eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
280 دنبال‌کننده
2هزار عکس
272 ویدیو
90 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
🌲💧🌹🍃🌻🍃🌹💧 *قابل توجه پیشکسوتان عزیز آموزش و پرورش* 👇👇👇👇👇👇👇 *«فراخوان برگزاری نمایشگاه دائمی آثار و توانمندی های پیشکسوتان آموزش و پرورش شیراز»* ✅✅✅✅✅✅ *در راستای تکریم و تجلیل از پیشکسوتان هنرمند ، مؤلف ، شاعر و پژوهشگر و معرفی این عزیزان به عنوان الگو و گنجینه های فرهنگ و هنر معاصر ،ادارهٔ امور پیشکسوتان آموزش و پرورش در نظر دارد نمایشگاه دائمی آثار و توانمندی های این عزیزان را برگزار نماید .* *هنرمندان ، نویسندگان و شاعران عزیز پیشکسوت برای کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در این نمایشگاه با شماره تلفن ۰۹۱۷۳۳۶۸۲۷۲ تماس حاصل فرمایند.* 🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹 *ادارهٔ امور پیشکسوتان آموزش و پرورش شیراز*
جلسه ی شعر خوانی انجمن ادبی شاهچراغ 📆 سه شنبه ۱۷ مردادماه 🕠 ساعت پنج تا هفت عصر سالن دارالقرآن شاهچراغ https://eitaa.com/khabarnameshaeranshiz
اللهم ارنی الطلعه الرشیده هر صبح از درون دلم میکنی طلوع صبحت به خیر پادشه شعرهای من... صبحتان بخیر🌹🌹🌹🌸🌸🌸
"نقدی بر دفتر ورمشور/ مرتضی امیری اسفندقه" از میان شاعران میان‌سال پس از انقلاب، مرتضی امیری اسفندقه نام آشنایی است. او شاعری پرکار و فعال است که ذهنی جوشا و طبعی زاینده دارد و در قالبگهای قصیده و نیمایی و تا حدودی غزل، اشعاری زیبا از او خوانده‌ایم. ورمشور گزیده‌ای از غزل‌های اوست که موسسه.ی شهرستان ادب منتشر کرده است. از سال‌ها قبل، به فکر نوشتن یادداشت‌هایی کوتاه درباره‌ی این دفتر بودم؛ اما زمانی مناسب فراهم نشد. اینک که برای چندمین بار این مجموعه را تورق می.کنم، چند اشاره‌ی کوتاه را درباره‌ی زبان برخی ابیات مطرح خواهم کرد؛ هرچند بحث درباره‌ی موسیقی و اندیشه و تصاویر، مجالی جداگانه می‌خواهد. دایره‌ی واژگانی غزل‌های این دفتر، نسبتا گسترده است و زبانی سالم را در اغلب شعرها می‌توان دید؛ اما در برخی ابیات، زبان در سطح قوت و سلامت اشعار دیگر نیست. یکی از این ضعف‌های زبانی، حاصل از آمیختگی زبان رسمی و ادبی شاعر با زبان محاوره‌ای بدون تمهیدات و نتیجه‌بخشی شاعرانه است که در برخی ابیات، خطاهایی را پدید آورده، برای مثال در بیت زیر: چنان پریچه‌ی پاکی ندیده بودم هیچ کدام کوچه‌ی گمنام شهر، مسکن داشت؟ واضح است که در آغاز مصراع دوم حرف اضافه ی "به" یا "در" حذف شده، ویژگی‌ای که در این دفتر چندبار نمود یافته و می‌توان آن را از ویژگی‌های زبان امیری اسفندقه دانست. یا در برخی غزل.ها، نشانه‌هایی از دودستگی زبانی دیده می‌شود؛ بی‌هیچ تمهید و دلیل زیباشناسانه‌ای: بر این عقیده‌ام امروز، زندگی مرگ است تو ای بکارت رسوا، چه ایده‌ای داری؟ در غزلی که در مجموع بافت زبانی نیمه‌سنتی دارد، شاعر به ناگاه از عبارت" چه ایده.ای داری؟" بهره برده، چنین است در صفحه‌ی ۱۱۴ که در دوبیت مجاور، واژه‌ی "هلا" را با "کلنجار رفتن" در یک چارچوب زبانی قرار داده است.    چنین به نظر می‌رسد که اسفندقه، چون اخوان و بسیاری از پیروان نیما می‌کوشد آشتی‌ای بین زبان کهن و عامیانه در اشعارش ایجاد کند. او در بسیاری از موارد نیز در این شیوه موفق بوده، هرچند در غزل‌ها میزان توفیق او کمتر از دیگر قالب ها بوده است. گاه نیز در اشعار او حشوهایی غیرهنری نمود دارد، چون کاربرد همزمان "باز" و "دوباره" در بیت زیر: آن آب رفته را که زلال و تپنده بود باز آمدی که باز دوباره به جو کنی البته چنانکه در آغاز این یادداشت گفته شد، زبان غزل‌های او در کل پیراسته و فارغ از هنجارگریزی‌ها و نوآوری‌های مثبت و منفی است. @mmparvizan
آدم از وسوسه افتاد زمین انسان شد آه اگر سیب نبود عشق چه باید میکرد... ┈┈••✾•🌷•✾••┈ محفل قند پارسی ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
🦋🦋🦋 انجمن شعر زنان شیراز چهارشنبه ۵ عصر دورهمی ،شعرخوانی،شرح غزل ص۶۵ تمرین همخوانی تصنیف مرغ سحر ناله سر کن تو را من چشم بر راهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 اول به زینبش دم در احترام کرد با اذن او ورود به بیت‌الامام کرد تا خاطرات شعله‌ور از یادها رود معروف شد به اُم‌ّ بنین، ترک نام کرد از او سزاست درس بگیرند مادران نامادری که مادری‌اش را تمام کرد حیدر، حسن، حسین، علی، باقرالعلوم عزت ببین که خدمت این پنج امام کرد آمد بشیر و مادر سقا فقط سوال از سرورش حسین علیه‌السلام کرد در امتداد خون شهیدان کربلا با اشک، در مقابل دشمن قیام کرد با چار مصرعی که فدای حسین شد این شاعر آخرین غزلش را تمام کرد
۱۸ مرداد، سالروز شهادت شهید محسن حججی است. او که سَر داد ‌ولی سَر فراز ماند.این روز به نام نامی شهدای مدافع حرم آذین بسته شده چه مردانی که رفتند ،تا ما سربلند مانیم و نیز آنان که با جانبازیشان ،تجسم ایثارند به قربان صدای پای جانباز      فدای نام جان افزای جانباز شهید آئینه دار پاک هستی      به جا ماند آبرو از نای جانباز آغاز کلام می‌کنم، به نامِ رفیقی که ،دست، پا و تمام وجودش را در راه دوست بخشیده. امینی ست ،امانتدار...! آن که معتقد است، تمام وجودش امانت است و بایستی به درستی تقدیم صاحب اصلی آن گردد او ،خود، این مسیر را طی کرده و انفاق را به کمال رسانده! امین عزیزی، جانبازی که دست و دلبازانه ، به تمام عقاید و باورهای خویش جان بخشید. در کوچه پس کوچه‌های خرامه فارس قد کشیده و برومند شده از دستانش می توان، طراوت ایثار را استشمام کرد و پاهایش همراه یقین گام برداشته امین، پرورش یافته تفکری است که می‌خواهد زلال زندگی کند و زلال به پیشگاه معبود شرفیاب شود. چشم و گوش بسته نیست. آگاه است به آنچه که باید اتفاق بیفتد . شاید بتواند در راه کربلا قدم بگذارد و نینوایی شود. امین عزیزی عزتمند است . خودش خواسته که عزیز باشد او سال ۱۳۸۵ به قصد پاسداری از کیان این مرز و بوم ،به خیلِ سبز پوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می پیوندد. مانند عموی شهیدش بهادر.! آن بهادری که، معتقد بود؛«بهشت را به بها دهند ،نه به بهانه» و چه زیبا نیز ،بهایش را ، درخاکریزهای دفاع از خاک پُر گهرِ ایران اسلامی پرداخت کرد. امین نیز  مانند عمو بهادرِ شهید، دریا دل بود‌. دریا را برای یافتنِ معشوق انتخاب کرد. بوموسی تا سیری، تنگهٔ هرمز و سواحل نیلگونِ خلیج فارس، دنیایی بود که ،امین، در آن به دنیال درّ ِبی بدیل معرفت سیر کرد و راه پیمود. عجب ...!؛ هرچه زمان می‌گذشت ،امین، عاشق‌تر می‌شد و معشوق را دست نیافتنی تر! ،می یافت! بدون تردید، روزگار؛ دفتری دیگر را برای او رقم خواهد زد. سال ۱۳۹۴ فرا می رسد و به گفته خودش ،حضرت ابوالفضل العباس(ع) دوستش می دارد و او را، به یاری خواهر بزرگوارش، زینب ِرنج دیده (س) انتخاب می کند. ..وَ امین ؛ مدافع حریم ولایت و معرفت عاشورا می شود!.. امین عزیزی ،در ابتدای حضور در سوریه، دنیایی از کفر و نااهلی را مقابل کلام نور و معرفت می‌بیند متعهدانه به جهاد، قدم برداشته  و دلاورانه می رزمَد . او پاسداری بصیر است و قلبش به عشق فرزندان زهرا ( س ) می تَپَد. دلش روشن است که اینجا دیگر وعدگاهِ او و معشوق است. هر روز امیدوارانه تر و شادتر از دیروز ،به ندایِ هَلْ مِن ناصرًا یَنصرنیِ مولا پاسخ می دهد. تا اینکه به همراه دوست دلاورش -علی رضا قلی پور - در روستای العیسِ خانطومان ،هم گام و همسنگر می شود . نبردی نابرابر شکل می گیرد و در آن بین ،علی رضا ،با تیرِ خصمِ پلید،شیرینی شهادت را می چشد وَ امین ، بیش از دویست ترکشِ خمپاره را جانبازانه ! ،به جان می خَرَد. او دست ، پا و تمام وجودش را می بخشد ولی می مانَد، تا مسیر حسینیِ  علی رضا و هزاران علی رضا ی دیگر را، اباالفضلی ،پاسداری کند تعدادی از نیروهای لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)،به  امدادشان، می آیند . امین و سایر مجروحان را به همراه پیکر پاک علی رضا قلی پور ، باز می گردانند.انگار ، از قافله ی کربلا جامانده ! اما نه!، او ،مانده است تا پیام آور کربلای خانطومان باشد او ،جانبازی سربلند است و تا ابد بیرق آزاد اندیشی و آزادگی را به همراه دارد. حلالم کنید!! این را امین گفت،! آخر ،شما بایستی ما را حلال کنید.شما باید ما را ببخشید.که در روزمره غرق شده ایم و به درد فراموشی دچار گشته ایم گفتم : سردار،! شما ما را حلال کنید برادر!، ما شرمساریم ! حلال تندرستی...‌اجرتون به حضرت زهرا (س) پدرام اکبری ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ *خِرامه نما در روبیکاو ایتا* 🌐http://rubika.ir/kheramehnama 🌐https://eitaa.com/kheramehnama ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ *خِرامه نما در تلگرام وواتساپ* 🌐http://t.me/kheramehnamaa 🌐https://chat.whatsapp.com/CtNeBWFpJGg3Zjat1JKpvc