان مکن خواجو که در عشق
ز جان اندیشهٔ جانان حجابست
#شعر #خواجوی_کرمانی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
خیمه ی نوروز بر صحرا زدند
چار طاق لعل بر خضرا زدند
لاله را بنگر که گوئی عرشیان
کرسی از یاقوت بر مینا زدند
کارداران بهار از زرد گل
آل زر بر رقعه ی خارا زدند
از حرم طارم نشینان چمن
خرگه گلریز بر صحرا زدند
گوشه های باغ از آب چشم ابر
خنده ها بر چشمهای ما زدند
مطربان با مرغ همدستان شدند
عندلیبان پرده ی عنقا زدند
در هوای مجلس جمشید عهد
غلغل اندر طارم اعلی زدند
باد نوروزش همایون کاین ندا
قدسیان در عالم بالا زدند
طوطیان با طبع خواجو گاه نطق
طعنه ها بر بلبل گویا زدند
#شعر #خواجوی_کرمانی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim